تاریخچه گرامافون در ایران
حدود صد سال پیش یعنی به سال 1323ق مطابق با سال 1905 میلادی فرمان جالبی از سوی مظفرالدین شاه صادر میشود که مضمون آن بیانگر ترویج و اشاعه دستگاه نوظهور گرامافون در ایران است. فرمانی که شاید نظیر آن از سوی هیچ پادشاهی به جز مظفرالدین شاه صادر نگردید. مردم به حفظ و نگهداری آثار گذشته و بویژه اصوات از قرنها پیش از صدور این فمران علاقه نشان میدادند چنانکه تا پیش از اختراع گرامافون در سال 1877 دستگاههای متنوعی برای پخش صدا ابداع گردیده بود که نواهای موسیقی را به شکل مصنوعی پخش میکرد ــ منظور همان جعبههای موسیقی است ــ ولی بشر در حسرت ضبط صدای خود و شنیدن آن بود و این اصوات وی را راضی نمیکرد. با همت ادیسون به این آرزوی دیرینه جامعه عمل پوشانده شد و تا اوایل آغاز سده بیستم گرامافون با کوشش متخصصان فنی چنان اصلاح شده بود که قدم به خانههای مردم قشر متوسط هم گذاشت.
این محصول جدید شاید حدود ده سال پس از اختراعش به ایران وارد شد و طبق معمول نیز سر از دربار درآورد و ناصرالدین شاه اولین استفادهکننده آن بود که با چگونگی استفاده از آن آشنایی داشت. وی در سفرنامهاش به اروپا ــ سومین سفر ــ به سال 1889 نمایشی را که به منظور آشنایی وی با جدیدترین اختراعات قرن ترتیب داده بودند چنین شرح میدهد: .... بعد یک شخص آمریکایی که صاحب فنوگراف است، آمد جلوی ما ایستاد و خطابه مفصلی در تعریف فنوگراف خوانده ناظمالدوله ترجمه کرد. بعد فنوگراف را وسط مجلس حاضر نمود، معلوم شد این نوع فنوگراف غیر از فنوگرافی است که در طهران ما داریم. هم سهلتر و هم صدا را بهتر پس میدهد. اول صدای موزیکی که در او داده بودند پس داد خیلی خوب و واضح بود بعد حرف زدند همان طور پس داد. بعد به مهدی خان آجودان مخصوص فرمودیم که توی فنوگراف حرف بزن، دو بیت شعر حافظ خواند که این است: اگر چه باده فرحبخش و باد گلبیز است به بانگ چنگ مخور میکه محتسب تیز است صراحیی و حریفی گرت به دست افتد به عیش کوش که ایام فتنهانگیز است همه را همانطور جواب داد. صاحب فنوگراف وعده داد که یک دستگاه فنوگراف همینطور برای ما تقدیم نماید.
حدود صد سال پیش یعنی به سال 1323ق مطابق با سال 1905 میلادی فرمان جالبی از سوی مظفرالدین شاه صادر میشود که مضمون آن بیانگر ترویج و اشاعه دستگاه نوظهور گرامافون در ایران است. فرمانی که شاید نظیر آن از سوی هیچ پادشاهی به جز مظفرالدین شاه صادر نگردید. مردم به حفظ و نگهداری آثار گذشته و بویژه اصوات از قرنها پیش از صدور این فمران علاقه نشان میدادند چنانکه تا پیش از اختراع گرامافون در سال 1877 دستگاههای متنوعی برای پخش صدا ابداع گردیده بود که نواهای موسیقی را به شکل مصنوعی پخش میکرد ــ منظور همان جعبههای موسیقی است ــ ولی بشر در حسرت ضبط صدای خود و شنیدن آن بود و این اصوات وی را راضی نمیکرد. با همت ادیسون به این آرزوی دیرینه جامعه عمل پوشانده شد و تا اوایل آغاز سده بیستم گرامافون با کوشش متخصصان فنی چنان اصلاح شده بود که قدم به خانههای مردم قشر متوسط هم گذاشت.
این محصول جدید شاید حدود ده سال پس از اختراعش به ایران وارد شد و طبق معمول نیز سر از دربار درآورد و ناصرالدین شاه اولین استفادهکننده آن بود که با چگونگی استفاده از آن آشنایی داشت. وی در سفرنامهاش به اروپا ــ سومین سفر ــ به سال 1889 نمایشی را که به منظور آشنایی وی با جدیدترین اختراعات قرن ترتیب داده بودند چنین شرح میدهد: .... بعد یک شخص آمریکایی که صاحب فنوگراف است، آمد جلوی ما ایستاد و خطابه مفصلی در تعریف فنوگراف خوانده ناظمالدوله ترجمه کرد. بعد فنوگراف را وسط مجلس حاضر نمود، معلوم شد این نوع فنوگراف غیر از فنوگرافی است که در طهران ما داریم. هم سهلتر و هم صدا را بهتر پس میدهد. اول صدای موزیکی که در او داده بودند پس داد خیلی خوب و واضح بود بعد حرف زدند همان طور پس داد. بعد به مهدی خان آجودان مخصوص فرمودیم که توی فنوگراف حرف بزن، دو بیت شعر حافظ خواند که این است: اگر چه باده فرحبخش و باد گلبیز است به بانگ چنگ مخور میکه محتسب تیز است صراحیی و حریفی گرت به دست افتد به عیش کوش که ایام فتنهانگیز است همه را همانطور جواب داد. صاحب فنوگراف وعده داد که یک دستگاه فنوگراف همینطور برای ما تقدیم نماید.