بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم
- شروع کننده موضوع فانوس تنهایی
- تاریخ شروع
واااااااااااااااااااااااااااااااااای عزیزم... مث همیشه کارایی که می کنی تک تکه ... بوس خیلی قشنگه ... انگار همشون دخترن !!! وای خدای من ... محشره ... ممنون ... وای کلی خندیدم... مخصوصا واسه اینایی که چپه نقش گرفته بودنسیـــــــــــــــلااامـــــــــــِ داااااخ خیدمت ریفیخایی ک بوی پاشون زیر کرسی مونده و اونایی ک جیدیدا با گرمای اینجا حال موکونن و خلاصه هرکی نیم نیگاهی به تالار ژیگرم _ ادبیات ، دارهقلمبه های دندون کرمولکی ک دلشون قصه قیدیمی موخاد واسشون یه چیزی آوردمـــــــــــــــــــــــ باخلوا رو میذاره تو جیب کوشیکه ش میدوئه
بیا اینور بازار
قصه مهمون ناخونده بود فنچولک بودیم ننه بزرگا واسمون موگوفتنا ، یادتونه ؟!!حالا ب جای صدایی ننه بزرگا ، با صدای بچه باحالای باشگا بوشنوفیدش ! اوووووف یعنی یک چیزیه ، یک چیزیه ها بوخودا
هنرمندانی ک در این شاهکار ایفای نخش موکونن عبارتند از :
نغمه ایرانی ........... در نخش آخا گاوه
حمید ام بی ......... در نخش آخا اولاخه
محسن ز ........... در نخش آقا سگه
island1991............. در نخش خانوم مرخه
فانوس تنهایی ........... در نخش گنجیشک کوشولو
(وحید دمبه ی گرد و قلمبه رو به زور تو این نخش جا دادیم تیکان نموخوره :دییییی) محسن ق (یا غ ! )............. در نخش خاله پیرزن
کچل ............. راوی
تنظیم منظیم و کارگردانی و این حرفا ....... خودوم !
مشاهده پیوست 183367
لینک های کمکی : https://www.mediafire.com/?immbu0rw1wu3jlc http://s5.picofile.com/file/8102978018/GuestStory.zip.html گوش بسپارید به آوای دل انگیزشان
.. در ضمن بیشور بازی موقوف
تبریک آقا سگه ترسناک بودش ... خاله پیرزن و گنجشکه هم خیلی خنده دار بودش .. یعنی خنده با مزه ... منم هست.........................م
آخرین ویرایش:
آره خیلی سرده ,تازه خوابمم نمیاد یکی بیاد یه قصه بگه با این خوراکی های خوشمزه بگوشیم
درود دوستان من اومدم با یه قصه و یه خبر...باید بدونم چند نفر زیر کرسی هستن الان تو این سرما؟؟
فعلا داستانو بخونین تا آمار بیاد دستم:
داستان آموزنده : “طناب خیالی”
کودکی از مسئول سیرکی پرسید:
چرا فیل به این بزرگی را با طنابی به این کوچکی و ضعیفی بسته اید؟ فیل میتواند با یک حرکت به راحتی خودش را آزاد کند و خیلی خطرناک است!
صاحب فیل گفت:
این فیل چنین کاری نمیتواند بکند. چون این فیل با این طناب ضعیف بسته نشده است.
آن با یک تصور خیلی قوی در ذهنش بسته شده است.
کودک پرسید چطور چنین چیزی امکان دارد؟
صاحب فیل گفت: وقتی که این فیل بچه بود مدتی آن را با یک طناب بسیار محکم بستم. تلاش زیاد فیل برای رهایی اش هیچ اثری نداشت، و از آن موقع دیگر تلاشی برای آزادی نکرده است.
فیل به این باور رسیده است که نمیتواند این کار را بکند!
هر کدام از ما، با نوعی فکر بسته شده ایم که مانع حرکت ما به سوی پیروزی است.
( شاید حرکتی لازم است )
فعلا داستانو بخونین تا آمار بیاد دستم:
داستان آموزنده : “طناب خیالی”
کودکی از مسئول سیرکی پرسید:
چرا فیل به این بزرگی را با طنابی به این کوچکی و ضعیفی بسته اید؟ فیل میتواند با یک حرکت به راحتی خودش را آزاد کند و خیلی خطرناک است!
صاحب فیل گفت:
این فیل چنین کاری نمیتواند بکند. چون این فیل با این طناب ضعیف بسته نشده است.
آن با یک تصور خیلی قوی در ذهنش بسته شده است.
کودک پرسید چطور چنین چیزی امکان دارد؟
صاحب فیل گفت: وقتی که این فیل بچه بود مدتی آن را با یک طناب بسیار محکم بستم. تلاش زیاد فیل برای رهایی اش هیچ اثری نداشت، و از آن موقع دیگر تلاشی برای آزادی نکرده است.
فیل به این باور رسیده است که نمیتواند این کار را بکند!
هر کدام از ما، با نوعی فکر بسته شده ایم که مانع حرکت ما به سوی پیروزی است.
( شاید حرکتی لازم است )
......
یه چیز بگم بخندینسیـــــــــــــــلااامـــــــــــِ داااااخ خیدمت ریفیخایی ک بوی پاشون زیر کرسی مونده و اونایی ک جیدیدا با گرمای اینجا حال موکونن و خلاصه هرکی نیم نیگاهی به تالار ژیگرم _ ادبیات ، داره
قلمبه های دندون کرمولکی ک دلشون قصه قیدیمی موخاد واسشون یه چیزی آوردمـــــــــــــــــــــــ باخلوا رو میذاره تو جیب کوشیکه ش میدوئه
بیا اینور بازار
قصه مهمون ناخونده بود فنچولک بودیم ننه بزرگا واسمون موگوفتنا ، یادتونه ؟!!
حالا ب جای صدایی ننه بزرگا ، با صدای بچه باحالای باشگا بوشنوفیدش ! اوووووف یعنی یک چیزیه ، یک چیزیه ها بوخودا
هنرمندانی ک در این شاهکار ایفای نخش موکونن عبارتند از :
نغمه ایرانی ........... در نخش آخا گاوه
حمید ام بی ......... در نخش آخا اولاخه
محسن ز ........... در نخش آقا سگه
island1991............. در نخش خانوم مرخه
فانوس تنهایی ........... در نخش گنجیشک کوشولو(وحید دمبه ی گرد و قلمبه رو به زور تو این نخش جا دادیم تیکان نموخوره :دییییی)
محسن ق (یا غ ! )............. در نخش خاله پیرزن
کچل ............. راوی
تنظیم منظیم و کارگردانی و این حرفا ....... خودوم !
مشاهده پیوست 183367
لینک های کمکی :
https://www.mediafire.com/?immbu0rw1wu3jlchttps://www.mediafire.com/?immbu0rw1wu3jlc
http://s5.picofile.com/file/8102978018/GuestStory.zip.htmlhttp://s5.picofile.com/file/8102978018/GuestStory.zip.html
گوش بسپارید به آوای دل انگیزشان.. در ضمن بیشور بازی موقوف
اون شب که بهم لینک دادین فقط دان کردم رفتم بعد گوش دادم گفتم چه بی مزه...سپید که کاراش یخ نبود
امروز اومدم دیدم واااااااااااااااااااااااااااااای
صدا بچه های خودمونهههههههههههههه
.gif)
وحید و حمییییییییییییییییییییییید
پدربزرگ کچلمم که نگووووووووووووووووووووووووووو
کجا تنظیم شد حالا؟
مرسی سپیدممم
مخسی سمانه ژان واس دقت گوش و جیوابت
راویمون فک کنم یوخده ته لهجه داش شاید اونو میگین از ریتم خارج شده
ها محسن بیشاره گلوش درد گیریف سر همین پیرزن
ها صدای در همچین مث در خونه توجه آدمو جلب موکونه
شوما حرفه ای میباشید عایا ؟!
مرسی سپید ژونی...دستت گل گلم:
چه محفل قشنگیِ راه انداختی اولین شبِ زیر کرسی رفتن و داستان شنیدن و حال و احوال کردن!!!
ایشالا جمع همۀ عزیزانم همیشه جمع باشه.
پیشرفتمو دیدین ؟!! آخر سر شدیم " آخا گاوه "!!!
از همراهی همۀ عزیزان ممنونم:
کاش منم تو جمعتون بودم.
مخسی خوتت نخمه ژان ، علی رخم اون همه مشخله آخا گاوه رو ریدیفش کردی واسمون .. دمت گرم
یعنی واخعا اون اون فایل این همه خدم و حشم داش؟
بابا ایوی من اول گوشش کردم گفتم نهایت ته تهش 3 نفرن ! میکسش ولی خوب بود
در کل خسه نباشید :خخخخخ
پ.ن
داستان درخاستی هم دارید ؟
نه یه نفر داریم بش موئیم هف حنجره ! پول دادیم اسم بقیه رو بزنه
نوش ژان
ج پ.ن : مممممـــــــــ حالا موتونین درخواست بدین بینیم شی میشه
واااااااااااااااااااااااااااااااااای عزیزم... مث همیشه کارایی که می کنی تک تکه ... بوس خیلی قشنگه ... انگار همشون دخترن !!! وای خدای من ... محشره ... ممنون ... وای کلی خندیدم... مخصوصا واسه اینایی که چپه نقش گرفته بودن
ذوختو برم هوووو هوووو ذوختو برم هووووو هووووو
ها نخ سوزن فانوسخه دلبریه واس خوتش خش خش خش خش
یه چیز بگم بخندین
اون شب که بهم لینک دادین فقط دان کردم رفتم بعد گوش دادم گفتم چه بی مزه...سپید که کاراش یخ نبود
امروز اومدم دیدم واااااااااااااااااااااااااااااای
صدا بچه های خودمونهههههههههههههه
وحید و حمییییییییییییییییییییییید
پدربزرگ کچلمم که نگووووووووووووووووووووووووووو
کجا تنظیم شد حالا؟
مرسی سپیدممم
اوخی
تو کامپولوترم
یادش بخیر بچه بودیم میرفتیم ولایت تو اسنبلی زغال میریختن و روشنش میکردن یک کرسی حالی میداد
عه وختی روستا هم گاز کشی شد هیچی دیگه مث قدیم نشد !
اوره ؟! خو واس نوستالژی هم شده پاشو برو یه ایستنبلی ذخال بیار واسمون ک خعلی سرد شده بدو باریکلا پیسر
آره خیلی سرده ,تازه خوابمم نمیاد یکی بیاد یه قصه بگه با این خوراکی های خوشمزه بگوشیم
هر کی قصه بگه از خوراکی جا می مونه
سیلام به چیشای سیات
خوچ اومدی صاااااف هم نیشستی رو پای منا !
شام ؟!؟؟!!!! یوخده صب کنی کلپچ صوبونه رو فانوسخه میاره :دی
عطار جون الان چه وقت شام خوردنه...؟شیرینی بیارم خدمتتون عایا؟
اوره ؟! خو واس نوستالژی هم شده پاشو برو یه ایستنبلی ذخال بیار واسمون ک خعلی سرد شده بدو باریکلا پیسر
هر کی قصه بگه از خوراکی جا می مونه
سیلام به چیشای سیات
خوچ اومدی صاااااف هم نیشستی رو پای منا !
شام ؟!؟؟!!!! یوخده صب کنی کلپچ صوبونه رو فانوسخه میاره :دی
هااااااا میگم چه نرم بود، پس پای تو بود :دی
عطار جون الان چه وقت شام خوردنه...؟شیرینی بیارم خدمتتون عایا؟
خو بابا من گرسنمه، یک چی بدین من بخورم خو
بس ک کُمینی !
بیفرما ، ذخالا رو هم بنداز زیر :دی
اوووووووووووووف چیکار کردی سپیده با روح و روان من اصن، له له شدم یه وضی هااااا !!
بفرما نوش جون:
به به نغمه خو زحمت نوشیدنیش رو هم بکش خو دیگه :دی
نخمه اینخده از این چیزا نذار باو حالا مجبور میشه پاشه بره یه مکانی پا میذاره رو من رد میشه !
نه باو نگران نباش، الان رو پات نشستم دیگه :دی
نخمه اینخده از این چیزا نذار باو حالا مجبور میشه پاشه بره یه مکانی پا میذاره رو من رد میشه !
خب بهش بگو زیاد نخوره این عطاری
تو هم نوش جان بفرما خب!!
چشمم روشننخمه کارد هم سرو کن لطفا !!
ها نه خو منظورم این بود پام رو پات شد!
اصن صلوات بفرستین آقا برین خونه هاتون :-"
اینو دو تایی استفاده کنین فعلنی سپید ژون
مخسی نخمه ای .. همکاری نیاز نیداره ، حل شد حل شد
Similar threads
| Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
|---|---|---|---|---|
|
((تشکر از بچه های زیر کرسی و زیر آسمان باشگاه مهندسان )) | ادبیات | 16 | |
|
دلت برای قصه های بچگیت تنگ شده؟بیا تو کودک گذشته... | ادبیات | 2 | |
| P | آخرين قصه | ادبیات | 1 |
Similar threads
-
((تشکر از بچه های زیر کرسی و زیر آسمان باشگاه مهندسان ))
- شروع شده توسط فانوس تنهایی
- پاسخ ها: 16
-