بچه که بودیم...

rahaaaaa

عضو جدید
بچه که بودیم، چه دل‌های بزرگی داشتیم، اکنون که بزرگیم، چه دلتنگیم!
کاش دل‌هامون به بزرگی بچگی بود.
کاش برای حرف‌زدن، نیازی به صحبت‌کردن نداشتیم و فقط «نگاه» کافی بود.
بچه که بودیم تو جمع گریه می‌کردیم، بزرگ که شدیم، تو خلوت.

بچه که بودیم راحت دل‌مون نمی‌شکست، بزرگ که شدیم، خیلی آسون دل‌مون می‌شکنه.
بچه که بودیم همه‌رو ۱۰تا دوست داشتیم، بزرگ که شدیم، بعضی‌هارو هیچی، بعضی‌هارو کم و بعضی‌ها‌رو بی‌نهایت دوست‌داریم.

بچه که بودیم قضاوت نمی‌کردیم و همه یکسان‌بودن، بزرگ که شدیم، قضاوت‌های درست و غلط موجب شد که اندازه‌ی دوست‌داشتنمون تغییر کنه.

بچه که بودیم اگه با کسی دعوا می‌کردیم، یک‌ساعت بعد از یادمون می‌رفت، بزرگ که شدیم، گاهی دعواهامون سال‌ها تو یادمون می‌مونه و آشتی نمی‌کنیم.

بچه که بودیم گاهی با یه تیکه نخ سرگرم می‌شدیم، بزرگ که شدیم، حتی ۱۰۰تا کلاف هم سرگرم‌مون نمی‌کنه.

بچه که بودیم بزرگ‌ترین آرزومون داشتن کوچک‌ترین چیز بود، بزرگ که شدیم، کوچک‌ترین آرزومون، داشتن بزرگ‌ترین چیزه.
بچه که بودیم آرزومون بزرگ‌شدن بود، بزرگ که شدیم، حسرت برگشتن به بچگی‌رو داریم.

بچه که بودیم تو بازی‌هامون همه‌اش ادای بزرگ‌ترهارو درمی‌آوردیم، بزرگ که شدیم، همه‌اش تو خیال‌مون برمی‌گردیم به بچگی.
 

Similar threads

بالا