این حرفو نزنین.
دختره به مادرش می گه مامان کامبیز بهم گفته می خوام باهات ازدواج کنم. من مطمئنم منو دوست داره.
مادرش می پرسه از کجا فهمیدی عاشقته؟
دختر: آخه وقتی حرف می زد صدای ضربان قلبشو شنیدم.
مادر دختره: یه وقت خر نشی. منم در مورد پدرت همین فکرو می کردم. ولی بعد فهمیدم صدای ساعت تو جیبش بوده