برای تو می نویسم

وضعیت
موضوع بسته شده است.

mina12345

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یک استکان چای داغ مهمان منی،
کنار پنجره بخار گرفته وقت تنهایی...
نوش جانت...!
چای رفاقت من همیشه تازه دم است
حتی در سرمای احساس ها
 

mina12345

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

حقایق گاهى وقتا توى شوخى پیـدا میشه
اما خیلى احمقانه اس اگه فکر کنیم
آدمها توى شوخی دلشون نمیشکنه…
 

mina12345

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

دلت که گرفته باشد …
شادترین آهنگها روضه خوانی میکنند …
شلوغ ترین مکانها ، تنهاییت را به رخت میکشند …
و شادترین روزها برای تو غمگین ترین روزهاست …
دلت که گرفته باشد ، نغض میشود همه قانونها …
 

mina12345

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

به روزهای سخت که رسید…
بسیار تفاوت داشت،
آنکس که در روزهای خوب بامن…
بسیار تفاهم داشت…!
 

S&M R

عضو جدید
کاربر ممتاز
تشنه که میشوم
سرمیکشم دلتنگیت را
بغض بالا می آورم . . .
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دوست دارم دستم را بگیری و زیر گوشم زمزمه کنی…

پشت خواب های نا ارام تو چیزی بیش از نگرانی های زنانه نیست!

دوست دارم دستت را بگیرم و زیر گوشت زمزمه کنم…

که پشت نگرانی های من مردی ایستاده که دیوانه وار دوستش دارم!
 

eelhamm

عضو جدید
دوستت خواهم داشت در سکوت...
که مبادا در صدایم
توقعی باشد که خاطرت را بیازارد...
 

mina12345

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
از آش روزگار چنان دهانم سوخت که از ترس “آب یخ” را هم فوت میکنم!
 

mina12345

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
هر چقدر هم که بگویی:
تنهایی خوب است؛
هم من و هم تو میدانیم که:
تنهایی خوب نیست...
ولی چه میتوان کرد وقتی خوبی نمانده تا به تنهایی، واژه تنهایی را از تخته سیاه زندگی پاک کند
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
برای نوشتن
کمی واژه میخواهم
اما برای از تو نوشتن
همین
حد که با بغض سپری میکنم
همین حد که چشمانم بارانی میشود
کافیست
واژه به چه کارم میاید
وقتی توان نشان دادن
میزان دلتنگیم را ندارد
 

baran72

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
قول داده اَم…

گاهـــی...

هَر اَز گاهـــی...

فانـــوس یادَت را...

میان ایـن کوچه ها بـی چراغ و بـی چلچلـه، روشَـن کنَم...

خیالـت راحـَــت! مَـن هَمان منـــَــم؛

هَنوز هَم دَر این شَبهای بـی خواب و بـی خاطـــِره

میان این کوچـه های تاریك پَرسـه میزَنـَم

اَما بـه هیچ سِتاره‌ی دیگـَری سَلام نَخواهــَـم کَرد…

خیالَت راحَت......
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
گاهی دوست دارم بدون پک زدن ، فقط بنشینم و نگاه کنم که سیگارم چگونه میسوزد …

شاید آخر فهمیدم چه لذتی میبری از تماشای سوختن من ؛
شاید آخر قانع شدم! …
 

parisa+

عضو جدید


مثل باران های بی اجازه

وقت وبی وقت در هوایم پراکنده ای

ومن بی هواناگهان خیسم از تو!‌
 

parisa+

عضو جدید
ﺭﻭﯼ ﻣـﺮﺯ ﺑﺎﺭﯾﮑــﯽ ﻗﺪﻡ ﻣﯽ ﺯﻧﻢ ...
ﺟﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺩﻟــﻢ
ﻧﻪ ﺑﻮﺩﻧــــــــــﺖ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ
ﻭ ﻧﻪ ﻧﺒﻮﺩﻧــــــﺖ ﺭﺍ ...
 

parisa+

عضو جدید


هیچوقت برای تنهایی خودم گریه نکردم
دلتنگ آنهایی شدم که تنهایم گذاشتند …
 

parisa+

عضو جدید
بعضی وقتا تو دعوا فقط باید نگاه کنی! سکوت کنی!

فحشاشو بده و بهونه هاشو به جون بخری!

تموم که شد بغلش کنی و اروم. در گوشش بگی

با من نجنگ ، من دوست دارم . . .
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ﺷﺎﻳﺪ
ﻓﺎﺻﻠــــــــــــــــﻪ ﻫﺎ
ﺑﺘﻮﺍﻧﺪ ﺟﺴﻤﻬﺎ ﻭ ﻧﮕﺎﻫﻬﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻫﻢ ﺩﻭﺭ ﻛﻨﺪ،
ﻭﻟﻰ ﻗﺪﺭﺕ ﺍﻳﻦ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺭﺩ
ﻛﻪ قلبها و یادها را از هم جدا کند
ﺑﻪ ﯾﺎﺩ ﻫﻢ ﺑﻮﺩﻥ
ﻗﺸﻨﮕﺘﺮﯾﻦ ﻫﺪﯾﻪ ﺍیست ﮐﻪ ﻧﯿﺎﺯ ﺑﻪ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺑﻮﺩﻥ ﻧﺪﺍﺭد.
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من غرورم را به سادگی بدست نیاوردم

که تو هر وقت دلت خواست ان را بشکنی
غرور من اگر بشکند با خورده هایش
شاهرگ زندگی تو را خواهم زد
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
اگـه یــه روز تـکـیه گـاه شـدی .

مـواظــب بــــاش کـه
آوار نـشی ...

روی ِ سر ِ کـسی کـه ،
اعتــماد کــرده بــه آغـوشــت



Click here to view the original image of 683x1024px and 204KB.
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
با هرچه عشق

نام تو را می توان نوشت

با هر چه رود

راه تو را می توان سرود

بیم از حصار نیست

که هر قفل کهنه را

با دست های روشن تو

می توان گشود


 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
میخواهم واژه ای بیام
برای از تو نوشتن
اما هیچ واژهای نمیابم
تنها تماشایت میکنم
تصویرت را و ارام
منتظر به جاده مینگرم تا بازگردی و دوباره نامم صدا بزنی
اری منتظرم تا بازگردی
پس صبر میکنم بگذار واژه ها خودشان به رقص دربیایند
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
منتظر لحظه ای هستم که دستانت را بگیرم

در چشمانت خیره شوم

دوستت دارم را بر لبانم جاری کنم

منتظر لحظه ای هستم که در کنارت بنشینم

سر رو شونه هایت بگذارم….از عشق تو…..

از داشتن تو…اشک شوق ریزم

منتظر لحظه ی مقدس که تو را در اغوش بگیرم

بوسه ای از سر عشق به تو تقدیم کنم

وبا تمام وجود قلبم و عشقم را به تو هدیه کنم

اری من تورا دوست دارم
 

baran72

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
زودتــــــــر از من
شــــــــال و کلاه می کند
بیقـــــــــرارِ
قرار دیــــــــدار تو می شــــود
دست و پایش را گم می کند...
دختـــــــــــرک عجولی ست
دل بی تاب من
وقت ملاقات تو!
 

S&M R

عضو جدید
کاربر ممتاز
بعد از آن ھمه سرگردانی روی وجب به وجب خاک ،
بعد از آن ھمه جستجو روی نقشه ھای جھان دانستم ،
دستان توست ، وطنِ من !
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بهانه هایت برای رفتن چه بچه گانه بود


چه بیقرار بودی زودتر بروی


از دلی که روزی بی اجازه وارد آن شده بودی ...


من سوگوار نبودنت نیستم !!!


من شرمسار این همه تحملم ...
 

70arezu

عضو جدید
[h=1]
تـــو
این روزهــا
برایـم حکم باران را داری..
درست وســط کـویـر،
همون قدر زندگی بخش
همون قدر مــحــال!

[/h]
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا