برای تو می نویسم

وضعیت
موضوع بسته شده است.

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اینجا همه ی ضمیرها حاضرند...
حتی {او}...
فقط "تو"یی که غایبی...

سید حسین دریانی
 

pari-20a

عضو جدید
" تــــــــــو " !!
همــانــےڪـہ همــیـشـہ
"בوســتـش בارم "
همــانـےڪـہ تــا غــصـّـہ ام مے گیــرב ســر و ڪلّـــہ اشپــیــدا مے شوב
وتــا مــرا نـخنـבانـב בســﭞبـرבار نمے شوב
هـمـانےڪـہ همــیــشـہ پـــُـر اسـﭞ از
شـورو شـاבے و زنـבگے ...
"تــــــــــو "
همیشههــمــانے ....
 

pari-20a

عضو جدید
بعضي وقتا بايدتو دعوا فقط سكوت كني...

اروم بشيني و بهش نگاه كني...

به فحش هاش گوش بدي و بذاريبهونه گيري هاشو بكنه...

بعد كه ساكت شد.محكم بغلش كني وبهش بگي…

بامن نجنگ!من
عاشــــــ ـــــ ـقتم...
romance%2028.jpg
 

eelhamm

عضو جدید
یــک لبخنـــدم را بسته بندی کرده ام

برای روزی که اتفاقی تـــو را می بینم …

آنقدر تمـــــــــیز میخندم

که به خوشبختــــی ام حســــادت کنـــی …

و من در جیب هـــایــــم

دست های خالـــی ام را فریب دهـــم

که امن ترین جای دنیـــا را انتخاب کرده انــد …
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
برای تو مینویسم
تو
زیباترین حس دنیایم هستی
تو را با تمام وجود دوست میدارم
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
از تو میسرایم
تو که
همه زندگیم هستی
تو که
ناب ترین حس بودنم هستی
تو که
دریای ارامش بخش وجودم هستی
از تو میخوانم
انگاه که چشم به راه امدنت هستم
و تو را صدا میزنم
انگاه که
با تمام وجود
دوست داشتنت را
سر میدهم
 

70arezu

عضو جدید
خدا قسمت داشتنت را از من گرفت......


گمانم کسی بیشتر از من دعا کرده بود....

 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
برای تو مینویسم
اما نه
نوشتن سخت هست
اری از تو نوشتن
سخت هست
وقتی که
دل تنگت هستم
از تو سرودن
کاریست دشوار
کمی
ارام بگیر دلم
ارام بگیر تا بتوانی
با ارامش بر خورد کنی
 

زهره ه

عضو جدید
کاربر ممتاز
مینـــویســــم سـرشـــار از عـشـــق

بـــرای تـــویــی کـــه همیــشـــــــه ...

تنهـــا مخـاطـبـــ خـــاصّ دل نـــوشـتـــ‌ه‌هــــای ِ منــــی!!!

بــــرای تــــو کـــه بـخـوانـــی!!! بـــدانـــی!!!

دوستـــــ داشتـنـتــــــ در مــــن بــــی‌انتـــهـاستــــ ...
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مجـوز نـدادنـد ؛

مـے گـوینـد شـعـرهـایـ ت حـرام اسـت

هـر کـس مـے خـوانـد مسـت مـے شـود !

والـا ... الکــل نـدارد ،

مـטּ از چشـ مـاטּ تـو مے نـویسـ م !
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
از تو مینویسم
تو که
هر لحظه ام
پر از یاد توست
تو که
صادقانه دوستت دارم
تو که
هر بار مرا در اغوش میگیری
و مرا محصور نگاهت میکنی
اری تو را
با تمام وجود
دوست میدارم
 

seashell

عضو جدید
آخر قصه را بردار و با خودت ببر
همان یکی بود و یکی نبود
همان گنبد کبود
را برای من بگذار
در فکر شروعی دوباره ام
من بودم و هنوز کس دیگری نبود
 

seashell

عضو جدید
تو نیستی و من
تا جنون
تا مرزِ نبودن
تا رها شدن از هر چه که رنگ هوشیار ی دارد
تا سقوط
تنها یک قدم فاصله دارم
تو نیستی و من
دلگیر از کسانی که بی خبر میمیرند
بی خبر میمیرم
مثلِ غریبی که دل به هیچ آشنائی ندارد
با خودم به هم میزنم
مثلِ مسافری که یقینی به رسیدن ندارد
فاتحه ی هر چیزِ آبادی را خوانده ام
تو نیستی و من
به هوایِ تو
سر میزنم به تک تکِ مسافر خانههای این شهر
احساس میکنم
همه غریبهها بویی از تو دارند
راحتترین راه را تو انتخاب کردی
نبودن ...
کوتاهترین راه را من

...
 

seashell

عضو جدید
مثل مسافری که مسیرش جهنم است
دوست دارم تما ا ا ا ا م ٔپلهای پشتِ سرم را خراب کنم

من برای آغوش تو

بی اندازه ... یک زنم
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
بخند
اری برایم بخند
تا بدانی
زندگی همین خنده های توست
تا بدانی
همین خنده های توست که
مرا ارامش میدهد
 

seashell

عضو جدید
مــن زنم...
شبیــه همان زنــی که فـروغ میگـفت...
زنــی تنــها در آســتانه فصلــی سرد...
لبخــندهایم تلخند...
بغـض هایم سنگینند...
سکـوت هایم پر از معنایند...
افکـارم شکسته اند...
دسـتانم همیشه سردند...
اشـک هایم داغ داغند...
کــابوس هایم رعشه آورند...
دردهایــم مهلکند...
مــرا لمس کن...!
امــا نه تنم را...!
تنـهاییـم را لمس کن...!
کمــی...فقط کمی باورم کن...
وقتــی زجه میزنم گوش هایت را نگیر...!
وقتــی گریه میکنم چشم هایت را نبند...!
مــرا با تمام وجودت بفهم...
بــودن من حادثه کوچکی نیست...!
اتفــاقیست که هیچکس آن را درک نکرد...!
امــا تو به این حادثه ساده نگاه نکن...!
آری...
مـن زنـــم...
زنـی با دردهای درک نشده...
زنـی با فریـادهای به گوش نرسیده...
زنـی که هرگز نه دیـده شد...نه شنیـده شد...
زنـی پـریشـان با درونی آشفتـه...!
من زنم...
شبیـه همـان زنـی که فــروغ میگـفت...
زنــی تـنـها در آستانه فصلـــی سرد...
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
من زنم زنی که
از جنس لطافت هست
زنی که تنهاست
اما میدانی تمام احساسم
را به مردی
میدهم که
دوستش دارم
 

زهره ه

عضو جدید
کاربر ممتاز
به آسمان که نگاه می کنم...


دلم آرام می شود...که تو هم زیر همین سقفی...
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
لحظه ی شیرینی که به تو دل بستم

از تو پرسیدم من : تو منی یا من تو ؟

و تو گفتی هر دو ،

و به تو پیوستم

گفتم ای کاش پناهم باشی

همه جا و همه وقت تکیه گاهم باشی.

و تو گفتی هستم ؛ تا نفس هست کنارت هستم.
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
همیشه اسم تو بوده اول و آخر حرفام


بس که اسم تو رو خوندم ،


بوی تو داره نفسهام.
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
عشق من ....


وقتی از همه دنیا ناراحتم ،



فقط با فکر کردن به تو آروم میشم



اما وقتی تو ناراحتم می کنی ،



همه ی دنیا هم نمی تونه آرومم کنه !
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
زندگی معنی پیچیده ای ندارد ،


همین که تو باشی


این تمام زندگیست…
 

Pinar.G

عضو جدید
کاربر ممتاز
[SIZE=+0]فرقـے نمـے کند !!

بگویم و بدانـے ...!

یا ...

نگویم و بدانـے..!

فاصله دورت نمی کند ...!!!

در خوب ترین جاﮮ جهان جا دارﮮ ...!

جایـے که دست هیچ کسـے به تو نمـے رسد.:

دلــــــــــــــم.....!!!
[/SIZE]
 

software eng

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من…!

مرا که میشنـاسی؟! خودمم

کسی شبیه هیچکس!

کمی که لابه لای نوشته هایم بگردی پیدایم میکنی

مهربان، صبور، کمی هم بهانه گیر

اگر نوشته هایم را بیابی ، منم همان حوالی ام!!
 

software eng

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چند وقتیست هر چه می گردم

هیچ حرفی بهتر از سکوت پیدا نمی کنم

نگاهم اما

گاهی حرف می زند گاهی فریاد می کشد

و من همیشه به دنبال کسی می گردم

که بفهمد یک نگاه خسته چه می خواهد بگوید...

 

software eng

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دلتنگت شده ام نمیدانم برای تو یا برای دیروزهایی که با تو سر کردم…​
 

software eng

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز


پشتـــــ این چشمـــ ها …

ابرها درگــــیرند …
و منـــــ …
کنار خنده هایتــــــ می مانمـــــ …
در اینــــ دقایقــــ دلتنگیـــــ …
 

smart student

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
از ما که گذشت
اما تو!
بدان که
عشق را باید زیست مثل حافظ
دید مثل نظامی
هدیه کرد مثل سهراب
ارج نهاد مثل پروین...
- از دستش نده-
smart student

 
آخرین ویرایش:
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا