برای تو می نویسم

وضعیت
موضوع بسته شده است.

fantastic.fati

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آب از سرم گذشته …
فریاد میزنم دوستت دارم …
و تو آرام و خونسرد …
به ترکیدن حباب ها میخندی …
 

fantastic.fati

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
می آیی . . . می روی . . . و فقط یک سلام . . .
و گاهی یک خداحافظی . . . نه . . . این انصاف نیست . . .
من و یک دنیا عشق . . . تو و یک دنیا بی تفاوتی . . . !
 

vinca

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
همه چیز زود شروع شد
عاشقی !
دلتنگی !
رفتن تو …
اما نمیدانم چرا تمام نمیشود ؟
عشق تو در من !
 

Ahmad Engineer

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
وقتی کنار تو هستم شاد هستم
پس دیگر از نبودن و رفتن
سخن نگو
دیگر از کس دیگر سخن نگو
که جز تو کسی را ندارم
اینقدر
اشکهایم را در نیاور
اخر ادم تحمل دیدن اشکهای انکه دوستش دارد را ندارد
با اینکه اشکهایم را در اوردی
ولی تو اشک نریز
تنها ارام باش در اغوشم
و اهسته گریه کن
کسی نخواهد
فهمید با من
درد و دل کردی
که همیشه
محرم اسرارت میشوم

 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
از عمق احساسم مینویسم
تو تنها سلطان قلبم هستی
و همیشه دوستت دارم
نمیدانی چه دلم میخواهد گاهی سر بر شانه ات بگذارم و از حرفهای دلم برات بگویم
چه دلم میخواهد با صدای بلند
بگویم
دوستت دارم
ولی همیشه
اهسته گفته ام
تا کسی جز خدا نشنود
تا یک وقت به گوش ادمیان دیگر نرسد
دوستت دارم عزیزترینم
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
در سکوت شب به ماه مینگرم
امید دارم تو نیز به ماه نگریسته باشی
در سکوت افتابی اسمان به خورشید مینگرم
امید دارم تو نیز به خورشید نگریسته باشی
در سکوت شب اشکهایم را ارام و بی صدا
از چشمانم جاریست اهسته
با سرانگشتانم پاک میکنم
و ارام و بی صدا به تمام دنیا نگاه میکنم
تنها میدانم محرم رازهایم دوباره غم دارد
ارام بگیر
تنها اهسته
و ارام بگو از حرفهایت
سر بر شانه ام بگذار و بدان میشنوم تمام دردهایت را و حس میکنمشان
حتی با وجود اینکه سکوت کردی میدانم
درد داری ارام باش کنارت هستم
تا همیشه​
 

Ahmad Engineer

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
گـاهــــي لال مـــي شود آدم ...

حـرف دارد ؛ ولـــي ...

کلمه نـدارد ... !!!
 

S&M R

عضو جدید
کاربر ممتاز
هنوز برایت مینویسم . . .

درست شبیه کودکی نابینا . . .
که هر روز برای ماهی ِ قرمز ِ مُرده اش غذا میریزد . . .
 

mina12345

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=verdana, arial, helvetica, sans-serif]
[/FONT]
[FONT=verdana, arial, helvetica, sans-serif]
[/FONT]
[FONT=verdana, arial, helvetica, sans-serif]


من خوبـــــــم..!​
[/FONT]
[FONT=verdana, arial, helvetica, sans-serif]
عاشق نیستم..​
[/FONT]
[FONT=verdana, arial, helvetica, sans-serif]
فقط گاهـــی به یادش که می افتم،​
[/FONT]
[FONT=verdana, arial, helvetica, sans-serif]
دلم تنگــــ میشود...​
[/FONT]
[FONT=verdana, arial, helvetica, sans-serif]
این که عــــشق نیست…​
[/FONT]​

[FONT=verdana, arial, helvetica, sans-serif]
هســــــــت…؟​
[/FONT]
 

mina12345

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

[FONT=times new roman,times,serif]

انصـــاف نبـــود ...

رفــتنت با خــودت بـاشــد ،

فـــرامـــوش کــردنت بــا مــن …
[/FONT]
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
وقتی از تو مینویسم
هر کسی
نظری میدهد
جز خودم
اخر
دیگر نمیدانم
چگونه
بفهمانمت
دوستت دارم
در حالی که
میدانی
و هر بار با عاشقانه صدا کردنم
مرا به اوج ابرها میبری
اما
دیگر میخواهم
کمتر بنویسم
تا کسی
نخواند و نداند چه
حسی در من
هست
اینگونه
تو نیز نخواهی
فهمید چقدر دوست دارم
و چقدر برایم عزیز هستی
و چقدر دل تنگت هستم
 

fahimeh89

عضو جدید
کاربر ممتاز
بــلاتکليفم...
مــثل کتاب فــراموش شده اي
که روي نــيمکت يک پارک سوت و کور ،
بــاد ديــوانه ،
نــخوانده ورقــش مــيزند...
هر ورقــش ،
بــيت بــيت غــزلش ، قــصه ء من ....
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اینجا جاییست که . . .
عشق بازی نمی کنند با هم . . .
با هم با عشق بازی میکنند . . . !

 

shabnam111

عضو جدید
کاربر ممتاز
حقیقت داره یا خوابه، که دستات توی دستاشه؟
محاله...اون نمی تونه، مث من عاشقت باشه
باهاش خوشبخت و آرومی، سرت رو شونه ی اونه
یه روزی مال من بودی،ولی اینو نمی دونه
نمی دونه که دست تو، تو دستای منم بوده
بهش بگو که آغوشت، یه روز جای منم بوده
بگو چی بین ما بوده؟ سر عشقت چی آوردی؟
اونم حرفاتو باور کرد! واسه اونم قسم خوردی
منو یادت میاد یانه؟ همون که عاشقش بودی
چقد راحت یکی دیگه، جامو پُر کرد به این زودی

 

Ahmad Engineer

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تو نيستي و من به دنبالت مي گردم

آنقدر به دنبالت گشته ام که فراموش کرده ام ...

آيا روزي با من بوده اي ...

يا همه اين ها ،خيالي بيش نبوده است ...!
 

fahimeh89

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]
[/FONT]

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]دلم یک دنیا تنهایی می خواهد [/FONT]

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]با یک عالمه تو[/FONT]

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]وتمام گوشه کنارهای آغوشت...[/FONT]
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
دوستت دارم
این را خوب میدانی
ولی گاهی
ناراحتت میکنم
و همین باعث غمگینیم میشه
میخواهم
بی هیچ بهانه ای
بدانی دوستت دارم و کنارت میمانم
کنار تو بودن
زیباترین حس دنیاست
عزیز من
میدانم
دوستم داری
و با بچه بازیهایم
عذابت میدهم
ببخش
مرا
و بدان
دیگر نمیخواهم
مثل بچه ها عمل کنم
و کنارت میمانم

 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
وقتی کنار تو هستم شاد هستم
پس دیگر از نبودن و رفتن
سخن نگو
دیگر از کس دیگر سخن نگو
که جز تو کسی را ندارم
اینقدر
اشکهایم را در نیاور
اخر ادم تحمل دیدن اشکهای انکه دوستش دارد را ندارد
با اینکه اشکهایم را در اوردی
ولی تو اشک نریز
تنها ارام باش در اغوشم
و اهسته گریه کن
کسی نخواهد
فهمید با من
درد و دل کردی
که همیشه
محرم اسرارت میشوم

 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
دوستت دارم
و دل تنگت هستم
اما
نمیدانم
چرا از رفتن سخن میگویی
وقتی اینقدر میگویم
بمان
فکر کنم
صدایم را حتی
لحظه ای هم نشنیدی
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
برای خودم مینویسم
ی دلم
یاد بگیر اعتماد نکنی
یاد بگیر محبت کردن الان الکی هست و کسی قدر محبت کردن نمیدونه
یاد بگیر گاهی
بهتر قلبت یه قفل بزنی و بگی
که ورود هر کسی ممنوع
تنها کسایی حق دارند وارد بشوند
که خنجر به دست نباشند
 

fahimeh89

عضو جدید
کاربر ممتاز
امــشب بــه میــهمانی تــو می آیــم

نــه چشــمان فریــبنده ات

و نــه لبــان تبــدارت را میــخــواهــم

مــرا آغــوشــی بــه وســعت دســتانت کافــی ســت ...

دلــم گــرفــته ...

غــم هــایم را بــغل کــن ...
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
همینجا
زیر
نور ماه
نشسته ام
و هر گاه
خواستی
با غمهایت کمتر اونس بگیری
انوقت سخن بگو
بدان کمتر
اشک خواهی ریخت
 

IRANIAN VOCAL

عضو جدید
کاربر ممتاز
دیگه نمی تونم چیزی برات بنویسم

چون

همیشه با مرکّبِ اشکِ چشمام برات می نوشتم

اما

خیلی وقته که دیگه چشمه ی چشمام خشکیده ...
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
برای اشکها بنویسید
که
اینقدر نچکند
بخاطر کسانی
که ارزش ندارند
برای خندههای فراموش شده
بنویسید
اینقدر
خند هایتان را
برای هر کسی از دست ندهید
که
روزی
میاید
که تنها
حسرت
تمام خنده هایتان را
میخورید
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا