moh@ndes
عضو جدید
آخرین نیوز: پاتریک پهلوی، برادرزاده محمدرضا شاه، سال ها در کشور فرانسه با گدایی کردن روزگار می گذرانید.
پاتریک پهلوی در گفت وگویی با همشهری ماه درباره دوران اقامت خود در فرانسه می گوید: " من در سال 1982 با جیب خالی از ایران آمدم. مثل سایرین از ملت هم که دزدی نکرده بودم. مجبور شدم کار کنم تا ژورنالیست بشوم. برای مجله های " پاری ماچ " و " لکس پرس " می نوشتم تا اینکه آمریکا . رضاپهلوی دستوراتی دادند و تمامی درها روی من بسته شد.
من آن موقع نمی دانستم که از این کارها هم می توانند در دموکراسی انجام دهند! از آن زمان به بعد مانند سنگی که از کوه بیفتد، گدا شدم و در خیابان ها گدایی می کردم.
از سال 1987 خفه کردن من شروع شد. گدا شدم تا اینکه کسی پیدا شد و اتاقی به من داد. در فرانسه حقوقی هست که همه باید داشته باشند اما اگر آدرس نداشته باشی، آن حقوق به تو تعلق نمی گیرد. زمانی که سرپناه پیدا کردم، آن حقوق را هم گرفتم و کم کم بالا آمدم. "
وی درباره آنچه که بدرفتاری های فرح و رضا پهلوی می نامد، می گوید: " این رفتار رضا و مادرش از ابتدا به خاطر مذهبی بودن من شروع شد. ناراحت بودند که چرا مسلمان شدم. همه چیز بدون سر و صدا بود. شغل خبرنگاری را از دست دادم. دیگر هیچ روزنامه یا مجله ای هم مرا به کار نگرفت.
آنها در رسانه های غربی نفوذ زیادی دارند. بیش از آنکه تصور می کنیم. به طور مثال کتاب کتاب چاپ شده ام را که درباره اسلام بود، از کتابخانه ها جمع کردند. "
پاتریک پهلوی در گفت وگویی با همشهری ماه درباره دوران اقامت خود در فرانسه می گوید: " من در سال 1982 با جیب خالی از ایران آمدم. مثل سایرین از ملت هم که دزدی نکرده بودم. مجبور شدم کار کنم تا ژورنالیست بشوم. برای مجله های " پاری ماچ " و " لکس پرس " می نوشتم تا اینکه آمریکا . رضاپهلوی دستوراتی دادند و تمامی درها روی من بسته شد.
من آن موقع نمی دانستم که از این کارها هم می توانند در دموکراسی انجام دهند! از آن زمان به بعد مانند سنگی که از کوه بیفتد، گدا شدم و در خیابان ها گدایی می کردم.
از سال 1987 خفه کردن من شروع شد. گدا شدم تا اینکه کسی پیدا شد و اتاقی به من داد. در فرانسه حقوقی هست که همه باید داشته باشند اما اگر آدرس نداشته باشی، آن حقوق به تو تعلق نمی گیرد. زمانی که سرپناه پیدا کردم، آن حقوق را هم گرفتم و کم کم بالا آمدم. "
وی درباره آنچه که بدرفتاری های فرح و رضا پهلوی می نامد، می گوید: " این رفتار رضا و مادرش از ابتدا به خاطر مذهبی بودن من شروع شد. ناراحت بودند که چرا مسلمان شدم. همه چیز بدون سر و صدا بود. شغل خبرنگاری را از دست دادم. دیگر هیچ روزنامه یا مجله ای هم مرا به کار نگرفت.
آنها در رسانه های غربی نفوذ زیادی دارند. بیش از آنکه تصور می کنیم. به طور مثال کتاب کتاب چاپ شده ام را که درباره اسلام بود، از کتابخانه ها جمع کردند. "
