با کلاسها...

وهاب...

اخراجی موقت


اصلا خدایا شکرت که اُمل شدم ...

وقتی تو تاکسی سوار شدم دیدم یه نامحرم کنارم نشسته ،

خودم رو جمع کردم ،

بهم گفت : اُمل !!

وقتی موقع اذان رفتم مسجد دانشگاه ،

بهم گفتن : اُمل !!

وقتی چادر سرم گذاشتم تا کمتر جلب توجه کنم ،

بهم گفتن : اُمل !!

وقتی با عشوه و ناز با نا محرم حرف نزدم ،

بهم گفتن : اُمل !!

وقتی عکس بدون حجاب و برهنه ی خودمو

توی فیس بوک برای کوبیدن لایک های پر از هوس نذاشتم ،

بهم گفتن : اُمل !!

وقتی زنگ گوشیم بوی پیراهن یوسفه ،

بهم گفتن : اُمل !!

وقتی پای ثابت بچه های هیئت شدم ،

بهم گفتن : اُمل !!

وقتی موقع حرف زدن با نامحرم سرم پایین بود ،

بهم گفتن : اُمل !!

وقتی در جواب رابطه دوستی پسر ترم بالایی گفتم : نه ،

بهم گفت : اُمل !!

وقتی نخواستم پشت سر دختر مردم راه برم و مزاحمش بشم ،

بهم گفتن : اُمل !!

وقتی پشت رهبرم حرف زدن ، رگ غیرتم بالا زد ،

بهم گفتن : اُمل !!

وقتی بهترین کتاب رمانم شد “دا” ،

بهم گفتن : اُمل !!

وقتی گفتم توی خونمون ماهواره نداریم

چون عقیدم اینه که ماهواره دقیقا همون غارت فرهنگیه ،

بهم گفتن : اُمل !!

وقتی بزرگترین آرزوم شد ” شهادت ” ،

بهم گفتن : اُمل !!

تازه فهمیدم این روزها هر کی از کنارم رد میشه ، چرا به من میگه : اُمل ؟!

اصلا خدایا شکرت که شدم اُمل

در روزگاری که هرچیز غیر از آُمل بودن بوی کفر و فساد میده …
 

Autumn girl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

اصلا خدایا شکرت که اُمل شدم ...

وقتی تو تاکسی سوار شدم دیدم یه نامحرم کنارم نشسته ،

خودم رو جمع کردم ،

بهم گفت : اُمل !!

وقتی موقع اذان رفتم مسجد دانشگاه ،

بهم گفتن : اُمل !!

وقتی چادر سرم گذاشتم تا کمتر جلب توجه کنم ،

بهم گفتن : اُمل !!

وقتی با عشوه و ناز با نا محرم حرف نزدم ،

بهم گفتن : اُمل !!

وقتی عکس بدون حجاب و برهنه ی خودمو

توی فیس بوک برای کوبیدن لایک های پر از هوس نذاشتم ،

بهم گفتن : اُمل !!

وقتی زنگ گوشیم بوی پیراهن یوسفه ،

بهم گفتن : اُمل !!

وقتی پای ثابت بچه های هیئت شدم ،

بهم گفتن : اُمل !!

وقتی موقع حرف زدن با نامحرم سرم پایین بود ،

بهم گفتن : اُمل !!

وقتی در جواب رابطه دوستی پسر ترم بالایی گفتم : نه ،

بهم گفت : اُمل !!

وقتی نخواستم پشت سر دختر مردم راه برم و مزاحمش بشم ،

بهم گفتن : اُمل !!

وقتی پشت رهبرم حرف زدن ، رگ غیرتم بالا زد ،

بهم گفتن : اُمل !!

وقتی بهترین کتاب رمانم شد “دا” ،

بهم گفتن : اُمل !!

وقتی گفتم توی خونمون ماهواره نداریم

چون عقیدم اینه که ماهواره دقیقا همون غارت فرهنگیه ،

بهم گفتن : اُمل !!

وقتی بزرگترین آرزوم شد ” شهادت ” ،

بهم گفتن : اُمل !!

تازه فهمیدم این روزها هر کی از کنارم رد میشه ، چرا به من میگه : اُمل ؟!

اصلا خدایا شکرت که شدم اُمل

در روزگاری که هرچیز غیر از آُمل بودن بوی کفر و فساد میده …

جالب بود;)
 

Autumn girl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خدا میگه از اون رانده ها نداریم تموم شد تا سال دیگه
فقط از این اخری رانده مونده نوخای باید مثل اون چتدری از گوه بپری

خخخخخخ.خو نوموخوام از این رانده شده ها
خوب میمونم تو نوبت برا سال بعد:D
 
بالا