>>>>>>با کدومش بیشتر خاطره داری؟؟

dzzv_13

مدیر مهندسی فناوری اطلاعات
مدیر تالار
این بازی ها هم اکنون به دستم رسید :

فوتبالدستی

عمو سبزی فروش

یویو

:D
 

ahoo_fr

عضو جدید
کاربر ممتاز
64780_447787295296670_987913773_n.jpgاینم کیهان بچه ها هر هفته اید میخریدیم .... فرهنگی بودیم بچه های دهه ما ...بله ..اینجوریاس..
فک کنید قیمتش 10 تومن بوده .;)





این جوجه ها .که فوتش میکردم میمرد ..اول تابستون میخردیم .یکی شو گربه می خورد یکی شو خفه میکردیم .یکیرو هم خیس میکردیم ....سر هفته اول مراسم ختم بود:D
72621_441300249278708_1731976343_n.jpg
 

Aghrab Khatoon

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
این بازی ها هم اکنون به دستم رسید :

فوتبالدستی

عمو سبزی فروش

یویو

:D

فوتبالدستی ....
من چقدر خرابکاری کردما....
الآن که اینجا جمع میشه آدم خجالت میکشه !
یه بار افتادم رو فوتبالدستی داداشم میله هاش کج و کوله شد... هیییییییییییییی
 

ahoo_fr

عضو جدید
کاربر ممتاز
این بازی ها هم اکنون به دستم رسید :

فوتبالدستی

عمو سبزی فروش

یویو

:D
من هنوز تو باشگاه فوتبال دستی بازی میکنم ..
همیشه هم میبازم ..اما دوس دارم همین اینا رو که میچرخونی حال میده
مرسی .:D
 

Aghrab Khatoon

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من هنوز تو باشگاه فوتبال دستی بازی میکنم ..
همیشه هم میبازم ..اما دوس دارم همین اینا رو که میچرخونی حال میده
مرسی .:D

خب نباید بچرخونی که...
باید محکم بگیری دسته ی میله ها رو ضربه محکم بزنی .
امتحان کن اینجوری میبری حتما".
;)
 

ahoo_fr

عضو جدید
کاربر ممتاز
خب نباید بچرخونی که...
باید محکم بگیری دسته ی میله ها رو ضربه محکم بزنی .
امتحان کن اینجوری میبری حتما".
;)
اوکی سه شنبه ..حتما
ولی کلا می بازم تو این بازی ...:D
تاپ تاپ خمیر یادتونه شما
تاپ تاپ خمیر شیشه پر پنیر دست کی بالا ...
بعد دیگه ..کلاغ پر ...
گل وپوچ .
اسم وفامیل..

 

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
2
4
5
.
چه دورانی بود...:gol::gol::gol:
 

eb@d

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
همش ولی من آخر "2" بودم یادش بخیر ............ممنون جالب بود
 

fateme_003

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دوتا بازی رو هم خیلی دوست داشتم ولی بعلت کهولت سن فراموش کردم :D

یکیش این بود که خط کشی میکردیم زمین رو تقریبا مثل زمین والیبال میشد بعد باید ار یه قسمت وارد میشدی و از طرفی خارج میشدی .. بین اون خونه ها هم یه عده وایمیسادن و اگر دستشون بهت میخورد میسوختی .. بازی خیلی فکر و هیجانی بود

یکی هم فکر کنم پسر مامان بود .. یا همچین چیزی ..
یکی میشد مامان .. باید بقیه که با دست میزدن توی دستش , دست اونا رو میگرفت .. هر کی رو که میگرفت باید چشماشو میبست بقیه افراد قایم میشدن .. اگر اونا رو پیدا میکرد باید سریع برمیگشت پیش مامان و اعلام دیدن طرف میکرد .. اگر دیر میرسید بقیه حق داشتن بگیرنش و حسابی بزننش :D


اسمای دقیق این دوتا بازی رو کی یادشه ؟!!
چه خوب یادتون مونده
ما به اولی میگیم رابط ...کل خیابونو واس این بازی میگرفتیم:D
به بازی رهای هم میگفتیم دنبال بازی:smile:

چه لذتی میبردیما...بچه های الان بنظرم بچگی نمیکنن
 

heartbroken

عضو جدید
خداییش با همه حال کردم ولی نمیدونم این چه قانونی بود که آخر هر بازی که میشد همه اش با هم دعوا میکردیم و خون به راه می انداختیم:D البته دوباره روز بعدش با هم خوب میشدیم .....والا:d
 

vahid haghverdi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خداییش با همه حال کردم ولی نمیدونم این چه قانونی بود که آخر هر بازی که میشد همه اش با هم دعوا میکردیم و خون به راه می انداختیم:D البته دوباره روز بعدش با هم خوب میشدیم .....والا:d
نــــَـــــ ..... ما حتی کمربند بازی هم میکردیم دعوامون نمیشد.....:D
 

سرسخت

عضو جدید
خداییش این خاله بازیو لی لی و دوچرخه سواری ی چیز دیگه بود_ یادم میاد وقتی از مدرسه میومدم خونه تن تن مقشامو مینوشتم تا بتونم زودی برم با دوستام بازی کنم اونم خرچنگ غورباغها همیشه هم معلمم برا خطم بم تذکر میداد_ یادش بخیییییییر :cry:
 

Similar threads

بالا