چرا دروغ...؟
خيلي وقتها براي اثبات اعتماد به نفس و خودباوري دروغ ميگوييم. دروغ ميتواند نظر طرف مقابل را به ما جلب كند، مثل اين كه پدر خانواده در جواني خود لاف ميزند كه به باشگاه بدنسازي ميرفته و بدن ورزيدهاي داشته است.همانطور كه گفته شد، برخي اوقات هم عامل دروغ جلوگيري از واكنشهاي عصبي و غيرمنتظره همسر ماست. گاهي تصور ميكنيم دروغ گفتن بهتر از تحمل واكنش غيرمنطقي همسرمان است. دروغ گفتن گاهي ميتواند راه سرزنش و زخم زبان او را ببندد.
از نگاه بعضي همسران، دروغ زمينه ايجاد پنهانكاري است، آنها به دلايل شخصي كه اغلب به زبان نميآورند، ترجيح ميدهند برخي مسائل را از همسرشان مخفي نگاه دارند. عاطفه كميجاني ـ 26 ساله ـ 3 سال است كه ازدواج كرده، در اينباره ميگويد: «در ابتداي ازدواج همه چيز و همه اتفاقات را براي شوهرم تعريف ميكردم، وقتي به دانشگاه ميرفتم، وقتي به خريد يا خانه مادر و خواهرم ميرفتم، تمام آنچه برايم پيش ميآمده برايش تعريف ميكردم، اما او سر هر قضيهاي به من گير ميداد، چرا به آن مغازه رفتي؟ چرا با فلان كس صحبت كردي؟ چرا دير آمدي؟ و ... به همين خاطر تصميم گرفتم بخشي از اتفاقات را از او پنهان كنم تا اعصاب و روان سالمتري داشته باشم و او را هم كمتر عذاب بدهم.»
گاهي هم دروغ ميگوييم چون ميخواهيم ترحم كنيم، نوعدوستي و علاقه به همسر و فرزندان منجر ميشود دروغ بگوييم، اما معلوم نيست چرا بتدريج چنان به دروغگويي عادت ميكنيم كه ميدانيم آنها از عمل ما آزردهخاطر نميشوند.
دروغ، آفت اعتماد و حسننيت
دروغ گفتن هرچند ساده به همسر و فرزندان تابع عوامل متعددي است، اما اگر تبديل به عادت شود، ترك آن بسيار دشوار است و به طور قطع تبعاتي خواهد داشت كه اولين آن از بينرفتن حس اعتماد متقابل بين همسران است.مريم طيبي، كارشناس ارشد مشاوره در اين باره تجربياتي دارد كه ميگويد: خيلي از زوجها همديگر را وادار به دروغگويي ميكنند، متاسفانه برخي از ما ظرفيت شنيدن حرف راست و درست را نداريم و با شنيدن آن، بلوا به پا ميكنيم. مثلا چندي پيش، خانمي با اتومبيل همسرش تصادف ميكند و به خاطر اين كه همسرش به او زخمزبان نزند، ميگويد مقصر راننده ماشين ديگر بوده، اما وقتي مرد ميفهمد كه مقصر زن بوده، اين اختلاف ساده ـ كه شايد براي هر كسي اتفاق بيفتد ـ به درگيري لفظي و فيزيكي تبديل ميشود كه كار آنان را به دادگاه ميكشاند.
طيبي، دروغگويي زوجين را عاملي براي از سر بازكردن طرف مقابل تعريف ميكند. به عقيده او، اين عادت در مردان نمود بيشتري دارد. او توضيح ميدهد: وقتي 2 طرف از ابتدا به هم اعتماد نداشته باشند، با دروغ سعي در تنظيم روابط بين خود دارند. در حالي كه در بيشتر موارد باعث تشديد اختلافات ميشود. به گفته اين روانشناس، متاسفانه همه چيز از عادت به دروغهاي بسيار ساده آغاز ميشود. دروغهايي مثل اين كه خواب بودم، در ترافيك ماندم، گم كردم، نميدانستم، توجه نكردم و... تبديل به گفتمان رايج بين افراد ميشود و آنها از گفتن آنچه در ذهن دارند و واقعي است طفره ميروند. بتدريج اين طفرهها بين اعضاي خانواده يعني همسران شكافي ميسازد كه هر روز عميقتر ميشود.
طيبي همچنين به تاثير اين دروغها در بين فرزندان خانوادهها هشدار ميدهد و والدين را از تبديل به عادتشدن آن بين كودكان برحذر ميدارد.
با دروغگويي همسرمان چه كنيم؟
«صداقت» جداي از شعار و ژستهاي رايج، شرط بقاي يك خانواده است. اما در بسياري موارد دروغ از يك امر بياهميت به بحراني جدي تبديل ميشود كه ريشه اعتماد و حسننيت را بين همسران خشك ميكند. در مواجهه با چنين وضعيتي معمولا روانشناسان يا مشاوران خانواده پيشنهاد ميكنند كه سوزني به خود بزنيم و رفتار خود را مرور كنيم. در بسياري موارد همسر ما به خاطر امنيت خاطر به ما جواب سر بالا ميدهد، چون ميداند به او سختگيري ميكنيم.اكبر نصيحت، مشاور تربيتي يك مدرسه در مقالهاي مهمترين علت دروغگويي در فرزندان را عادت، ترس، الگوبرداري و پيشخواني رفتار بزرگترها عنوان ميكند و مينويسد: كودكان ما قادر به تشخيص بين دروغ مصلحتي و غيرمصلحتي نيستند و اصل دروغگويي را ميآموزند.
او معتقد است: بسياري از كودكان و نوجوانان پس از الگوبرداري از والدين براحتي رفتار آنان را ميخوانند و چون پيشبيني ميكنند پدر و مادر رفتار خشني در برابر اشتباه آنان خواهند داشت، به دروغگويي پناه ميآورند، اين در حالي است كه به تدريج چنين روشي در درونشان به عادت تبديل ميشود و از اين جهت نوعي اختلال رفتاري تلقي ميشود. از نظر او، خانواده، مدرسه و گروه همسالان در ايجاد و خلق اين عادت شانه به شانه هم حركت ميكنند.به هر حال بسياري از ما به دروغگويي خو گرفتهايم. آنقدر كه حتي ابراز عشق به همسرمان بوي دروغ ميگيرد و مانند چوپان دروغگو حتي اگر راست هم بگوييم، كسي به حرفمان اعتماد نميكند.
بنابراين براي كاهش اثرات اين عادت زشت بهتر است:
ـ از ترك دروغهاي ريز و ساده شروع كنيم.
ـ در صورت بروز اشتباه همسر و فرزندانمان، موضع نرمتري بگيريم تا او وادار به دروغ نشود.
ـ بيشتر استدلال كنيم تا زخم زبان بزنيم.
ـ پاي حرف راستمان بمانيم، حتي اگر به ضررمان باشد.
ـ تحملمان را براي شنيدن حرف راست بالا ببريم تا طرف مقابل مجبور به دروغ نشود.
ـ و بالاخره اين كه بر سر هم غر نزنيم، بهانهجويي عامل گرايش به دروغ است.