یاد زمان مدزسه
وقتی که معلم هنوز نیومده بود و ما هرچی دلمون می خواست رو تخته می نوشتیم
یاد مبسر بودن و نوشتن بدها و خوبها که با یه خط عمودی از هم جدا شدن و برای اینکه بگیم یه نفر خوبه یا بد واسش ضربدر می زدیم
ولی من هر موقع موبسر بودم کارم برعکس بود. میرفتم جلوی در وای میستادم و میذاشتم بچه ها شلوغ کنن و وقتی معلم رو می دیدم سریع به بچه ها میگفتم و اونا هم دمشون گرم جیکشون در نمیومد. معلم می دید که اینهمه سر و صدا یه دفعه ساکت میشه ، هیچی دیگه نمی تونست بگه
یادش بخیر.........
مرسی برای ایدآوری کردن روزگار خوش مدرسه