Gholche
عضو جدید
تاپیک بسیار خوبی بود.... حیف تشکر نداشتم بدم....
رابطه (از هر نوع) با یک خودشیفته، به معنای واقعی کلمه، آزاردهندهترین نوع رابطه است...
قبل از هر چیز: شما هیچ وقت نمیتونید تنها با پیدا کردن چند مورد از خصوصیات اختلالشخصیتیها، به این نتیجه برسید که اون اختلال در شما (یا کس دیگهای) وجود داره.... (نمیشه بگید چون ۶ ۷ مورد (اون هم با غلظت کم!) در فرد مورد نظر وجود داره پس خودشیفته هست!!!
فکر میکنید حالا خودشیفتهها رو میشناسید؟ باور کنید! تا وقتی با یک خودشیفته زندگی نکردید؛ هیچ تصوری از این اختلال شخصیتی در ذهنتون ندارید!!!
پس خودشیفتهها کیان؟ اونها اول رابطه سنگ تموم میذارن، جوری که یک مرد واقعی و یک زندگی رویایی برای شما تداعی بشه (و تا وقتی باورتون بشه، این روند رویایی رو ادامه میدن)
بعد از اینکه نمکگیر شدین چی میشه: با ظرافت تمام ، کاری میکنن شما باور کنید از اون پایینترید! و لیاقت او خیلی بیشتر از این حرفهاست... پس خودتون رو موظف میکنید همه جوره بهش خدمت کنید در حالی که متوجه نیستید اون مثه اوایل رابطه، دیگه هیچی از احساس و حتی مسائل مادی!!! مایه نمیذاره... چون او استاد تمارض و بزرگ نشوندادن خودش و کاراش هست....
درمان میشن؟ باید بگم که خیلی خیلی احتمالش کمه... حتی اگه به ظاهر به درمان راضی شه، در باطن همان چیزی که بوده، باقی خواهد ماند (چرا؟) چون هیچ کس رو بالاتر از خودش قبول نداره. به نظرش شعور و درک پزشکها (و نه هیچ کس دیگهای) هرگز به حد آگاهی خودش نمیرسه. پوزخند نزنید! اینجور آدما با همین غلظت وجود دارند! بزرگترین هنر این افراد، پنهان کردن ظاهر بیمارشونه....
ادامه رابطه با خودشیفته؟روی شما کنترل محض خواهد داشت. شما برای او همه کار میکنید، تحمل میکنید، ذرهذره آب میشید اما او در مقابل به عکس عمل میکنه
ابزار اصلی او برای کنترل شما چیه؟ (مهمترین نشانه یک خودشیفته وقتی که داره باطنش رو نشون میده) : آزار کلامی! توهین و تحقیر! و حتی فحاشی.
مگه میشه؟ بله میشه!! مسلما از اول رابطه شما رو فراری نمیده... شما رو قدم به قدم آماده میکنه که حتی بدتر از اینها رو هم بپذیرید... (بعد از قهر و آشتیها هم همین لوپ تکرار خواهد شد... قهر میکنید، دوباره براتون سنگ تموم میذاره، گرفتار میشید، و دوباره آزارهای کلامی و غیر کلامی آغاز میشه.... و باید بگم به خاطر اون قهر، تا ازتون انتقام نگیره آروم نمیگیره)
کسانی که کارشون به ازدواج میکشه: حتی آزار جنسی رو هم تجربه میکنن!!! اکثرا هم هیچ وقت باور نمیکنن که مورد آزار قرار گرفتن!!! همسر خودشیفتهشون با حوصله و مکر تحسینبرانگیزی! کاری کرده که برای او این رفتارها کاملا طبیعی به نظر بیاد! در واقع برای قربانی! به راحتی این تصور ایجاد شده که لایق نوع بهتری از رفتار نیست...
کلام آخر: خودشیفتهها نیاز به درمان دارند و احتمال درمانشان بسیار اندک است.... بچههاتون رو خودشیفته بار نیارید!!!! (کسانی که به اخلاق اسلامی پایبند هستند: فرزند صالح و ناصالح جز اعمال ماتأخر هست...)
اینها چکیده مطالعات شخصی و تجربههایی بود که بنده به عینه دیدم... امیدوارم مورد استفاده قرار بگیره....
هر جا هم خواستید بدون نام منتشر کنید
رابطه (از هر نوع) با یک خودشیفته، به معنای واقعی کلمه، آزاردهندهترین نوع رابطه است...
قبل از هر چیز: شما هیچ وقت نمیتونید تنها با پیدا کردن چند مورد از خصوصیات اختلالشخصیتیها، به این نتیجه برسید که اون اختلال در شما (یا کس دیگهای) وجود داره.... (نمیشه بگید چون ۶ ۷ مورد (اون هم با غلظت کم!) در فرد مورد نظر وجود داره پس خودشیفته هست!!!
فکر میکنید حالا خودشیفتهها رو میشناسید؟ باور کنید! تا وقتی با یک خودشیفته زندگی نکردید؛ هیچ تصوری از این اختلال شخصیتی در ذهنتون ندارید!!!
پس خودشیفتهها کیان؟ اونها اول رابطه سنگ تموم میذارن، جوری که یک مرد واقعی و یک زندگی رویایی برای شما تداعی بشه (و تا وقتی باورتون بشه، این روند رویایی رو ادامه میدن)
بعد از اینکه نمکگیر شدین چی میشه: با ظرافت تمام ، کاری میکنن شما باور کنید از اون پایینترید! و لیاقت او خیلی بیشتر از این حرفهاست... پس خودتون رو موظف میکنید همه جوره بهش خدمت کنید در حالی که متوجه نیستید اون مثه اوایل رابطه، دیگه هیچی از احساس و حتی مسائل مادی!!! مایه نمیذاره... چون او استاد تمارض و بزرگ نشوندادن خودش و کاراش هست....
درمان میشن؟ باید بگم که خیلی خیلی احتمالش کمه... حتی اگه به ظاهر به درمان راضی شه، در باطن همان چیزی که بوده، باقی خواهد ماند (چرا؟) چون هیچ کس رو بالاتر از خودش قبول نداره. به نظرش شعور و درک پزشکها (و نه هیچ کس دیگهای) هرگز به حد آگاهی خودش نمیرسه. پوزخند نزنید! اینجور آدما با همین غلظت وجود دارند! بزرگترین هنر این افراد، پنهان کردن ظاهر بیمارشونه....
ادامه رابطه با خودشیفته؟روی شما کنترل محض خواهد داشت. شما برای او همه کار میکنید، تحمل میکنید، ذرهذره آب میشید اما او در مقابل به عکس عمل میکنه
ابزار اصلی او برای کنترل شما چیه؟ (مهمترین نشانه یک خودشیفته وقتی که داره باطنش رو نشون میده) : آزار کلامی! توهین و تحقیر! و حتی فحاشی.
مگه میشه؟ بله میشه!! مسلما از اول رابطه شما رو فراری نمیده... شما رو قدم به قدم آماده میکنه که حتی بدتر از اینها رو هم بپذیرید... (بعد از قهر و آشتیها هم همین لوپ تکرار خواهد شد... قهر میکنید، دوباره براتون سنگ تموم میذاره، گرفتار میشید، و دوباره آزارهای کلامی و غیر کلامی آغاز میشه.... و باید بگم به خاطر اون قهر، تا ازتون انتقام نگیره آروم نمیگیره)
کسانی که کارشون به ازدواج میکشه: حتی آزار جنسی رو هم تجربه میکنن!!! اکثرا هم هیچ وقت باور نمیکنن که مورد آزار قرار گرفتن!!! همسر خودشیفتهشون با حوصله و مکر تحسینبرانگیزی! کاری کرده که برای او این رفتارها کاملا طبیعی به نظر بیاد! در واقع برای قربانی! به راحتی این تصور ایجاد شده که لایق نوع بهتری از رفتار نیست...
کلام آخر: خودشیفتهها نیاز به درمان دارند و احتمال درمانشان بسیار اندک است.... بچههاتون رو خودشیفته بار نیارید!!!! (کسانی که به اخلاق اسلامی پایبند هستند: فرزند صالح و ناصالح جز اعمال ماتأخر هست...)
اینها چکیده مطالعات شخصی و تجربههایی بود که بنده به عینه دیدم... امیدوارم مورد استفاده قرار بگیره....
هر جا هم خواستید بدون نام منتشر کنید
