به تمام جاده ها نگاه میکنم
چشم انتظار امدنت میشوم
به تمام درختها
میسپارم تا امدنت را خبرم دهند
تا مبادا
سپیدی موهایم را ببینی
تا انها را زیر موهای مشکیم پنهان کنم
تا نفهمی
در نبودنت انقدر درد کشیدم که
موهایم نیز سپید شد
چشم به راه امدنت هستم
منتظر
به تک تک خیابونهای شهر نگاه میکنم
کسی نمیدونه چقدر
منتظرتم
ولی میدانییک نفر خوب میداند
چقدر منتظرتم
فقط
به اسمان نگاه کن
نه
اصلا به
قلبت نگاه کن
نه
به خودت در ایینه نگاه کن
میدانی چشمانم را میبیندم
و تمام ستارگان را چشم بسته میشمارم
تا اینگونه ستارگان متوجه چشمانم نشوند
تا من نیز متوجه نشوم کی
شب میاید کی روز
تا اینگونه بتوانم
انتظار را تحمل کنم
تا ارام در گوش تک تک قاصدکها و ستارگان
بگویم
برگرد
منتظرتم
انتظار امدنت را میکشم
همان لحظه که بیایی و مرا به نام کوچک صدا بزنی
کاش میدانستی
انتظار سخت هست ولی
هر بار با به یاد اوردنت
جانی میگیرم تا دوباره منتظرت بمانم
اری منتظر میانم تا بیایی