الان چه حسي داري؟

[eterno]

الان خونه باغمون هستیم، یه باد و بارون قشنگی شروع شده، قشنگ بوی پاییز رو میده، تمام در و پنجره های خونه بازه، برگها و درختها دارن تکون میخورن و صدای بارون پس زمینه ی همه ی صداهاست، خیلی حس خوبیه

 

[naghmeirani]

خوابم گرفته

 

[Persia1]

سر درد و چشم درد به خاطر فشار پایین

 

[puyan khan]

منگ گیح سرگردان

 

[eterno]

از غروب یه استرس ریزی دارم که هی سعی میکنم بهش بی توجه باشه و فراموشش کنم، چون بهش توجه کنم، کم کم بیشتر میشه و باز تپش قلب میگیرم.

 

[آیدا..]

سحرخیزی

 

[Persia1]

خوب

 

[eterno]

از صبح یه سردرد ریز دارم

 

[Persia1]

چشام میسوزه

 

[puyan khan]

سرما خوردم سر درد و گلو درد و …امانم بریده
وسط تابستون چه وضعشه

 

[آیدا..]

درد

 

[eterno]

در حال گریه کردن، یه روحیه داغون عجیبی دارم.

 

[Persia1]

مغزم داغ کرده

 

[ALIREZA.F.1988]

حس میکنم دارم پولدار میشم

 

[naghmeirani]

ریلکسم و دارم تی وی می بینم و پست میذارم تو باشگاه

 

[puyan khan]

تب دارم گیج و منگ شدم چه وضعشه اخه

 

[Persia1]

شُلِکس

 

[nakhasteh]

حسی ندارم...

 

[naghmeirani]

خسته م، مهمان داشتیم، خوش گذشت

 

[Persia1]

خسته

 

[آیدا..]

حس خرید داشتم دخمل حس خرید نداشت کنسل شد

 

[plant_biology]

خيلي خسته ام ،خداروشكر مي كنم بابت چنين خستگيي

 

[naghmeirani]

در فکرم، یه خبر بد شینیدم

 

[Persia1]

عرق ریختن شدید

 

[حميدرن]

خسته
افسرده
و ...

 

[ALIREZA.F.1988]

شاد و سرحال

 

[آیدا..]

خسته
بعد از مدتهاکلی پیاده روی کردم ،بدنم تعجب کرد

 

[puyan khan]

یکم حالم بهتر شده

 

[ESPEranza]

بی حوصله و خسته

 

[Persia1]

فضا پیمایی پیشرفته