اعسار

Elaheh.1

عضو جدید
اعسار : وضعیت و صفت فردی است که بواسطه عدم کفایت دارایی یا عدم دسترسی به مال خود قادر به مخارج محاکمه یا دیون خود نباشد .
معسر : کسی است که بواسطه عدم کفایت دارایی یا عدم دسترسی به مال خود قادر به تأدیه مخارج محاکمه یا دیون خود نباشد .

اعسار از پرداخت هزینه دادرسی و شرایط آن در قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب :
‌ماده 504 - معسر از هزينه دادرسي كسي است كه به واسطه عدم كفايت دارايي يا عدم دسترسي به مال خود به‌طور موقت قادر به تأديه آن نيست.
‌ماده 505 - ادعاي اعسار از پرداخت هزينه دادرسي ضمن درخواست نخستين يا تجديدنظر يا فرجام مطرح خواهد شد. طرح اين ادعا به موجب‌دادخواست جداگانه نيز ممكن است. اظهارنظر درمورد اعسار از هزينه تجديد نظرخواهي و يا فرجام‌خواهي با دادگاهي مي‌باشد كه رأي مورد‌درخواست تجديد نظر و يا فرجام را صادر نموده است.
‌ماده 506 - درصورتي كه دليل اعسار شهادت شهود باشد‚ بايد شهادت كتبي حداقل دونفر از اشخاصي كه از وضعيت مالي و زندگاني او مطلع‌مي‌باشند به دادخواست ضميمه شود.
‌در شهادت‌نامه‚ مشخصات و شغل و وسيله امرار معاش مدعي اعسار و عدم تمكن مالي او براي تأديه هزينه دادرسي با تعيين مبلغ آن بايد تصريح شده‌و شهود منشأ اطلاعات و مشخصات كامل و اقامتگاه خود را به‌طور روشن ذكر نمايند.
‌ماده 507 - مدير دفتر ظرف دو روز از تاريخ وصول دادخواست اعسار‚ پرونده را به‌نظر قاضي دادگاه مي رساند تا چنانچه حضور شهود را درجلسه‌دادرسي لازم بداند به مدعي اعسار اخطار شود كه در روز مقرر شهود خود را حاضر نمايد.
‌مدير دفتر نسخه ديگر دادخواست را براي طرف دعواي اصلي ارسال و درضمن روز جلسه دادرسي را تعيين و ابلاغ مي‌نمايد. به‌هرحال حكم صادره‌درخصوص اعسار حضوري محسوب است.
‌ماده 508 - معافيت از هزينه دادرسي بايد براي هر دعوا به‌طور جداگانه تحصيل شود ولي معسر مي‌تواند درتمام مراحل مربوط به همان دعوا از‌معافيت استفاده كند.
‌ماده 509 - درمورد دعاوي متعددي كه مدعي اعسار بريك نفر همزمان اقامه مي‌نمايد حكم اعساري كه نسبت به يكي از دعاوي صادر شود نسبت‌به بقيه دعاوي نيز مؤثر خواهد بود.
‌ماده 510 - اگر معسر فوت شود‚ ورثه نمي‌توانند از حكم اعسار هزينه دادرسي مورث استفاده نمايند‚ لكن فوت مورث درهريك از دادرسيهاي‌نخستين و تجديد نظر و فرجام مانع جريان دادرسي در آن مرحله نيست و هزينه دادرسي از ورثه مطالبه مي‌شود‚ مگرآنكه ورثه نيز اعسار خود را ثابت‌نمايند.
‌ماده 511 - هرگاه مدعي اعساردر دعواي اصلي محكوم‌له واقع شود و از اعسار خارج گردد‚ هزينه دادرسي از او دريافت خواهد شد.
‌ماده 512 - از تاجر‚ دادخواست اعسار پذيرفته نمي‌شود. تاجري كه مدعي اعسار نسبت به هزينه دادرسي مي‌باشد بايد برابر مقررات قانون تجارت‌دادخواست ورشكستگي دهد. كسبه جزء مشمول اين ماده نخواهند بود.
‌ماده 513 - پس ازاثبات اعسار‚ معسر مي‌تواند از مزاياي زير استفاده نمايد:
1 - معافيت موقت از تأديه تمام يا قسمتي از هزينه دادرسي در مورد دعوائي كه براي معافيت از هزينه آن ادعاي اعسار شده‌است.
2 - حق داشتن وكيل معاضدتي و معافيت موقت از پرداخت حق‌الوكاله.
‌ماده 514 - هرگاه معسر به تأديه تمام يا قسمتي از هزينه دادرسي متمكن گردد‚ ملزم به تأديه آن خواهد بود همچنين اگر با درآمدهاي خود بتواند‌تمام يا قسمتي از هزينه دادرسي را بپردازد دادگاه با درنظر گرفتن مبلغ هزينه دادرسي و ميزان درآمد وي و هزينه‌هاي ضروري زندگي مقدار و مدت‌پرداخت هزينه دادرسي را تعيين خواهد كرد.

اعسار از پرداخت محکوم به در قانون اعسار :
ماده 1 - معسر كسي است كه بواسطه عدم كفايت دارائي يا عدم دسترسي بمال خود قادر بتأديه مخارج محاكمه يا ديون خود نباشد.
فصل دوم - اعسار در مورد محکوم به
ماده 20 - مرجع رسيدگي به دعواي اعسار در مورد محكوم ‌به محكمه‌اي ست كه بدايتاً به دعواي اصلي رسيدگي كرده است. دعواي اعسار در مقابل اوراق اجرائيه ثبت اسناد در محكمه محل اقامت مدعي اعسار اقامه خواهد شد.
ماده 21 - دعوي اعسار در مورد محكوم‌ به به طرفيت محكوم‌ له دعوي اصلي و در مورد ورقه لازم‌الاجراي ثبت اسناد به طرفيت متعهدله ‌اقامه خواهد شد.
ماده 22 - در رسيدگي به دعواي اعسار درمورد محكوم ‌به هر گاه محكوم‌ عليه براي معافيت موقتي از پرداخت مخارج عدليه نيز ادعاي‌ اعسار كند موقتا و بدون رسيدگي مخصوص از مخارج مربوطه به دعوي اعسار معاف است.
ماده 23 - مدعي اعسار بايد شهادت كتبي لااقل چهار نفر از اشخاصي كه از وضع معيشت و زندگاني او مطلع باشند به عرضحال خود ‌ضميمه نمايند . در شهادت نامه مذكور بايد اسم و شغل و وسائل گذران مدعي اعسار و عدم تمكن او براي پرداخت محكوم ‌به يا دين با تعيين مبلغ آن‌تصريح‌شود.
ماده 25 - در صورت غيبت مدعي اعسار در جلسه محاكمه يا عدم تعقيب او تقاضاي مدعي ‌عليه براي رسيدگي بدعوي مزبور كافي‌است.
ماده 26 - حكم رد يا قبول اعسار در مورد محكوم ‌به قابل استيناف و تميز است.
ماده 27 - در مورد رد عرضحال اعسار بطريق ذيل رفتار مي‌شود: . . .
2 - در صورتي كه ادعاي اعسار در مورد محكوم ‌به باشد محكمه در ضمن حكم رد اعسار مدعي اعسار را به پرداخت وجوه ذيل محكوم مي‌نمايد:
‌الف -
مخارج محاكمه اعسار معادل در برابر مخارج معمولي.
ب -
حق‌الوكاله وكيل از بابت محاكمه اعسار بشرح مذكور در قسمت (ب) فقره اول همين ماده.
ماده 28- مفاد قسمت ۲ از ماده ۲۷ در مورد رد اعسار در مقابل اوراق اجرائيه ثبت اسناد نيز لازم ‌الرعايه است.
ماده 29 - اگر پس از صدور حكم اعسار معلوم شود كه مدعي اعسار بر خلاف واقع خود را معسر قلمداد كرده به حبس تاديبي از ۱ ماه تا‌شش ماه محكوم خواهدشد.
ماده 30 - اگر پس از قبول اعسار ثابت شود كه شهود قضيه عامدا شهادت دروغ كتبي يا شفاهي داده به مجازات مذكور در قسمت اخير ماده ۲۱۸‌ قانون مجازات عمومي محكوم خواهندشد.
ماده 31 - هر گاه معلوم شود پس از صدور حكم اعسار از معسر رفع عسرت شده و معهذا از حكم اعسار استفاده كرده است بتقاضاي‌‌محكوم‌ له يا متعهدله جزائاً تعقيب و به حبس تاديبي تا ۲ ماه محكوم خواهد شد.
ماده 32 - هر كس كه بنحوي از انحاء براي معسر قلمداد كردن كسي كه معسر نيست با او تباني كرده و يا بر خلاف حقيقت خود را طلب كار ‌معسر قلمداد و در اينموضوع با معسر تباني كند شريك جرم مذكور در ماده فوق محسوب خواهد شد.
فصل چهارم - مقررات مختلفه
ماده 33 - از تاجر عرض‌ حال اعسار پذيرفته نمي‌شود تاجري كه مدعي اعسار باشد بايد مطابق مقررات قانون تجارت عرضحال توقف دهد‌كسبه جزء مشمول اين ماده نخواهند بود.
ماده 34 - در هر موقع كه معسر بتاديه تمام يا قسمتي از بدهي خود متمكن گردد ملزم بتاديه آن است نسبت بورقه اجرائيه كه بر عليه ‌معسر صادر شده مرور زمان از تاريخ تمكن جاري مي‌شود و مدت آن ده سال است.
ماده 35 - اگر كسي كه معافيت از مخارج محاكمه را تحصيل كرده است در دعواي اصلي خود محكوم به بيحقي گردد محكوم‌ له نيز از ‌پرداخت بقيه مخارج محاكمه كه بمحكوميت معسر منتهي شده معاف خواهد بود.
ماده 36 - در كليه اختيارات و حقوق مالي مدعي اعسار كه استفاده از آن مؤثر در تاديه ديون باشد طلبكاران از قائم‌مقام قانوني مدعي‌اعسار بوده و حق دارند بجاي او از اختيارات و حقوق مزبوره استفاده كنند.
ماده 37 - اشخاصي كه دارائي نداشته يا دارائي آنها كافي براي تاديه تمام بدهي نباشد ولي با عايدات شغل و حرفه خود بتوانند تمام يا‌قسمتي از بدهي خود را بپردازند محكمه (‌در مورد محكوم ‌به) و اداره ثبت (‌در مورد اوراق لازم‌الاجرا) با در نظر گرفتن مبلغ بدهي و عايدات‌بده‌ كار و معيشت ضروري او ميزان و مدت و عده اقساطي را كه بايد داده شود تعيين خواهد كرد.
ماده 38- كسيكه طلب خود را به غير مديون انتقال داده و بعد از انتقال آن را از مديون سابق خود دريافت كرده و يا به ديگري انتقال دهد‌كلاه بردار محسوب ميشود.
‌هر گاه مديون بدهي خود را بعد از انتقال بداين سابق تاديه نمايد منتقل ‌اليه حق رجوع به او نخواهد داشت مگر اين كه ثابت نمايد كه قبل از تاديه دين‌انتقال را به اطلاع مديون رسانيده و يا اين كه مديون به وسيله ديگري از انتقال مستحضر بوده است.
 

Similar threads

بالا