اسپم ها ، تاپیک های تایید نشده ، پست های تکراری و حذف شده!!

narges224

عضو جدید
کاربر ممتاز

 

RZGH

عضو جدید
کاربر ممتاز
شبی از پشت یک تنهایی غمناک و بارانی

تو را با لهجه گلهای نبلوفر صدا کردم

تمام شب برای با طراوت بودن باغ قشنگ ارزوهایت دعا کردم

پس از یک جستجوی نقره ای در کوچه های ابی احساس

تو را از بین گلهایی که در تنهاییم رویید با حسرت جدا کردم

و تو در پاسخ ابی ترین موج تمنای دلم گفتی

دلم سرگردان و حیران چشمانیست رویایی

و من تنها برای دیدن ان چشمان

تو را در دشتی از تنهایی و حسرت رها کردم

همین بود اخرین حرفت

و من بعد از عبور تلخ و غمگینت حریم چشم هایم را

به روی اشکی از جنس غروب ساکت و نارنجی خورشید وا کردم

نمیدانم چرا رفتی؟ نمیدانم چرا؟ شاید خطا کردم

و تو بی انکه فکر غربت چشمان من باشی

نمیدانم کجا ؟ تا کی ؟برای چه

ولی رفتی.....

و بعد رفتنت باران چه معصومانه میبارید
واییییییییییییییییییییی من عاشق اینم
یک قلب دریایی ترک برداشت
اسمان چشمانم خیس باران بود
دریاچه بغضی کرد
هنوزاشفته چشمان زیبای توام برگرد
توهم درپاسخ این بی وفایی ها بگو درراه عشق وانتخاب ان خطا کردم
وای خیلی دوستش دارم
بقیه ش روبلدی دیگه؟
;)
 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
[FONT=times new roman, times, serif]گذشت زمان بر آن ها که منتظر می مانند بسیار کند، [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]بر آن ها که می هراسند بسیار تند، [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]بر آن ها که زانوی غم در بغل می گیرند بسیار طولانی،[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]و بر آن ها که به سرخوشی می گذرانند بسیار کوتاه است. [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]اما، برآن ها که عشق می ورزند، [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]زمان راآغاز و پایانی نیست.[/FONT]
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
روزيزني نزد شيوانا استاد معرفت آمد و به او گفت که همسرش نسبت به او وفرزندانش بي تفاوت شده است و او مي ترسد که نکند مرد زندگي اش دلش را بهکس ديگري سپرده باشد.
شيوانا از زن پرسيد:" آيا مرد نگران سلامتي او و بچه هايش هست و برايشانغذا و مسکن و امکانات رفاهي را فراهم مي کند؟! " زن پاسخ داد: "آري در رفعنيازهاي ما سنگ تمام مي گذارد و از هيچ چيز کوتاهي نمي کند!" شيوانا تبسميکرد و گفت:"پس نگران نباش و با خيال راحت به زندگي خود ادامه بده!"

دوماه بعد دوباره همان زن نزد شيوانا آمد و گفت:" به مرد زندگي اش مشکوک شدهاست. او بعضي شبها به منزل نمي آيد و با ارباب جديدش که زني پولدار و بيوهاست صميمي شده است. زن به شيوانا گفت که مي ترسد مردش را از دست بدهد.شيوانا از زن خواست تا بي خبر به همراه بچه ها به منزل پدر برود و واکنشهمسرش را نزد او گزارش دهد. روز بعد زن نزد شيوانا آمد و گفت شوهرش روزقبل وقتي خسته از سر کار آمده و کسي را در منزل نديده هراسان و مضطرب همهجا را زير پا گذاشته تا زن و بچه اش را پيدا کند و ديشب کلي همه را دعواکرده که چرا بي خبر منزل را ترک کرده اند.

شيواناتبسمي کرد و گفت:" نگران مباش! مرد تو مال توست. آزارش مده و بگذار بهکارش برسد. او مادامي که نگران شماست، به شما تعلق دارد." شش ماه بعد زنگريان نزد شيوانا آمد و گفت:" اي کاش پيش شما نمي آمدم و همان روز جلويشوهرم را مي گرفتم. او يک هفته پيش به خانه ارباب جديدش يعني همان زنپولدار و بيوه رفته و ديگر نزد ما نيامده و اين نشانه آن است که او ديگرزن و زندگي را ترک کرده است و قصد زندگي با زن پولدار را دارد." زن به شدتمي گريست و از بي وفايي شوهرش زمين و زمان را دشنام مي داد. شيوانا دستيبه صورتش کشيد و خطاب به زن گفت:" هر چه زودتر مردان فاميل را صدا بـزن وبي مقدمه به منزل ارباب پولدار برويد. حتماً بلايي سر شوهرت آمده است!" زنهراسناک مردان فاميل را خبر کرد و همگي به اتفاق شيوانا به در منزل اربابپولدار رفتند. ابتدا زن پولدار از شوهر زن اظهار بي اطلاعي کرد. اما وقتيسماجت شيوانا در وارسي منزل را ديد تسليم شد.

سرانجامشوهر زن را درون چاهي در داخل باغ ارباب پيدا کردند. او را در حالي کهبسيار ضعيف و درمانده شده بود از چاه بيرون کشيدند. مرد به محض اينکه ازچاه بيرون آمد به مردان اطراف گفت که سريعاً به همسر و فرزندانش خبرسلامتي او را بدهند که نگران نباشند. شيوانا لبخندي زد و گفت:" اين مردهنوز نگران است. پس هنوز قابل اعتماد است و بايد حرفش را باور کرد."

بعداًمشخص شد که زن بيوه ارباب هر چه تلاش کرده بود تا مرد را فريب دهد موفقنشده بود و به خاطر وفاداري مرد او را درون چاه زنداني کرده بود. يک سالبعد زن هديه اي براي شيوانا آورد. شيوانا پرسيد:" شوهرت چطور است؟! "
زن با تبسم گفت:" هنوز نگران من و فرزندانم است. بنابراين ديگر نگران از دست دادنش نيستم! به همين سادگي!"
 

mehryas

عضو جدید
کاربر ممتاز
فال حافظ با تفسیر و معنی ابیات !

فال حافظ با تفسیر و معنی ابیات !

[SIZE=-1]فال گرفتن از دیوان حافظ حال و شرایط خاصی دارد که معمولاً هنگامی که افراد دور یکدیگر جمع شده اند به گرفتن فال می پردازند. در موارد دیگر انسان باید شرایط روانی خاصی که مقتضای حال باشد داشته باشد. فال خوانی کار هر کسی نیست. در اغلب موارد فردی که ریش سفید مجلس و مورد احترام دیگران است و از صدایی دلنشین و سواد کافی برخوردار می باشد، برای فال گرفتن و فال خوانی انتخاب می شود. شیوه ی انتخاب غزل و فال خوانی نیز دارای آداب و شرایطی است. گرفتن بیش از سه فال برای یک نفر نشانه ی بی احترامی به حافظ قلمداد می شود. در این سایت برای مشاهده فال خود، ابتدا نیت کرده سپس بر روی دکمه ی نمایش فال کلیک نمایید. نیت کننده معمولاً در هنگام تفأل از دیوان حافظ، او را به عزیزترین کسانش یعنی به خداوند و معشوقه اش (شاخ نبات) قسم می دهد. این قسم معمولاً به این شکل ادا می شود: ای حافظ شیرازی! تو محرم هر رازی! تو را به خدا و به شاخ نباتت قسم می دهم که هر چه صلاح و مصلحت می بینی برایم آشکار و آرزوی مرا براورده سازی. ضمن اینکه شاید بهتر باشد برای شادی روح حافظ، صلوات یا فاتحه ای نثار نماییم! تشخیص و پذیرفتن خوب و بد از محتوای غزل، بستگی به وضعیت روحی، عاطفی و باور صاحب فال دارد. در هر صورت در هر غزل حافظ بیتی وجود دارد که صاحب فال آن را مناسب آرزو و نیت خود می یابد و همان را به عنوان وصف الحال و جواب حافظ می پذیرد و به آرامش خاطر دست می یابد. [/SIZE]


ابتدا نيت كنيد
سپس براي شادي روح حضرت حافظ يك صلوات بفرستيد
حالا بر روی دکمه زیر کلیک کنید.

http://www.1pars.com/Fal/hafez/fal.htm

دوستان عزیز خوشحال میشیم اگه فالتونو قرار بدید در این تاپیک(اجباری نیست) البته نیت خودتونو نگید.
 

hd_memar

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خـدا را چه ديـدي ؟!

شايد يك روز در كافه اي دنـج و خـلوت

، اين كلمه ها و نوشته ها صـوت شـدند ؛

بـراي ِ گوش هـاي ِ تـو

كه روي ِ صنـدلي ِ رو به روي ِ مـن نشسته اي ...

و بـراي ِ يك بـار هم كه شـده، چـاي ِ تـو سـرد شـد

بس كه خيـره مانـدي به مـن ... !

:gol:برای یک بار هم که شده!
 

mehryas

عضو جدید
کاربر ممتاز
[SIZE=-1]فال گرفتن از دیوان حافظ حال و شرایط خاصی دارد که معمولاً هنگامی که افراد دور یکدیگر جمع شده اند به گرفتن فال می پردازند. در موارد دیگر انسان باید شرایط روانی خاصی که مقتضای حال باشد داشته باشد. فال خوانی کار هر کسی نیست. در اغلب موارد فردی که ریش سفید مجلس و مورد احترام دیگران است و از صدایی دلنشین و سواد کافی برخوردار می باشد، برای فال گرفتن و فال خوانی انتخاب می شود. شیوه ی انتخاب غزل و فال خوانی نیز دارای آداب و شرایطی است. گرفتن بیش از سه فال برای یک نفر نشانه ی بی احترامی به حافظ قلمداد می شود. در این سایت برای مشاهده فال خود، ابتدا نیت کرده سپس بر روی دکمه ی نمایش فال کلیک نمایید. نیت کننده معمولاً در هنگام تفأل از دیوان حافظ، او را به عزیزترین کسانش یعنی به خداوند و معشوقه اش (شاخ نبات) قسم می دهد. این قسم معمولاً به این شکل ادا می شود: ای حافظ شیرازی! تو محرم هر رازی! تو را به خدا و به شاخ نباتت قسم می دهم که هر چه صلاح و مصلحت می بینی برایم آشکار و آرزوی مرا براورده سازی. ضمن اینکه شاید بهتر باشد برای شادی روح حافظ، صلوات یا فاتحه ای نثار نماییم! تشخیص و پذیرفتن خوب و بد از محتوای غزل، بستگی به وضعیت روحی، عاطفی و باور صاحب فال دارد. در هر صورت در هر غزل حافظ بیتی وجود دارد که صاحب فال آن را مناسب آرزو و نیت خود می یابد و همان را به عنوان وصف الحال و جواب حافظ می پذیرد و به آرامش خاطر دست می یابد. [/SIZE]


ابتدا نيت كنيد
سپس براي شادي روح حضرت حافظ يك صلوات بفرستيد
حالا بر روی دکمه زیر کلیک کنید.

http://www.1pars.com/Fal/hafez/fal.htm

دوستان عزیز خوشحال میشیم اگه فالتونو قرار بدید در این تاپیک(اجباری نیست) البته نیت خودتونو نگید.





 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
لااقل بگو
به ترکیب شعرهای من دست نزند!
تا کی هر روز
موهایت را مرتب کنم؟...

------------
کامران رسول زاده
 

امالیا

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ما چون دو دریچه ٬ روبروی هم
آگاه ز هر بگو مگوی هم
هر روز سلام و پرسش و خنده
هر روز قرار روز آینده
عمر آینه بهشت ٬ اما ...
آه
بیش از شب و روز تیر و دی کوتاه
اکنون دل من شکسته و خسته ست
زیرا یکی از دریچه ها بسته ست
نه مهر فسون ٬ نه ماه جادو کرد
نفرین به سفر ٬ که هرچه کرد او کرد
 

Tinoo

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوستاي عزيزم ميتونين اينجا كارت پستالهاي عاشقانه( تصویر نوشته ها) رو قرار بدين.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
Similar threads

Similar threads

بالا