استفاده از عینک آفتابی موجب رفتار خودخواهانه می شود

mina12345

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[h=1][/h]


عینک آفتابی، موجب رفتار خودخواهانه می شود …​
نتایج یک تحقیق جدید نشان داده است که نور کم و همچنین استفاده از عینک آفتابی تمایل انسان به فریب‌کاری و تقلب و نیز انجام رفتارهای غیراخلاقی افزایش می‌دهد.

به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز ، روانشناسان دانشگاه تورنتو در کانادا و دانشگاه کارولینای شمالی در آ-م-ر-ی-ک-ا مطالعاتی را در این زمینه انجام دادند تا دریابند که آیا تاریکی و نور کم در محیط می تواند عاملی برای تشویق انسان به تقلب کردن یا ایجاد حس خودخواهی در وی باشد؟
در یک تحقیق گروهی از شرکت کنندگان در یک اتاق کم نور و تقریبا تاریک و گروه دیگر در اتاقی با نور کافی قرار گرفتند. به این افراد ۱۰ دلار داده شد و از آنها خواستند کاری را انجام داده و در ازای آن نیم دلار مزد بردارند. نتیجه این شد که افرادی که در اتاق کم نور این آزمایش را انجام دادند بیشتر در کار خود تقلب کردند و نسبت به کسانی در اتاق روشن تحت آزمایش بودند پول بیشتری برای خود برداشتند.
در یک تحقیق دیگر نیز مشخص شد کسانی که عینک آفتابی به چشم می‌زنند در مقایسه با افرادی که از عینک عادی با شیشه شفاف استفاده میکنند در تعامل با یک فرد غریبه بیشتر از خود رفتار خودخواهانه نشان می دهند.
محققان می‌گویند تجربه تاریکی در واقع حس گمنامی را در انسان افزایش می‌دهد و این امر فرد به انجام چنین رفتارهایی ترغیب می‌کند.
 
عینک آفتابی، موجب رفتار خودخواهانه می شود …​
نتایج یک تحقیق جدید نشان داده است که نور کم و همچنین استفاده از عینک آفتابی تمایل انسان به فریب‌کاری و تقلب و نیز انجام رفتارهای غیراخلاقی افزایش می‌دهد.

به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز ، روانشناسان دانشگاه تورنتو در کانادا و دانشگاه کارولینای شمالی در آ-م-ر-ی-ک-ا مطالعاتی را در این زمینه انجام دادند تا دریابند که آیا تاریکی و نور کم در محیط می تواند عاملی برای تشویق انسان به تقلب کردن یا ایجاد حس خودخواهی در وی باشد؟
در یک تحقیق گروهی از شرکت کنندگان در یک اتاق کم نور و تقریبا تاریک و گروه دیگر در اتاقی با نور کافی قرار گرفتند. به این افراد ۱۰ دلار داده شد و از آنها خواستند کاری را انجام داده و در ازای آن نیم دلار مزد بردارند. نتیجه این شد که افرادی که در اتاق کم نور این آزمایش را انجام دادند بیشتر در کار خود تقلب کردند و نسبت به کسانی در اتاق روشن تحت آزمایش بودند پول بیشتری برای خود برداشتند.
در یک تحقیق دیگر نیز مشخص شد کسانی که عینک آفتابی به چشم می‌زنند در مقایسه با افرادی که از عینک عادی با شیشه شفاف استفاده میکنند در تعامل با یک فرد غریبه بیشتر از خود رفتار خودخواهانه نشان می دهند.
محققان می‌گویند تجربه تاریکی در واقع حس گمنامی را در انسان افزایش می‌دهد و این امر فرد به انجام چنین رفتارهایی ترغیب می‌کند.

کاملا درسته. اینو منم کشف کرده بودم ولی به هرکی می گفتم مسخره بازی در میاورد
 
  • Like
واکنش ها: ayja

ayja

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
استفاده از عینک آفتابی باعث میشه که چشم انسان در مقابل شدت نور مصونیت داشته باشه و بتونه راحت تر ببینه . همین
اونایی هم که مورد آزمایش قرار گرفتن , احتمالا بهشون تلقین شده بوده و الا تربیت و شخصیت با عینک دودی و این جور چیزا جواب برعکس نمیده .
 
استفاده از عینک آفتابی باعث میشه که چشم انسان در مقابل شدت نور مصونیت داشته باشه و بتونه راحت تر ببینه . همین
اونایی هم که مورد آزمایش قرار گرفتن , احتمالا بهشون تلقین شده بوده و الا تربیت و شخصیت با عینک دودی و این جور چیزا جواب برعکس نمیده .
با احترام فراوان به نظر شما دوست گرامی، تجربه ی شخصی من نشون داده که وقتی عینک آفتابی به چشمم می زنم حالا خودخواه نمی شم اما از اونجایی که یه حس unknown بودن بهم دست می ده، رفتار جرأت مندانم افزایش پیدا می کنه:D در ضمن معمولا توی آزمایشات علمی گمارش افراد توی گروه آزمایش و گروه گواه به صورت تصادفی صورت می گیره و آزمودنی متوجه نمیشه در کدوم گروه قرار گرفته از طرفی هم برای جلوگیری از اثر تلقین به افراد گفته نمی شه که رفتار خاصی (مثلا رفتار خودخواهانه )در اونها در حال بررسیه.
 

ayja

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
با احترام فراوان به نظر شما دوست گرامی، تجربه ی شخصی من نشون داده که وقتی عینک آفتابی به چشمم می زنم حالا خودخواه نمی شم اما از اونجایی که یه حس unknown بودن بهم دست می ده، رفتار جرأت مندانم افزایش پیدا می کنه:D در ضمن معمولا توی آزمایشات علمی گمارش افراد توی گروه آزمایش و گروه گواه به صورت تصادفی صورت می گیره و آزمودنی متوجه نمیشه در کدوم گروه قرار گرفته از طرفی هم برای جلوگیری از اثر تلقین به افراد گفته نمی شه که رفتار خاصی (مثلا رفتار خودخواهانه )در اونها در حال بررسیه.
اینا که توضیح دادید من همش رو میدونم، مشکل ما .اینه که خیلی زود باور میکنیم و مثه اینکه کشف خیلی بزرگی کرده ایم با این چیزا رفتار میکنیم.
 

ayja

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بعضی از رشته های تحصیلی نظیر روانشناسی و پرستاری و نظایر اون همیشه برای دنیای علم و دانش چالش هایی رو پدید می اره که اصلا صحیح نیست و غیر ضروری هم هست .این اتفاقات معمولا از سوی دانشجویان اون رشته ها بوقوع میپیونده که خوب هم نیست.
توضیح این نکته رو با ذکر یک مثال دنبال میکنم. مثلا تا بحال دیده نشده که یک نفر که تو رشته معماری لیسانس یا فوق لیسانس گرفته ، بیاد و ادعا های آنچنانی راجع به سواد خودش داشته باشه و هر میزانی که میدونه ، همان اندازه هم ادعا داره.ولی تو رشته روانشناسی این شکلی نیست.یهو میبینی دانشجوی روانشناسی که هنوز لیسانس نگرفته ، طوری خودش رو روانشناس جلوه میده که انگار دستیار هیلگارد شده ،تو مرحله مثلا ترم دوی فوق که رسید ، دیگه بدتر. وقتی باهاشون میخوای صحبت کنی ، طوری رهنمود میدن که انگار اتکینسون و مازلو هم زیر دست اینا کار میکرده.این تصورات معمولا در حد بسیار بالایی تو دانشجویان رشته روانشناسی بوجود میاد که تصور میکنند اگه مثلا 100 واحد از دروس این رشته رو با کمک استادانشون پاس کردند ، دیگه روانشناس شده اند و حتی میتونن مطب هم بزنند و حتی روانپزشکی هم بکنند،که معمولا این رفتار ها رو تو خانواده و فامیل بخوبی نشون میدن و تو میان ترم های فوق لیسانس شون یه پا دکتر یا حتی فوق دکترا هم میشوند.
استفاده دانشجویان رشته روانشناسی از عبارات و اصطلاحات رشته ای و انگلیسی در لابلای گفته ها و نوشته هایشان بسیار زیاد هست و گاها این توهم رو در شنونده ها و خوانندگان نوشته هایشان و حتی در ذهن خودشان هم ایجاد میکنه که شاید اینا جواب همه چی رو میدونن، در حالی که موضوع چنین نیست و این توهم و ذوق مرگ شدن دانشجویان این رشته ها از معضلات اجتماعی و فرهنگی این رشته هاست که هنوز راه نیفتاده میخوان پا جای پای بزرگانی بگذارند که بعد از شصت هفتاد سال کار و تلاش تو این رشته ها حتی کمترین ادعایی رو هم ندارند،
 

ayja

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
قضیه همین عینک آفتابی هم جزو همون مثال کافر همه رو به کیش خود پندارد هست.نمیان بگن کدام گروه های انسانی با داشتن کدام ویژه گی ها مستعد نشان دادن این واکنش ها و یا اون احساسات یا باور ها هستند ،یه مقاله تو این مورد می‌نویسند و یکباره همه گروههای انسانی رو با تمام خصوصیات و انگاره های متفاوت جزو مشمولین همان مطلب قرار میدهند و خیال هم میکنند که کشف بزرگی کرده اند.
بخاطر همین اشتباهات هست که مردم به روانشناس اعتماد نمیکنند و از اونا کمتر مشاوره میگیرند .
مشکل این گروه اینه که تو نظریه هاشون اکثرا تر و خشک را باهم میسوزاند و تفکیک نمیکنند و ......
 

ayja

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
با احترام فراوان به نظر شما دوست گرامی، تجربه ی شخصی من نشون داده که وقتی عینک آفتابی به چشمم می زنم حالا خودخواه نمی شم اما از اونجایی که یه حس unknown بودن بهم دست می ده، رفتار جرأت مندانم افزایش پیدا می کنه:D در ضمن معمولا توی آزمایشات علمی گمارش افراد توی گروه آزمایش و گروه گواه به صورت تصادفی صورت می گیره و آزمودنی متوجه نمیشه در کدوم گروه قرار گرفته از طرفی هم برای جلوگیری از اثر تلقین به افراد گفته نمی شه که رفتار خاصی (مثلا رفتار خودخواهانه )در اونها در حال بررسیه.
علت افزایش جراتمندی هنگام استفاده از عینک آفتابی کمک این عینک به حذف موارد غیر ضرور و امکان ایجاد تمرکز بیشتر در دید مثبت و هدفمند و دادن امکان بیشتر به ذهن برای تجزیه و تحلیل موثر روی نقاط اصلی هدفهای مورد نیاز دید هست،نه چیز دیگه.
 

ayja

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
عینک آفتابی، موجب رفتار خودخواهانه می شود …​
نتایج یک تحقیق جدید نشان داده است که نور کم و همچنین استفاده از عینک آفتابی تمایل انسان به فریب‌کاری و تقلب و نیز انجام رفتارهای غیراخلاقی افزایش می‌دهد.
این مقاله یا نوشته توضیح نداده که کار غیر اخلاقی از نظر اونا تعریفش چی هست.تعریف کار غیر اخلاقی در دیدگاه ما با اونا خیلی فرق داره،
اونا میگن اگه بجای نیم دلار دستمزد یک دلار برداری اونم تو اون محل نیمه تاریک و با اون عینک آفتابی که امکان خطا رو هم افزایش میده ، کار غیراخلاقی انجام داده شده.
در حالی که در کشور ما خیلی کار های غیر اخلاقی کهکشانی اونم بدون عینک آفتابی ، جزو فرهنگ ما شده.
مثلا فحاشی به ناموس داور مسابقه و یا فحاشی های آنچنانی ناموسی تو اینستاگرام دیگران و دزدی بیت المال و کلاهبرداری در قالب راه اندازی صندوق های قرض الحسنه و دزدی از صندوق تعاون معلمان و اینا از نظر ما زیاد هم غیر اخلاقی نیست ، کما اینکه میبینیم که کسی هم مجازات نمیشه و یا تو قضیه حقوق های نجومی که حتی یه اخطار هم به کسی داده نشد و ....
خلاصه اینکه تعریف رفتار غیراخلاقی اول باید تو هر کشوری مشخص و معلوم بشه بعد بریم سراغ عینک آفتابی.و تاثیر یا عدم تاثیر و یا نوع تاثیر و تقویت اون.
 
بعضی از رشته های تحصیلی نظیر روانشناسی و پرستاری و نظایر اون همیشه برای دنیای علم و دانش چالش هایی رو پدید می اره که اصلا صحیح نیست و غیر ضروری هم هست .این اتفاقات معمولا از سوی دانشجویان اون رشته ها بوقوع میپیونده که خوب هم نیست.
توضیح این نکته رو با ذکر یک مثال دنبال میکنم. مثلا تا بحال دیده نشده که یک نفر که تو رشته معماری لیسانس یا فوق لیسانس گرفته ، بیاد و ادعا های آنچنانی راجع به سواد خودش داشته باشه و هر میزانی که میدونه ، همان اندازه هم ادعا داره.ولی تو رشته روانشناسی این شکلی نیست.یهو میبینی دانشجوی روانشناسی که هنوز لیسانس نگرفته ، طوری خودش رو روانشناس جلوه میده که انگار دستیار هیلگارد شده ،تو مرحله مثلا ترم دوی فوق که رسید ، دیگه بدتر. وقتی باهاشون میخوای صحبت کنی ، طوری رهنمود میدن که انگار اتکینسون و مازلو هم زیر دست اینا کار میکرده.این تصورات معمولا در حد بسیار بالایی تو دانشجویان رشته روانشناسی بوجود میاد که تصور میکنند اگه مثلا 100 واحد از دروس این رشته رو با کمک استادانشون پاس کردند ، دیگه روانشناس شده اند و حتی میتونن مطب هم بزنند و حتی روانپزشکی هم بکنند،که معمولا این رفتار ها رو تو خانواده و فامیل بخوبی نشون میدن و تو میان ترم های فوق لیسانس شون یه پا دکتر یا حتی فوق دکترا هم میشوند.
استفاده دانشجویان رشته روانشناسی از عبارات و اصطلاحات رشته ای و انگلیسی در لابلای گفته ها و نوشته هایشان بسیار زیاد هست و گاها این توهم رو در شنونده ها و خوانندگان نوشته هایشان و حتی در ذهن خودشان هم ایجاد میکنه که شاید اینا جواب همه چی رو میدونن، در حالی که موضوع چنین نیست و این توهم و ذوق مرگ شدن دانشجویان این رشته ها از معضلات اجتماعی و فرهنگی این رشته هاست که هنوز راه نیفتاده میخوان پا جای پای بزرگانی بگذارند که بعد از شصت هفتاد سال کار و تلاش تو این رشته ها حتی کمترین ادعایی رو هم ندارند،

ظاهرا دل خیلی پری از روانشناسا دارین! در جواب تیکه های غیرمستقیمتون، مستقیم جوابتونو میدم. اولا بنده رتبه دو رقمی کنکور ارشد بودم و با اطلاعات کافی وارد دانشگاه شدم، دوما با تلاش خودم درسامو پاس کردم، سوما اگه نوشتم دانشجوی ارشد فقط به این خاطره که هنوز از پایان نامم دفاع نکردم وگرنه باید خدمتتون عرض کنم همه ی واحدای ارشدو پاس کردم کنکور دکترامم دادم و می دونم که قبول میشم.
 
علت افزایش جراتمندی هنگام استفاده از عینک آفتابی کمک این عینک به حذف موارد غیر ضرور و امکان ایجاد تمرکز بیشتر در دید مثبت و هدفمند و دادن امکان بیشتر به ذهن برای تجزیه و تحلیل موثر روی نقاط اصلی هدفهای مورد نیاز دید هست،نه چیز دیگه.
اگه تاپیک رو کامل مطالعه بفرمائید می بینید که از دوتا آزمایش صحبت شده : یکی عینک آفتابی و یکی هم اتاق کم نور! بنابراین همون مسئله ی تاریکی و حس دیده نشدنه که رفتار خودخواهانه رو افزایش میده
جالبه شما آزمایشات روانشناسی رو غیرمعتبر می دونید بعد اونوقت نظرات خودتون رو که هیچ پشتوانه ی علمی و آزمایشگاهی نداره با چنین قاطعیتی ابراز می کنید!
 

ayja

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ظاهرا دل خیلی پری از روانشناسا دارین! در جواب تیکه های غیرمستقیمتون، مستقیم جوابتونو میدم. اولا بنده رتبه دو رقمی کنکور ارشد بودم و با اطلاعات کافی وارد دانشگاه شدم، دوما با تلاش خودم درسامو پاس کردم، سوما اگه نوشتم دانشجوی ارشد فقط به این خاطره که هنوز از پایان نامم دفاع نکردم وگرنه باید خدمتتون عرض کنم همه ی واحدای ارشدو پاس کردم کنکور دکترامم دادم و می دونم که قبول میشم.
نقد من کلی بود و یه نقد کارشناسی شده هست،ارتباطی به شخص شمانداره،تخصص شما در ارائه راه حل در مورد اون خواب رو یادمه که نتونستید هیچ کمکی بکنید، هرچند که نمیشد کمکی هم کرد.درهرحال سعی کنیم نقد ها رو دستکم نگیریم.و در موردشان کلی فکرکنیم.
 

ayja

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اگه تاپیک رو کامل مطالعه بفرمائید می بینید که از دوتا آزمایش صحبت شده : یکی عینک آفتابی و یکی هم اتاق کم نور! بنابراین همون مسئله ی تاریکی و حس دیده نشدنه که رفتار خودخواهانه رو افزایش میده
جالبه شما آزمایشات روانشناسی رو غیرمعتبر می دونید بعد اونوقت نظرات خودتون رو که هیچ پشتوانه ی علمی و آزمایشگاهی نداره با چنین قاطعیتی ابراز می کنید!
شما که از دانش و رشته تحصیلی من و اینا اطلاعی ندارید ،حداقل زود قضاوت نفرمایید،
 

ayja

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اگه تاپیک رو کامل مطالعه بفرمائید می بینید که از دوتا آزمایش صحبت شده : یکی عینک آفتابی و یکی هم اتاق کم نور! بنابراین همون مسئله ی تاریکی و حس دیده نشدنه که رفتار خودخواهانه رو افزایش میده
جالبه شما آزمایشات روانشناسی رو غیرمعتبر می دونید بعد اونوقت نظرات خودتون رو که هیچ پشتوانه ی علمی و آزمایشگاهی نداره با چنین قاطعیتی ابراز می کنید!
پیشنهاد میکنم که شما هم اون جوابهای منو کامل و با دقت بخوانید، قطعا مطالب دقیق و مفیدی توشون پیدا میکنید. من عادت ندارم نظرات دوستان رو با غرض ورزی بخونم ،بلکه برخلاف شما، اونا رو با داشته های علمی مرتبط میسنجم.کلا حضور من برای یاد گیری است.
 

ayja

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ظاهرا دل خیلی پری از روانشناسا دارین! در جواب تیکه های غیرمستقیمتون، مستقیم جوابتونو میدم. اولا بنده رتبه دو رقمی کنکور ارشد بودم و با اطلاعات کافی وارد دانشگاه شدم، دوما با تلاش خودم درسامو پاس کردم، سوما اگه نوشتم دانشجوی ارشد فقط به این خاطره که هنوز از پایان نامم دفاع نکردم وگرنه باید خدمتتون عرض کنم همه ی واحدای ارشدو پاس کردم کنکور دکترامم دادم و می دونم که قبول میشم.
تبریک میگم. امیدوارم در همه مراحل زندگی قشنگتون همواره موفق و پیروز باشید.
 
نقد من کلی بود و یه نقد کارشناسی شده هست،ارتباطی به شخص شمانداره،تخصص شما در ارائه راه حل در مورد اون خواب رو یادمه که نتونستید هیچ کمکی بکنید، هرچند که نمیشد کمکی هم کرد.درهرحال سعی کنیم نقد ها رو دستکم نگیریم.و در موردشان کلی فکرکنیم.

بله منم یادمه همون کمک های نکردمو تأیید می کردید و تحویل دوستمون می دادید. من حداقل مبتنی بر مطالعاتم جواب می دادم شما چی؟ همش حدس و گمان و حاشیه روی!
 

ayja

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بله منم یادمه همون کمک های نکردمو تأیید می کردید و تحویل دوستمون می دادید. من حداقل مبتنی بر مطالعاتم جواب می دادم شما چی؟ همش حدس و گمان و حاشیه روی!
مطالعات شما هیچ کمکی نکرد، باید بیشترمطالعه کنیم.درضمن اگر بخواهید غیر علمی و غیر اصولی بحث کنید من جوابی نخواهم داد.سعی کنید در نقش روانشناس بحث کنید نه در نقش دیگری که درشان این گفتگو نیست.اگه واقعا دکتر باشید، اینطوری برخورد نمیکنید. از افراد عادی هم زودتر از کوره در میروید.
 

ayja

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اگر حرفاتون پشتوانه ی محکم علمی داشت یه رفرنسی می دادید
بله درسته ،حق با شماست .مطمئن باشید که اگه مطمئن شدم که نیازی به ذکر منبع هست ، فطعا این کار رو انجام میدم.
 
آخرین ویرایش:
مطالعات شما هیچ کمکی نکرد، باید بیشترمطالعه کنیم.درضمن اگر بخواهید غیر علمی و غیر اصولی بحث کنید من جوابی نخواهم داد.سعی کنید در نقش روانشناس بحث کنید نه در نقش دیگری که درشان این گفتگو نیست.اگه واقعا دکتر باشید، اینطوری برخورد نمیکنید. از افراد عادی هم زودتر از کوره در میروید.

من هم دقیقا تمایلی به بحث غیرعلمی ندارم. اگر از کوره در رفتم به این دلیل بود که شما بحث رو از مسئله ی مطرح شده در تاپیک، به انتقاد تند از دانشجویان رشته ی روانشناسی کشوندید! اولش از انتقادتون خوشم اومده بود ولی وقتی ادامشو خوندم حس کردم حرفاتون حالت توهین داره و انتقادی نیس که به همه ی ما دانشجویان روانشناسی وارد باشه، من هم به عنوان عضو کوچکی از جامعه ی روانشناسی وظیفه ی خودم دونستم که کامنتتون رو پاسخ بدم.
 

ayja

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من هم دقیقا تمایلی به بحث غیرعلمی ندارم. اگر از کوره در رفتم به این دلیل بود که 6شما بحث رو از مسئله ی مطرح شده در تاپیک، به انتقاد تند از دانشجویان رشته ی روانشناسی کشوندید! اولش از انتقادتون خوشم اومده بود ولی وقتی ادامشو خوندم حس کردم حرفاتون حالت توهین داره و انتقادی نیس که به همه ی ما دانشجویان روانشناسی وارد باشه، من هم به عنوان عضو کوچکی از جامعه ی روانشناسی وظیفه ی خودم دونستم که کامنتتون رو پاسخ بدم.
این بقول شما جامعه روانشناسی کاری کرده که انسانها تا مرز جنون پیش میرن ولی حاضر نیستند به مطب روانشناس بروند. مطالبی که من گفتم رو عمری تو یونی به چشم دیده ام.شما هم بیطرف باشی، خواهی دید. در هر حال موقعیت هر چی که باشه شما نباید از کوره در برید. عواقب دانش آکادمیک بدون تجربه کارگاهی همین هست که نمیشه از نظر شدت و نوع واکنشها فرقی بین یه فارغ التحصیل رشته شما با یه فرد عادی رو دید.
 

Similar threads

بالا