حوضچه مکش
بحرانیترین بخش سامانه پمپاژ مسیر مکش و یا ورودی است. فراهم آوردن یک جریان تقریباً یکنواخت و کنترل آن در نقطه تماس سیال با پروانه پمپ بسیار مهم است. در طراحی ایستگاههای پمپاژ بخشی از کنترل جریان بواسطه انتخاب مناسب پمپ انجام میشود. اما طراحی حوضچه مکش و لوله مکش ﺗﺄثیر بسیاری در دستیابی به عملکرد مناسب پمپ دارد. در طراحی حوضچههای مکش روباز، جریان سیال میبایست تا حد امکان بصورت یکنواخت و بدون تغییر در مسیر به لوله مکش برسد. ابعاد حوضچه مکش، موقعیت لوله مکش و شرایط آبگیری ورودی حوضچه مکش ﺗﺄثیر زیادی در
عملکرد پمپ دارد. شرایط هیدرولیکی زیانبخش برای عملکرد پمپ شامل موارد زیر است:
- عدم تقارن در جریان ورودی به آبگیر – توزیع سرعت نامتقارن و غیر یکنواخت در آبگیر پمپ – حرکت چرخشی جریان در روی پروانه پمپ – وجود گردابههای سطحی و زیرسطحی
جریان نامتقارن در آبگیر پمپ باعث ایجاد جریان چرخشی و توزیع نامتقارن سرعت در دهانه ورودی پمپ میشود. سرعتهای نامتقارن در دهانه ورودی پمپ باعث توزیع نامتقارن سیال بر روی پروانه شده که در نتیجه آن به یک طرف پروانه نیروی بیشتری وارد میشود. اعمال نیرو به این صورت به پروانه پمپ باعث انحراف محور پمپ و ایجاد تنش اضافی بر روی یاتاقانها و مفصلها میشود. این مسائل در پمپهای بزرگتر و با سرعت مخصوص بالاتر اثرات مخربتری را ایجاد میکند. جریان چرخشی ارتفاع، ظرفیت و راندمان پمپ را کاهش میدهد و باعث تشکیل گردابهها میشود. وقتی یک گردابه قوی میشود، باعث تشدید پدیده خلاءزایی و افزایش سرعت خوردگی فلزات میشود.
استانداردهای طراحی حوضچه مکش
در حال حاضر در دنیا بهمنظور طراحی حوضچههای مکش روشها و استانداردهای مختلفی وجود دارد. بر این اساس در اکثر اوقات برای مشکلات مربوط به حوضچههای مکش و پمپها، در شرایط ثابت راهحلهای متفاوت ارائه شده است. بطور معمول در روشهای مختلف طراحی ابعاد حوضچه مکش بر مبنای قطر لوله مکش تعریف میشود. مبنای انتخاب قطر لوله مکش نیز حداکثر سرعت مجاز است.
۱- استاندارد طراحی حوضچههای مکش امریکا
ﻣﺆسسه استانداردهای طراحی حوضچههای مکش امریکا، محدوه سرعت مجاز درون لوله مکش را بین ۹/۰ تا ۴/۲ متر بر ثانیه توصیه کرده است. در شکل (۱) پارامترهای مختلف حوضچه مشاهده میشود.
شکل (۱) پارامترهای حوضچه مکش (ﻣﺆسسه استانداردهای طراحی حوضچههای مکش امریکا ۱۹۹۸)
پارامترهای موجود در شکل (۱) به صورت زیر تعریف میشوند:
D، قطر دهانه لوله مکش؛ A=5D، فاصله مرکز لوله مکش تا ابتدای قسمت ورودی حوضچه؛
B=0.75D، فاصله مرکز لوله مکش تا دیواره انتهایی؛ ۰٫۳D<C<0.5D، فاصله دهانه لوله مکش از کف حوضچه؛
H، ارتفاع آب داخل حوضچه (S+C)؛ h، ارتفاع حوضچه؛
، حداقل ارتفاع استغراق لوله مکش ( فاصله دهانه لوله مکش تا سطح آب)؛
W=2D، عرض حوضچه؛
۲- استاندارد شرکت کا-اس-ب
شرکت کا-اس-ب آلمان یکی از بزرگترین شرکتهای تولیدکننده پمپ در دنیا است. در حال حاضر بزرگترین کارخانه سازنده پمپ در کشور ما محصولات خود را تحت استاندارد این شرکت تولید میکند. این شرکت استانداردهایی را برای طراحی حوضچههای مکش ارائه داده است. مطابق این استاندارد پارامترهای حوضچه بصورت زیر تعریف میشوند: D، قطر دهانه لوله مکش؛ B=1.5D، فاصله مرکز لوله مکش تا دیوارهها؛ ، فاصله دهانه لوله مکش از کف حوضچه؛ W=3D، عرض حوضچه؛
مطابق این استاندارد، حداقل ارتفاع استغراق لوله مکش با توجه به قطر لوله مکش و دبی پمپاژ با استفاده از شکل (۲) بدست میآید.
بحرانیترین بخش سامانه پمپاژ مسیر مکش و یا ورودی است. فراهم آوردن یک جریان تقریباً یکنواخت و کنترل آن در نقطه تماس سیال با پروانه پمپ بسیار مهم است. در طراحی ایستگاههای پمپاژ بخشی از کنترل جریان بواسطه انتخاب مناسب پمپ انجام میشود. اما طراحی حوضچه مکش و لوله مکش ﺗﺄثیر بسیاری در دستیابی به عملکرد مناسب پمپ دارد. در طراحی حوضچههای مکش روباز، جریان سیال میبایست تا حد امکان بصورت یکنواخت و بدون تغییر در مسیر به لوله مکش برسد. ابعاد حوضچه مکش، موقعیت لوله مکش و شرایط آبگیری ورودی حوضچه مکش ﺗﺄثیر زیادی در
عملکرد پمپ دارد. شرایط هیدرولیکی زیانبخش برای عملکرد پمپ شامل موارد زیر است:
- عدم تقارن در جریان ورودی به آبگیر – توزیع سرعت نامتقارن و غیر یکنواخت در آبگیر پمپ – حرکت چرخشی جریان در روی پروانه پمپ – وجود گردابههای سطحی و زیرسطحی
جریان نامتقارن در آبگیر پمپ باعث ایجاد جریان چرخشی و توزیع نامتقارن سرعت در دهانه ورودی پمپ میشود. سرعتهای نامتقارن در دهانه ورودی پمپ باعث توزیع نامتقارن سیال بر روی پروانه شده که در نتیجه آن به یک طرف پروانه نیروی بیشتری وارد میشود. اعمال نیرو به این صورت به پروانه پمپ باعث انحراف محور پمپ و ایجاد تنش اضافی بر روی یاتاقانها و مفصلها میشود. این مسائل در پمپهای بزرگتر و با سرعت مخصوص بالاتر اثرات مخربتری را ایجاد میکند. جریان چرخشی ارتفاع، ظرفیت و راندمان پمپ را کاهش میدهد و باعث تشکیل گردابهها میشود. وقتی یک گردابه قوی میشود، باعث تشدید پدیده خلاءزایی و افزایش سرعت خوردگی فلزات میشود.
استانداردهای طراحی حوضچه مکش
در حال حاضر در دنیا بهمنظور طراحی حوضچههای مکش روشها و استانداردهای مختلفی وجود دارد. بر این اساس در اکثر اوقات برای مشکلات مربوط به حوضچههای مکش و پمپها، در شرایط ثابت راهحلهای متفاوت ارائه شده است. بطور معمول در روشهای مختلف طراحی ابعاد حوضچه مکش بر مبنای قطر لوله مکش تعریف میشود. مبنای انتخاب قطر لوله مکش نیز حداکثر سرعت مجاز است.
۱- استاندارد طراحی حوضچههای مکش امریکا
ﻣﺆسسه استانداردهای طراحی حوضچههای مکش امریکا، محدوه سرعت مجاز درون لوله مکش را بین ۹/۰ تا ۴/۲ متر بر ثانیه توصیه کرده است. در شکل (۱) پارامترهای مختلف حوضچه مشاهده میشود.

شکل (۱) پارامترهای حوضچه مکش (ﻣﺆسسه استانداردهای طراحی حوضچههای مکش امریکا ۱۹۹۸)
پارامترهای موجود در شکل (۱) به صورت زیر تعریف میشوند:
D، قطر دهانه لوله مکش؛ A=5D، فاصله مرکز لوله مکش تا ابتدای قسمت ورودی حوضچه؛
B=0.75D، فاصله مرکز لوله مکش تا دیواره انتهایی؛ ۰٫۳D<C<0.5D، فاصله دهانه لوله مکش از کف حوضچه؛
H، ارتفاع آب داخل حوضچه (S+C)؛ h، ارتفاع حوضچه؛
، حداقل ارتفاع استغراق لوله مکش ( فاصله دهانه لوله مکش تا سطح آب)؛
W=2D، عرض حوضچه؛
۲- استاندارد شرکت کا-اس-ب
شرکت کا-اس-ب آلمان یکی از بزرگترین شرکتهای تولیدکننده پمپ در دنیا است. در حال حاضر بزرگترین کارخانه سازنده پمپ در کشور ما محصولات خود را تحت استاندارد این شرکت تولید میکند. این شرکت استانداردهایی را برای طراحی حوضچههای مکش ارائه داده است. مطابق این استاندارد پارامترهای حوضچه بصورت زیر تعریف میشوند: D، قطر دهانه لوله مکش؛ B=1.5D، فاصله مرکز لوله مکش تا دیوارهها؛ ، فاصله دهانه لوله مکش از کف حوضچه؛ W=3D، عرض حوضچه؛
مطابق این استاندارد، حداقل ارتفاع استغراق لوله مکش با توجه به قطر لوله مکش و دبی پمپاژ با استفاده از شکل (۲) بدست میآید.
