اسب

peyman_4vet

عضو جدید



[h=2]خاستگاه و تکامل اسب[/h]از نظر تکاملی طبق
یافته های فسیلی ، منشاء اسبهای امروزی از پستاندار کوچکی تحت عنوان ائوهیپوس که
شباهت زیادی به روباه داشته و مربوط به حدود ششصد میلیون سال قبل ، یعنی دوران
ائوسن از نظر زمین شناسی است و چنین بر می آید که از نظر تکاملی اسبهای امروزی درطی
میلیونها سال از این پستاندار کوچک منشاء گرفته اند .
قد این جانور در حدود ۳۰
الی ۳۵ سانتیمتر بوده و گسترش جهانی داشته است . بدن آن گرد و دارای پشتی خمیده
بوده و در هنگام راه رفتن از کف پنجه های خود استفاده می کرده است . در اندام حرکتی
قدامی خود ۴ انگشت و در اندامی خلفی خود ۳ انگشت داشته است .حدود ۱۳ نوع از این
جاندار در بخشهای مختلف آمریکای شمالی و انگلستان ، سیوئیس ، فرانسه و بلژیک یافته
شده است .
بنابر کشفیات بعمل آمده نه تنها طویل شده و نیز کاهش تعداد تدریجی
اندامهای حرکتی اسب استنباط می شود ، بلکه تغییراتی که بصورت طولانی شدن گردن و
جمجمه همراه با تغییر عادات چرا کردن ( مانند خوردن میوه های آبدار که در بالای سطح
زمین رشد می کنند ) به رژیم علف خواری ( خوردن علف های خشبی و سخت از سطح زمین )
ایجاد شده را می توان بر گرفت . گرچه اولین فسیل یافت شده از ائوهیپوس به ثبت رسیده
است ، ولی به جرات می توان گفت که این جانور کوچک اندام از یک دودمان اصلی پستاندار
که دارای ۵ انگشت بوده تکامل یافته است .
پس از گذشت میلیونها سال انواع تکامل
یافته این حیوان ( حدود ۵۷ میلیون سال ) بنام تک سمیان دوران پلیوسن تحت نام
پلیوهیپوس شکل گرفت اند .
یافته های باستان شناسی در ایران توسط آقای ماکنم ،
یکی از معاونان دومرگان باستان شناس معروف ، فسیل یک نوع اسب تحت عنوان هیپاریون در
سال ۱۹۰۴ میلادی در ناحیه مرزه چال مراغه بدست آمده است که مربوط به اواخر دوران
سوم زمین شناسی یعنی پلیوسن و قبل از فوارن آتشفشان سهند ( بیش از یک میلیون سال
قبل ) می باشد .
با آغاز دوره یخبندان در کره زمین و تغییرات جوی انواع مختلف
پلیوهیپوس مهاجرتهای گسترده ای به قاره های قدیم ( آسیا ، اروپا و آفریقا ) آغاز
کردند . بنابر دلایلی که هنوز روشن نیست قاره آمریکا بطور ناگهانی و پس از قطع
ارتباط آن با قاره های قدیم ، از وجود پلیوهیپوس پاک گردید.
انواع مختلف
پلیوهیپوس در طی مهاجرتهای خود در بخشهای آفریقا و اروپا و آسیا پراکنده شدند و
منشاء انواع مختلف گور خر ، خر و چهار تیپ از اجداد اولیه اسبهای امروزی گردیدند .

بنابر این اسبهای امروزی دارای چهار جد اولیه هستند و از نظر تاریخی فلات ایران
منطبق بر محدوده جغرافیائی پراکندگی دو نوع از انواع چهار گانه این اجداد محسوب می
شود .
اسبهای نژاد ترکمن و کاسپین موجود در این سرزمین پس از گذشت قریب به یک
میلیون سال از پیدایش آن دو نوع اجداد اولیه اسب ، هنوز بعنوان شبیه ترین اسبهای
موجود در جهان به اجداد فوق محسوب می شود و مورد توجه خاص جهانیان و پژوهشگران قرار
گرفته است .




 

peyman_4vet

عضو جدید



[h=2]جایگاه اسب[/h]
جايگاه در تمامي شرايط آب و هوايي مختلف ضمن داشتن دماي
منااسب بايد عاري از رطوبت باشد و در عين حال براي تامين و حفظ بهداشت، سلامتي و
قابليت باروري بايد از تهويه و روشنايي خوبي نيز برخوردار باشد. در تهيه نقشه و
احداث جايگاه اسب موارد زير مورد توجه قرار مي گيرند:




1- محل احداث
جايگاه


2- محاسبه زير بناي
جايگاه


3- ديوار، سقف و
پوشش لازم


4- بخش هاي مختلف
جايگاه و آخور ها


5- تهويه
جايگاه


6- بستر



اين محل بايد خشک،
نفوذ ناپذير و بلندتر از سطح هم جوار باشد. جايگاه اسب بايد پشت به جهت وزش بادهاي
محلي، نزديک جاده ارتباطي مناسب، دور از مراکز جمعيت انساني و صنعتي باشد ضمن آنکه
در مسير حوادث طبيعي نباشد و نکته قابل توجه آنکه آب آشاميدني مناسب داشته
باشد.


بسته به شرايط
محيطي، ساختمان و بافت جايگاه و جهت آن فرق مي کند. در محاسبه زيربناي مفيد جايگاه
کوچکي و بزرگي اسب، جنس اسب، نحوه بهره کشي از اسب و نحوه استقرار يا مجزا کردن
اسبان از هم مورد توجه قرار مي گيرد. در محاسبه سطح جايگاه اسبان موارد زير مورد
توجه قرار مي گيرند و ابعاد مورد نظر از اهميت خاصي برخوردارند: طول غرفه (اصطبل)،
عرض غرفه، عرض راهرو جايگاه و کانال ادرار و ارتفاع جايگاه.


طول غرفه اسب بايد
به نحوي باشد که نه مدفوع اسب به راهرو ريخته شود و نه اينکه دست و پاي حيوان درون
کانال ادرار فرو رود. عرض نيز به شکلي مي باشد که تغذيه و مراقبت از حيوان را آسان
نمايد و موجب راحتي آن در پس و پيش گردنش باشد و حيوان بتواند به راحتي پاهاي خود
را دراز کند.


مساحت غرفه براي
اسبهاي سواري حدود ۱۰، براي ماديان و سيلمي حدود ۱۲، براي ماديان آبستن ۲۰ و براي
ماديان و کره ۲۱/۵ مترمربع مناسب است. بين غرفه ها ديوارهاي ضخيم و به ارتفاع ۱۴۵
سانتي متر به اضافه ۱ متر شبکه سيمي روي آن جهت ديدن اسبها توسط يکديگر ساخته مي
شود.


در به عرض ۱۱۰ و
ارتفاع ۲۴۰ سانتي متر به صورت لولايي مناسب است. راهروي سرويس دهي بايد حدود ۲/۵ تا
۳ متر باشد و در انتهاي آن در دو لنگه با ارتفاع ۳ متر نصب مي گردد. آخور در ديوار
سمت راهرو و آبشخور در گوشه مقابل آن در ديوار روبروي در ساخته مي شود. ارتفاع آخور
بسيار مهم است. ارتفاع لبه جلويي آن حدود ۰/۶۵ قد اسب، ارتفاع کف نصف قد مناسب است
هرچند که امروزه آخورهاي کوتاه و نزديک زمين با ارتفاع کم توصيه مي
شود.

از مهمترين موارد قابل توجه در ساخت جايگاه که متأسفانه
در ايران توجه چنداني به آن نمي شود، ارتفاع سقف است که بايد به اندازه اي بلند
باشد که تهويه به خوبي انجام شده و دماي جايگاه حتي در گرمترين شرايط حدود ۱۵ تا ۲۰
درجه سانتي گراد باشد و براي اين منظور مي توان جايگاه را به ارتفاع حدود ۴ متر
ساخت. پنجره هاي جايگاه بايد به نحوي باشد که در هنگام باز بودن، جريان هوا، کوران،
ايجاد نکند. بهترين نوع پنجره براي تامين اين منظور پنجره هاي کلنگي مي باشد. پنجره
ها بايد نزديک سقف باشند تا نور خورشيد مستقيما" به چشمهاي اسب نتابد. زين خانه،
درمانگاه، انبار مواد غذايي، خانه هاي کارگري، دفتر اداري، رستوران و ... با توجه
به اندازه مجموعه در محل مناسب ساخته مي شود.


از ديگر قسمت هاي يک اسبداري گردشگاه (پادوک) هاست که
ابعاد خاصي ندارند و بسته به تعداد اسب ساخته مي شوند. مساله بسيار مهم در ساخت اين
قسمت بستر آن است که مي تواند مخلوطي از خاک اره با شن يا ماسه باشد ضمن اينکه بايد
زه کشي مناسبي نيز داشته باشد، همچنين قسمتي از آن مسقف باشد.


در باشگاه هاي سوارکاري مانژ از اهميت خاصي برخوردار
است. انواع و ابعاد مانژها شامل:


مانژ بيضي (۴۰(۲۰*، گرد (قطر۲۴)، مانژ تمرين (۶۰*۴۰)
مانژ مسابقه (۸۰*۶۰ يا بزرگتر)، درساژ (۴۰*۲۰ يا ۶۰*۲۰)، چوگان (۱۸۵*۲۷۵متر) است.
بستر مانژها معمولا" از ماسه به همراه خاک اره با زير سازي مناسب ساخته مي
شود.
 

peyman_4vet

عضو جدید
[h=2]تغذیه اسب[/h]
منابع
خوراک
۱-
علوفه:
الف) علوفه تازه:
که ممکن است به صورت چرا در مرتع يا مستقيما" پس از برداشت به مصرف برسند. علوفه
هاي جوان حاوي آب، پروتيين و خوشخوراکي بيشتري دارند. خانواده بقولات از خانواده
گراسها پروتيين بيشتر و گراسها از بقولات انرژي بيشتري دارند. پس حالت مطلوب مصرف
اين دو خانواده به صورت توام است.
ب) علوفه خشک: به
علوفه اي اطلاق مي شود که پس از برداشت در مقابل نور آفتاب يا حرارت مصنوعي خشک مي
شود و معمولا" رطوبت آن بايد به کمتر از ۱۵٪ برسد. خشک کردن علوفه در برابر خورشيد
باعث افزايش ويتامين د آن مي شود. در هنگام حمل علوفه خشک بايد نهايت دقت بشود که
حتي الامکان برگ علوفه که پر ارزشترين قسمت علوفه مي باشد به هدر نرود و اين کار
بايد قبل از خشک شدن کامل انجام شود.
ج) علوفه سيلو شده:
يکي از روشهاي نگهداري علوفه در طولاني مدت است که در اين روش علوفه تازه با حدود
۷۰٪ رطوبت را روي هم انباشته کرده و با پوشانيدن روي آن عمليات تخمير انجام مي
گيرد. عمل تخمير باعث پايداري و ثبات علوفه مي گردد و از فساد آن جلوگيري مي کند.
براي تهيه سيلوي خوب ۳ شرط مهم بايد تحقق يابد: ۱- خارج کردن هوا توسط فشردن علوفه،
۲- جلوگيري از ورود و خروج هوا، ۳- پايين آوردن PH تا ۵/۴. هر چه تخمير لاکتيک در سيلو بيشتر باشد مفيدتر است (بوتيريک مفيد
نيست).
د) علوفه مرتعي: از
چراگاههايي حاصل مي شوند که به صورت طبيعي رويش دارند. علوفه مرتعي بسته به اينکه
از چه گونه اي باشد ارزش غذايي آن متفاوت است. مرتع هر چه از بقولات غني تر باشد
ارزش غذايي آن بالاتر و حاوي پروتيين بيشتري است.
برخي از علوفه هاي
مناسب براي اسب بر اساس خانواده عبارتند از:
بقولات: يونجه،
انواع شبدرها، اسپرس و .... از نظر پروتيين، کلسيم، ويتامينهاي آ، اي و کا،
غنيند.
گراسها: جو، گندم،
ذرت، يولاف، مرغ و .... پروتيين آنها کمتر از بقولات ولي انرژي آنها بيشتر
است.
۲- خوراکهاي انرژي
زا:
غالبا" الياف خام
آنها کمتر از ۱۸٪ و پروتيين آنها کمتر از ۲۰٪ است. انرژي زايي بالايي دارند و
مهمترين آنها عبارتند از:
الف)غلات: به بذور
گراسها گفته مي شود مثل، جو، ذرت، چاودار، سورگوم، يولاف، گندم و .... در اين
دانه ها مقدار قابل توجهي نشاسته ذخيره مي شود، که به عنوان
ذخيره انرژي به حساب مي آيد. رطوبت آنها براي انبار کردن بايد به حدود ۱۲٪ برسد.
غلات از نظر ويتامين آ ضعيف هستند (به جز ذرت) و اسيدهاي آمينه متيونين و ليزين در
پروتيين آنها کم است. عموما" از نظر کلسيم فقير و از لحاظ فسفر غني
هستند.
مهمترين غله مورد
استفاده در خوراک اسب جو مي باشد. ذرت و يولاف نيز مصرف بسياري دارند.
ب) فرآورده هاي
فرعي غلات: مانند جنين ذرت و آرد جنين گندم.


ج) ملاسها: مهمترين آنها ملاس چغندرقند و نيشکر است که محصول فرعي کارخانجات
تهيه قند از چغندرقند و نيشکر هستند. به دليل اثر مسهلي که دارند مصرف آنها محدوديت
دارد.

د) ريشه ها و غده ها: آب زيادي دارند و به علت پايين بودن سلولز قابليت هضم
بالايي دارند. انرژي زايي نسبتا" بالايي دارند. بايد در هنگام مصرف توجه داشت که
خاک آلود نباشند. مهمترين آنها چغندر علوفه اي و چغندرقند، سيب زميني و هويج مي
باشند. برخي داراري محدوديت مصرفند.

هـ) چربيها و روغن ها: چربيها معمولا" در دماي اتاق جامد و روغنها مايع هستند.
۲۵/۲ برابر کربوئيدراتها انرژي توليد مي کنند. محدوديت مصرف داشته و کاربرد آنها
ظرافت خاصي را مي طلبد. به هنگام مصرف آنها ويتامينهاي محلول در چربي مثل آ، د، اي
و کا بهتر جذب مي شوند. بر دو نوع دامي و گياهي هستند. نوع گياهي بر نوع دامي
ارجحيت دارد.

۳- مکملهاي پروتييني:

به مواد خوراکي اطلاق مي شود که حداقل ۲۰٪ پروتيين داشته باشند. مکملهاي
پروتييني يا منشا گياهي دارند يا منشا حيواني. مواد پروتييني دامي از لحاظ تنوع
اسيدهاي آمينه تشکيل دهنده آن غني ترند و ارزش بيولوژيکي بالاتري نسبت به دسته
گياهي دارند ولي از لحاظ قيمت بالاترند.

مکملهاي پروتييني گياهي، تفاله دانه هاي روغني پس از استخراج روغن آنها هستند که
به آنها کنجاله اطلاق مي شود. بسته به روش استخراج روغن که شيميايي يا مکانيکي باشد
درصد پروتيين آنها فرق مي کند. مهمترين کنجاله هاي مصرفي عبارتند از: سويا، تخم
پنبه، بادام زميني، آفتابگردان، منداب و گلرنگ. اين کنجاله ها هر کدام به علت وجود
برخي مواد داراري محدوديت مصرف هستند.

مکملهاي پروتييني دامي: مانند، پودر ماهي، پودر گوشت و استخوان، پودر خون، پودر
پر، شير پس چرخ، پودر آب پنير و کشک. اين گروه در خوراک اسب مصرف چنداني ندارند و
گران قيمتند.

مکملهاي پروتييني تک سلولي نيز وجود دارند که حاصل کشت ميکرواورگانيسم هاي تک
سلولي مثل قارچ، باکتري و جلبک بر روي محيط هاي اختصاصي کاه، کلش، ملاس و ضايعات
کشاورزي پرورش مي يابند.

از ازت غير پروتييني مانند اوره هم به ميزان بسيار اندک مي توان استفاده کرد که
به دليل خطرناک بودن و جذب بالاي آن در اسب معمول نيست.

۴- ضايعات و پس مانده هاي کشاورزي:

به اقلامي از مواد خوراکي اطلاق مي شود که هدف اصلي، توليد آن محصولات نبوده ولي
در کنار محصول اصلي اين اقلام توليد شده اند که به شکلي در غذاي دام کاربرد دارند.
تفاله نيشکر، تفاله چغندر قند، ملاس چغندرقند و نيشکر، برگ و طوقه چغندر قند و
سبوسهاي گندم و برنج از مهمترين و پر مصرفترين اين اقلام هستند.

۵- مکمل هاي معدني:

تامين کننده کمبود مواد معدني موجود در خوراک هستند و غالبا" به صورت آجر
ليسيدني در اختيار اسب گذاشته شده و بعضا" مانند کربنات کلسيم، نمک طعام و مواد
معدني به خوراک افزوده مي شوند.

۶- مکمل هاي ويتامينيه:

در صورتي که خوراک از لحاظ ويتامينها ضعيف باشد يا مثلا اسب در معرض آفتاب نباشد
تا ويتامين د در بدنش ساخته شود مي توان ويتامينها را به خوراک افزود.

۷- افزودنيهاي خوراک:

موادي که به خوراک افزوده شده و باعث افزايش کارآيي مي شوند جزو اين گروه تعريف
مي شوند مانند: آنتي بيوتيکهاي غذايي، هورمونها، آنزيمها و محرک هاي رشد.



فرآوري و غني سازي مواد خوراکي

مواد خوراکي را به روشهاي مختلف مي توان فرآوري کرد. اين روشها ممکن است فيزيکي،
شيميايي، ميکروبي يا توام باشند.

روشهاي فيزيکي مانند، خرد کردن علوفه، بلغور کردن غلات و .... از روشهاي شيميايي
مي توان به غني سازي کاه با آمونياک و بيولوژيکي به اضافه کردن آنزيم سلولاز،
پکتيناز، زايلاز و يا قارچهاي تک سلولي و مخمر اشاره کرد. از اين روشها به صورت
توام هم مي توان استفاده کرد.



روشهاي تعيين مقدار خوراک مصرفي

به منظور تعيين خوراک اسب در دوره هاي مختلف فيزيولوژيکي بايد احتياجات نگهداري
و توليد را برآورد نماييم و بر اساس آن مبادرت به تنظيم جيره بنماييم. بديهي است
احتياجات توليد نيز مشابه نمي باشد، مثلا" دام جواني که در حال رشد است نياز به
پروتيين و مواد معدني بيشتري در جيره غذايي دارد و يک ماديان شيرده به انرژي
بالاتري نياز دارد. ميزان احتياجات را مي توان به صورت کمي و يا به صورت درصدي از
جيره بيان کرد. همچنين براي بيان احتياجات ممکن است از اشکال مختلف مغذي استفاده
شود مانند، پروتيين خام، پروتيين قابل هضم، انرژي قابل هضم، انرژي کل و ...، نکته
اي که اهميت دارد اين است که از هر شکلي که براي بيان احتياجات استفاده مي شود بايد
از همان شکل نيز در تنظيم جيره استفاده شود.

۱- احتياجات نگهداري: زمانيکه اسب هيچگونه فعاليت و توليدي اعم از شير، کار،
افزايش وزن، رشد و ... نداشته باشد، در حال نگهداري است که اصولا" ميزان جيره غذايي
بايد به حدي باشد که تغيير در وزن و حتي در ترکيبات بدن ايجاد ننمايد.

۲- احتياجات توليد: نياز هاي غذايي اسب در هنگامي که توليدي دارد بيشتر مي شود و
بر اساس آن بايد جيره را تنظيم نمود. مانند، آبستني، کشش، شيرواري، رشد، پرش،
اسبدواني و ....

تنظيم جيره

يکي از مهمترين بخشهاي علم تغذيه است. جيره غذايي روزانه متعادل عبارت است از
مقدار خوراکي که داراي انرژي و مواد مغذي مختلف به مقدار و نسبت صحيحي باشد به طوري
که بتواند احتياجات اسب را به مدت ۲۴ ساعت به نحو مطلوبي تامين نمايد. براي تهيه
جيره غذايي بايد جداول استاندارد احتياجات غذايي و که نشان دهنده مقادير مواد مغذي
مورد نياز حيوان است را در اختيار داشته باشيم. علاوه بر آن جدولي که ترکيبات خوراک
را از نظر مواد مغذي مختلف نشان مي دهد نيز لازم است. جداول استاندارد غذايي دو
اطلاعات به ما مي دهند: الف) احتياجات غذايي، ب) تجزيه مواد خوراکي. اين جداول به
خوشخوراکي، اقتصادي بودن، وضعيت فيزيکي خوراک، تفاوت هاي فردي اسب، اقليم اسب،
وضعيت مديريتي و ... اشاره اي ندارند. مهمترين جدول غذايي و احتياجات،
جدول
NRC مي باشد که مربوط به کشور آمريکاست.
براي جيره نويسي لازمست که اقلام خوراکي در دسترس را بشناسيم، مواد مغذي هر ماده
خوراکي را بدانيم، از قيمت هر کدام مطلع بوده و محدوديتهاي مصرف آنها را با دقت در
نظر بگيريم تا بتوانيم جيره اي تهيه کنيم که کليه نيازهاي حيوان را برآورده کرده،
خوشخوراک باشد و به لحاظ اقتصادي ارزانترين باشد.

پس از تنظيم جيره استفاده از آن بهتر است ارزيابي مرتب روي بازده آن انجام شود
تا چنانچه نياز به اصلاحاتي دارد در جيره نويسي هاي بعدي انجام شود.
 

peyman_4vet

عضو جدید
[h=2]تغذيه اسب[/h]

اسبي كه تشنه و يا گرسنه است و يا بد تغذيه
مي شود هيچگاه به درستي سواري نمي دهد . غذا بايد داراي دو خاصيت عمده باشد ، حرارت
بدن اسب را ثابت نگهدارد و انرژي لازم را براي زنده ماندن در درجه اول و سپس كارهاي
اضافه خواسته شده او را تامين نمايد.
غذا بايد متناسب با كار و سن و وزن اسب
بوده و تامين كننده نيازهاي رشد و انرژي او باشد. ( براي اسبي با متوسط 10 سال سن و
160 سانتي متر قد و 400 كيلو وزن كه در روز بين دو تا چهار ساعت كار مي كند 4 كيلو
خوراك و 4 كيلو جو كافي است . آب تميز و بهداشتي همواره بايد در دسترس اسب باشد .
مگر به هنگام خستگي زياد و يا عرق دار بودن بدن .
آب 60% وزن بدن را تشكيل مي
دهد و عامل جذب غذاست ، 78 تا 82 درصد از خون را تشكيل مي دهد . حرارت بدن را تنظيم
و به دفع مواد زايد كمك مي كند معده اسب نسبت به جثه او كوچك بوده و به تعدد دفعات
غذا به مقدار كم به او فرصت هضم آسان و راحت تر را مي دهد .
غذا بايد حاوي مواد
ازته ، چربي ، مواد هيدرو كربنه ، مواد معدني و ويتامين ها باشد . كه انواع صيفي (
يونجه ، شبدر ، ذرت ) غلات (جو ، چاودار) و ميوه ها تامين كننده نيازهاي حياتي اسب
مي باشند .
پرخوري و يا كم خوري هر دو زيان آور هستند .

نكاتي در مورد تغذيه اسبهائي كه در مرتع و يا پادوك
هستند :


اسبهائي كه در طول فصول سرد در مرتع به سر مي برند بايد
تغذيه اضافي داشته باشند . گله عادت دارد در اطراف دروازه ها و هر جائي كه خوراك
باشد تجمع كند كه اين خود موردي است براي جنگ و دعوا .

براي به حداقل راساندن اين موارد بايد به نكات ايمني زير
توجه داشت :


- به تعداد اسبها بايد ظروف خوراك تعبيه شود كه بهتر
است يك ظرف هم اضافه باشد تا از سرشاخ شدن آنها با يكديگر جلوگيري كند .
- ظروف
خوراك هرچه بيشتر از هم فاصله داشته باشند .
- بسته هاي علوفه هم تا حد ممكن از
يك ديگر دور باشند .
- تعداد بسته هاي علوفه بيشتر از تعداد اسبها باشد .
-
تغذيه يكي دو اسب در داخل گله ايمن تر است تا آنها را جدا كرده و در محل ديگري
تغذيه كنيم .
- هرگز با ظرفي مملو از خوراك ميان گله اسبها نرويد .
- علوفه
هاي سمي متنوعي وجود دارند كه خوردنش براي اسب كشنده است و مي بايست هرگونه گياه
سمي در اسرع وقت از مرتع و اطراف حصارها تا آنجا كه ممكن است جمع آوري و نابود شود
.
- اگر مديريت نگهداري و مراقبت مزرعه ، پادوك و يا مرتع قابل قبول باشد ،
محيطي امن آرام و ساكت براي آرامش و چراي اسبها آماده كرده ايد .
 

peyman_4vet

عضو جدید
[h=2]تغذیه اسب های بیمار[/h]

در زمان مواجهه با
اسبی بیمار، داروها بعنوان تنها عامل سلامتی بخش مطرح نمی باشند ، بلکه عوامل کمک
کننده دیگری نیز وجود دارند که به کمک آنها میتوان اسب بیمار را یاری داده تا با
استرس کمتری بیماری را پشت سر بگذارد. یکی از این عوامل کمک کننده ، تغذیه صحیح
اسبهای بیمار می باشد. برای شروع بحث بهتر است ابتدا اندکی پیرامون تغذیه عادی در
اسب صحبت شده و پس از آن به تغییراتی که باید در جیره عادی داده شود ، پرداخته
خواهد شد.


یک اسب به چه مقدار ماده غذائی نیاز دارد؟



بالانس کردن میزان
احتیاجات یک اسب ، خود یک هنر می باشد. هنری مبتنی بر شناخت نیازهای فیزیکی با
تمامی فاکتورهای دخیل در آن. مقدار جیره بستگی به وزن و اندازه حیوان دارد و بطور
متوسط 2- 5/2 % وزن بدن را شامل می شود.همچنانکه کم خوردن غذا ایجاد مشکل در حیوان
می نماید، زیاد خوردن نیز می تواند بروز مشکلاتی را در حیوان سبب شود. در کل ،
سلامت پاها، عضلات ، دستگاه گوارش ، دستگاه تنفس و در یک کلام « بدن سالم » در گرو
تغذیه با جیره صحیح می باشد. عوامل تاثیر گذار بر جیره عبارتند از سن، جنس،
وزن،شرایط آب و هوائی،نوع فعالیت،تیپ اسب و ... .در جدول ذیل مقادیر انرژی و
پروتئین لازم ، همچنین درصد پیشنهادی کنسانتره و علوفه به کل غذا در حیوان سالم
آورده شده است.



نوع اسب
نوع نیاز
پروتئین و انرژی مورد نیازDiet prope (%)
ME (Mcal/ Kg)CP (%)
کنسانتره

علوفه

اسب بالغ

نگهداری

2


8


0


100


نریان

2.40


9.6


30


70


مادیان آبستن

9
ماهه


2.25


10


20


80


10
ماهه


2.25


10


20


80


11
ماهه


2.40


10.6


30


70


مادیان شیر ده

از کره زائی تا 3
ماهگی

2.60


13.2


50


50


از 3 ماهگی تا از
شیر گیری


2.45


11


35


65


اسبهای کار

کار
سبک


2.45


9.8


35


65


کار
متوسط


2.65


10.4


50


50


کار
سنگین


2.85


11.4


65


35


اسب در حال رشد

4 ماهه از شیر
گرفته شده


2.90


14.5


70


30


6 ماهه از شیر
گرفته شده


2.90


14.5


70


30


رشد
متوسط


2.90


14.5


70


30


رشد
سریع


2.90


14.5


70


30


پس از 12 ماهگی

رشد
متوسط


2.80


12.6


60


40


رشد
سریع


2.80


12.6


60


40


پس از 18 ماهگی

بدون
آموزش


2.50


11.3


45


55


تحت
آموزش


2.65


12


50


50


24 ماهگی

بدون
آموزش


2.45


10.4


35


65


تحت
آموزش


2.65


11.3


50


50




اولین چیزی که یک
اسب بیمار نیاز دارد ، یک استراحتگاه مناسب (Box) می باشد. حتی در جزئی تری آسیبها
نیز می بایست 2 روز را جهت استراحت اسب در نظر گرفت.تغذیه اسب بیمار بدین جهت اهمیت
دارد که اسب در زمان بیماری و زمانیکه در استراحتگاه بسر می برد،اغلب شرایط بدنی
خود را از دست می دهد.که یکی از دلایل آن ، از دست رفتن اشتها می باشد. این نکته را
باید در نظر داشت که جیره تهیه شده برای چنین اسبی ، می بایست از جذابیت تغذیه ای
بر خوردار بوده و بدین منظور از میوه های آبدار مانند سیب و هویج ، گیاهان معطر
مانند پودر سیر که بو و طعم داروها را با آن می توان مخفی نمود و همچنین از سبوس
استفاده می شود.اگرچه سبوس خوراک ایدهآلی برای اسب نیست ، اما خسیانده آنرا بسیاری
از اسبها دوست دارند و واقعا از خوردن آن لذت می برند.برای تهیه این خوراک دو سوم
سطل را از سبوس پر کرده و با آب داغ آنرا می خیسانند.رویش را با پارچه ای پوشانده و
می گذارند تا ولرم شود، سپس به میزان 30 گرم نمک به آن افزوده و تا وقتیکه هنوز گرم
است ، آنرا در اختیار اسب قرار می دهند.علاوه بر خوشخوراک بودن غذا، شرایط خوراک
دهی نیز در میزان مصرف غذا تاثیر دارد.بعنوان مثال اگر اسبی در پای جلوی خود دچار
آسیبی شده باشد ، بهتر است که ظرف غذا بر روی کف زمین قرار داده نشود، چراکه برای
خوردن از سطوح پائین ، اسب برای حفظ تعادل، وزن بیشتری را روی پاهای جلوئی خود می
اندازد که این کار باعث افزایش درد و در نهایت موجب صرفنظر کردنش از غذا خوردن می
شود.شایط آرام و به دور از عوامل تحریکی نیز در تمایل اسب به غذا خوردن نقش دارد.
تغییر در جیره اسب می بایست آرام آرام انجام شود تا میکرو ارگانیسمهای حاضر در
دستگاه گوارش حیوان بتوانند خود را به غذای جدید سازگار نمایند. با تغییر ناگهانی
جیره ، ترکیب جمعیتی میکرو ارگانیسمها دچار اختلال شده و در نتیجه اسهال، کولیک و
حتی لمینایتیس می تواند متعاقب ان بوجود آید. در صورتیکه اجبار به تغییر ناگهانی
جیره می باشد، تجویز مواد پرو بیوتیک یا مخمر بعنوان مکمل می تواند در کمک به
سازگار کردن میکروارگانیسمها به جیره جدید و کاهش مشکلات بوجود آمده ، سودمند باشد.
در ادامه، به فرمهای کلی جیره قابل پیشنهاد در بیماریهای مختلف اسب اشاره می گردد.





تغذیه کره اسبهای بیمار یا نارس:




بیشتر مادیانها
برای تغذیه کره هایشان شیر کافی تولید می کنند. کره اسبهای ضعیف می بایست در هر
ساعت برای مکیدن شیر مادر تشویق شده و در این جهت باید به آنها کمک نمود. در
صورتیکه کره اسب قادر به مکیدن شیر نباشد ، شیر مادیان را باید با دست یا پمپ
پستانی دوشید. پستان بسته به میزان شیردهی هر 2 – 6 ساعت دوشیده می شود .حتی با
دوششهای مکرر ، بیشتر مادیانها به سرعت خشک می شوند و منبع دیگری برای رساندن شیر
به کره اسب لازم است. می توان از مادیانهای شیرده استفاده نمود که معمولا گران می
باشند.شیر بز جایگزین مناسبی برای شیر مادیان است و بعنوان یک راه قابل انتخاب دیگر
ف پیشنهاد شده است که از شیر کم چرب (2%) که 20 گرم دکستروز به آن افزوده شده است ،
استفاده شود. کره اسبهائی که بصورت دستی تغذیه می شوند باید در راس ساعات مناسب
تغذیه گردند، زیرا فواصل طولانی بین تغذیه موجب نفخ، دل درد، کاهش تغذیه و کم آبی
بدن می شود.کره اسبهای نارس و سپتی سمیک، تغذیه دهانی را تحمل نکرده و این عمل باید
از طریق تزریقی انجام شود. تغذیه سیاهرگی گران بوده و تنها در درمانگاههای بزرگ
امکان پذیر است . شیر را باید پیش از خورانده شدن تا حد دمای بدن گرم نمود. کره
اسبهای ضعیف که رفلکس مکیدن آنها کمتر از میزان لازم است، باید تنها با لوله بینی –
معدی تغذیه شوند.یک سوند ادراری اسب نر را می توان به این منظور بکار برد. کره
اسبهای بدون مادر حتما می بایستی در 24 ساعت اول زندگی ، ماک دریافت نمایند و تا یک
ماهگی نیز با شیر جایگزین تغذیه شوند. قند معمولی را در کره اسبهای زیر یک هفته
نباید بکار برد ، چراکه آنها آنزیم سوکراز را جهت هضم قند در اختیار ندارند. اگر
کره اسبی دچار اسهال شد و اسهالش بیش از 2 روز ادامه یافت، باید Vit .B ، انرژی و
پروتئین را به نحو مناسبی تامین نمود.



تغذیه در اسبهای بالغ مبتلا به اسهال :

در برخرد با اسهال بهترین کار، کاهش هجم غذا، افزودن مکملهای ویتامین B
، مایعات و الکترولیتها به مدت بیش از دو روز می باشد. تغذیه آزاد با مواد خشبی،
نمک و آب در مورد اسهالهائی که بعلت زیاد مصرف شدن غلات و یا اسهالهای آنتی بیوتیکی
بوجود می آیند، توصیه می شود.از مقادیر زیاد کربوهیدراتهای قابل هضم (غلات) باید
اجتناب نمود.



تغذیه اسبهای مبتلا به بیماریهای کبدی:

کبد نخستین محل تولید گلیکوژن و محل نگهداری ویتامینهای A, E, D بوده و
همچنین در غیر سمی نمودن داروها و محصولات جانبی سوخت و ساز دخیل می باشد.کلید
تغذیه اسب مبتلا به بیماری کبدی، در تامین انرژی و پروتئین به صورتی است که متکی به
سوخت وساز در کبد نباشد، بطوریکه بیش از آنچه که نیاز است به بیمار استرس تحمیل
ننماید. ویتامینهای A, D , E می بایست بعنوان مکمل داده شوند ، چراکه انها معمولا
از کبد به سیستم گردش خون رهاسازی می گردند. آمینو اسیدهای شاخه کوتاه نظیر والینف
لوسین و ایزو لوسین را به راحتی میتوان بعنوان منابع انرژی و پروتئین بکار برد.
جیره این اسبها می بایست حاوی مقادیر بالای کربوهیدراتهای حل شدنی و پروتئین پائین
(پروتئینهائی که بیشتر حاوی آمینو اسیدهای شاخه کوتاه می باشند) باشد. غذاهای
پیشنهاد شده عبارتند از Oat hay , Grass hay
، سورگوم(مایلو) و ذرت. از علوفه
لگومینه مانند یونجه ، شبدر، سویا و جو دوسر (Oat) باید اجتناب نمود.تغذیه می بایست
در مقادیر کم و به دفعات صورت گیرد.



تغذیه اسبهای مبتلا به بیماریهای کلیه:




در بیماریهای
کلیه نیز همانند بیماریهای کبد، بیمار نیازمند پروتئین پائین ، اما با کیفیت بالا
می باشد. یک برنامه تغذیه ای صحیح لزوما کند کننده پیشرفت بیماری نخواهد بود، اما
می تواند شرایط زندگی اسب را بهبود بخشد. کلیه محلی اولیه برای تراوش کلسیم می
باشد. غذاهای حاوی مقادیر بالای کلسیم مانند علوفه لگومینه ، موجب دفع مقادیر زیادی
بلور کلسیم از طریق ادرار می شود. در اسبهای مبتلا به بیماریهای کلیوی، این بلورها
در در کلیه تجمع یافته و در نتیجه تولید سنگ کلیه می نماید. بنابر این مصرف یونجه و
سبوس در این بیماران ممنوع می باشد.



تغذیه اسبهای مبتلا به بیماریهای قلبی:




بیشترین
نگرانی در این بیماران، مربوط به سطح سدیم و پتاسیم جیره و کیفیت پروتئین و انرژی
آن جهت حفظ وزن بدن می باشد. در یافت نمک باید محدود شود ، اما این به معنی حذف نمک
از جیره نیست. در مورد جیره های تجارتی، سطح سدیم را باید بررسی نمود. ممکن است
نیاز باشد که داروهای مشخصی مانند فروسماید که یک داروی دیورتیک بوده و بر سطح
الکترولیتها تاثیر دارد، تجویز گردد.



تغذیه اسبهای مبتلا به اختلالات هورمونی:




اختلالات
هورمونی مربوط به هیپوفیز ، مشکل عمومی در اسبهای پیر می باشد. در این اسبها تحمل
برابر کلسیم، گلوکز و فیبر کاهش یافته، در حالیکه نیاز به پروتئین، فسفر،
ویتامینهای C,D افزایش می یابد. پلتهای تولید شده برای اسبهای پیر می بایست دارای
12-20 % فیبر خام باشد تا اسب بعنوان یک غذای کامل انرا مورد استفاده قرار دهد و
نیاز به علوفه در آنها کاهش یابد. باید به خاطر داشت اگر اسب پیری دارای مشکل خاصی
نبود، (مانند از دست دادن وزن یا شرایط بدنی) و یا در او ابتلا به اختلالات هورمونی
هیپوفیز تشخیص داده نشد ، نیازی به تغییر در نوع جیره نمی باشد.




تغذیه اسبهای مبتلا به گرسنگی:




گرسنگی به
خودی خود یک بیماری نیست، اما آشکارا موجب شرایطی می شود که می تواند مشکلات بسیاری
را بوجود آورد. گرسنگی می تواند نتیجه مشکلات دندانی، آلودگی های انگلی، کاهش جذب
روده ای و یا محرومیت از غذا باشد. در این شرایط سیستم ایمنی دچار لطمه شده و زمان
بهبودی زخمها کند می گردد، همانگونه که میزان متابولیسم کاهش می یابد. در گرسنگی
طولانی مدت، بعلت حرکت داده شدن پروتئینها جهت مصرف و تامین احتیاجات بدن، کاهش
توده غضلانی (مانند عضله قلب) ایجاد می شود. این کار آخرین راه حل بدن جهت تامین
ماده غذائی است.زمانیکه برای درمان یک اسب مبتلا به گرسنگی اقدامی صورت داده می شود
باید بخاطر داشت که غذا می بایست به آرامی در اختیار اسب قرار داده شود. این جیره
شامل علوفه با کیفیت بسیار بالا از نظر پروتئین و بدون کربوهیدرات (غلات) بوده که
باید به آرامی در اختیار اسب قرار گیرد تا میزان متابولیسم به آرامی و بدون مشکل
افزایش یابد. سطوح بالای کربوهیدرات می تواند موجب فشار بر روی ماهیچه های قلبی
ضعیف شده ، شود.



تغذیه در اسبهای مبتلا به
Rectovaginal
laceration :



این عارضه می
تواند در خلال کره زائی بوجود آید. در اینجا نیاز به نرم ساختن غذا و کاهش در حجم
مدفوع می باشد. استفاده از یک غذای پلت شده کامل یا حتی یک جیره مایع مناسب است.
اگر پارگی ها مناسب جراحی می باشند، جیره جدید را می بایست پیش از جراحی آغاز نمود.
در این موقعیت باید از مصرف علوفه دارای ساقه بلند اجتناب نمود.




تغذیه در اسبهای مبتلا به کولیک:




کولیک نام
عمومی حالتی است که اسب در زمان درد شکمی از خود نشان می دهد. انواع مختلفی از
کولیک وجود دارد . در کولیک حاد، ممکن است نیاز به عمل جراحی باشد. اولین غذائی که
بعد از جراحی کولیک وجود دارد. در کولیک حاد ممکن است نیاز به عملیات جراحی باشد.
اولین غذائی که بعد از جراحی کولیک می بایست در اختیار اسب قرار گیرد علوفه خشک با
کیفیت بالا می باشد. این غذا حرکت دستگاه گوارش را که ممکن است پس از عمل جراحی
ضعیف شده باشد، تحریک می نماید.بعد از آنکه اسب کاملا بهبود یافت ، دیگر نیازی به
جیره غذائی خاصی نیست، اگرچه توصیه شده است که جیره ای با فیبر بالا و آب در اختیار
اسب قرار داده شود. در صورتیکه قسمتی از روده بزرگ برداشته شده باشد، حجم لازم برای
هضم فیبر کاهش می یابد و نیاز به پروتئین، فسفر و ویتامین B افزایش خواهد یافت. در
این شرایط باید از یونجه خشک با کیفیت بالا و یا مخلوط یونجه – علف استفاده نمود.
کنسانتره را کم کم و در میزانی کمتر از 2 کیلو گرم در غذا باید در اختیار اسب قرار
داد. افزودن چربی جهت افزایش کالری دریافتی ، مفید می باشد. در عملیات جراحی که
قسمتی از روده کوچک برداشته شده است ، زمانیکه زمانیکه حیوان به غذاخوردن می آید،
جیره را باید به گونه ای تهیه دید که بیشتر قابلیت هضم در روده بزرگ را داشته باشد.
در این شرایط باید از مقادیر زیاد غلات اجتناب نمود، زیرا نخستین محلی که در هضم
کربوهیدراتها دخالت دارد، روده باریک می باشد . در این بیماران از علوفه لگومینه با
کیفیت بالا و تفاله چغندر قند استفاده شود. اگر ایلئوم در جراحی دست نخورده باشد،
می توان از روغن خوراکی جهت افزایش انرژی دریافتی استفاده نمود و در صورتیکه ایلئوم
مورد جراحی قرار گرفته و قسمتی از آن برداشته شده است، بهتر آن است که ویتامینهای A
, E و در صورت نیاز ویتامین K تجویز گردد. همچنین در این بیماران نیاز به دریافت
کلسیم افزایش می یابد، چراکه ایلئوم محلی اصلی برای جذب کلسیم می باشد.




تغذیه در اسبهای مبتلا به بیماریهای ریوی:




غلات و علوفه
ای که مورد مصرف قرار می گیرد، نباید حاوی گرد و خاک باشند. بهتر است به جیره این
بیماران ملاس را بیافزایند. افزودن ملاس به جیره دارای این خاصیت است که غذا را
شیرین می نماید و همچنین در کاهش ماهیت گرد و خاکی جیره موثر می باشد. میزان مجاز
استفاده از ملاس 5 – 10 % جیره می باشد. علوفه خشک باید پیش از مصرف به میزان
حداکثر 10 دقیقه در آب خیسانده شوند.



منابع:


1 – براد فورد . پی . اسمیت (1378 ) طب داخلی دامهای
بزرگ، ترجمه : دکتر سید حسین مرجانمهر، دکتر محمدربانی، دکتر سید احمد فاطمی، دکتر
مرتضی گرجی دوز، چاپ اول، تهران، انتشارات فرهنگ جامع.


2 – هاشمی، مسعود (1370) تغذیه دام، طیور و آبزیان، چاپ
اول، تهران، انتشارات فرهنگ جامع


3- کریستوفر ام – براون (1378) نکاتی پیرامون طب اسب،
ترجمه: دکتر جویا تفتی، دکتر حسن زاده، دکتر شهشهان، دکتر نعمان، چاپ اول، انتشارات
نور بخش





4 –Catherine
j.savage(1999) Equine medicine secrets ,
Philadelphia ,
Hanley &Belfus . inc


5 – David frappe
(1998) Equine nutrition and feeding , second edition, Black well science


6 – Patrich t.colahan , Alfred m.merritt , James
n.moore, I.G.(
joe) mayhew (1999) Equine medicine and surgery , fifth
edition ,
Mosby
 

peyman_4vet

عضو جدید
[h=2]اصول اوليه واکسيناسيون در
اسب
[/h]
واکسن ها از جمله تاثير گزارترين سلاح ها
برای حفاظت اسب ها در مقابل بسياری از بيماری ها می باشد در اين قسمت شما با اينکه
واکسن ها چگونه اسب شما را از بيماری ها حفظ ميکنند و 2 برنامه واکسيناسيون را برای
اسب های تفريحی و ورزشی آشنا خواهيد شد
در چندين سال گذشته واکسيناسيون جان
هزاران اسب را نجات داده و بسياری از بيماری ها را در گله اسب ها محدود کرده است


واکسن ها چطور باعث حفاظت اسب ها از
بيماری ميشوند؟


با واکسيناسيون يک ارگانيسم کشته شده يا ضعيف شده
وارد بدن اسب ميشود و سيستم ايمنی بدن اسب را فعال ميکند و بر عليه آن ارگانيسم خاص
سلول ها ايمنی بوجود می آيد و اگر اين ارگانيسم به صورت بيماری به اسب حمله کند
سلول های ايمنی فعال شده توسط واکسن وارد عمل شده و بيماری اثر نميکند.

در
برخی اوقات واکسنها باعث تورم و بادکردگی و زخم در محل تزريق ميشوند در برخی موارد
هم واکنش های آلرژيک ايجاد ميکند که اين خودش سلامت اسب رو به خطر می اندازد


بيشتر واکسن های اسبی به صورت داخل عضلانی تزريق ميشوند ولی ورخی واکسن ها
به صورت اسپری هم در جلوی دماغ اسب هم اسپری ميشوند که اين روش برای بيماريهای
درگير کنند دستگاه تنفسی هست مانند آنفولانزا ، گورم و ... برخی هم بصورت داخل
وريدی هست که از واکسن های اسبی اين نوع در بازار موجود نميباشد

اسب شما به چه واکسنی احتياج دارد؟

برخی
از اسب ها به همه واکسن ها احتياج ندارند دامپزشک اسب شما بهترين تصميم گيرنده است
در اين مورد ولی شما اگر ميخواهيد بدانيد که چه واکسنی مناسب هست برای اسب شما بايد
اين چهار مورد را در نظر بگيريد:

1-سن اسب
:
بسياری از کره اسب ها به علت اينکه ايمنی مادری را بعد از مدتی از دست
ميدهند نياز مند واکسن ميشوند و نيز اسب ها مسن هم بسته به شرايط نيازمند واکسن
ميباشند

2- فعاليتی که از اسب خواسته
ميشود
:بسياری از اسب های که در فعاليت های ورزشی شرکت می کنند دچار استرس
هستند و نيازمند واکسن ولی مثلاً ماديان ها و نر هایی که برای توليد مثل نگهداری
ميشوند نيازمند يک سری ديگر از واکسن ها هستند .


3- شرايط مديريت
نگهداری :
اسب های که به صورت تکی در يک باشگاه نگهداری ميشوند و با اسب های
که با تعداد زياد دريک مکان پانسيون هستند و يا اسب های که فاصله زيادی را از يک
مزرعه به يک مزرعه ديگر حمل ميشوند همه اين ها نيازمند يک سری از واکسن ها ميباشند



4- موقعيت
جغرافيايی و کشور:
در برخی کشورها يک سری بيماری ها را به صورت اختصاصی در
آنجا دارند و بايد بر عليه آن بيماری واکسيناسيون انجام شود
 

peyman_4vet

عضو جدید
[h=2]اسب و رفتار های غیر
طبیعی
[/h]

ا سب حيواني است که از ديرباز زندگي خود را
آزادانه در مراتع سپري مي نموده است ولي انسان متمدن به دلايل مختلف اين حيوان را
به اصطبلهاي محصور محدود نموده و با سوء مديريتهاي خود باعث ايجاد رفتارها و عادات
غير طبيعي در اسب تحت عناوين: اختلال عصبي، اختلال رواني، رفتارهاي کليشه اي و
عادات ناپسند، گرديده است. از نمونه هاي اين عادات مي توان به موارد زير اشاره کرد:


رفتارهاي عصبي، گاز گرفتن، چرخش در جايگاه، گاز گرفتن لبه ها، جفتک زدن، سم
کوبيدن، گاز گرفتن بدن خود، حرکت پاندولي سر و گردن، بلع هوا و چوب جويدن (۱، ۲، ۳،
۴، ۵، ۶، ۷، ۸، ۹، ۱۰، ۱۱ و ۱۲).

حدود ۵ الي ۲۰ درصد از اسبهاي محصور در
اصطبل چنين رفتاري را از خود نشان داده و سندرم تا کنون در حيوانات آزاد گزارش نشده
است (۸).

از ديد رفتارشناسي اين اعمال به صورت زير طبقه بندي مي شوند:


۱- رفتارهايي که چندين مرتبه تکرار مي شوند، زيرا علل مسبب آنها پابرجا و
ممتد است. به عنوان مثال اگر يک ماديان را از کره اش جدا نمايند طبيعي است که مادر
مرتب به زمين پنجه بکشد و اين عمل را تا پيوستن به کره خود انجام دهد. اينگونه
رفتارها متفاوت بوده و بستگي به تغييرات محيطي دارند.

۲- رفتارهايي که
کليشه اي مي شوند: زماني که رفتار و عادتي مرتب و در زمانهاي زيادي تکرار شود نسبت
به يک محرک طبيعي پيدا کرده و آسان و سريع در برابر چنان محرکهايي تکرار خواهد شد.
پاداش مي تواند اين پروسه را سريعتر کند که لزومي نداشته و بدون پاداش هم پيشرفت مي
کند. در اين حالت ما يک رفتار و عادتي ثابت داريم که با کوچکترين محرکي بروز و ظهور
پيدا مي کند.

۳- رفتارهاي کليشه اي شده: با گذشت زمان به نظر مي رسد اين
رفتارها فقط با يک محرک خاص ايجاد نمي شوند بلکه هر زمان حيوان به يک درجه از تحريک
برسد پديد آمده يا کلا" خود به خودي بروز مي يابند. به عبارتي اين رفتارها از آن
علل مسبب اصلي خود آزاد مي شوند. در اين زمان يک تغيير در محيط، تغيير در رفتار را
در پي نخواهد داشت و اين رفتار به عنوان علامتي از آن چه در گذشته بوده است باقي مي
ماند.

با اين طبقه بندي، علت مشکل بودن درمان اين رفتارها مشخص شد، هم چنين
طبقه بندي فوق لزوم دريافت يک تاريخچه و معاينه دقيق جهت تفريق آنها از يکديگر را
نشان مي دهد (۸).

عواملي که باعث اينگونه رفتارهاي تکرار شونده مي گردند
عبارتند از:

۱- حيوان فرا مي گيرد به محرکهاي وسيعي پاسخ بدهد. فرض کنيد
اسب در موقع غذا به در اصطبل ضربه مي زند و هنگامي که شما وارد محوطه اصطبلها مي
شويد با ديدن شما و اينکه زودتر يا ديرتر از ديگر اسبها غذا به او داده شود عکس
العمل نشان داده و حتي عمل حرکت پاندولي سر و گردن را از خود نشان مي دهد، زماني
کــــه اسب تغذيـــه شد غذا را پاداش براي خـــود مي داند و از آن به بعد هر
زمــــان شما رامي بيند اين عمل را انجام مي دهد به عبارتي به محرکهاي وسيعي پاسخ
مي دهد.


۲- عجز و ناتواني: اسب مواردي را مشاهده مي کند در حاليکه نمي
تواند عملي انجام دهد، به عنوان مثال اسبي که در اصطبل است نمي تواند ارتباط
اجتماعي با بقيه اسبها برقرار کند. اسب يک موجود شديدا" اجتماعي است ولي به دليل
اصطبل و محيط بسته از اين عمل محروم شده است، پس صدا، بو و ديدن بقيه اسبها او را
تحريک مي کند تا اين رفتارهاي جايگزين مثل حرکت پاندولي سر و گردن انجام دهد.


همچنين ممکن است رفتارهايي ديده شود که با اين ناتواني ها و محدوديتها
ارتباط دارند که به صورت زير بيان مي شود:

الف) رفتارهاي پاسخي: پاسخي
طبيعي نسبت به محرکي که نمي شود به آن دسترسي پيدا کرد. در اين مورد ممکن است اسب
در باکس دور برود به دليل اينکه نمي تواند در محوطه راه برود، که امکان دارد تکرار
شده و حالت کليشه اي يافته که به آن چرخش در جايگاه گويند.

ب) رفتارهاي
جايگزيني: به دليل محدوديتهايي که در يک رفتار داردبه رفتار ديگري روي مي آورد.
مانند چوب جويدن که به علت محدوديهايي که در غذا خوردن وجود دارد جايگزين غذا خوردن
مي شود.

ج) بايدها يا نبايدها: توالي از اعمال متضاد که يا خود به خودي يا
اختياري مي باشند. به نظر مي رسد اسب از گروهش جدا شده و دو مرتبه بر مي گردد. اين
حالت را از عاملهاي بالقوه مسبب در حرکت پاندولي سر و گردن نام برده اند.


د) رفتارهاي عصبي: نوع ديگري از پاسخ به برخي محدوديتها مي باشد، از نمونه
اين رفتارها مي توان به جفتک به در، گازگرفتن لبه ها و بلع هوا اشاره کرد که ممکن
است جويدن چوب، بلع هوا يا گاز گرفتن لبه ها جايگزين قطع غذا شده باشد (۸).


اسبها به جهت اينکه انرژي خود را به نحوي تخليه کنند به عادتهاي بد رو مي
آورند که اين عادات براي خود اسب و فردي که با اسب سر و کار دارد خطرناک بوده و حتي
در برخي موارد مي تواند توان توليد مثلي سيلمي را کاهش دهد (۹). اين رفتارها بيشتر
در اسبهاي عصبي ديده مي شود (۴) و بيشتر به علت سر رفتن حوصله اسب يا بيکاري پديد
مي آيد و جزو ناهنجاريهايي طبقه بندي مي شوند که از تواناييهاي طبيعي اسب و بازدهي
آن مي کاهد (۳).

تعدادي از رايج ترين رفتارهاي نامطلوب در اسب در ذيل توضيح
داده مي شود:



جفتک به در و ديوار جايگاه

يکي از مخربترين
رفتارها لگد زدن به در و ديوار اصطبل مي باشد که نه تنها ضررهاي مادي به اصطبل مي
زند بلکه به خود اسب هم صدمات جدي وارد مي کند. ضربه به اندامهاي اسب بر اثر لگد
زدن به ديوار مي تواند به رباطها، وترها، عضلات و مفاصل آسيب برساند که البته اين
موارد جزو عيوب ظاهري هستند و از لحاظ زيبايي اهميت دارند اما اگر ادامه يابد مي
تواند به يک عيب ساختاري منتهي شود. عواملي که سبب مي شوند اسب به اين کار اقدام
کند عبارتند از:

۱- عصبانيت: حبس کردن اسب، وقتي شاهد دويدن و بازي کردن
ديگر اسبها مي باشد.

۲- زمان تغذيه: هنگامي که در زمان تغذيه، فرد تغذيه
دهنده وارد سالن مي شود اين عمل را انجام مي دهند که نشان از بي طاقتي است که بعد
از مدتي به صورت رفتار غير قابل جلوگيري در مي آيد. ديگر اينکه اسبها در اصطبل غذاي
کنسانتره خورده که حداکثر يک ساعت طول مي کشد در حاليکه در طبيعت يک اسب در طول روز
۱۶ ساعت به چرا مي پردازد، در نتيجه اسبها کسل شده، پس با ضربه زدن مي خواهد جلب
توجه کند يا اينکه فقط کاري کرده باشد، اين حالت با دادن غذاهاي علوفه اي و فيبري
بر طرف مي شود.

۳- فضا و ارتباط: سعي کنيد اسبها را نار هم نگه داريد .
نگهداري دوستانه اسبها کنار هم استرسها را کم مي کند، در حاليکه تماس فيزيکي
ندارند، اما حضور يک اسب دوست مي تواند اثر آرام بخش شديدي داشته باشد. جداسازي
حيواني که اجتماعي است باعث عصبيت آن مي شود. حتي مي توان يک بز آرام يا جوجه را در
اصطبل در کنار اسب نگهداري کرد که با آن زندگي کند، البته اين روشها بايد بسته به
محل حدس زده شده و مناسبها اجرا گردد.

۴- تنهاگرايي: برخي اسبها ترجيح مي
دهند که خودشان باشند چرا که بدين صورت رشد يافته و تربيت شده اند. اگر اسب کناري
به اصطبل او بيايد حس مي کند محلش مورد تهديد واقع شده و عکس العمل نشان داده و لگد
مي زند.

۵- محيط جديد: اگر اسبي به اصطبل جديد منتقل شود و يا در کنار
اسبهاي جديد ديگري برود و لگد بزند، اين حالت را ممکن است در برگشت به محل قبلي خود
حفظ کند. ماديان فحل و نرياني در کنار نريان ديگر نيز مي تواند باعث اين حالت شود
(۲، ۵ و ۷).



گازگرفتن لبه ها

يک رفتار اکتسابي است که اسب
جسمي را مثل لبه آخور يا درب اصطبل يا هر چيز جامدي را با دندانهاي جلويي گرفته،
سپس گردن خود را کماني کرده و با دپرس کردن زبان و بالا کشيدن خنجره به سمت بالا و
عقب هوا را مي بلعد و صداي خرخر مانندي توليد مي کند. به صورت اوليه به خاطر سر
رفتن حوصله و بيکاري در اسبهايي که به مدت طولاني در باکس هستند و تمرين ندارند
پديد مي آيد.

اين اعمال باعث صدمه به دندانهاي پيش، دل دردهاي متناوب، تجمع
گاز در روده و ... خواهد شد.

اين حالت بايد از جويدن چوب و از گنده خواري
به دليل کمبود مواد معدني تفريق گردد. اصطبلهاي چوبي ممکن است باعث تشويق اين عمل
شوند. در هر سني ديده مي شود اما در اسبهاي مسن که کار کمتري دارند بيشتر مشاهده مي
گردد (۲، ۳، ۴، ۵، ۶، ۷، ۸، ۹ و ۱۰).



بلع هوا

رفتاري است
که اسب گردن خود را خم و کماني کرده و هوا را مي بلعد که مي تواند جسمي را بگيرد و
يا بدون گرفتن جسمي اين عمل را انجام دهد.

اين رفتار نيز به خاطر سر رفتن
حوصله و بيکاري در اسبها پديد مي آيد و مي تواند باعث دل درد، کاهش اشتها، صدمات
دنداني، اتساع معده و سوء هضم گردد.

بايد توجه داشت که يک اسب مي تواند
هواخوار باشد بدون اينکه لبه را گاز بگيرد اما لبه را گاز مي گيرد تا هوا را ببلعد
(۲، ۳، ۵، ۸، ۹، ۱۰).



حرکت پاندولي سر و گردن

به رفتاري
اطلاق مي شود که اسب در داخل اصطبل سر و گردن خود را به صورت آهنگين و به حالت
پاندولي از يک طرف به طرف ديگر تکان مي دهد و هماهنگ با آن وزن را از يک اندام
قدامي به اندام قدامي مقابل رها مي کند که باعث صدمه به اندامهاي حرکتي قدامي و
همچنين از دست دادن انرژي بدن و خستگي مي گردد. اين حالت نيز بر اثر بيکاري و سر
رفتن حوصله در اسب صورت مي گيرد و مي بايستي مراقب تقليد ديگر اسبها نيز بود (۲، ۳،
۴، ۵، ۸، ۹ و ۱۰).



چوب جويدن

اسبها ذاتا" اصرار بر جويدن
دارند، اما اين اسبها قسمتهاي داخلي اصطبلهاي چوبي را مي جوند زيرا ميل سيري
ناپذيري نسبت به فيبر دارند. همچنين مي تواند به علت خمودگي و يا از کمبود مواد
معدني باشد. اين رفتار اگر با شدت ادامه يابد مي تواند باعث کاهش صدماتي در دستگاه
گوارش به علت بلع خرده هاي چوب گردد (۷ و ۸).



گاز گرفتن بدن خود


اين عمل بر خلاف بقيه رفتارها تنها يک تظاهر سر رفتن حوصله نمي باشد بلکه
سب و صاحبش را شديدا" پريشان مي کند. در اين حالت اسب پاها، شانه ها و کتف خود را
گاز مي گيرد و صدمات قابل توجهي به خود مي زند.

اين حالت به خصوص بعد از
جفتگيري بروز مي کند. اگر اين دليل اصلي باشد مي توان با شستن نريان بعد از جفتگيري
اين حالت را کاهش داد زيرا حدس مي زنند مربوط به بوي ماديان باشد. اما اگر نريان به
صورت عادت اين عمل را انجام مي دهد کار زيادي نمي توان براي آن انجام داد و با پوزه
بند مي توان از صدمه زدن به خودش جلوگيري کرد (۲، ۹ و ۱۲).



گاز
گرفتن

بيشتر در سيلميها ديده مي شود ولي در اخته ها و ماديانها هم ديده شده
است اما چون نريان بيشتر عصبي مي شود پس بيشتر احتمال گاز گرفتن وجود دارد. حتي در
مواقع تيمار کردن اسب اين عمل را از روي شيطنت انجام مي دهد اما حاصل دردناکي دارد
و نبايد تشويق شود (۵ و ۹).



پر نوشي

به علت سر رفتن حوصله
پديد مي آيد که به صورت آشاميدن و ادرار کردن مکرر مشاهده مي گردد که با محدود کردن
آب در دسترس حيوان اين عمل قطع مي شود (۱۰).



رفتارهاي عصبي


برخي سيلميها رفتارهاي عصبي شديدي از خود نشان مي دهند که باعث صدمه به حمل
کننده و ماديان خواهد شد. اين حالتها به خاطر طرز خاص مهار کردن، محيط هاي خاص يا
افراد خاص بروز مي کند. بنابراين با حذف اين موقعيتها از اين حالت جلوگيري خواهد
شد. به هر حال همه اين موارد مربوط به عدم مديريت مناسب در دوران جواني اسب مي باشد
(۹).



خود ارضايي

در نريانهايي که کاري براي انجام دادن
ندارند و بيکارند ديده مي شود به خصوص آنهايي که با محدوديتهاي جنسي روبرو هستند.
آلت تناسلي را از داخل پوشش خود خارج کرده و به زير شکم مالش مي دهند. در موارد
شديد باعث انزال و هدر رفتن اسپرمها خواهد شد. اين حالت با کم کردن اوقات بيکاري
اسب و همچنين اطمينان از فعاليتهاي جنسي مناسب کاهش مي يابد. اسبهاي تيزر اگر اجازه
جفتگيري نيابند اين حالت را پيدا مي کنند. درمان مشکل است اما نتايج خوبي با
کارگذاري حلقه هاي اطراف آلت گزارش شده است که باعث درد در موقع خود ارضايي مي شود
اما زماني که اين حلقه را برداريد بار ديگر عادت قبلي از سر گرفته خواهد شد (۹).




درمان

در درمان اين حالات تذکر اين نکته ضروري مي باشد که
مهار کردنهاي فيزيکي باعث وخيم تر شدن وضع خواهد شد.

ممکن است برخي از
رفتارهاي کليشه اي نشان از بيماري اوليه عمومي باشد. به عنوان مثال تکان دادن سر مي
تواند در پاسخ به حشرات مزاحم يا نشان از هيجان باشد و يا اينکه نشان از يک بيماري
باشد.

کوک (۱۹۸۰) حدود ۵۸ مورد را جهت تکان دادن مداوم سر ارايه کرد که اگر
درمان نشوند مي توانند به رفتارهاي کليشه اي تبديل شده که حتي بعد از درمان هم باقي
بمانند.

غير ممکن است که يک علت را جهت رفتار کليشه اي عنوان کرد. اين
رفتارهاي کليشه اي يک نشانه است نه تشخيص. همه اسبها در يک محيط خاص به اين رفتارها
رو نمي آورند، بنابراين حدس زده مي شود مسايل ژنتيکي و ارثي هم دخيل باشد. مک گروي
و همکاران (۱۹۹۵) عاملهاي مختلفي را در بالا بردن ريسک اين رفتارها دخيل دانسته اند
که عبارتند از:

۱- علوفه کمتر از ۸/۶ کيلوگرم در روز

۲- بستر غير
از کاه

۳- محوطه ها و اصطبلهايي که کمتر از ۷۵ سر اسب دارند

۴-
باکسهايي که کمترين ارتباط را با اسبهاي اطراف دارند

۵- استفاده از يونجه
تنها به عنوان منبع علوفه

۶- نبودن پادوک



به عنوان درمان
موارد زير پيشنهاد شده است:

۱- پيشگيري

۲- از بين بردن مسبب


۳- عوض کردن محيط

۴- تغيير رفتار به رفتارهايي که مشکل ساز نباشند


۵- تشويق رفتارهاي خوب تا از بروز عادات بد جلوگيري شود




بهترين روش آن است که علت را بيابيم. در برخي موارد بهتر است اسب
را به حال خود رها کرده و با آن رفتار آن را پذيرفت (۸).

راههاي اختصاصي
زير نيز عنوان شده است:

جهت بلع هوا و گازگرفتن لبه ها: مي توان اجسام
دندانگير را جمع آوري کرد، لبه ها را حذف نمود و تمام محل را با Cribox يا
Creostote يا رنگ تند مزه مشابه آغشته نمود. مي توان از پوزه بند يا تسمه ممانعت
کننده که اطراف گلو بسته مي شود و از کشش عضلات گردن که باعث بلع هوا مي شود
جلوگيري مي کند استفاده نمود. راه ديگر اين است که اسب را در محوطه رها و آزاد
گذاشت. راه حل نهايي عمل جراحي است که عضلات و عصبي که در اين عمل دخالت دارند قطع
مي شود. از جراحي ديگري که ابتدا در اسکانديناوي صورت مي گرفته نيز مي توان ياد
کرد. در اين روش دو حفره دايمي در دو طرف دهان اسب ايجاد مي کنند. اين حفرات از
ايجاد خلا در دهان و حلق که لازمه بلع هواست جلوگيري مي کند. بيهوشي عمومي لازم است
ولي عمل بسيار ساده اي مي باشد. يک برش ۵ سانتيمتري افقي در اطراف دندان اول گونه
اي داده و تا دهان ادامه مي يابد. لايه مخاطي به پوست متصل مي شود تا يک فيستول
دايمي داشته باشيم. براي اطمينان از عدم بسته شدن مجرا يک کانولاي پلاستيکي را به
مدت ۶ ماه کار مي گذارند. اين عمل در هر دو طرف اجرا مي گردد. در چند روز اول حيوان
در آشاميدن آب مشکلاتي دارد اما به سرعت عادت مي کند (۱، ۳، ۴، ۵، ۸ و ۱۰).


جهت حرکت پاندولي سر و گردن: اينگونه اسبها بايد جدا نگهداري شوند تا از
تقليد ديگر اسبها جلوگيري به عمل آيد، غذا را کم و متناوب در اختيارشان بايد گذاشت.
آزاد گذاشتن حي.ان يا استفاده از وسيله ممانعت کننده اين عمل بهترين راه حل است هر
چند آنهايي که مزمن شده اند باز اين عمل را در اصطبل انجام مي دهند (۳، ۵، ۹ و ۱۰).


جهت رفتارهاي عصبي: اگر اين رفتارها غير قابل کنترل است نريان را مي توان
اخته کرد. ۹۵٪ موارد اسب اخته ديگر آن حالت عصبي را از خود بروز نمي دهد اما اگر به
خاطر ارزش آن بايد حفظ شود پس اقدامات تامين امنيت جهت حمل کننده و ماديان بايد در
نظر گرفته شود. حتي برخي مواقع فقط با تلقيح مصنوعي مي توان از آنها توليد نسل به
عمل آورد (۹).

جهت گاز گرفتن: اين عمل بايستي در سنين پايين با کشيدن و
ضربه دهنه و ضربه روي پوزه جهت سرزنش کردن اصلاح شود. اگر اين عادت ادامه يابد چنين
نرياني غير قابل حمل و نقل مي شود. چنين نريانهايي در موقعيتهاي خاص گاز مي گيرند
که حتي الامکان بايستي از به وجود آمدن اين فرصتها جلوگيري کرد (۹).

جهت
گاز گرفتن بدن خود: مهار فيزيکي لازم است و اسبهاي کمي به حالت اوليه بر مي گردند
(۱۲).

جهت جفتک به در ديوار جايگاه: با حفاظت دستها و پاها با بانداژ و
محافظتهاي نفاصل و همچنين ديوارهاي پد گذاري شده از آسيب اين کار مي توان جلوگيري
کرد (۷).

جهت پر کردن اوقات اسب مي توان از اسباب بازيهايي جهت او استفاده
کرد اما بايستي مراقب بود که باعث بدتر شدن وضع نشويم (۷ و ۸).

برخي منابع
با توجه به اينکه علت اين رفتارها را ترشح اندورفينهاي طبيعي در بدن دانسته اند
استفاده از Naloxane را به عنوان درمان پيشنهاد کرده اند.

در پايان مجددا"
اشاره مي گردد اين رفتارها به دليل سوء مديريتها پديد مي آيد، پس با مديريت مناسب
در دوران کره گي و فراهم آوردن شرايط مناسب مي توان از عادات فوق جلوگيري نمود.










منابع:

1- Bane, MC. (1992) A
Natural approach to horse management, methuern London, London, pp 234-236


2-
Blood, DC. (1994) Veterinary medicine, baillire tindall, London,
pp 496-497

3-
Brown, JH & Smith, VP $ Pilliner, S. (1997) Horse
& stable management, Blackwell science, UK, pp 30, 101-102

4-

Drummond, M. (1992) Horse care & stable management, the crowood press,
UK, pp 12-18

5-
Kacker, RN & Panwar, B.S. (1996) Text book of
equine husbandry vikas publishing house, India, pp 183-186

6-
Kelly,
WR. (1984) Veterinary clinical diagnosis, Bailliere Tindall, London, pp 24, 117,
374

7-
Loving N.S. & Johnsten, AM. (1997) Veterinary manual for
the performance horse, Blackwell science, UK, pp 432-437

8-
Mills,
O. & Nankervis, K. (1999) Equine behavior, principles and practice,
Blackwell science, UK, pp 64, 119, 200, 216-224

9-
Morel, CG. (1993)
Equine reproductive physiology, Breeding & stud management, farming press
books, UK, pp 350-354

10-
Straitan, E. (1992) Horse & pony
ailments, farming press, UK, pp 31-34

11-
Swensin, MJ. & Reece,
WO. (1996) Dukes physiology of domestic animals, Cornell university press, I
thacas, pp 924

12-
Varner, PP. & Schumacher, J. & Blanchard,
TH. & Johnson, H. (1991), Disease & management of breeding stallion,
American veterinary publication, U.S.A, pp 172-178
 

peyman_4vet

عضو جدید
[h=2]كاهش وزن در اسب[/h]

مساله كاهش وزن در اسب از مواردي است كه دست
اندر كاران امور اسب پي در پي با ان مواجه مي شوند زيرا بيش از يك صد سبب گوناگون
براي كاهش وزن در اسب ها و كره ها وجود دارد كه ممكن است بخاطر سپردن تمامي علل
تشخيص هاي اختراقي در حين معاينه اسب مبتلا به عارضه ي كاهش وزن براي دامپزشك دشوار
باشد . يك راه منطقي جهت بياداوردن اين علل ان است كه انها را به سه دسته عمده
تقسيم بندي نماييم .

مكانيسمهاي پاتوفيزيولو‍ژيك اساسي در كاهش وزن عبارت
اند از:

1. جذب ناكافي يا به مصرف رساندن مواد غذايي نامرغوب

2.
افزايش سوخت و ساز بدن يا نياز به انرژي بيشتر

3. عملكرد غير موثر يا ناقص
عضو

اين مطالب علل گوناگون كاهش وزن در اسب و نيز مراحلي را كه دامپزشك
بايد طي كند تا به يك تشخيص مطلوب برسد مورد بحث قرار مي دهد




"بررسي مكانيسمهاي پاتو فيزيولوژيك در كاهش وزن"

1. جذب
ناكافي يا مصرف ناقص غذا

شرايطي بسيار همچون روشهاي نامناسب مديريتي مي
تواند منجر به جذب ناكافي يا مصرف ناقص غذا گردد براي مثال اگر به هنگام غذا خوردن
بين اسبها رقابت وجود داشته باشد احتمال دارد يكي از اسبها به اندازه كافي غذا
دريافت نكند.عدم توانايي در تغذيه مناسب و كامل نيز ممكن است به اين امر بينجامد كه
حيوان نتواند به حد كفايت از غذا استفاده كند اين عدم توانايي ممكن است بر اثر
مشكلات مربوط به دهان باشد از جمله موجي شكل قرار گرفتن دندان هاي اسيا در اثر
سائيدگي نا هماهنگ و افتادن بعضي از دندان ها و ناهماهنگي و رديف نبودن دندان ها و
ساير مشكلات اكتسابي ومادر زادي دهان ودندان و يا انسفالومالاسي نيگروپاليدال(1) .
استفاده از غذاهايي كه از نظر كيفي در سطح پاييني هستند و يا غذاهاي كپك زده


احتمالا منجر به امتناع دام از غذاخوردن هرگردد . غذاهاي نامرغوب كه فاقد
انرژي وپروتئين يا مواد معدني و ويتامين ها به اندازه كافي باشد موجب بروز عوارض
ناشي از فقر غذايي مي شوند .

2. افزايش ميزان سوخت وساز بدن


تمرينات سنگين و سرماي محيط وشيرواري مي توانند نياز به انرژي را در اسب
افزايش دهند نئوپلازي و نارسايي حاد عضوي وجراحات ضربه اي ودرد هاي شديد و مسموميت
عفوني وحالات التهابي از جمله پونوموني نيز مي توانند موجب افزايش ميزان سوخت وساز
در بدن گردند . واسطه هاي التهابي كه در بعضي از اين حالات ايجاد مي شوند ممكن است
به طور زيانباري استفاده از مواد غذايي را به وسيله كاهش كارايي متابوليكي از طريق
چرخه هاي غير مفيد سوخت وساز در بدن تحت تاثير قرار دهند .


چنانچه توده
اي از بافت التهابي يا سرطاني به حد كافي بزرگ باشد اغلب اوقات ممكن است انحراف
قابل توجهي در مسير مواد مغذي از سوي بافت هاي سالم بسوي اينگونه بافت ها روي دهد .


3. عملكرد غير موثر يا ناقص عضو

بيماري هايي هستند كه در اثر
عملكرد ناقص ميان نارسايي عضوي از بدن همچون نارسايي مزمن قلبي .كليوي .كبدي بوجود
مي ايند و موثر در ايجاد عارضه كاهش وزن اسب مي باشد

- بيماري هاي مزمن
قلبي :

بيماري هاي قلبي شايد هميشه با كاهش وزن همراه نبوده اما گاهي كاهش
وزن اشب در شرايط مزمن مثل نارسايي احتقاني قلب – اندوكارديت يا فيبريلاسيون دهليزي
ديده مي شود.

- بيماري مزمن كليوي :

بيماري هاي داخلي كليه در اسب
ها نادر است به هر حال بيماري هاي كليوي در اسب ها هر علتي كه داشته باشد هميشه با
كاهش وزن و تعدادي از نشانه هاي آشكار درمانگاهي همراه است حالت ازوتمي وافزايش در
غلظت سرومي اوره و كراتنين باعث ميشود بررسي دقيق تري روي عملكرد كليه به عمل ايد


- بيماري هاي مزمن كبدي :

بيماري هاي مزمن كبدي همچون مسموميت با
گيا هان سمي يا سيروز كبدي پيش رونده در غياب نشانه هاي كلينيكي اشكار مي تواند با
كاهش وزن مزمن همراه باشد .

- بيماري هاي مزمن روده اي و سوء جذب :


بيماري هاي التهابي مزمن روده اي باعلل متفاوت منجر به سوء جذب شده و باعث

لاغري پيشرونده مي شود .

- لنگش :

التهاب بافت مورق سم بيماري
استخوان ناويكولار، قره قوش (
splints) ، اسيب به لايه هاي سم بدليل قدم گذاشتن
روي شئ تيز يا بيماري مفصلي مزمن مي تواند لنگش ايجاد كرده كه غالبا مي تواند در
اندام حركتي قدامي يا خلفي اتفاق افتد به هر حال اين شرايط مي توانند دليل كاهش وزن
چشمگير باشند مخصوصا زماني كه درد به صورت درمانگاهي اشكار شود.

در موارد
نادر بيماريهاي سيستميك مثل لپتوسپيروز ، بروسلوز ، عفونت هرپس ويروس ميتواند با
كاهش وزن در غياب نشانه هاي خاص ديگر همراه باشد.

آلودگيهاي انگلي شديد از
جمله وجود تعداد زيادي از استرونژيلوسها ي مهاجر و بالغ ميتواند

با فقر
غذايي همراه باشد ولي در هر صورت بيشتر اسبها بار انگلي سنگين را تحمل كرده بدون
كاهش وزن مگر اين كه آسيب روده اي پيش ايد.



"تشخيص علل كاهش وزن در
اسبها"

بعد از بررسي اجمالي علل كاهش وزن در اسبها ، در ادامه روند تشخيص و
مراحل معاينات درمانگاهي و آزمايشگاهي را جهت رسيدن به عامل اصلي كاهش وزن حيوان در
ميان عوامل متعدد ، مورد مطالعه قرار مي دهيم.

1. گرفتن تاريخچه

2.
انجام معاينات فيزيكي

3. بكار گيري روشهاي تشخيصي تكميلي




گرفتن تاريخچه:

همانند مطالعه و بررسي اكثر موارد در
مانگاهي ، در ارزيابي وضعيت اسبي كه با مساله كاهش وزن روبه روست اولين كار بدست
آوردن تاريخچه كامل از بيمار است. ابتدا بايد به وضع ظاهري اسب توجه نمود سپس سعي
در تشخيص اينكه حيوان به چه ميزان و با چه سرعتي وزن كم كرده است پرداخت. وقتي كه
يقين حاصل شد كه اسب دچار عارضه كاهش وزن استبايد به نكاتي از تارخچه حيوان توجه
كرد كه مي تواند در تشخيص عامل بيماري و همچنين در تشخيص تفريقي در بين دسته عواملي
كه احتمالا وقوع انها از سايرين بيشتر است كمك نمايد.



سوالاتي كه
بايد براي بدست اوردن سابقه اسب مبتلابه عارضه كاهش وزن پرسيده مي شود

1.
آيا اسبها براي بدست اوردن غذا با همديگر رقابت دارند؟

2. آيا اسب ميتواند
غذا بدست اورد؟( مثلا لنگش شديد باعث ناتواني در دسترسي به علوفه و چريدن مي شود)


3. آيا در شرايط نامناسب اب و هوايي سرپناه مناسبي براي حيوان وجود دارد؟


نوع استفاده از اسب

1. اسب به چه شدتي تمرين داده مي شود؟


2. وضعيت توليد مثلي حيوان چگونه است؟ (ابستن يا شيروار است)

تغير
در شرايط نگه داري

1. قبل از وقوع كاهش وزن آيا اسب شرور به گله اضافه شده
است؟

2. آيا قبل از وقوع كاهش وزن افزايش در سطح تمرينات حيوان وجود داشته
است؟

رژيم غذايي(نوع و كيفيت غذا)

1. برنامه غذايي چگونه است؟


2. كيفيت غذا در چه سطحي است؟

3. تركيب جيره از نظر مواد غذايي
چگونه است؟

4. آيا تشخيص غذا دهنده به اسبها راجع به نوع و مقدار مورد نياز
از هر قسم ماده غذايي اگاهي دارد؟

غذا خوردن

1. ايا حيوان در حين
جويدن با مشكلي روبه روست؟

2. آيا در بلع اشكالي دارد؟

3. آيا كم
اشتها يا بي اشتها است؟

مشكلات ديگر غير از كاهش وزن

- آيا اسب
اسهال دارد؟

- آيا افزايش تعداد تنفس يا اختلال تنفسي دارد؟

- آيا
دچار تكرر ادرار و تشنگي زياد است؟

- آيا دل درد دارد؟




غذاي دام بايد به نحو مطلوبي بازرسي و طرز تغذيه نيز مشاهده شود
بنابر اين مزيتي كه دامپزشك سيار( دامپزشكي كه براي ويزيت بيمار به محل مي رود)
دارد ان است كه امكان بازرسي وضعيت غذا ، طرز تغذيه كردن و محل استراحت دام مستقيما
توسط دامپزشك وجود دارد. دامپزشك نبايد تصور نمايد كه دامدار راجع كيفيت بالاي
علوفه اي و مواد دانه اي مطلع است و بايستي درخواست ازمايش غذايي دام را بنمايد.


در موارد خاصي كه بيش از يك اسب كاهش وزن نشان دهد تجزيه غذا و مطلع شدن از
تركيبات غذا ( ويتامينها و املاح ) سودمند مي باشد و از اين طريق كمبودهاي موجود در
محتواي انرژي ، پروتئين و مواد مغذي ضروري مي تواند مشخص شود.

دامپزشك بايد
مشخص كند كه ايا قبل از وقوع كاهش وزن ، تغييري در شرايط نگه داري يا نوع استفاده
از اسب وجود داشته است يا خير .اين تغييرات مي تواند شامل يك يا چند مورد از حالات
زير شود.

1. افزايش سطح يا نوع تمرين

2. ورود اسب جديد به گله كه
از سايرين قويتر باشد

3. شيروار شدن

4. استفاده از علوفه يا مواد
دانه اي جديد

5. تغير محل نگهداري

بايستي از صاحب دام راجب هر گونه
مساله ي غير عادي ديگري به غير از كاهش وزن سوال نمود اين حالت غير عادي ممكن است
شامل اسهال، نوشيدن اب فراوان، افزايش فعاليت تنفسي يا سرعت در تنفس ، تب و يا
دلدرد باشد اينگونه علايم باليني ممكن است نمايانگر يك بيماري اوليه از قبيل
نارسايي كليوي (تكرر ادرار و تشنگي زياد) يا بيماري هاي عفوني التهابي (پنوموني ،
بيماريهاي التهابي روده و يا آبسه هاي موجود در محوطه بطني باشد.




انجام معاينات فيزيكي:

مرحله بعدي در ارزيابي اسب مبتلا به
عارضه كاهش وزن ، معاينات فيزيكي است.

يك معاينه كامل بايد روي همه اسبهايي
كه دچار لاغري شده اند انجام پذيرد زيرا چنين بيماراني ممكن است بيش از يك مشكل
داشته باشند. هر نكته در تاريخچه كه به وجود يك بيماري اوليه اشاره كند بايد به
هنگام معاينات فيزيكي مورد توجه دقيق قرار گيرد. مثلا داودار مشاهده كرده است كه
اسب سرفه داشته يا به سختي تنفس مي كرده است آنگاه ارزيابي كامل دستگاه تنفس توصيه
مي شود.

ملامسه از طريق ركتوميكي از روشهاي مهم معاينات فيزيكي بر روي
حيوان است كه در عمل توش ركتال ممكن است در بعضي موارد توده هايي نظير ابسه ها يا
تومورها در محوطه بطني لمس گردد.

ضخيم شدن جدار روده ، بزرگ شدن عقده هاي
لنفاوي مزانتريك ، چسبندگي هايي در ون محوطه شكمي مي تواند ملامسه شود همچنين مدفوع
اسب نيز براي يافتن شواهدي دال بر وجود اسهال و يا وجود شن در ان مورد مشاهده عيني
قرار گيرد.

شنيدن صداي قلب و بررسي پارامترهاي درمانگاهي همچون ادم ايجاد
شده ، رنگ غشاءموكوسي ، زمان پرشدگي مويرگي، تعداد ضربان قلب و نظم و شدت ضربان،
الكتروكارديوگرافي و اكوكارديوگرافي از جمله معاينات باليني مي باشند كه جهت رسيدن
به تشخيص صحيح و مناسب توصيه مي شود.

گوش كردن به صداهاي دستگاه گوارش و
تنفس جهت پي بردن به علت كاهش وزن در دام نيز توصيه مي شود .

يك نكته مهم
در معاينه اسب مبتلا به عارضه كاهش وزن اين است كه بايد تحليل عضلاني و از دادن
چربي بدن به صورت موضعي يا منتشر را از يكديگر متمايز نمود زيرا دلايل تحليل رفتن
عضلاني بويژه اگر به صورت موضعي باشد با دلايل كاهش وزن متفاوت است.

تحليل
عضلاني به صورت موضعي در نتيجه كم شدن فعاليت عضله در يك موضع خاص ظاهر خواهد شد
مثالي كه براي اين حالت مي توان اورد عدم تقارن عضلات سريني كه به هنگام مقايسه
عضله متاثر شده با عضله قرينه اش در دطرف مقابل كه حالت طبيعي دارد اشكار مي گردد.




بكار گيري روشهاي تشخيص تكميلي:

اگر يافته هاي مشاهده شده
در خلال معاينه فيزيكي به تعين موقعيت روند بيماري كمك نمايد در مرحله بعد مي با
يست كار با تمركز بر ان روند ادامه بايد مثلا اگر اسبي با تاريخچه سرفه در معاينه
با گوشي نيز افزايش تعداد تنفس و خس خس سينه داشته باشد اقدام بعدي در جهت تشخيص
تكميلي بايد در بر گيرنده ازمايش سيتولوژيك خلط و كشت ميكروبي ان ، راديوگرافي از
سينه ، تابلوي خون و تعين ميزان فيبرينوژن باشد.

نمونه خون بايد براي تعين
نمودار خون ، ميزان فيبرينوژن ، مشخصات شيميايي(2 ) ارسال گردد. اين ازمايشات به
تعين وجود حالت التهابي يا عفوني كمك مي كند. در اسبهايي با التهاب حاد ممكن است
افزايش لكوسيت ها ، نوتروفيل ها ، منوسيت ها ، افزايش فيبرينوژن خون تا ظاهر گردد.
در حالات التهابي مزمن ممكن است شمارش افتراقي گلبولهاي سفيد به وضعيت طبيعي باز
گردد ولي اغلب غلظت فيبرينوژن همچنان بالا مي ماند و همچنين امكان بوجود امدن كم
خوني ناشي از بيماريهاي مزمن اسبهاي مبتلا به حالات التهابي مزمن وجود دارد.


در اسبهاي مبتلا به كاهش وزن ارزشمند ترين ازمونهاي بيوشيميايي سرم عبارتند
از:

اندازه گيري كراتينين ، ازت اوره خون (
B.U.N) ، انزيمهاي كبدي
(سوربيتول دهيدروژناز و گاماگلوتاميل ترنسفراز) ، بيلي روبين ، البومين و گلوبولين.


ازمونهاي مقدماتي ازمايشگاهي براي ارزيابي وضعيت اسب مبتلا به عارضه كاهش
وزن



ازمون


نتيجه


دليل احتمالي كاهش وزن


شمارش گلبولهاي قرمز

شمارش گلبولهاي سفيد

كراتينين


ازت اوره خون (B.U.N)

سوربيتول دهيدروژناز

GGT گاما
گلوتاميل ترنسفراز

AST اسپارتات امينو ترنسفراز

بيلي روبين


CPK كراتين فسفو كيناز

البومين

گلوبولين

فيبرينوژن


ترسيب مدفوع

شناورسازي مدفوع


كاهش يافته


افزايش

افزايش

افزايش

افزايش

افزايش


افزايش

افزايش

افزايش

كاهش

افزايش


افزايش

وجود شن

بيش از 400 تخم استرونژيلوس در هر گرم
مدفوع


عفونت‌، نئوپلازي

عفونت‌، نئوپلازي

نارسايي
كليوي يا دهيدراتاسيون

نارسايي كليوي يا دهيدراتاسيون

بيماريهاي
كبدي (حاد)

بيماريهاي كبدي(مزمن)

اختلالات عضلاني و كبدي


بيماري كبدي

اختلالات عضلاني

بيماريهاي كبدي، كلوي و روده
اي

اسبه يا نئو پلازي درقفسه سينه يا شكم،پنوموني، التهابات پرده جنب، يا
صفاق، انگلهاي دستگاه گوارش و بيماريهاي كبدي

التهاب پرده صفاق يا جنب،
ابسه هاي داخل حفره هاي شكمي يا سينه اي

انتروپاتي شني

عفونت
استرونژيلوسي

حالات مذكور ممكن است تنها دلايل نتايج غير طبيعي ازمايشهاي
فهرست شده نباشد.



ازمايشهاي ديگر(1)

-ازمايشهاي تجزيه
ادرار، الكتروفورز سرم، ازمايش سلولهاي مايع صفاقي ، و ازمايشات عملكرد جذب معدي –
روده اي مي باشد.

نتايج بدست امده از تستهاي ازمايشگاهي اوليه چگونگي به
كار گيري روشهاي تشخيصي بعدي را مشخص مي كند مثلا چنانچه حداقل اطلاعات اوليه
افزايش مشخص فعاليت انزيمهاي كبدي را اشكار مي كند ارزيابي بعدي ممكن است شامل
اولترا سونوگرافي و بيوبسي كبد باشد.

اگر در مورد اسبي مشخص شده كه حالت
ازتمي و ايزوستنوريك دارد، در ان صورت بايد ازمايشات در جهت تشخيص تفريقي اين
نارسايي مزمن و نارساييهاي كليه انجام پذيرد و اين ازمايشات بايد شامل
اولتراسونوگرافي كليه و اندازه گيري الكترو ليتهايي كه به مقادير جزئي در ادرار
ترشح مي شود و ميزان بعضي انزيمها در ادرار باشد.

اگر چنانچه شكي نسبت به
وجود يك روند التهابي بر اساس افزايش فيبرينوژن يا تعداد گلبولهاس سفيد (
wbc)
وجود دارد نمونه گيري و بررسي مايع صفاقي و نيز راديوگرافي از سينه الزامي است
نمونه گيري از مايع جنب نيز ممكن است به منظور شناسايي كانون التهاب انجام مي شود .


چنانچه در يك يا هر دوي اين حفرات (سينه و شكم) التهاب چركي تشخيص داده مي
شود مايعات نمونه برداري شده از انها را بايد جهت كشت ميكروبي و تعين حساسيت انتي
بيوتيكي به ازمايشگاه ارسال كرد

اما در صورتي كه هيچ مساله غير طبيعي در
معاينات فيزيكي و يا بررسيهاي ازمايشگاهي مقدماتي يافت نشد و هيچ نكته اي در خصوص
نگهداري و مديريت نامناسب اسب در تاريخچه وجود نداشت انگاه ازمايشهاي اخنصاصي جذب
معدي- روده اي براي تعين وجود سندرمهاي سوء جذب توصيه مي شود.

اين ازمايشات
معمولا يا شامل گلوگز خوراكي ويا ازمايش جذي گزيلوز مي باشد.

آزمايش جذب
گلوكز خوراكي:

مراحل ازمايش

1. وزن اسب اندازه گيري مي شود و حيوان
سرتاسر شب گرسنه نگهداري ميشود (12-18 ساعت پرهيز غذايي لازم است).

در دو
ساعت اول ازمايش بايد از نوشيدن اب توسط دام نيز جلوگيري شود .

2. يك گرم
از
D- گلوكزانهيدراز يا مونو هيدرات به ازاي هر گيلو گرم وزن بدن حيوان در نظر
گرفته شده و محلول تازه 20% در اب گرم تهيه مي شود.

3. در نمونه ناشتا، از
خون فورا قبل از ازمايش گرفته شده و زمان صفر براي ان دو در نظر گرفته مي شود(همه
نمونه ها در ماده ي ضد انعقاد . فلوئوريد سديم)

4. لوله بيني معدي (

nasogastic-tube) گذارده شده و تمام محلول گلوكز به معده رسانده مي شود


5. نمونه هاي ديگر خون در دقيقه هاي 180 ، 120 ، 90 ، 60 ، 30 گرفته شده و
براي اندازه گيري گلوكز به ازمايشگاه فرستاده مي شود و منحني عمودي جذب گلوكز كشيده
مي شود.

تفسير ازمايش:

در شرايط نرمال منحني جذب دو فاز دارد در 2
ساعت اول گلوكوز بي وقفه از روده كوچك جذب شده و غلظت گلوكز پلاسما دو برابر مي
شود.

فازدوم وابسته به انسولين بوده و يك نزول پيشرونده را براي رسيدن به
حالت سكون كه پس از 6 ساعت حاصل مي شود نشان مي دهد.

ساعتهاي نمونه گيري كه
بيان شد با يد اين خصوصييت را در مواردي كه جذب لطمه نخورده است نشان دهد.


-يك خط صاف معرف سوء جذب كامل بوده و غالبا بر پيش اگاهي بد دلالت مي كند
زيرا دلايل اصلي التهاب پيش رونده ديواره روده يا نفوذ سلولي سرطاني ديواره روده
است و تشخيص توسط هيستو پاتولوژي تاييد مي شود.

-منحني حد واسط جذب طبيعي و
سوء جذب كامل ، سوء جذب جزئي را نمايان مي سازد كه دلايل سوء جذب جزئي عبارتند از:


اختلالات گردش خون، كوچك شدن پرزها يا تغيرات التهابي قابل برگشت ناشي از
الودگي انگلي.

نمودار زير مربوط به اسبي است كه با تاريخچه ازدست دادن وزن
عليرغم دريافت كافي غذا وجود دارد معاينات درمانگاهي روشن كننده نبوده ولي در
ازمايش جذب گلوگز خوراكي سوءجذب را نشان مي دهد

جذب گلوكز در اسب سالم به
صورت خط ممتد سياه رنگ و خطوط متقاطع قرمز رنگ جذب گلوكز را در يك اسب مريض نشان مي
دهد.

اساس ازمايش جذب گزيلوز مشابه ازمايش جذب گلوكز خوراكي مي باشد.




بررسي نموداري عوامل پاتولوژيكي موثر بر عارضه كاهش وزن در اسب و
راههاي برخورد با اين عوامل



يافته هاي غير طبيعي تنفسي:

1.
خرخر يا خس خس

2. افزايش تعداد تنفس – سختي تنفس و ترشحات چركي از بيني يا
سرفه

برخورد: اندسكوپي راديوگرافي از سينه، شستشوي ناي و نايچه ها،
CBC
،ازمايشات سرم

يافته هاي غير طبيعي دستگاه ادراري:

1. تشخيص كليه
بزرگ شده و يا كوچك شده در توش ركتال

برخورد: اولتراسو نو گرافي و تشخيص
بيماري كليوي حاد از مزمن

2. ادرار رقيق با افزايش ادرار رقيق شده


برخورد: تجزيه ادرارپرصورت وجود باكتري و
WBC كشت باكتريايي عفونت جهت
تشخيص عفونت

· اناليز شيميايي

برخورد با اختلالات حركتي:

·
معاينه كامل عصبي

· تهيه راديو گرافهااز محل محدود شده در معاينه عصبي


· سنجش عيار EHV-1 در سرم < انسفاليت شرقي و غربي

· تجزيه مايع
مغذي نخاعي

برخورد با ناتواني در گرفتن غذا:

· اندوسكوپي دهان و
حلق

· راديوگرافي از دهان و حلق

· معاينه عصبي

در اين
حالات در مورد هاري احتياط بايد كرد.

انتخاب راههاي درمان:

انتخاب
شيوه درمان اسب مبتلا به كاهش وزن مبتني بر مسائلي است كه از تاريخچه ، معاينات
فيزيكي و كارهاي تكميلي متعاقب ان بدست مي ايد .

برخي از بيماريها كه در
اسب مي تواند منجربه كاهش وزن شود ممكن است ب جز يك حالت تسكيني، پاسخ قابل توجه به
درمان ندهد (مثلا نئوپلازي يا نارسايي مزمن عضو).

از سوي ديگر بعضي حالات
ممكن است به طور كاملا مطلوبي به درمان جواب دهد (انتروپاتي در اثر وجود شن ،ابسه
هاي داخل حفره شكمي ، دريافت ناكافي غذا بدليل رقابت ، نامتعادل بودن جيره غذايي و
مسائل مديريتي)

به طور كلي هنگامي كه علت كاهش وزن مشخص شود راههاي درماني
را مي توان در كتب مرجع مربوط به مسائل درماني اسب يافت.



پاورقي


(1) اين نوع انسفالو مالاسي در اسب در اثر خوردن گياه خاصي مي تواند ايجاد
شود كه به دليل فلجي هان و حلق منجر به بي اشتهايي كامل دام مي شود.


(2)ازمايش fecal flotation براي بررسي وجود تخم انگل

ازمايش fecal
sedimentation براي بررسي وجود شن

ازمايش fecal occult blood test




منابع فارسي:

1. طب داخلي دامهاي بزرگ برادفوردپي . اسميت


2. بيماريهاي اسب ا.ام.جانستون . ترجمه دكتر بهنام واحدي اردبيلي


3. كلينيكال پاتولوژي دامپزشكي تاليف . پروفسور گانتي آ. ساستري ترجمه دكتر
علي مجابي- دكتر ابولقاسم مرادي

REFRENCE
:

Identifying the
cause of weight loss in horse . veterinary medicine (magazine
)
 

Similar threads

بالا