از حال بد به حال خوب(پایانی)

Sogol1681

مدیر تالار روانشناسی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
از حال بد به حال خوب(پایانی)
اگر شما هم پوينده اين راه هستيد، لازمست كه از ذهنتان دريچه تازه‌اي به روي "حقايق" بگشاييد. عادات بد گذشته را كنار گذاشته و ديگر با افرادي كه خودشان را سخت به اين دنياي تاريك و كابوس مانند وابسته كرده‌اند، نشست و برخاست نكنيد. امواج منفي و بازدارنده از پيشرفت و تلاش در همه حال خطرناكند.
براي اين كه راحتتر از پلكان بالا رويد، روش‌ها و ترفندهاي متعددي هستند كه بنا بر حال و موقعيتتان مي‌توانيد از آن‌ها استفاده نماييد. پياده‌روي و نرمش در فضاي باز خيلي مفيد و كمك‌كننده است. شنيدن موسيقي‌هاي مورد علاقه هم روش خوب ديگريست. اگر همواره خواسته‌ايد هنري ياد بگيريد يا در كلاس‌هاي ورزشي حاضر شويد ولي حوصله نكرده‌ايد، الان فرصت خوبيست. ساعاتي را با خودتان خلوت كنيد و اين معاني و نظام فكري جديد را كاملاً درك نموده به درستي‌اش ايمان بياوريد. ممكن است به خاطر همين حس‌هاي منفي و اعتماد به نفس پايين‌ يا ترس، كارهاي مورد علاقه‌تان را نيمه تمام راه كرده‌ايد. اين پروژه‌هاي ناتمام و فرصت‌هاي رشد و بالندگي را دريابيد. پيروزي در اين موقعيت‌ها، اعتماد به نفس شما را افزايش خواهد داد. كودكان بسيار جالب توجه‌اند. چشمان، خنده و چهره زيبايشان همگي معاني حقيقي زندگي را نشان مي‌دهند. نشاط، كنجكاوي و مثبت‌انديشي و محبت و دوستي، به وضوح در رفتارهاي آنها ديده مي‌شود. با افراد موفق، خوش‌بين و پويا رابطه برقرار نماييد. امواج و انرژي‌هاي مثبت در هر حالي مفيد و ارزشمندند و هرگز ايمان راستين به خداوند را از ياد نبريد. هر انساني هر قدر قوي، با اعتماد به نفس، مثبت‌انديش و با انگيزه، به هر حال با دشواري‌هاي پيچيده و گاه طاقت‌فرسا مواجه خواهد شد. او نيز ممكن است نااميد و دلسرد شود وتصميم بگيرد كه از ادامه راه منصرف شود. در اين حال ايمان به نيروي برتر و نامتناهي الهي است كه به او انگيزه‌اي قوي‌تر مي‌دهد تا هر قدر كه مي‌تواند پيش رود.
كارهاي بسياري هستند كه به بالا بردن خلق و روحيه شما كمك مي‌كنند. به عبارتي براي ماندن در آن زيرزمين هيچ عذري پذيرفته نيست. البته در يك حالت تفاوت دارد و آن زمانيست كه شما "آگاهانه" و با علم به حقايق، دروغ‌ها و اوهام سياه و تلخ و كابوس آن‌ها را بپذيريد و رخوت و گوشه‌گيري و انزوا را ترجيح دهيد. اشخاصي اين چنين باور مي‌كنند كه زيرزمين تنها اتاق يك خانه است.
شما مي‌توانيد انتخاب كنيد،‌يك زندگي مفيد، پرتلاش، سرزنده و اميدوارانه كه ايمان به خدا نقشي ويژه در آن دارد يا زنده بودني همراه با افسردگي و نااميدي كه ترس و خشم و اضطراب قرين آنست.
بالا رفتن از اين پلكان براي همه آزاد است و هرگز كسي را از پيمودنش منع نكرده‌اند. به همين دليل زندگي در زير زمين هيچ توجيهي ندارد.
لازم به ذكر است كه حتي شخصي كه بنابر معيارهاي روانپزشكي به بيماري افسردگي (Depression) مبتلاست هم مي‌تواند از اين پلكان بالا رود. او با مراجعه به پزشك، مصرف منظم داروها، تحمل عوارض آن‌ها و به پايان رساندن دوره درمان، قادر خواهد بود از بند بيماري‌رهايي يابد. روي ديگر سكه اينست كه همين شخص به مشكل روانش بي‌اعتنايي كند، به روانپزشك مراجعه نكند يا در صورت مراجعه داروها را مرتب نخورد يا بدون اجازه پزشك قطع كند. در اين صورت است كه او در زيرزمين اندوه و افسردگي مزمن زنداني خواهد شد و همه زندگيش رنگي از نااميدي و بدبيني خواهد گرفت. علاوه بر اين اطرافيانش هم عذاب مي‌كشند و ممكن است او را طرد كنند كه در اين نقطه عواقب وخيمي در انتظارش خواهند بود.
"حال بد" آسان و خود به خود به "حال خوب" مبدل نخواهد شد.
مجري اين تغييرات، كسي جز خود فرد نيست. بايد هر كاري كه مي‌دانيد شادتان خواهد كرد، انجام داده سعي در تداوم آن و يافتن روش‌هاي جديد "شادي آفرين" باشيد. هر روز حداقل چند تا ازآنها را انجام دهيد و دلهره به خود راه ندهيد. هيچ كس نمي‌تواند جلويتان را بگيرد.
ممكن است شما هم از آن كساني باشيد كه به افسردگي (Depression) مبتلايند. احتمالاً در ابتداي درمان حال و روزتان مساعد نبوده، فكر مي‌كرديد كه هرگز خوب نخواهيد شد ولي همت كرده‌ايد و توصيه‌هاي پزشك را مورد توجه قرار داده داروها را منظم مصرف كرده‌ايد. چندي بعد و اندك اندك داروها اثرشان را نشان داده‌اند و شما هم باور كرده‌ايد كه روزي به همان حال و گذشته سالم و با نشاط برخواهيد گشت. در اين نقطه است كه "بايد خودتان به خودتان كمك كنيد". از سر گرفتن تدريجي فعاليت‌هاي گذشته، نرمش‌هاي سبك، معاشرت با دوستان و همكاري با اعضاي خانواده و صبر و حوصله در اين راه، اموري هستند كه به بالا رفتن از پلكان خروجي زيرزمين به كمكتان خواهند آمد.
در آخر بايد گفت كه نيروي لازم براي تحمل بار سنگين سقف كوتاه زير زمين "حال بد"، كمتر از توان مورد نياز صعود از پلكان "حال خوب" نيست. انرژي و توان لازم براي هر دوي اين كارها يكسان است ولي نتايج بسيار متفاوت. در حالت اول اصلاً و به واقع "كار" انجام نمي‌شود. بار سنگين روي شانه‌هاي "ساكن" زيرزمين فشار آورده مرتب سنگين‌تر مي‌شود و او مدام ناتوان‌تر. بالا رفتن از پلكان خروج حالت ديگريست كه شخص را "پويا" و نيرومند كرده او را به يك طبقه بالاتر مي‌رساند.
اگر همان زير زمين تاريك و بي‌روزنه را بپذيريد و نااميدي و دردهاي مزمن و ترس ودلهره‌هاي همراهش را حقايق زندگي بدانيد، به تدريج نابود خواهيد شد. در عوض صعود از پلكان تغيير نگرش‌ها، نظام فكري و عادات و رفتارها ضامن شادي ناب و اصلي است كه آرامش و شور و شوق زندگي را به شما، خانواده و دوستانتان هديه خواهد كرد. منتظر نباشيد تا تغيير كنيد. بلند شويد و شروع كنيد. تغيير از "حال بد" به "حال خوب" به خودي خود روي نمي‌دهد. زحمت دارد.

مترجم : آذين صحابي
 

Similar threads

بالا