ازدواج يعني همين !

نجلا جون

عضو جدید
ازدواج يعني همين !

شاگردي از استادش پرسيد : " عشق چيست ؟ "
استاد در جواب گفت : " به گندمزار برو و پر خوشه ترين شاخه را بياور . اما در هنگام عبور از گندمزار ، به ياد داشته باش كه نمي تواني به عقب برگردي تا خوشه اي بچيني ؟ "
شاگرد به گندمزار رفت و پس از مدتي طولاني بر گشت .
استاد پرسيد : " چه آوردي ؟ "
وشاگرد با حسرت جواب داد : "هيچ ! هر چه جلوتر مي رفتم ، خوشه هاي پر پشت تر مي ديدم و به اميد پيدا كردن پر پشت ترين ، تا انتهاي گندمزار رفتم . "
استاد گفت : " عشق يعني همين ! "
شاگرد پرسيد : " پس ازدواج چيست ؟ "
استاد به سخن آمد : " به جنگل برو و بلندترين درخت را بياور . اما به ياد داشته باش كه باز هم نمي تواني به عقب برگردي ! "
شاگرد رفت و پس از مدت كوتاهي با درختي برگشت .
استاد پرسيد كه شاگرد را چه و او در جواب گفت : " به جنگل رفتم و اولين درخت بلندي را كه ديدم ، انتخاب كردم .

ترسيدم كه اگر جلو برم باز هم دست خالي برگردم . "
استاد باز گفت : " ازدواج هم يعني همين !! "
 

Similar threads

بالا