پارک دانشجو...پل کریمخان...هم جنس گرایان
شاید شما هم کسانی را می شناسید که به هم جنس خود علاقه دارند.اگر نمیشناسید کافیست روزها سری به پارک دانشجو زده یا شبها انها را زیر پل کریمخان دید بزنید.کافیست یک روز به یکی از نیمکت های پارک دانشجو تکیه بزنید تا نگاه های ملتمسانه ی مردانی را در اطراف خود احساس کنید که به الت تناسلی شما چشم دوختند که شاید شما هم...
براستی مقصر کیست؟ اصلا تقصیری در کار است؟ با کسی که به همجنس خود علاقه دارد چه باید کرد؟ چه میشود که انسانی به هم جنس خود علاقه مند میشود؟
بر طبق پژوهش های انجام شده برخی از این حالت ها ریشه ژنتیکی دارند و برخی ریشه رفتاری، برخی ریشه فیزیولوژیک دارند. با پیشرفت علم اعصاب شناسی و دستگاه های تصویر برداری از مغز، علم فیزیولوژی و علم ژنتیک متخصصان تئوری های جدیدی در مورد تفاوتهای ساختار مغزی این افراد در مقایسه با افرادی که نسبت به جنس مخالف احساس میل جنسی دارند ارائه دادند. تفاوتهایی چون: سلولهای قسمت جلویی غده هیپوتالاموس در مغز در افرادی که همجنس باز هستند از مردانی که به جنس مخالف کشش دارند کوچکتر است. این قسمت از مغز تقش مهمی در تعیین کشش جنسی افراد دارد. بنابراین این اشخاص نسبت به جنس موافق کشش بیشتری پیدا می کنند. این مسئله ربطی به قوای فکری این افراد ندارد. و مطرح است که افراد بزرگی در طول تاریخ همجنس گرا بوده اند از جمله: افلاطون، میکل آنژو داوینچی. یک نوع کروموزوم در افراد همجنسگرا بیشتر دیده شده که این فرضیه ارثی بودن همجنس گرایی را تا حدی تایید می کند. این آزمایشات بر روی برادران دوقلو انجام شده بود. ساختار مغزی افراد همجنس گرا بیشتر شبیه به ساختار مغزی افراد جنس مخاف است. یعنی مثلا مغز یک مرد همجنس باز بیشتر شبیه مغز یک زن است تا یک مرد. از طرفی دانشمندان علوم اجتماعی و رفتار شناسی مطرح کرده اند که در بعضی موارد شرایط خانوادگی و اجتماعی افراد را به سمت داشتن رابطه جنسی با جنس موافق سوق میدهد.در سال ۱۹۹۲ سازمان بهداشت جهانی با بدست آوردن استنادات کافی علمی و با توجه به پذیرش جوامع مختلف همجنس بازی را از لیست امراض حذف کرد. جان مانی، پژوهشگر باسابقه در علوم جنسی: ” محکوم کردن شخصی که همجنسگرا و یا همجنس باز است مانند این است که فرد را به راست دست بودن محکوم کنیم”. با وجود اینکه با تنبیه و دخالت های پزشکی و روان-درمانی میشود شخص همجنسگرا را به حالت معمول در جامعه یعنی کشش جنسی نسبت به جنس مخالف وادار کرد اما اینکار مانند این است که از فردی راست دست بخواهیم که با دست چپ بنویسد.
حال این سوال در ذهن انسان حقیقت جو و عدالت خواه مطرح می شود که خدایی که هم جنس بازان را مجازات میکند و انها را تجاوز کار میداند و انها را به عذابی علیم وعده میدهد نمیدانسته که خود خدایش سلولهای قسمت جلویی غده هیپوتالاموس یک همجنس باز را کوجکتر افریده و مقصر اصلی خود اوست؟ این چه عدالتیست که خود او فردی را هم جنس باز میافریند و خود او انرا مجازات؟ ایه های زیادی در اسلام در نفی همجنس گرایی وجود دارد که خدایش یا نمیدانسته که مقصر خود اوست یا بی عدالت است یا... یا.... یا.....
در هر صورت سوالیست که از خدا دارم.بی عدالتی تا کجا؟
پی نوشت : یکی از دوستان دوران دانشجویی....بنده ی خدا انسان با دین و ایمانی بود و از یک خانواده ی متدین.بعد از اشنایی با بنده و عمیق شدن رابطه درد و دل میکرد که به همبستری با همسرش علاقه ندارد و همسرش هنوز دختر است.در اواخر دانشجویی همسرش را طلاق داد و درس را نیمه کاره رها کرد.دین و ایمانش را از کف داده بود و به خدایش نا سزا میگفت.او یک هم جنس باز بود.همجنس بازی که هوس ران نبود و فقط و فقط یکبار طعم س ک س با هم جنس خود را چشیده بود و باقی عمر از ترس خدایش عفت پیشه کرده بود.او میتوانست بیجه باشد که به کودکان تجاوز کند و جسمشان را منهدم.می توانست مانند هزاران انسان دیگری شود که از پس عقده های ناشی از واپس زدگی میل جنسی هیولا شود.ولی نشد.تا چند روز پیش خبر خود کشی او را شنیدم که به دیدار اللهی شتافت که سلولهای قسمت جلویی غده هیپوتالاموسش را کوچک افریده بود.
پی نوشت 2 : ببخشید دلم پر بود پی نوشت طولانی شد.