– حوضه های داخل قاره ای (حوضه های داخل کراتونی)
حوضه های داخل قاره ای عموماً شامل رسوبات قاره ای بوده و اغلب این رسوبات ممکن است درون دریاچه های بزرگ رسوب نمایند. از حوضه های داخلی مهم موجود در آمریکای شمالی، می توان به خلیج هودسون اشاره نمود که توسط دریا به زیر آب فرو رفته و ممکن است رسوبات دریایی در آن تشکیل شود. در بعضی از حوضه های داخلی مناطق قاره ای، پیشروی های دریایی با کانی سازی همراه می باشند که از این میان می توان به کمربند کوپرشیفر پرمین واقع در اروپای شمالی اشاره نمود. از دیگرکانسارهای مربوط به چنین محیط هایی می توان به کانسارهای اورانیم نوع دگرشیبی وماسه سنگی و نیز پلاسرهای رودخانه ای، دریاچه ای و بازماندی اشاره نمود. حوضه های داخل قاره ای فانروزوئیک اغلب از نظر وجود کانسارهای تبخیری، قابل توجه می باشند که از این میان می توان به حوضه تبخیری میشیگان به سن سیلورین اشاره نمود.
حوضه های تبخیری از نقطه نظر تولید کربنات پتاسیم و سدیم دارای اهمیت زیادی هستند (ایوانز، ۲۰۰۰ ).
از جمله کانسارهای موجود در کراتونها یا پوسته های قاره ای پایدار آرکئن می توان به ذخایر سولفید توده ای آتشفشان زاد (تیپ کوروکو)، سولفیدهای مس- روی-سرب، ذخایر طلا و کانسارهای سولفید نیکل کماتیتی واقع در کمربند سنگ های سبزاشاره نمود. بر اساس مطالعات انجام شده (به عنوان مثال، دو روند و همکاران، ۱۹۹۷ )
چرخش سیالات در زمان آرکئن نسبت به دورانهای دیگر تاریخ زمین در مقیاس بزرگتری رخ داده است که همین امر، تشکیل کانسارهای گرمابی را تحت تأثیر قرارداده است (کری و همکاران، ۲۰۰۹ ).
سازندهای آهن نواری ( BIF) در کراتون های آرکئن بسیار معمولاند، اگر چه درسنگ های جوان تر با سن دونین نیز ممکن است حضور داشته باشند. کانسارهای آهن نواری تیپ آلگوما با توالی آتشفشانی واقع در محیط های پشت قوسی همراه بوده،
درحالی که کانسارهای تیپ سوپریور با توالی های رسوبی نهشته شده بر روی فلات قاره های حواشی قاره های ریفتی شده دیده می شود (کری و همکاران، ۲۰۰۹ ). از سایرکانسارهای واقع در حوضه های داخل کراتونی می توان به اکسیدها یا کربناتهای لایه ای منگنز (کانسار نیکوپول در روسیه) اشاره نمود (لازنیکا، ۲۰۱۰ ).
– گنبدها، ریفت ها و اولاکوژن ها
تشکیل گنبدها، ریفت ها و اولاکوژن ها در نتیجه متورم شدن مناطق قاره ای و ایجاد کشش صورت می پذیرد که این امر به نوبه خود منجر به گسترش دره های ریفتی سه تایی که با یکدیگر زاویه ۱۲۰ درجه می سازند می گردد. معمولاً دوتا از این دره های ریفتی یا شکستگی ها فعال شده و به اقیانوس تبدیل می شوند و شکستگی سوم غیرفعال باقی می ماند. این شکستگی غیرفعال را اولاکوژن یا بازوی ناموفق می نامند. البته در مواردی ممکن است که هر سه شکستگی فعال بوده که در این حالت به پوسته اقیانوسی تبدیل می گردند و یا این که هر سه شکستگی به صورت غیرفعال باقی مانده و پوسته اقیانوسی تشکیل نمی شود. اینگونه ساختمان های گنبدی در روی زبانه ها یا پلوم های گوشته ای یا نقاط داغ تشکیل می گردند.
اولاکوژن یا بازوهای ناموفق امروزی در دو انتهای دریای سرخ واقع گردیده وخلیج سوئز یکی از این بازوها می باشد (ایوانز، ۲۰۰۰ ). در واقع، دریای سرخ یکحوضه اقیانوسی جوان است و کانسارهای جدیدی در پشته میان اقیانوسی واقع دربخش میانی آن تشکیل می گردند که از جمله آن ها می توان به ذخایر روی- مس- سرب اشاره نمود. این فلزات منشأ آتشفشانی داشته و در نتیجه چرخش آب های دریایی گرم شده به درون سنگهای آتشفشانی و شستشوی فلزات از این سنگها و ورود آن هابه شوراب های کف دریا تشکیل شد ه اند (کوان و کان ۳، ۱۹۸۸ ). بسیاری از این کانسارها در اطراف دودخان های سیاه و سفید تشکیل می گردند. دودخان های سیاه به دهانه های واقع در کف دریا اطلاق می شود که ذرات پیروتیت از آن به خارج پرتاب شده و منجر به تولید کانسنگ هایی غنی از روی یا آهن به همراه مقادیر کمتری کبالت، سرب، نقره و کادمیم می شود (شکل ۹- ۹). دردودخان های سفید، مقدار مواد سولفیدی اندک بوده و ماده اصلی ته نشین شونده در آن هاباریت است (کری و همکاران، ۲۰۰۹ ).

شکل فوق نمودار شماتیک توسعه یک اولاکوژن. الف) توسعه سه دره ریفتی با زاویه۱۲۰ درجه، ب) سه عدد ریفت مذکور تبدیل به حاشیه های صفحات فزاینده می گردند،ج) یکی از بازوها در نتیجه فرورانش حاشیه ای بسته می شود، د) حاشیه قاره با زونفرورانش برخورد نموده و کمربند کو هزایی تشکیل می شود و بازوی ناموفق به صورت یک اولاکوژن باقی می ماند (ایوانز، ۲۰۰۰ ).
زبانه های گوشته ای ممکن است باعث ذوب پوسته قاره ای گردیده و منجر به تشکیل توده های نفوذی گرانیتی شوند. به عنوان مثال می توان از گرانیت کابو در برزیلنام برد. کانسارهای قلع نیز همراه با گرانیت هایی دیده می شوند که تشکیل آن ها را به نقاط داغ نسبت می دهند. همچنین کانسار نیکل- مس سادبوری کانادا در بالای یک نقطه داغ تشکیل شده است و ایجاد نقاط داغ را در ارتباط با برخورد سنگهای آسمانی می دانند که سبب ایجاد وضعیت غیرعادی در گوشته واقع در زیر این مناطق گریده است. کانسارهای آهن و تیتانیم همراه با آنورتوزیتها نیز در نتیجه قرارگرفتن قاره برروی نقاط داغ و تورم قاره حاصل می شوند (ایوانز، ۲۰۰۰ ).
از جمله کانسارهایی که در نتیجه قرارگرفتن قاره بر روی نقاط داغ و تورم قاره حاصل می شوند می توان به کانسار بوشولد در آفریقای جنوبی اشاره نمود که مقادیرزیادی کروم و پلاتین از آن استحصال می گردد (ایوانز، ۲۰۰۰ ). به علاوه، تشکیل کانسارهای نیکل، مس و عناصر گروه پلاتین نیز می تواند با تشکیل ماگماتیسم بازی-فوق بازی موجود در ایالتهای آذرین بزرگ در ارتباط باشد. از جمله این ذخایرمی توان به کانسار نوریلسک واقع در سیبری اشاره نمود که در حال حاضر حدود ۷۰درصد پالادیم دنیا از آن استخراج می شود (نالدرت ۲، ۱۹۹۹ ).
با تشکیل ریفت در پوسته قاره ای، سنگ های آذرین آلکالن و پرآلکالن درونپوسته جایگزین شده و گرادیان زمین گرمایی بالا می رود. در نتیجه این ماگماتیسم و چرخش سیالات گرمابی حاصل از آن، مواد معدنی تشکیل می گردند. از جمله سنگ های آذرین تشکیل شده در این مناطق می توان به کربناتیتها، و از عناصر موجود در این محیط می توان به فسفر (به شکل آپاتیت)، نیوبیم (به شکل پیروکلر)، عناصر نادرخاکی (مونازیت و باستنازیت)، مس، اورانیم، توریم و زیرکن اشاره نمود.
به عنوان مثال، فعالیت آذرین آلکالن و کربناتیت های همراه آن در منطقه کولا (روسیه) ممکن است در ارتباط با فعالیت نقاط داغ باشد. به عنوان مثال می توان از کانسارهایNb،REEو Cu به صورت افشان درون کربناتیت ها نام برد (لازنیکا، ۲۰۱۰ ). از سایرکانسارهای مرتبط با نقاط داغ داخل قاره می توان به تشکیل کیمبرلیت های حاوی الماس(کری و همکاران، ۲۰۰۹ )، کانسارهای Ti ،Feو Vموجود در توده های بازی و فوق بازی، مس طبیعی در بازالت های دگرگونی، و عناصر گروه پلاتین ( PGE) افشان درلایه های ماگمایی نیز اشاره نمود (لازنیکا، ۲۰۱۰ ).

نمایش انواع کانسارهای موجود در نقاط داغ داخل قاره و ریفت هایاولیه (کری و همکاران، ۲۰۰۹ ).