ادعيه حضرت مهدي (عج)

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
:gol:بسم رب المهدي:gol:

با سلام به تمام دوستان عزيز و همراهان مهديه:smile:

با توجه به افزايش پستهاي تاپيك مهديه1 و همچنين زياد بودن ادعيه مهدويت و ايجاد محلي براي جمع آوري تمام ادعيه مهدويت، در صدد بر آمديم كه اين تاپيك رو احداث كنيم.

در اين تاپيك به بررسي تمام ادعيه مهدويت،‌ترجمه و تفسير آنها پرداخته مي شود. از تمام دوستان گرامي صميمانه درخواست ميكنيم كه ما را در هر چه بهتر كردن اين تاپيك ياري كنند.:redface::gol::gol::gol:

براي قرار دادن ادعيه با توجه به افزايش تاپيكها، به دوستاني احتياج داريم كه زمام اين تاپيك رو به عهده بگيرن؛ در صورت تمايل به اين بنده پيغام بدن؛‌ممنوووووووووون:gol:
 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
دعا براي سلامتي امام زمان(عج)

دعا براي سلامتي امام زمان(عج)

خب دعاي اول رو دعاي "اللهم کن لوليک ..." قرار ميديم.
اللهم صل علي محمد و آل محد و عجل فرجهم:gol:




بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن
خدایا، ولىّ‏ ات حضرت حجّه بن الحسن
صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی
که درودهاى تو بر او و بر پدرانش باد
هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ
در این لحظه و در تمام لحظات
وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ
سرپرست و نگاهدار و راهبر و یارى گر
دَلِیلًا وَ عَیْناًحَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ
و راهنما و دیدبان باش، تا او را به صورتى
طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا"
که خوشایند اوست ساکن زمین گردانیده،
و مدّت زمان طولانى در آن بهره‏مند سازى
 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار








 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
نگاهي به دعاي "اللهم کن لوليک ..."

نگاهي به دعاي "اللهم کن لوليک ..."

اين دعا به غلط به دعاي فرج معروف شده است. دعاي فرج " الهي عظم البلاء ..." است. ما در دعاي "اللهم کن لوليک ..." به صورت کلي، از خداوند ميخواهيم که امام زمان(ع) را تحت حمايت کامل خود بگيرد و او را تا رسيدن به هدف نهايياش (استقرار عدل در سراسر زمين) از هر جهت ياري کند.


به عنوان مقدمه بايد ياد آور شويم که جهان هستي، بر پايه اسباب و مسببات پايه ريزي شده است؛ به گونهاي که براي تحقق هر امري بايد زمينهها و شرايط آن فراهم شده باشد. دعا کردن نيز در اين نظام، جايگاه خاص خود قرار دارد و در کنار ساير شرايط و يکي از آنها شمرده ميشود. از اين رو، وظيفه هر انسان دعا کردن است؛ همان گونه که بايد تلاش و کوشش نيز داشته باشد.
حقيقت دعا، اظهار عجز و فقر و نياز به درگاه پروردگار عالم وخالق جهان است. انسان هنگام دعا، با حضرت حق ارتباط ويژه برقرار کرده و ضمن اعتراف به حقارت و کوچکي خود، عظمت باري تعالي را زنده ميکند. او خود را مالک چيزي نميداند، و در برابر خداوند، خويش را هيچ به حساب ميآورد و عبوديت و بندگي اش را اظهار ميدارد.

بنده هستي خود را از آن خدا و خود را محتاج درگاه او ميداند و لذا سر به آستان او ميگذارد. و اين نمايش ارتباطي زيبا بين خدا و بنده است. در اين حال، بنده نزد خدا عزت مييابد، به او نزديک تر ميشود و عنايت ويژه حق را شامل حال خود ميکند. نيازش پذيرفته، حاجتش روا، و دعايش مستجاب ميشود.
در اين ميان دعا به ساحت مقدس امام که ولي نعمت ما و واسطه فيض الهي است ـ جايگاه ويژهاي دارد و وظيفه انسان دعا براي او است بايد دانست ترديدي نيست كه دعا، از عبادت‌هاي بزرگ است و آثار فراواني دارد و دعا كردن براي سلامتي امام عصر(ع) از بهترين اقسام دعا است. درباره تاثير دعا، از دو زاويه مي‌توان نگاه كرد:

الف. تاثير دعا نسبت به امام؛ ب. تأثير دعا براي دعا كننده؛
از نگاه اول، دعا در سلامتي حضرت، مؤثر است؛ زيرا ايشان به اين جهت كه انسان است و در همين عالم زندگي مي‌كند، در معرض آفات و بلايا هست و دعا مي‌تواند در دور كردن بلاها و مرض‌ها از وجود عزيزش مؤثر باشد. اين، با اراده‌ي خدا مبني بر حيات و سلامتي امام، منافاتي ندارد؛ زيرا كه اراده‌ي خدا از طريق اسباب اعمال مي‌شود و دعا از مهمترين وسيله‌ها و سبب‌ها براي جريان اراده خدا در زندگي است.
از نگاه دوم، آثار دعا كردن فراوان است از جمله:
دعا كردن راهي است براي اين كه امام عصر را ياد كنيم و به اين وسيله با آن عزيز ارتباط روحي و معنوي پيدا كنيم و اين ارتباط ثمرات بسياري براي رشد و كمال روحي ما دارد.
دعا كردن براي امام، نوعي عرض ارادت و محبت نسبت به او است كه قطعاً از سوي آن منبع كرم بي پاسخ نخواهد ماند و دعا كننده را مورد لطف و عنايت خاص خود قرار خواهد داد.
دعا كردن براي امام، يعني آن وجود عزيز را بر بسياري از موجودات و پديده‌ها مقدم دانستن و وجود و نقش او را مد نظر قرار دادن. اين موضوع، سبب زياد شدن محبت آن عزيز در دل‌ها و جان‌ها مي‌گردد؛ زيرا ذكر محبوب سبب فراواني محبت نسبت به او است.
با توجه به اين كه ايشان، واسطه‌ي فيض الهي در عالم هستي‌اند، صلوات و صدقه به نيت ايشان خود نوعي وسيله براي كسب فيوضات بيشتر است.
اما ترجمهاي از اين دعاي شريف:
در ابتداي دعا از لفظ "الله" مدد ميگيريم. "الله" لفظ خاص خدا و ندا است و همه صفات کمالي او را در بر ميگيرد. استفاده از اين لفظ، نشانه آن است که مطلبي بزرگ، مهم و فراگير از خداوند مسئلت ميکنيم.
سپس اراده خداوند را خواستارم: "کن" اراده خداوند دو گونه است: تکويني(مربوط به خلق و عالم هستي) تشريعي(مربوط به قوانين) ما در اين دعا، اراده از نوع اول را ـ که حتميت دارد و تخلف از آن معنا ندارد ـ را خواستاريم.


در ادامه دعا لفظ "ولي" را براي امام عصر(ع) به کار ميگيريم. ولي خدا، يعني کسي که قرين خداست و بين او و خدا مانع و فاصله نيست. بر اين اساس او برترين مخلوق خداوند است و از او کسي به خدا نزديک تر نيست. در معناي ولي، سرپرستي نيز نهفته است. پس او از طرف خدا سرپرست امور عالم هستي است و تصرف در امور ميکند. اين بالاترين مقامي است که يک مخلوق ميتواند داشته باشد و لذا اطاعت مطلق از او واجب است. " أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ"(نساء/59) آنگاه ولي را معرفي ميکنيم: "الحجة بن الحسن" هر کس بايد امام و رهبر و راهبر خود را بشناسد. بداند هادي او چه کسي است. پيامبر فرموده است: "من مات و لم يعرف امام زمانه مات ميتة جاهلية"؛"کسي که بميرد و امام زمانش را نشناخته باشد به مرگ جاهلي از دنيا رفته است". بايد انسان بداند رهرو چه کسي است و به پيروي از او به کجا ميرود. ما در اين فراز، امام خود را معرفي ميکنيم و او همان امام مهدي(ع) فرزند امام حسن عسکري(ع) است.


در ادامه دعا، نيازهاي خودا را ميخواهيم. خدايا! براي مهدي: ولي، حافظ، قائد، ناصر، دليل و عين باش.
"ولي" يعني سرپرستي امور مهدي(ع) را خود به عهده بگيرد و لحظهاي از او غافل نشو. پيامبر(ص) مکرر ميفرمود: "رب لا تکلني الي نفسي طرفة عين ابدا"؛"پروردگارا! به اندازه چشم به هم زدني مرا به خود واگذار مکن". از پيامبر در اين زمينه پرسيدند. فرمود: برادرم يونس لحظهاي به حال خود رها شد، سرانجامش گرفتاري در شکم ماهي بود. همه نيازمند عنايت خداييم، و ولي خدا به خاطر مقام بلندش، دستگيري بيشتر را ميطبد.
"حافظ" ؛ يعني، خدايا، تو او را از گزند حوادث و کيدها حفظ کن و نقشههاي دشمنان و شياطين را در مورد او نقش بر آب کن. خدايا او را از بلاها و بيماريها محافظت کن، تا بتواند به خوبي ولايت خود را اعمال کند.
"قائد"؛ يعني: رهبر و راهنماي او، تو باش و مديريت برنامههاي او را به عهده بگيرد. اين انقلاب بزرگ جهاني نيازمند به راهبريها و هدايتهاي ويژه خداوند است.
"ناصر"؛ يعني، خدايا! ياور و مددکار او باش. هر حرکتي که بخواهد به سر انجام برسد، بايد مورد حمايت و ياري قرار گيرد تا نتيجه مطلوب از آن حاصل آيد. و چه کسي بهتر از خداوند که قدرت مطلق بوده، و بهترين در تحقق برنامهها است.
"دليل" ؛ يعني، خدايا! راهنما و دليل او باش. اگر آدمي وارد جادهاي شود که تا به حال در آن گام ننهاده متحير ميماند؛ زيرا نميداند راه چگونه است. او نياز به دليل و راهنما دارد که او را همراهي کرده و راه را براي او توضيح دهد و به مقصدش برساند. کاروانها در زمان گذشته، براي رسيدن به مقصد از دليل و بلد راه سود ميجستند. ما از خداوند ميخواهيم که خودش دليل و راهنماي امام باشد تا زمينههاي ظهور او فراهم گردد، و با قيام زيبايش عدالت را در جهان حاکم گرداند.
"عين"؛ ، اصلي ترين عضو شناخت، چشم است. آدمي با چشم، کران تا کران جهان را ميبيند و محيط خود را درک ميکند. خطاي ديد باعث خسارت جبران ناپذيري ميشود. ما از خدا ميخواهيم خودش عين باشد و امام از طريق او، جهان و حرکت خود را ببيند. ديد خدايي ديگر خطا ندارد و بدون نقص و انحراف است.
سر انجام اين اراده و عنايتهاي ويژه حضرت حق آن است که زمين از آلودگيها و نافرمانيها به دست امام مهدي(ع) و با قيام آسماني اش پاک ميشود و عبادت الهي بدون شرک محقق گردد:" يَعْبُدُونَنِي لا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئاً"(نور،55) و هدف از خلقت تحقق مييابد. " وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ"(ذاريات،56) ما از خداوند ميخواهيم اين نعمت ارزشمند، پس از پديد آمدن مدتهاي طولاني ادامه يابد تا انسانهاي زيادي در سايه اين حکومت به سر انجام نيک نايل شوند.
 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
دعاي فرج

دعاي فرج

دعای فرج




اِلهى عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْكَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ


خدايا بلاء عظيم گشته و درون آشكار شد و پرده از كارها برداشته شد و اميد قطع شد


وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَيْكَ


و زمين تنگ شد و از ريزش رحمت آسمان جلوگيرى شد و تويى ياور و شكوه بسوى تو است


الْمُشْتَكى وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِى الشِّدَّةِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى


و اعتماد و تكيه ما چه در سختى و چه در آسانى بر تو است خدايا درود فرست بر


مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِى الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ


محمد و آل محمد آن زمامدارانى كه پيرويشان را بر ما واجب كردى و بدين سبب مقام


وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَريباً كَلَمْحِ


و منزلتشان را به ما شناساندى به حق ايشان به ما گشايشى ده فورى و نزديك مانند


الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ يا مُحَمَّدُ يا عَلِىُّ يا عَلِىُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِيانى


چشم بر هم زدن يا نزديكتر اى محمد اى على اى على اى محمد مرا كفايت كنيد


فَاِنَّكُما كافِيانِ وَانْصُرانى فَاِنَّكُما ناصِرانِ يا مَوْلانا يا صاحِبَ


كه شماييد كفايت كننده ام و مرا يارى كنيد كه شماييد ياور من اى سرور ما اى صاحب


الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِكْنى اَدْرِكْنى اَدْرِكْنى السّاعَةَ


الزمان فرياد، فرياد، فرياد، درياب مرا درياب مرا درياب مرا همين ساعت


السّاعَةَ السّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ بِحَقِّ


همين ساعت هم اكنون زود زود زود اى خدا اى مهربانترين مهربانان به حق


مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرينَ


محمد و آل پاكيزه اش
 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
فوايد خواندن دعاي فرج

1-مايه ناراحتي شيطان لعين است.

2-مايه استجابت دعا مي شود.

3-باعث نجات يافتن از فتنه هاي آخرالزمان مي شود.

4-باعث آمرزش گناهان مي شود.

5-شفاعت آن حضرت در قيامت شامل حال او مي شود.

6- نشانه انتظار است.

7-فرج مولاي ما حضرت صاحب الزمان(ع) زود تر واقع مي شود.

8-باعث طولاني شدن عمر است.

9-هنگام مرگ به او مژده مي رسد و با او به نرمي رفتار مي شود.

10- باعث زياد شدن اِشراف نور امام زمان(ع) در دل او مي شود.

11-محبوبترين افراد نزد خداوند خواهد بود.

12-کردار بد او به کردار نيک مبدّل مي شود.

13-دعاي اميرالمومنين(ع)در حق او در روز قيامت است.

14-بي حساب داخل بهشت مي شود.

15-فرشتگان براي او طلب آمرزش مي کنند.

16-در امان است از تشنگي روز قيامت.

17-اين دعا در عالم برزخ و قيامت مونس مهرباني خواهد بود.

18-باعث دوري غصّه ها مي شود.

19-اين دعا خوشايندترين اعمال نزد خداوند است.

20-در روز قيامت هديه هاي ويژه اي دريافت مي کند.

21-سبب کامل شدن دين است.

22-ثواب کسي را دارد که زير پرچم حضرت مهدي (ع) شهيد شود.

23-با ائمه اطهار(ع) محشور مي شود.

24-نائل شدن به بالاترين درجات شهدا در روز قيامت.

25-رستگاري به شفاعت حضرت فاطمه زهرا(ع)را دارد.
 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
دعاي فرج، دواي همه دردها------آيت‌الله بهجت

دعاي فرج، دواي همه دردها------آيت‌الله بهجت

دعاي فرج، دواي همه دردها
آيت‌الله بهجت

اين گفتار، گوهرهاي گران‌ارجِ پراكنده‌اي بوده كه به همّت بعضي از شاگردان فقيه فرزانه، و پارساي صاحبدل حضرت آيت‌الله العظمي بهجت گردآوري شده و در چند جلد كتاب با عناوين «در محضر بهجت»، «فيضي از وراي سكوت» و... به چاپ رسيده است. اين قلم به سائقة دوستي و عشق به اولياي حق، بياناتي را كه عمدتاً پيرامون اهميت «دعا براي تعجيل در فرج» آن موعود مهربان بوده، به گونه‌اي متصل و مرتبط كنار هم قرار داده تا شكل گفتاري منسجم يافته است.

محور اين گفتار را بيشتر، دعاي خالصانه و تائبانه براي فرج و همچنين ناظر و حاضر ديدن آن حجّت حيّ موجود موعود به خود اختصاص داده است.

بهترين كار براي به هلاكت نيفتادن در آخرالزّمان، دعاي فرج امام زمان(ع) است؛ البته دعايی كه در همة اعمال ما اثر بگذارد. قطعاً اگر كساني در دعا جدّي و راستگو باشند، مبصراتي (= ديدني‌هايي) خواهند داشت. بايد دعا را با شرايط آن خواند و «توبه از گناهان» از جملة شرايط دعا است.

مخصوصاً دعاي شريف «عظم البلا و برح الخفا» را بخوانيم و از خدا بخواهيم كه صاحب كار را برساند. با او باشيم. اگر رساند كه رساند و اگر نرساند [حداقل] از كنار او دور نشويم. از رضاي او دور نرويم. [امام زمان(ع)] حرف‌هايي [را] كه ما با يكديگر مي‌زنيم، مي‌داند. در هر حال براي تعجيل در امر فرج و رفع نگراني‌ها و گرفتاري‌ها و نجات و اصلاح حال مؤمنين [اين دعا] را بخوانيم: «اللّهمّ اكشف هذه الغمّـ[ عن هذه الامّـ[ بظهوره» خداوندا با ظهور حضرت حجّت(ع) اين ناراحتي و نگراني را از اين امّت برطرف نما! تنها انتظار فرج كافي نيست «تهيّأ» (= آمادگي)، اطاعت و بندگي نيز لازم است؛ مخصوصاً با توجّه به قضايايي كه پيش از ظهور امام زمان(ع) واقع مي‌شود به حدّي كه «ملئت ظلماً و جوراً». خدا مي‌داند كه به واسطة ضعف ايمان بر سر افراد چه مي‌آيد. خدا كند كه ظهور آن حضرت با عافيت مطلق براي اهل ايمان باشد و زود تحقّق پيدا كند.

ابتلائات شيعه امروز بسيار زياد است. از ظلم و ستم و بلا و فشاري كه بر سر اسلام و مسلمانان ـ به خصوص اهل ايمان ـ مي‌آيد، كارد به استخوان رسيده است. بيماري‌هاي مختلف و حوادث زياد شده است. بايد در مشاهد مشرّفه و مواقف مهمّه براي رفع ابتلائات شيعه دعا كرد و تضرّع نمود. ما بايد از همه بخواهيم كه متوسل شوند و دعا كنند و تضرّع نمايند تا بلكه فرجي حاصل شود. دعاي فرج اگر موجب فرج عمومي نشود براي دعا كننده موجب فرج خواهد بود. ـ إن‌شاءالله ـ چنانچه در بعضي از روايات آمده: «دعا كنيد كه در آن فرج شماست». برخي از مردم به مرحوم آقاي شيخ حسنعلي تهراني متوسل مي‌شدند و نتيجه مي‌گرفتند ولي متوجّه امام عصر(ع) نيستند. ما بايد به بيش از اينها به امام عصر(ع)متوسل باشيم تا نتيجه بگيريم. اگر اهل ايمان، پناهگاه حقيقي خود ـ حضرت صاحب(ع) ـ را بشناسد و به آن پناه برند امكان ندارد كه از آن ناحيه مورد عنايت واقع نشوند.

از مهم‌ترين دعاها، دعاي فرج امام زمان(ع) است. همة مشكلات مردم و حكومت‌ها از غيبت آن حضرت است. براي رفع مشكلات اجتماعي و حوائج مردم بايد همان‌طوري دعا كرد كه انسان براي رفع مشكل خودش دعا مي‌كند. دعا اگر دعا باشد تأثير خواهد كرد».

دعاي تعجيل فرج، دواي دردهاي ماست. در روايت است كه در آخرالزمان همه هلاك مي‌شوند، مگر كساني كه براي فرج دعا كنند. «إلّا من دعا بالفرج». ائمه(ع) ما با اين بيان، خيلي به اهل ايمان و شيعيان عنايت كرده‌اند تا خود را بشناسند. يعني اگر براي فرج دعا مي‌كنيد علامت آن است كه هنوز ايمانتان پابرجاست. [معصومين(ع)] فرموده‌اند: در آخرالزمان اين دعاي فرج را كه دعاي «تثبيت در دين» است بخوانيم: «يا الله، يا رحمان، يا رحيم يا مقلّب القلوب، ثبّت قلبي علي دينك» در زمان غيبت به خواندن دعاي «اللّهمّ عرّفني نفسك...» سفارش شده است. به حجّ كه مي‌رويد اهمّ حاجات را از خدا بخواهيد و آن فرج حضرت وليّ‌عصر(ع) است كه فرج بشريّت است. بعد از آن نابودي حكومت‌هاي فاسد و جائر را بخواهيد. خدا كند راهي براي «شرح صدر» پيدا كنيم كه به واسطة رئيس و [سَروَرمان] تحيّر قلبي‌مان برطرف شود. «فرج» ولو يك ساعت باشد، بعد از آن روشنايي است ائمه(ع) ما اين مطلب را با ما اتمام حجّت كرده‌اند و فرموده‌اند: «براي فرج بسيار دعا كنيد»، البته نه با لقلقة زبان. خود امام در مسجد سهله، جمكران، در خواب و بيداري در گوش افرادي از دوستانش بدون اينکه او را ببيند، فرموده است: «فرج من نزديک است، دعا کنيد» يا به نقلي فرموده: «فرجم نزديک شده دعا کنيد «بداء» حاصل نشود». چه مصائبي بر امام زمان(ع) که مالک همة کرة زمين است وارد مي‌شود. آن حضرت در چه حالي هستند و ما در چه حالي! او در زندان است و خوشي و راحتي ندارد و ما چقدر از مطلب غافليم و توجه نداريم. کساني که در خواب و بيداري تشرّف حاصل نموده‌اند از آن حضرت شنيده‌اند که فرموده است: «براي تعجيل فرج من زياد دعا کنيد». خدا مي‌داند تعداد اين دعاها بايد چقدر باشند تا مصلحت ظهور فراهم آيد. بايد دعا را با شرايط آن انجام داد و توبه از گناهان از جمله شرايط دعا است. چنان‌که فرموده‌اند: «دعاء التائب مستجاب» نه اينکه براي تعجيل فرج دعا کنيم [در حالي که] کارهايمان براي تبعيد (= به تأخير انداختن و دور کردن) آن حضرت باشد.

خدا چه صبري داده به حضرت غايب(ع) که هزار سال مي‌بيند بر سر مسلمان‌ها چه بلاهايي مي‌آيد و خود آنها چه بلاهايي بر سر هم مي‌آورند و همه را تحمّل مي‌کند. اميدواريم خداوند براي يک مشت شيعة مظلوم، صاحبشان را برساند زيرا در عالم چنين سابقه نداشته و ندارد که رئيس و رهبري از مريدان و لشکرش اين قدر غيبت طولاني داشته باشد. چه بايد گفت؟ معلوم نيست تا کي! در تمام امّت‌هاي گذشته مقدّر شده است ولي در هيچ امّتي چنين غيبتي با وقتِ نامعلوم و غير مقدّر اتفاق نيفتاده است.


ادامه دارد...
 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
دعاي فرج، دواي همه دردها------آيت‌الله بهجت

دعاي فرج، دواي همه دردها------آيت‌الله بهجت

اگر بدانيم دعاي ما اثر دارد و باز دعا نکنيم، مقصرّيم. حضرت غايب(ع) عجب صبري دارند! با اينکه از تمام آنچه که ما مي‌دانيم يا نمي‌دانيم اطّلاع دارد و از همة امور و مشکلات و گرفتاري‌هاي ما باخبر است.

خود حضرت مهدي(ع) هم منتظر روز موعود است و خودش مي‌داند که چه وقت ظهور مي‌کند. اينکه گفته مي‌شود آن حضرت وقت ظهورش را نمي‌داند، درست نيست. دعاي تعجيل فرج دواي همة دردهاي ماست. مي‌پرسند: «چرا اين همه دعا مي‌کنيم مستجاب نمي‌شود؟» [پاسخ اين است:] شرط استجابت دعا، توبه است. لذا ملائکه مي‌گويند: چرا دعا را با شرطش ـ که توبه باشد ـ به جا نمي‌آوريد تا مستجاب شود؟ ما بايد امام زمان(ع) را حاضر فرض کنيم. هرجا مي‌رود، برويم و مي‌توانيم! ولي گويا نمي‌خواهيم در راه رضاي آن حضرت باشيم، نه اينکه رضاي آن حضرت را نمي‌دانيم يا نمي‌توانيم تحصيل کنيم. مهم‌تر از دعا براي تعجيل فرج، دعا براي ايمان و ثبات قدم در عقيده و عدم انکار آن حضرت تا ظهور او مي‌باشد. اگر ظهور آن حضرت نزديک باشد، بايد هر کس خود را براي آن روز مهيّا سازد از جمله آنکه از گناهان توبه کند. همين توبه باعث مي‌شود که اين همه بلاهايي که بر سر شيعه آمده، از سر شيعه رفع و دفع گردد.

آقايي که زياد به مسجد جمکران مي‌رود، مي‌گفت: «امام زمان(ع) را در مسجد جمکران ديدم به من فرمود: «به دل‌سوختگان ما بگو براي ما دعا کنند». او هزار سال است که زنداني است. لذا هر کسي که براي حاجتي به مکان مقدّسي مانند مسجد جمکران مي‌رود بايد که اعظم حاجت (= بزرگ‌ترين خواسته) نزد آن «واسطة فيض» ـ يعني فرج خود آن حضرت ـ را از خدا بخواهد. حضرت غايب(ع) داراي بالاترين علوم است و «اسم اعظم» پيش از همه در نزد خود آن حضرت است، با اين‌همه به هر کس که در خواب يا بيداري به حضورش مشرّف شده، فرموده است: «براي من دعا کنيد». در حالي که [امام زمان(ع)] مُرده را زنده مي‌کند، خود در زندان وسيع [دنيا] به سر مي‌بَرد. امّا در مورد خود حق ندارد، هرچند براي ديگران ـ مخصوصاً در امور فردي ـ عنايت خاصّي دارد امّا در امور اجتماعي که مربوط به خود آن حضرت است، خير! خدا کند ارتباط شيعه و اهل ايمان، با امام زمان(ع) قوّت بگيرد تا در مقام صبر، صبر و تحمّل کنند. [يقيناً] دعا در امر تعجيل فرج آن حضرت مؤثر است، امّا نه لقلقة زبان و «عجّل فرجه» خشک و خالي. دعاي فرج مثل نماز نافله، عمل مستحبّي است. يعني راستي وجدّي از غيبت امام متأثر باشيم و از خدا بخواهيم که فاصلة هزار و چندصد ساله را که ميان مردم و «واسطة فيض» افتاده است، برطرف شود و به پايان برسد. دعاي باحالِ حُزن و اندوه و با تأثر قلبي از مردم واقع نمي‌شود. اگر مي‌شد، قطعاً وضع اين‌طور نبود. راه خلاص از گرفتاري‌ها، منحصر است به دعا کردن در خلوات براي فرج وليّ‌عصر(ع) آن هم با خلوص و صدق نيّت و همراه با توبه تا رابطة ما با وليّ‌امر و امام زمان(ع) قوي نشود، کار ما درست نخواهد شد و قوّت رابطة ما با وليّ‌امر(ع) هم در اصلاح نفس است.

(متن كامل را در نشاني زير مطالعه فرماييد)
http://www.shia-news.com/fa/pages/?cid=11501
 

sabahat

عضو جدید
کاربر ممتاز
دعای حضرت مهدی عج

دعای حضرت مهدی عج

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ




اَللّـهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفیقَ الطّاعَةِ، وَبُعْدَالْمَعْصِیَةِ، وَصِدْقَ النِّیَّةِ، وَعِرْفانَ الْحُرْمَةِ، وَاَکْرِمْنابِالْهُدى وَالاِسْتِقامَةِ، وَسَدِّدْ اَلْسِنَتَنابِالصَّوابِ


خدایا روزىما کن توفیق اطاعت و دورى از گناه و صدق و صفاى در نیّت و شناختن آنچه حرمتش لازم است و گرامى دار ما را بوسیله هدایت شدن و استقامت و استوار کن زبانهاى ما را به درستگویى



وَالْحِکْمَةِ، وَامْلاْ قُلُوبَنا بِالْعِلْمِوَالْمَعْرِفَةِ، وَ طَهِّرْ بُطُونَنا مِنَ الْحَرامِ وَالشُّبْهَةِ، وَاکْفُفْاَیْدِیَنا عَنِ الظُّلْمِ وَالسَّرِقَةِ، وَاغْضُضْ اَبْصارَناعَنِ


و حکمت و لبریز کن دلهاى ما را از دانش و معرفت و پاک کن اندرون ما را از غذاهاى حرام و شبهه ناک و بازدار دستهاى ما را از ستم و دزدى وبپوشان چشمان ما را از



الْفُجُورِوَالْخِیانَةِ، وَاسْدُدْ اَسْماعَنا عَنِ اللَّغْوِ وَالْغیبَةِ، وَتَفَضَّلْ عَلى عُلَمآئِنا بِالزُّهْدِ وَالنَّصیحَةِ، وَ عَلَى الْمُتَعَلِّمینَ بِالْجُهْدِوَالرَّغْبَةِ، وَعَلَى


هرزگى وخیانت و ببند گوشهاى ما را از شنیدن سخنان بیهوده و غیبت و تفضل فرما بر علماى مابه پارسایى و خیرخواهى کردن و بر دانش آموزان به کوشش داشتن و شوق وبر




الْمُسْتَمِعینَ بِالاِتِّباعِ وَالْمَوْعِظَةِ، وَ عَلىمَرْضَى الْمُسْلِمینَ بِالشِّفآءِ وَالرّاحَةِ، وَعَلى مَوْتاهُمْ بِالرَّاْفَةِوَالرَّحْمَةِ، وَعَلى مَشایِخِنابِالْوَقارِ



شنوندگان به پیروى کردن و پند گرفتن و بر بیماران مسلمان به بهبودى یافتن و آسودگى و بر مردگان آنها به عطوفت و مهربانى کردن و بر پیرانمان به وقار




وَالسَّکینَةِ،وَعَلَى الشَّبابِ بِالاِنابَةِوَالتَّوْبَةِ،وَعَلَى النِّسآءِ بِالْحَیآءِ وَالْعِفَّةِ، وَعَلَى الاَغْنِیآءِبِالتَّواضُعِ وَالسَّعَةِ،وَعَلَى الْفُقَرآءِ بِالصَّبْرِوَالْقَناعَةِ،وَعَلَى


و سنگینى وبرجوانان به بازگشت و توبه و بر زنان به شرم و عفت و بر توانگران به فروتنى و بخشش کردن و بر مستمندان به شکیبایى و قناعت و بر



الْغُزاةِ بِالنَّصْرِ وَالْغَلَبَةِ، وَعَلَىالاُسَرآءِ بِالْخَلاصِ وَالرّاحَةِ، وَعَلَى الاُمَرآءِ بِالْعَدْلِوَالشَّفَقَةِ، وَعَلَى الرَّعِیَّةِ بِالاِنْصافِ وَ حُسْنِ السّیرَةِ،وَبارِکْ


پیکارکنندگان به یارى و پیروزى و بر اسیران به رهایى یافتن و آسودگى و بر زمامداران به عدالت داشتن و دلسوزى و بر ملت به انصاف و خوش رفتارى و برکت ده




لِلْحُجّاج ِوَالزُّوّارِ فِى الزّادِ وَ النَّفَقَةِ، وَاقْضِ ما اَوْجَبْتَ عَلَیْهِمْ مِنَالْحَجِّ وَالْعُمْرَةِ، بِفَضْلِکَ وَ رَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ.


براى حاجیان و زائران در توشه و خرجى و به انجام رسان آنچه را بر ایشان واجب کردى از اعمال حج و عمره بوسیله فضل و رحمت خودت اىمهربانترین مهربانان.
 

sabahat

عضو جدید
کاربر ممتاز
شرحی پیرامون دعای امام مهدی عج

شرحی پیرامون دعای امام مهدی عج

از ناحیه مقدّسه امام عصر، حضرت مهدی(عج) دعاهای مختلفی نقل شده که یکی از دعاهای معروف آن، دعایی است که با فراز: «اللّهم ارزقنا توفیق الطّاعة» آغاز می گردد، این دعا از محتوایی بسیار عمیق و عالی برخوردار است که گویی درس های فرهنگی و اخلاقی بسیار مفیدی است که آن بزرگوار در لباس دعا، به پیروانش و به همه حق پرستان آموخته است، درس های سازنده و آموزنده در بیست و شش فراز، که در حقیقت 26 درس مهم برای انسان هایی است که در میان خصال اخلاقی، هر فرازی از آنها مناسب حال آنها با صفات مخصوص به خود است.

این دعا را که در مفاتیح الجنان محدّث قمی(ره) ذکر شده، علما و محدثین بزرگ و مورد اعتمادی از پیشینیان نقل نموده اند از جمله آنها: 1ـ محدّث و عالم برجسته قرن نهم هجری قمری شیخ تقی الدین کفعمی صاحب کتاب المصباح، و کتاب بلدالامین است و کتاب مصباح را در سال 895 هـ.ق تألیف نمود.(4) 2ـ و نیز عالم و محدث بزرگ سید بن طاووس (م664 هـ.ق) این دعا را در کتاب مهج الدعوات نقل نموده است، و هر دو نفر از این دو محقق بزرگ، این دعا را نسبت به امام عصر حضرت مهدی (عج) داده، و از ناحیه مقدسه آن بزرگوار نقل نموده اند، و سپس علمای متأخّر مانند علّامه مجلسی در زادالمعاد، و محدّث قمی در مفاتیح، و محقق کاشانی در مصابیح الجنان، این دعا را از دو عالم نامبرده نقل نموده اند.
 

sabahat

عضو جدید
کاربر ممتاز
معرفی کتاب

معرفی کتاب

سیری در کلام معصوم: شرح دعای اللهم ارزقنا توفیق الطاعه حضرت مهدی صلوات الله علیه


نویسنده : حداد - علی‌اصغر
محل نشر : تهران
تاریخ نشر : ۱۳۷۹/۱۰/۲۶
رده دیویی : ۲۹۷.۷۷۴
قطع : رقعی
جلد : شومیز
تعداد صفحه : ۸۰
نوع اثر : تالیف
زبان کتاب : فارسی
نوبت چاپ : ۱
تیراژ : ۵۰۰۰

شابک : ۹۶۴-۹۲۳۲۲-۵-۷


کتاب حاضر, شرح مختصری است از دعای 'اللهم ارزقنا توفیق الطاعه از امام زمان مهدی (عج) 'که همراه با متن اصلی و ترجمه آن به طبع رسیده است .این دعا در خصوص یاری جستن از خداوند برای دوری گزیدن از معصیت و توفیق اطاعت و عبادت است .


 

محمدیان

عضو جدید
کاربر ممتاز
زیارت آل یاسین

زیارت آل یاسین

زیارت آل یاسین، یکی از زیارت‌‌های مشهور حجت بن حسن، دوازدهمین امام شیعیان است. راوی و ناقل این زیارت ابوجعفر محمّد بن عبدالله بن جعفر بن الحسین بن مالک بن جامع الحمیری القمی است.

سند زیارت

قدیمی‌ترین متنی که این زیارت در آن آمده‌است کتاب احتجاج است که از تألیفات محدّث ابومنصور احمد بن علی بن ابیطالب طبرسی می‌باشد.

  • ملّا محمد باقر مجلسی به خاطر اهمیّتی که این زیارت داشته‌است، سه مرتبه آن را در بحارالانوارش نقل کرده‌است [۱][۲][۳].
  • میرزا محمد باقر فقیه ایمانی در کتاب فوز اکبر زیارت آل یاسین را به عنوان اولین زیارت برای امام زمان نقل کرده‌است [۴].
  • صدر الاسلام همدانی در کتاب نفیس تکالیف الانام زیارت آل یاسین را در تکلیف بیست و پنجم (عرض سلام به محضر امام زمان) آورده‌است [۵].
  • حاج شیخ عباسی قمی در کتاب مفاتیح الجنان نخستین زیارتی را که برای امام زمان نقل کرده زیارت آل یاسین است[۶].
گفته می‌شود که پس از ظهور قائم یران ایشان این زیارت را به صورت سرود می‌خوانند.



  1. جلد ۵۳، صص ۱۷۱ – ۱۷۳؛ در قسمت توقیعات امام عصر«علیه السلام»
  2. جلد ۹۴، ص ۲ – ۵؛ در کتاب الذکر و الدعا
  3. جلد ۱۰۲، ص ۸۱- ۸۳؛ در کتاب المزار
  4. فوز اکبر در توسّلات به امام منتظر عجل الله تعال فرجه، صص ۶۸- ۷۰
  5. تکالیف الأنام فی غیبة الامام (پیوند معنوی با ساحت قدس مهدوی) صص ۱۳۵- ۱۳۸
  6. مفاتیح الجنان، صص ۵۲۳-

 

محمدیان

عضو جدید
کاربر ممتاز
زیارت آل یس



سَلامٌ عَلى آلِ یسَّ اَلسَّلا مُ عَلَیْكَ یا داعِىَ اللَّهِ وَ رَبّانِىَّ آیاتِهِ
سلام بر آل یاسین سلام بر تو اى دعوت كننده به خدا و عارف به آیاتش
اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا بابَ اللَّهِ و َدَیّانَ دینِهِ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا خَلیفَةَ اللَّهِ
سلام بر تو اى واسطه خدا و سرپرست دین او، سلام بر تو اى خلیفه خدا
وَ ناصِرَ حَقِّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا حُجَّةَ اللَّهِ وَ دَلیلَ اِرادَتِهِ
و یاور حق او، سلام بر تو اى حجت خدا و راهنماى اراده‌اش،
اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا تالِىَ كِتابِ اللَّهِ وَتَرْجُمانَهُ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ فى آناءِ لَیْلِكَ وَاَطْرافِ نَهارِكَ
سلام بر تو اى تلاوت كننده كتاب خدا و تفسیر كننده آیات او، سلام بر تو در تمام آنات و دقایق شب و سرتاسر روز
اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا بَقِیَّةَ اللَّهِ فى اَرْضِهِ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا میثاقَ
سلام بر تو اى بجاى مانده از طرف خدا در روى زمین، سلام بر تو اى پیمان محكم
اللَّهِ الَّذى اَخَذَهُ وَ وَكَّدَهُ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا وَعْدَ اللَّهِ الَّذى ضَمِنَهُ
خدا كه از مردم گرفت و سخت محكمش كرد، سلام بر تو اى وعده خدا كه تضمینش كرده
اَلسَّلامُ عَلَیْكَ اَیُّهَا الْعَلَمُ الْمَنْصوُبُ وَالْعِلْمُ الْمَصْبُوبُ وَالْغَوْثُ
سلام بر تو اى پرچم برافراشته و دانش ریزان و فریادرس خلق
وَالرَّحْمَةُ الْواسِعَةُ وَعْداً غَیْرَ مَكْذوُبٍ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ حینَ تَقوُمُ
و رحمت وسیع حق، و آن وعده‌اى كه دروغ نشود. سلام بر تو هنگامى كه بپا مى‌ایستى
اَلسَّلامُ عَلَیْكَ حینَ تَقْعُدُ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ حینَ تَقْرَءُ و َتُبَیِّنُ
سلام بر تو هنگامى كه مى‌نشینى، سلام بر تو هنگامى كه (فرامین حق را) مى‌خوانى و تفسیر مى‌كنى
اَلسَّلامُ عَلَیْكَ حینَ تُصَلّى وَتَقْنُتُ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ حینَ تَرْكَعُ وَ تَسْجُدُ
سلام بر تو هنگامى كه نماز مى‌خوانى و قنوت می‌گیری، سلام بر تو هنگامى كه ركوع و سجده بجاى آورى
اَلسَّلامُ عَلَیْكَ حینَ تُهَلِّلُ وَ تُكَبِّرُ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ حینَ تَحْمَدُ
سلام بر تو هنگامى كه "لا اله الا اللّه" و "اللّه اكبر" گویى. سلام بر تو هنگامى كه خدا را ستایش كنى
و َتَسْتَغْفِرُ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ حینَ تُصْبِحُ وَ تُمْسى اَلسَّلامُ عَلَیْكَ فِى
و از او آمرزش خواهى. سلام بر تو هنگامى كه بامداد كنى و شام كنى، سلام بر تو در
اللَّیْلِ اِذا یَغْشى وَالنَّهارِ اِذا تَجَلّى اَلسَّلامُ عَلَیْكَ اَیُّهَا الاِْمامُ الْمَاْموُنُ
شب هنگامى كه تاریكیش فرا گیرد و در روز هنگامى كه پرده برگیرد، سلام بر تو اى امام امین
اَلسَّلامُ عَلَیْكَ اَیُّهَا الْمُقَدَّمُ الْمَاْموُلُ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ بِجَوامِعِ
سلام بر تو اى مقدم (بر همه خلق و) مورد آرزو(ى آنان)، سلام بر تو به همه
السَّلامِ اُشْهِدُكَ یا مَوْلاىَ اَ نّى اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلا اللَّهُ وَحْدَهُ لا
سلام‌ها. گواه گیرم تو را اى مولا و سرور من كه من گواهى دهم به این كه معبودى نیست جز خداى یگانه
شَریكَ لَهُ وَاَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسوُلُهُ لا حَبیبَ اِلاّ هُوَ وَاَهْلُهُ
كه شریك ندارد و نیز (گواهى دهم كه) محمد بنده و رسول او است و محبوبى نیست جز او و خاندانش
وَ اُشْهِدُكَ یا مَوْلاىَ اَنَّ عَلِیّاً اَمیرالْمُؤْمِنینَ حُجَّتُهُ وَالْحَسَنَ حُجَّتُهُ
و گواه گیرم تو را اى مولاى من كه على امیر مؤمنان حجت خدا است و حسن حجت او است
وَالْحُسَیْنَ حُجَّتُهُ وَعَلِىَّ بْنَ الْحُسَیْنِ حُجَّتُهُ وَمُحَمَّدَ بْنَ عَلِی حُجَّتُهُ
و حسین حجت او است و على بن الحسین حجت او است و محمد بن على حجت او است
وَجَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍّ حُجَّتُهُ وَموُسَى بْنَ جَعْفَرٍ حُجَّتُهُ وَعَلِىَّ بْنَ موُسى
و جعفر بن محمد حجت او است و موسى بن جعفر حجت او است و على بن موسى
حُجَّتُهُ وَمُحَمَّدَ بْنَ عَلِی حُجَّتُهُ وَعَلِىَّ بْنَ مُحَمَّدٍ حُجَّتُهُ وَالْحَسَنَ بْنَ
حجت او است و محمد بن على حجت او است و على بن محمد حجت او است و حسن بن
عَلِی حُجَّتُهُ وَاَشْهَدُ اَ نَّكَ حُجَّةُ اللَّهِ اَنْتُمُ الاَْوَّلُ وَالاْ خِرُ وَاَنَّ رَجْعَتَكُمْ
على حجت او است و گواهى دهم كه تو حجت خدایى ، شمایید اول و آخر و مسلماً بازگشت شما
حَقُّ لا رَیْبَ فیها یَوْمَ لا یَنْفَعُ نَفْساً ایمانُها لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ
حق است كه شكى در آن نیست، روزى كه سود ندهد كسى را ایمانش كه پیش از آن ایمان نیاورده یا در (مدت(
اَوْ كَسَبَتْ فى ایمانِها خَیْراً وَاَنَّ الْمَوْتَ حَقُّ وَاَنَّ ناكِراً وَنَكیراً حَقُّ
ایمان خویش كار خیرى انجام نداده و همانا مرگ حق است و ناكر و نكیر (دو فرشته سؤ ال قبر) حق است
وَاَشْهَدُ اَنَّ النَّشْرَ حَقُّ وَالْبَعْثَ حَقُّ وَاَنَّ الصِّراطَ حَقُّ وَالْمِرْصادَ حَقُّ
و گواهى دهم كه زنده شدن پس از مرگ حق است و برانگیخته شده حق است و صراط حق است و مرصاد (كمینگاه) حق است
وَالْمیزانَ حَقُّ وَالْحَشْرَ حَقُّ وَالْحِسابَ حَقُّ وَالْجَنَّةَ وَالنّارَ حَقُّ
و میزان حق است و حشر (در قیامت) حق است و حساب حق است و بهشت و دوزخ حق است
وَالْوَعْدَ وَالْوَعیدَ بِهِما حَقُّ یا مَوْلاىَ شَقِىَ مَنْ خالَفَكُمْ وَ سَعِدَ مَنْ
و وعده و تهدید درباره آن دو حق است اى مولاى من بدبخت است كسى كه مخالفت شما را كرد و سعادتمند است كسى كه
اَطاعَكُمْ فَاشْهَدْ عَلى ما اَشْهَدْتُكَ عَلَیْهِ وَاَ نَا وَلِىُّ لَكَ بَرىٌ مِنْ عَدُوِّكَ
پیرویتان كرد پس گواهى ده بر آنچه تو را بر آن گواه گرفتم و من دوست تواءم و بیزارم از دشمنت
فَالْحَقُّ ما رَضیتُموُهُ وَالْباطِلُ ما اَسْخَطْتُموُهُ وَالْمَعْروُفُ ما
حق آنست كه شما پسند كردید و باطل همانست كه شما بدان خشم كردید و كار نیك همان
اَمَرْتُمْ بِهِ وَالْمُنْكَرُ ما نَهَیْتُمْ عَنْهُ فَنَفْسى مُؤْمِنَةٌ بِاللَّهِ وَحْدَهُ لا شَریكَ
بود كه شما بدان دستور دادید و منكر (و كار زشت) همان بود كه شما از آن جلوگیرى و نهى كردید، من ایمان دارم به خداى یگانه‌اى كه شریك ندارد
لَهُ وَ بِرَسوُلِهِ وَ بِاَمیرالْمُؤْمِنینَ وَبِكُمْ یا مَوْلاىَ اَوَّلِكُمْ وَ آخِرِكُمْ
و به رسول او و به امیر مؤمنان و به شما اى مولاى من از اول تا آخرتان
وَ نُصْرَتى مُعَدَّةٌ لَكُمْ وَمَوَدَّتى خالِصَةٌ لَكُمْ آمینَ آمینَ .
و یاریم براى شما آماده است و دوستیم خالص و پاك براى شما است آمین آمین.


دانلود زیارت آل یاسین با صدای فرهمند
 

محمدیان

عضو جدید
کاربر ممتاز
تفسیر و شرح زیارت آل یاسین
سیدجعفر رفیعی

قیمت پشت جلد: 14000 ریال

مشخصات کتاب

  • تعداد صفحه: 368
  • نشر: یاران قائم (1383)
  • شابک: 964-91292-6-X
  • وزن: 800 گرم
 

محمدیان

عضو جدید
کاربر ممتاز
نگرشی به زیارت آل یاسین

سيد مجتبى بحرينى

سلام على آل يس
درود بر آل ياسين
زيارت آل ياسين، يكى از زيارتهاى مشهور حضرت صاحب الامر، عليه السلام، است. راوى و ناقل اين زيارت جناب ابو جعفر محمد بن عبدالله بن جعفر بن الحسين بن مالك جامع الحميرى القمى است كه همه علماى رجال و بزرگان راوى شناس از او به بزرگى و قداست ياد كرده اند. او صاحب كتابهاى متعددى بود كه ظاهرا چيزى از آنها در دست نيست و چون در اواخر دوران غيبت صغرى مى زيسته مكاتبات بسيارى با ناحيه مقدسه حضرت صاحب الامر، عليه السلام، داشته و به افتخار جواب نائل آمده است. توقيعات متعددى به وسيله او نقل شده است كه جمله آنها توقيعى است كه متضمن زيارت شريف آل ياسين است.

در آغاز توقيع مزبور چنين مى خوانيم:

به نام خداى رحمان رحيم. شما نه نسبت به امر پروردگار تعقل مى كنيد و نه از اولياى او پذيراييد. حكمتى بس كامل و تمام ولى چه سودى دارد بيمها و رهنمونها نسبت به جمعى كه ايمان نمى آورند. سلام بر ما و بندگان شايسته خدا.

هر گاه خواستيد به وسيله ما به پروردگار توجه پيدا كنيد و به ما متوجه شويد، پس آن گونه كه خداى تعالى فرموده ست بگوييد: بر آل يس درود و سلام باد...

با شرح اين مقدمه به شرح اولين سلام زيارت ياد شده مى پردازيم:

اين سلام نخست از لطافت و ادب خاصى برخوردار است; زيرا گر چه اين زيارت شريفه زيارت امام زمان، عليه السلام، است و همه سلامهاى بعدى به آن وجود مقدس اختصاص دارد; در اولين گام، سلام است بر همه اين خاندان و درود ست بر تمامى اين دودمان.

گويا چنين گفته اند كه: تو كه زائرى و مى خواهى مرا زيارت كنى، تو كه مايلى بر من سلام و درود داشته باشى، ادب اقتضا مى كند كه اول به همه خاندان من، آباء گرامى و اجداد طاهرين من سلام كنى و درود بر آنها را، حتى بر سلام خاص من مقدم دارى. آنان پدران و اجداد منند و از هر جهت احترام و اكرامشان فرض است و لازم.

ظاهرا سلام بر خاندان رسالت، عليهم السلام، به عنوان «آل يس » از دو آيه شريفه قرآن استفاده شده است; يكى نخستين آيه سوره مباركه يس است. در روايات رسيده است كلمه «يس »، اولين آيه اين سوره نام نامى و اسم سامى حضرت ختمى مرتبت است كه به نقل يك حديث در اين جهت بسنده مى كنيم.

عن سفيان بن سعيد الثورى عن الصادق، عليه السلام، قال له: يا ابن رسول الله، ما معنى قول الله عز و جل «يس »؟ قال: اسم من اسماء النبى و معناه يا ايها السامع الوحى. (1)

سفيان ثورى به حضرت صادق، عليه السلام، عرضه داشت: اى پسر رسول خدا، معناى كلام پروردگار عز و جل «يس » چيست؟ فرمود: نامى است از نام هاى پيامبر و معنايش، اى شنونده وحى است.

ديگرى آيه 130 سوره صافات است; «سلام على آل ياسين » بيشتر مفسران و و قراء قرائت نافع و ابن عامر و يعقوب را در اين آيه آل ياسين ضبط كرده اند; نه الياسين. (2)

احاديث بسيارى در تاييد اين قرائت و اين كه مراد در اين آيه سلام بر اهل بيت پيامبر خاتم، صلى الله عليه وآله، است، رسيده است كه به عنوان نمونه يكى از آنها را مى آوريم.

حضرت صادق، عليه السلام، از جد امجدش اميرالمؤمنين، عليه السلام، نقل فرموده است كه درباره آيه شريفه «سلام على آل يس »، فرمود:

يس محمد و نحن آل يس. (3)

يس محمد است و ما خاندان و دودمان يس هستيم.

مفسرين خاصه و عامه در تفاسيرشان از ابن عباس آورده اند كه: «آل يس آل محمد، عليهم السلام اند»; و يا «ما آل محمد آل يس هستيم.» (4)

اطلاق اسم يس بر رسول خدا، صلى الله عليه وآله، و آل يس بر اهل بيت پاك و عترت و خاندان طاهرين او گويا جزء مطالبى بوده كه جملگى بر آن بوده اند. لذا در اشعار تازى و فارسى فراوان اين تعبيرات ديده مى شود. مرحوم ابن شهر آشوب از حصكفى آورده است:

يا ابن ياسين و طاسين و حاميم و نونايا ابن من انزل فيه السابقون السابقونا (5)

سيد حميرى گويد:

يا نفس، لا تمحضى بالنصح مجتهدا

على المودة الاآل ياسينا (6) اى دل، خيرخواه خالص كسى مباش و در دوستى هيج كس كوشش و تلاش منما; مگر سبت به آل يس.

ناشى صغير، شاعر بلند پايه سده چهارم در مطلع قصيده اى چنين گويد:

يا آل ياسين من يحبكم

بغير شك لنفسه نصحا (7)

اى آل يس، هر كس شما را دوست بدارد، بى هيچ شكى، براى خود خيرخواهى نموده است.

عبدالرحمان بن احمد جامى - در قسمتى از قصيده اى كه در مدح حضرت رضا، عليه السلام، سروده است - گويد:

سلام على آل طه و يس

سلام على آل خير النبيين

سلام على روضة حل فيها

امام يباهى به الملك و الدين

سنايى غزنوى نيز در چكامه مبسوط پر محتوايى كه بيانگر تشيع اوست از خاندان رسالت، عليهم السلام، به عنوان آل يس تعبير نموده است كه چند بيتش را مى آوريم:

گر همى مؤمن شمارى خويشتن را، بايدت مهر زر جعفرى بر دين جعفر داشتن بندگى كن آل ياسين را به جان تا روز حشر همچو بى دينان نبايد روى اصفر داشتن (8)



× برگرفته از كتاب «سلام بر پرچم افراشته، شرح سلامهاى زيارت آل ياسين » با اندكى تصرف و تلخيص.


پى نوشتها:

1. معانى الاخبار، 22; تفسير برهان ج 4، ص 3.

2. تفسير ابوالفتوح ج 9، ص 338; تفسير مجمع البيان ج 8، ص 456; ده قرائت، ص 451.

3. تفسير برهان ج 4، ص 33، براى اطلاع بيشتر از اين روايات مى توان به جلد23 بحارالانوار صص 167 تا 171 (باب ان آل يس آل محمد، عليهم السلام) مراجعه نمود.

4. تفسير مجمع البيان ج 8، ص 457; تفسير قرطبى ج 15، ص 119; تفسير آلوسى ج 23، ص 142.

5. مناقب آل ابى طالب ج 2، ص 3.

6. تفسير ابوالفتوح ج 9، ص 262.

7. الغدير ج 4، ص 24.

8. كليات ديوان سنايى، ص 467; 471.



ماهنامه موعود شماره 15
 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
اللهم اصلح عبدک (دعای امام عصراز زبان امام رضا)

امام رضا (علیه السلام)، برای فرج زودترامام عصر (ارواحنا فداه) و تشکیل دولت کریمه ایشان، دعایی را آورده اند.
امام رضا (ع) فرموده است که این دعا را در قنوت نماز در روزهای جمعه بخوانید.







بارالها، کار ظهور بنده شایسته و خلیفه راستینت (امام مهدی) را اصلاح فرما همانگونه که کار پیامبران و فرستادگانت را اصلاح نمودی.
و از فرشتگانت نگاهبانانی بر او بگمار و از سوی خویش با” روح القدس” او را یاری و پشتیبانی فرما و دیده بانانی از پیش رو و پشت سر همراه وی گردان تا از هر بدی نگاهش دارند و ترس و هراس او را به امن و امان دگرگون ساز که او ترا می پرستد هیچ چیز را همتا و همانند تو نمی داند پس برای هیچیک از آفریدگانت برتری و چیرگی نسبت به ” ولی” خودت قرار مده و او را در جهاد با دشمنت و دشمنش اجازت فرما و مرا از یاران او بشمار آور که همانا تو بر هر کاری توانائی.




دعای اصلح عبدک و خلیفتک با صدای استاد فرهمند . برای دانلود اینــجا را کلیک نمایید
 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
چگونه برای امام زمان(عج) دعا کنیم؟

چگونه برای امام زمان(عج) دعا کنیم؟

چگونه برای امام زمان(عج) دعا کنیم؟


عالم ربانى سيد محمد تقى موسوى اصفهانى (ره)، طرق مختلفى را براى دعا جهت تعجيل فرج صاحب الزمان (عج) در كتاب مكيال المكارم فى فوائد الدعا للقائم (عج ) استنباط نموده، و ما عيناً آن را از ترجمه ى آن كتاب شريف نقل مى كنيم:

اول اينكه : اين امر را با صراحت از خداى متعال مسألت نمايد، و به زبان فارسى يا عربى يا هر زبان ديگرى تقاضايش را باز بيان كند؛ به عنوان مثال، چنين دعا نمايد: اللهم عجل فرج مولانا صاحب الزمان عليه السلام. يعنى : بار خدايا! فرج مولاى ما صاحب الزمان را زودتر برسان .
دوم اينكه ، از خداوند (عز اسمه ) درخواست كند كه فرج و گشايش امر آل محمد (ص) را تعجيل فرمايد و زودتر برساند؛ چون فرج آن حضرت همان فرج آنها است ؛ چنان كه در دعاها و روايات اين معنى آمده است .

سوم اينكه ، فرج و گشايش امر تمام مؤمنين و مؤمنات يا فرج اولياى خدا را مسألت نمايد؛ زيرا با فرج آن جناب (عليه السلام ) فرج اولياى خدا انجام مى گردد؛ چنان كه در روايت رسيده .
چهارم اينكه ، بر دعاى كسى كه چنين دعايى مى كند، آمين بگويد، چون واژه ى آمين ، يعنى مستجاب كن ؛ كه اين نيز دعاست ، و دعا كننده و آمين گو، هر دو در دعا شريكند؛ به طورى كه در خبر آمده است .

پنجم اينكه ، از خداى عزوجل بخواهد كه هر كس كه براى تعجيل فرج مولايمان (عليه السلام ) دعا مى كند، مستجاب سازد. تفاوت بين اين با نوع قبلى آن است كه ، آمين گفتن فقط در حضور دعا كننده انجام مى گيرد، ولى در اين مورد، حضور شرط نيست .
ششم اينكه ، فراهم شدن و آماده گشتن اسباب و مقدمات زودتر رسيدن فرج را از خداوند مسألت نمايد.

هفتم اينكه ، درخواست نمايد كه موانع ظهور آن حضرت (عليه السلام ) رفع و برطرف گردد.
هشتم اينكه ، دعا كند گناهانى كه باعث به تأخير افتادن فرج آن حضرت است ، آمرزيده شوند؛ گناهانى كه دعا كننده يا غير او از اهل ايمان مرتكب گرديده اند.
نهم اينكه ، از خداى تعالى درخواست كند كه او را از آنچه كه اثر ياد شده را دارد، در آينده ى زندگى اش محفوظ و باز بدارد.

دهم اينكه ، نابودى دشمنان آن حضرت (ع ) را كه وجودشان مانع از زودتر شدن فرج دوستانش مى باشد، از خداوند بخواهد.
يازدهم اينكه ، از خداوند بخواهد كه دست ستمگران را از سر همه مؤمنين كوتاه سازد؛ كه اين امر به بركت ظهور امامشان كه در انتظارش هستند، انجام مى گيرد.

دوازدهم اينكه ، گسترش يافتن عدالت را در شرق و غرب زمين مسألت نمايد؛ زيرا اين امر جز با ظهور آن حضرت (ع) حاصل نمى گردد؛ همچنان كه خداى عزوجل و پيغمبران و اوليايش (ع ) وعده داده اند.
سيزدهم اينكه ، بگويد: خداوندا! رفاه و خوشى را به ما بنمايان ! و نيتش ‍ حصول آن در زمان ظهور باشد؛ زيرا رفاه و خوشى كامل و تمام براى مؤمن حاصل نمى شود مگر به ظهور امام غايب از نظر.

چهاردهم اينكه ، از خداى عزوجل بخواهد كه اجر و مزد عبادت ها و كارهايش را، تعجيل در امر و ظهور مولايش ، مطابق خواسته و رضاى حضرتش (ع ) قرار دهد.
پانزدهم آنكه ، توفيق يافتن به انجام اين دعا (يعنى دعا براى مولايمان (ع ) و درخواست تعجيل در امر فرجش را) براى همه مؤ منين و مومنات بخواهد؛ زيرا همدلى و اتفاق مؤ منين، در اين كار تأثير ويژه اى دارد؛ چنان كه در روايت آمده است . بنابراين هرگاه مؤ من مسألت نمايد كه مقدمات مطلوب و هدفش فراهم و آسان گردد، در جهت تحصيل آن ، كوشش بسزايى انجام داده است .

شانزدهم اينكه ، از خداى عزوجل بخواهد كه دين و حق و اهل ايمان را بر همه ملل و اديان چيره و پيروز فرمايد؛ زيرا اين امر چنان كه وعده كرده است ، جز به ظهور مولايمان صاحب الزمان (عج ) حاصل نمى گردد؛ همان طور كه در روايات در كتاب البرهان آمده است .
هفدهم اينكه ، از خداوند عز اسمه درخواست نمايد كه از دشمنان دين و ستم كنندگان بر خاندان سيد المرسلين (ص ) انتقام بگيرد؛ زيرا در اخبار آمده است كه ، اين امر با ظهور امام غايب از نظر و آخرين امامان بزرگوار (عليهم السلام ) انجام مى گردد.

هجدهم اينكه ، بر آن حضرت درود بفرستد؛ و منظورش درخواست رحمت ويژه اى از سوى خداوند باشد، كه با آن، زودتر شدن فرجش آسان شود.
در باب زيارت حضرت رضا (عليه السلام) پس از درود فرستادن بر يك يك امامان (ع)، چنين مى خوانيم:
اللهم صل على حجتك و وليك القائم فى خلقك صلاة تامة نامية باقية تعجل بها فرجه و تنصره بها.

بار خدايا! درود بفرست بر حجت خود و وليت كه در ميان خلقت به پا خاسته است ، درود فرستادنى تمام ، و با افزايش و هميشگى ، كه با آن ، فرجش را زودتر برسانى ، و با آن پيروزش نمايى .
نوزدهم اينكه ، تعجيل در برطرف شدن محنت از چهره اش و دور گشتن هم و غم از قلب مقدسش (عليه السلام ) را بخواهد؛ زيرا اين از لوازم تسلط آن حضرت و نابودى دشمنانش مى باشد.
بيستم اينكه ، از خداى تعالى بخواهد كه در امر خونخواهى براى مولاى شهيد مظلوممان ، حضرت ابى عبدالله الحسين (ع ) تعجيل فرمايد؛ زيرا اين در حقيقت دعا براى فرزندش حضرت حجت (ع ) است كه طلب كننده ى خونبهاى او و انتقام گيرنده از كشندگان وى مى باشد.

سرویس مذهبی افکار
 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
دعاي سمات

دعاي سمات

دعاي سمات


اين دعا معروف به دعاى شبوّر[دعاى عطا و بخشش[است،كه خواندن آن در ساعت آخر روز جمعه مستحب است و پوشيده نماند كه اين‏ دعا از دعاهاى مشهور است و بيشتر علماى گذشته بر خواندن اين دعا مواظبت مى‏نمودند.در(مصباح)شيخ طوسى و(جمال الاسبوع) سيّد ابن طاووس و كتب كفعمى به سندهاى معتبر از جناب محمّد بن عثمان عمروى رضوان الله عليه كه از نوّاب حضرت صاحب الامر بود از حضرت باقر عليه السّلام و امام صادق عليه السّلام روايت شده علاّمه مجلسى رحمه اللّه اين دعا را همراه با شرح در كتاب(بحار)ذكر نموده است.اين‏ دعا چنان‏كه در كتاب(مصباح)شيخ آمده چنين است:

اللهُمَّ اِني اَسْئَلُكَ بِاسْمِكَ الْعَظيمِ الاَعْظَمِ الاَعَزِّ الاَجَلِّ الاَكْرَمِ اَلَّذي اِذا دُعيتَ بِهِ عَلى مَغالِقِ أبْوابِ

السَماءِ لِلْفَتْحِ بِالرَّحْمَةِ انْفَتَحَتْ وَاِذا دُعيتَ بِهِ عَلى مَضَايقِ أبْوابِ الاَرضِ لِلِفَرَجِ انْفَرَجَتْ وَ إِذَا دُعِيتَ بِهِ

عَلَى الْعُسْرِ لِلْيُسْرِ تَيَسَّرَتْ وَ إِذَا دُعِيتَ بِهِ عَلَى الْأَمْوَاتِ لِلنُّشُورِ انْتَشَرَتْ وَ إِذَا دُعِيتَ بِهِ عَلَى كَشْفِ

الْبَأْسَاءِ وَ الضَّرَّاءِ انْكَشَفَتْ وَ بِجَلالِ وَجْهِكَ الْكَرِيمِ،

خدايا!از تو خواستارم به نام بزرگت آن نام بزرگتر عزيزتر باشكوه‏تر گرامى‏تر،كه چون بر درهاى بسته‏ آسمان با آن نام خوانده شوى كه به رحمت گشوده شوند باز مى‏شوند و چون با آن بر درهاى‏ ناگشوده زمين خوانده شوى براى فرج گشوده شود،و جون با آن براى آسان شدن سختى خوانده شوى،آسان گردند و چون با آن بر مردگان براى زنده شدن خوانده شوى،زنده شوند و چون با آن براى رفع سختى و زيان خوانده‏ شوى برطرف گردد و مى‏خوانمت به شكوه جلوه گرامى‏ات،

أَكْرَمِ الْوُجُوهِ وَ أَعَزِّ الْوُجُوهِ الَّذِي عَنَتْ لَهُ الْوُجُوهُ وَ خَضَعَتْ لَهُ الرِّقَابُ وَ خَشَعَتْ لَهُ الْأَصْوَاتُ وَ وَجِلَتْ

لَهُ الْقُلُوبُ مِنْ مَخَافَتِكَ وَ بِقُوَّتِكَ الَّتِي بِهَا تُمْسِكُ السَّمَاءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلا بِإِذْنِكَ وَ تُمْسِكُ

السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ أَنْ تَزُولا وَ بِمَشِيَّتِكَ الَّتِي دَانَ [كَانَ‏] لَهَا الْعَالَمُونَ،


گرامى‏ترين جلوه‏ها و عزيزترين آنان‏كه چهره‏ها در برابرش‏ خوار گشته و گردنها خاضع شده و صداها آهسته گشته و دلها در برابر آن هراسناك‏ شده‏اند از ترس تو و تو را مى‏خوانم به نيرويت كه با آن آسمانها را نگاه داشتى از اينكه بر زمين افتد مگر به اجازه تو،و با آن آسمانها و زمين را از اينكه ويران شوند نگاه داشتى و مى‏خوانمت به اراده‏ات كه جهانيان در برابرش مطيعند،

وَ بِكَلِمَتِكَ الَّتِي خَلَقْتَ بِهَا السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ وَ بِحِكْمَتِكَ الَّتِي صَنَعْتَ بِهَا الْعَجَائِبَ وَ خَلَقْتَ بِهَا

الظُّلْمَةَ وَ جَعَلْتَهَا لَيْلا وَ جَعَلْتَ اللَّيْلَ سَكَنا [مَسْكَنا] وَ خَلَقْتَ بِهَا النُّورَ وَ جَعَلْتَهُ نَهَارا وَ جَعَلْتَ النَّهَارَ

نُشُورا مُبْصِرا وَ خَلَقْتَ بِهَا الشَّمْسَ وَ جَعَلْتَ الشَّمْسَ ضِيَاءً وَ خَلَقْتَ بِهَا الْقَمَرَ وَ جَعَلْتَ الْقَمَرَ نُورا،

به كلمه‏ات كه با آن آسمانها و زمين را آفريدى،و به حكمتت كه با آن شگفتيها را ساختى، و تاريكى را با آن پديدآوردى و آن را شب قرار دادى،و شب را براى آرامش مقرّر داشتى و هم با آن حكمت نور را آفريدى‏ و آن را روز قرار دادى،و روز را مايه جنبش و بينايى سنجش ساختى،و نيز با آن خورشيد را آفريدى،و خورشيد را مايه تابش‏ نمودى،و با آن ماه را پديد آوردى و ماه را نورانى ساختى،


وَ خَلَقْتَ بِهَا الْكَوَاكِبَ وَ جَعَلْتَهَا نُجُوما وَ بُرُوجا وَ مَصَابِيحَ وَ زِينَةً وَ رُجُوما وَ جَعَلْتَ لَهَا مَشَارِقَ وَ

مَغَارِبَ وَ جَعَلْتَ لَهَا مَطَالِعَ وَ مَجَارِيَ وَ جَعَلْتَ لَهَا فَلَكا وَ مَسَابِحَ وَ قَدَّرْتَهَا فِي السَّمَاءِ مَنَازِلَ

فَأَحْسَنْتَ تَقْدِيرَهَا وَ صَوَّرْتَهَا فَأَحْسَنْتَ تَصْوِيرَهَا وَ أَحْصَيْتَهَا بِأَسْمَائِكَ إِحْصَاءً وَ دَبَّرْتَهَا بِحِكْمَتِكَ تَدْبِيرا وَ

أَحْسَنْتَ [فَأَحْسَنْتَ‏] تَدْبِيرَهَا وَ سَخَّرْتَهَا بِسُلْطَانِ اللَّيْلِ وَ سُلْطَانِ النَّهَارِ وَ السَّاعَاتِ وَ عَدَدِ [وَ عَرَّفْتَ

بِهَا عَدَدَ] السِّنِينَ وَ الْحِسَابِ وَ جَعَلْتَ رُؤْيَتَهَا لِجَمِيعِ النَّاسِ مَرْأًى وَاحِدا،

و با آن ستارگان را خلق كردى و آنها را اخترانى تابناك و برجها و چراغها و زينت و عامل راندن شياطين قرار دادى براى ستارگان مشرقها و مغربها و نيز طلوع‏گاهها و گردشگاهها مقرّر ساختى و براى آنها مدارهايى كه در آنها شناورند قرار دادى و براى آنها در آسمان منزلگاههايى مقدر فرمودى،پس چه نيكو تقدير نمودى‏ و صورتگرى كردى و چه نيكو صورتشان دادى،و با نامهايت آنها را بر شمردى درخور و به حكمتت تدبير نمودى تدبيرى شايسته و چه نيكو تدبير كردى و با تسلّط بخشيدن شب و روز و ساعات بر آنها شمارش سالها و ثبت حساب را شناساندى،و ديدن آنها را براى همه مردم يكسان نمودى،

وَ أَسْأَلُكَ اللَّهُمَّ بِمَجْدِكَ الَّذِي كَلَّمْتَ بِهِ عَبْدَكَ وَ رَسُولَكَ مُوسَى بْنَ عِمْرَانَ عَلَيْهِ السَّلامُ فِي

الْمُقَدَّسِينَ فَوْقَ إِحْسَاسِ [أَحْسَاسِ‏] الْكَرُوبِينَ [الْكَرُوبِيِّينَ‏] فَوْقَ غَمَائِمِ النُّورِ فَوْقَ تَابُوتِ الشَّهَادَةِ

فِي عَمُودِ النَّارِ وَ فِي طُورِ سَيْنَاءَ وَ فِي [إِلَى‏] جَبَلِ حُورِيثَ فِي الْوَادِ الْمُقَدَّسِ فِي الْبُقْعَةِ الْمُبَارَكَةِ

مِنْ جَانِبِ الطُّورِ الْأَيْمَنِ مِنَ الشَّجَرَةِ وَ فِي أَرْضِ مِصْرَ بِتِسْعِ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ وَ يَوْمَ فَرَقْتَ لِبَنِي إِسْرَائِيلَ

الْبَحْرَ وَ فِي الْمُنْبَجِسَاتِ الَّتِي صَنَعْتَ بِهَا الْعَجَائِبَ فِي بَحْرِ سُوفٍ ،

و خدايا!از تو مى‏خواهم به‏ عظمتت كه با آن بنده و فرستاده‏ات موسى بن عمران(درود بر او)در ميان قدسيان، برتر از احسان كروبيّان،فراتر از سحابهاى نور،بر فراز تابوت شهادت،در عمودى از آتش،و در طور سينا،و در كوه حوريث،در وادى مقدّس،در بقعه با بركت از جانب راست كوه طور،از دل درخت و در زمين مصر،با نه معجزه‏ آشكار و روزى كه دريا را براى بنى اسرائيل شكافتى،و در چشمه‏هاى جوشنده كه با آن شگفتيهايى در درياى سوف برساختى

وَ عَقَدْتَ مَاءَ الْبَحْرِ فِي قَلْبِ الْغَمْرِ كَالْحِجَارَةِ وَ جَاوَزْتَ بِبَنِي إِسْرَائِيلَ الْبَحْرَ وَ تَمَّتْ كَلِمَتُكَ الْحُسْنَى

عَلَيْهِمْ بِمَا صَبَرُوا وَ أَوْرَثْتَهُمْ مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبَهَا الَّتِي بَارَكْتَ فِيهَا لِلْعَالَمِينَ وَ أَغْرَقْتَ فِرْعَوْنَ وَ

جُنُودَهُ وَ مَرَاكِبَهُ فِي الْيَمِّ وَ بِاسْمِكَ الْعَظِيمِ الْأَعْظَمِ [الْأَعْظَمِ‏] الْأَعَزِّ الْأَجَلِّ الْأَكْرَمِ وَ بِمَجْدِكَ الَّذِي

تَجَلَّيْتَ بِهِ لِمُوسَى كَلِيمِكَ عَلَيْهِ السَّلامُ فِي طُورِ سَيْنَاءَ وَ لِإِبْرَاهِيمَ عَلَيْهِ السَّلامُ خَلِيلِكَ مِنْ قَبْلُ فِي

مَسْجِدِ الْخَيْفِ،

و آب دريا را در دل گرداب همانند سنگ سخت بستى و بنى اسرائيل را از دريا به خشكى‏ رساندى و وعده نيكويت بر آنان كامل گشت به خاطر آنكه شكيبائى ورزيدند و آنان را وارث مشارق و مغارب زمينى كه در آن جهانيان را بركت دادى نمودى و فرعون و سپاهيان و مركبهايش را در دريا غرق كردى و به نام‏ بزرگت،آن نام بزرگ‏تر،با شكوه‏تر،گرامى‏تر،و به بزرگى‏ات كه با آن بر موسى كليمت(درود بر او)در طور سينا جلوه كردى و نيز براى ابراهيم(درود بر او)خليلت پيش از آن در مسجد خيف

وَ لِإِسْحَاقَ صَفِيِّكَ عَلَيْهِ السَّلامُ فِي بِئْرِ شِيَعٍ [سَبْعٍ‏] وَ لِيَعْقُوبَ نَبِيِّكَ عَلَيْهِ السَّلامُ فِي بَيْتِ إِيلٍ وَ

أَوْفَيْتَ لِإِبْرَاهِيمَ عَلَيْهِ السَّلامُ بِمِيثَاقِكَ وَ لِإِسْحَاقَ بِحَلْفِكَ وَ لِيَعْقُوبَ بِشَهَادَتِكَ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ بِوَعْدِكَ وَ

لِلدَّاعِينَ بِأَسْمَائِكَ فَأَجَبْتَ وَ بِمَجْدِكَ الَّذِي ظَهَرَ لِمُوسَى بْنِ عِمْرَانَ عَلَيْهِ السَّلامُ عَلَى قُبَّةِ الرُّمَّانِ

[الزَّمَانِ‏] [الْهَرْمَانِ‏] وَ بِآيَاتِكَ الَّتِي وَقَعَتْ عَلَى أَرْضِ مِصْرَ بِمَجْدِ الْعِزَّةِ وَ الْغَلَبَةِ بِآيَاتٍ عَزِيزَةٍ وَ بِسُلْطَانِ

الْقُوَّةِ وَ بِعِزَّةِ الْقُدْرَةِ وَ بِشَأْنِ الْكَلِمَةِ التَّامَّةِ،

و براى اسحاق برگزيده‏ات(درود بر او)در چاه شيع و براى يعقوب(درود بر او) پيامبرت در بيت ايل و وفا كردى به پيمانت براى ابراهيم(درود بر او)و به سوگندت براى اسحاق‏ و به شهادتت براى يعقوب و به وعده‏ات براى اهل ايمان و براى دعاخوانان به نامهايت كه اجابتشان كردى و به بزرگى‏ات‏ كه براى موسى بن عمران(درود بر او)در قبّه رمّان نمايان شد،و به نشانه‏هايت كه‏ در زمين مصر،به بزرگوارى عزّت و غلبه‏ات واقع شد،با نشانه‏هاى تحسين‏برانگيز و حاكميت نيرومند و در سايه قدرت پرشكوت،به مقام كلمه تامّه،

وَ بِكَلِمَاتِكَ الَّتِي تَفَضَّلْتَ بِهَا عَلَى أَهْلِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ أَهْلِ الدُّنْيَا وَ أَهْلِ الْآخِرَةِ وَ بِرَحْمَتِكَ الَّتِي

مَنَنْتَ بِهَا عَلَى جَمِيعِ خَلْقِكَ وَ بِاسْتِطَاعَتِكَ الَّتِي أَقَمْتَ بِهَا عَلَى الْعَالَمِينَ وَ بِنُورِكَ الَّذِي قَدْ خَرَّ مِنْ

فَزَعِهِ طُورُ سَيْنَاءَ وَ بِعِلْمِكَ وَ جَلالِكَ وَ كِبْرِيَائِكَ وَ عِزَّتِكَ وَ جَبَرُوتِكَ الَّتِي لَمْ تَسْتَقِلَّهَا الْأَرْضُ وَ انْخَفَضَتْ

لَهَا السَّمَاوَاتُ وَ انْزَجَرَ لَهَا الْعُمْقُ الْأَكْبَرُ وَ رَكَدَتْ لَهَا الْبِحَارُ وَ الْأَنْهَارُ وَ خَضَعَتْ لَهَا الْجِبَالُ وَ سَكَنَتْ لَهَا

الْأَرْضُ بِمَنَاكِبِهَا ،

و كلماتى كه با آن بر اهل آسمانها و زمين و اهل دنيا و آخرت عطا و بخشش نمودى و به رحمتت كه با آن بر همه‏ آفريدگانت بخشش كردى،و به توانايى‏ات كه با آن جهانيان را برپا داشتى،و به نورت كه از هراسش‏ طور سينا بر خاك افتاد و به دانش و شكوه و بزرگى و عزّت و جبروتت كه زمين‏ تاب آن را نياورد،و آسمانها در برابرش زانو زدند و در برابرش عمق فروردين زمين فروتر گشت و درياها و نهرها در آستانش از حركت ايستاد،و كوهها فروتن شد و زمين با شانه‏هايش آرام گشت،

وَ اسْتَسْلَمَتْ لَهَا الْخَلائِقُ كُلُّهَا وَ خَفَقَتْ لَهَا الرِّيَاحُ فِي جَرَيَانِهَا وَ خَمَدَتْ لَهَا النِّيرَانُ فِي أَوْطَانِهَا وَ

بِسُلْطَانِكَ الَّذِي عُرِفَتْ لَكَ بِهِ الْغَلَبَةُ دَهْرَ الدُّهُورِ وَ حُمِدْتَ بِهِ فِي السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِينَ وَ بِكَلِمَتِكَ

كَلِمَةِ الصِّدْقِ الَّتِي سَبَقَتْ لِأَبِينَا آدَمَ عَلَيْهِ السَّلامُ وَ ذُرِّيَّتِهِ بِالرَّحْمَةِ وَ أَسْأَلُكَ بِكَلِمَتِكَ الَّتِي غَلَبَتْ كُلَّ

شَيْ‏ءٍ وَ بِنُورِ وَجْهِكَ الَّذِي تَجَلَّيْتَ بِهِ لِلْجَبَلِ فَجَعَلْتَهُ دَكّا وَ خَرَّ مُوسَى صَعِقا،

و تسليم شدند همه آفريدگان در برابر آن و بادها در وزيدن خود در برابرش پريشان گشتند،و آتشها به درگاهش در جايگاه‏ خويش خاموش شدند و به فرمانروايى‏ات كه با آن همواره به پيروزى شناخته شدى،و با آن در آسمانها و زمين ستوده گشتى،و به كلمات كلمه‏صدقى كه به رحمت و بخشش براى پدرمان آدم(درود بر او)و نسلش پيشى گرفت،و از تو خواستارم به كلمه‏ات كه بر هر چيز چيره گشت و به نور جلوه‏ات‏ كه با آن بر كوه تجلّى نمودى و آن را فرو پاشيدى،و موسى مدهوش در افتاد

وَ بِمَجْدِكَ الَّذِي ظَهَرَ عَلَى طُورِ سَيْنَاءَ فَكَلَّمْتَ بِهِ عَبْدَكَ وَ رَسُولَكَ مُوسَى بْنَ عِمْرَانَ وَ بِطَلْعَتِكَ فِي

سَاعِيرَ وَ ظُهُورِكَ فِي جَبَلِ فَارَانَ بِرَبَوَاتِ الْمُقَدَّسِينَ وَ جُنُودِ الْمَلائِكَةِ الصَّافِّينَ وَ خُشُوعِ الْمَلائِكَةِ

الْمُسَبِّحِينَ وَ بِبَرَكَاتِكَ الَّتِي بَارَكْتَ فِيهَا عَلَى إِبْرَاهِيمَ خَلِيلِكَ عَلَيْهِ السَّلامُ فِي أُمَّةِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ

عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ بَارَكْتَ لِإِسْحَاقَ صَفِيِّكَ فِي أُمَّةِ عِيسَى عَلَيْهِمَا السَّلامُ وَ بَارَكْتَ لِيَعْقُوبَ إِسْرَائِيلِكَ فِي

أُمَّةِ مُوسَى عَلَيْهِمَا السَّلامُ،

و به بلنداى جاهت كه بر طور سينا نمايان شد،پس با آن،سخن گفتى با بنده و رسولت موسى بن عمران و به پرتو فروزانت در ساعير[كوهى در حجاز]و ظهور پر فروغت در فاران[كوهى نزديك مكه و محل مناجات پيامبر]در جايگاه بلند قدسيان و با سپاهيان صف كشيده از فرشتگان، و خشوع فرشتگان تسبيح كننده،و به بركاتت كه بدانها بر ابراهيم خليلت(درود بر او) در امّت محمّد(درود خدا بر او و خاندانش)و بر اسحاق برگزيده‏ات در امّت‏ عيسى(درود بر آن دو)و بر يعقوب اسرائيلت در امت موسى(درود بر آن دو)

وَ بَارَكْتَ لِحَبِيبِكَ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فِي عِتْرَتِهِ وَ ذُرِّيَّتِهِ وَ [فِي‏] أُمَّتِهِ اللَّهُمَّ وَ كَمَا غِبْنَا عَنْ

ذَلِكَ وَ لَمْ نَشْهَدْهُ وَ آمَنَّا بِهِ وَ لَمْ نَرَهُ صِدْقا وَ عَدْلا أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تُبَارِكَ عَلَى

مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ تَرَحَّمَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ كَأَفْضَلِ مَا صَلَّيْتَ وَ بَارَكْتَ وَ تَرَحَّمْتَ عَلَى إِبْرَاهِيمَ

وَ آلِ إِبْرَاهِيمَ إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ فَعَّالٌ لِمَا تُرِيدُ وَ أَنْتَ عَلَى كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ [شَهِيدٌ]

و بر محبوب خويش محمّد(درود خدا بر او و خاندانش)در عترت و فرزندانش و امّتش بركت نهادى.خدايا!و چنان‏ كه از آن رخدادها بدور بوديم و آن وقايع را شهد نبوديم و به آنها درحالى‏كه نديديم ايمان آورديم،ايمان از روى راستى و درستى،از تو خواستارم بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستى و بر محمّد و خاندان محمّد بركت دهى و بر محمّد و خاندان محمّد بسيار مهر ورزى همچون بهترين درود و بركت و رحمتى كه بر ابراهيم و خاندان ابراهيم فرستادى،تو ستوده و والايى،هرچه را بخواهى انجام مى‏دهى و تو بر هر چيز توانايى


پس حاجت خود را ذكر مى‏كنى و مى‏گويى :


اللَّهُمَّ بِحَقِّ هَذَا الدُّعَاءِ وَ بِحَقِّ هَذِهِ الْأَسْمَاءِ الَّتِي لا يَعْلَمُ تَفْسِيرَهَا وَ لا يَعْلَمُ بَاطِنَهَا غَيْرُكَ صَلِّ عَلَى

مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ افْعَلْ بِي مَا أَنْتَ أَهْلُهُ وَ لا تَفْعَلْ بِي مَا أَنَا أَهْلُهُ وَ اغْفِرْ لِي مِنْ ذُنُوبِي مَا تَقَدَّمَ

مِنْهَا وَ مَا تَأَخَّرَ وَ وَسِّعْ عَلَيَّ مِنْ حَلالِ رِزْقِكَ وَ اكْفِنِي مَئُونَةَ إِنْسَانِ سَوْءٍ وَ جَارِ سَوْءٍ وَ قَرِينِ سَوْءٍ وَ

سُلْطَانِ سَوْءٍ إِنَّكَ عَلَى مَا تَشَاءُ قَدِيرٌ وَ بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ عَلِيمٌ آمِينَ رَبَّ الْعَالَمِينَ

پس حاجت خود را ذكر مى‏كنى و مى‏گويى:خدايا!به حق اين دعا و به حق‏ اين نامهايى كه تفسير و باطن آنها را جز تو كسى نمى‏داند،بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست‏ و با من چنان كن كه شايسته توست،نه آنچه را من سزاوارم و از گناهانم آنچه را گذشته و آنچه را خواهد آيد بيامرز،و بر من وسعت بخش از روزى حلالت و مرا از رنج انسان بد و همسايه بد و همنشين بد و پادشاه بد كفايت كن،همانا تو بر هرچه بخواهى توانايى و به همه‏چيز دانايى،دعايم را اجابت كن‏ اى پروردگار جهانيان


مؤلف گويد كه در بعضی نسخه ها پس از:

وَ أَنْتَ عَلَى كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ

آمده :هر حاجت که دارى ذكر كن و بگو

يَا اللَّهُ يَا حَنَّانُ يَا مَنَّانُ يَا بَدِيعَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ يَا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِكْرَامِ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ اللَّهُمَّ بِحَقِّ هَذَا الدُّعَاءِ...

مؤلف گويد:در بعضى نسخه‏ها پس از:تو بر هر چيز توانايى آمده:هر حاجت كه دارى‏ ذكر كن و بگو:اى خدا،اى بسيار مهربان،اى بخشايگر،اى پديد آورنده آسمانها و زمين،اى دارنده هيبت و شكوه اى مهربان‏ترين مهربانان،خدايا!به حق اين دعا...


تا آخر آنچه گذشت.و علاّمه مجلسى از كتاب«مصباح» سيّد ابن باقى نقل كرده كه بعد از دعاى سمات اين دعا را بخواند:
اللَّهُمَّ بِحَقِّ هَذَا الدُّعَاءِ وَ بِحَقِّ هَذِهِ الْأَسْمَاءِ الَّتِي لا يَعْلَمُ تَفْسِيرَهَا وَ لا تَأْوِيلَهَا وَ لا بَاطِنَهَا وَ لا ظَاهِرَهَا غَيْرُكَ أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَرْزُقَنِي خَيْرَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ .

خدايا!به حق اين دعا و به حق اين نامهايى كه نه تفسير و تأويلش و نه باطن‏ و ظاهرش را كسى جز تو نمى‏داند، از تو خواستارم كه بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستى و خير دنيا و آخرت را روزى‏ام گردانى.

پس‏ حاجات خود را بخواهد و بگويد


وَ افْعَلْ بِي مَا أَنْتَ أَهْلُهُ وَ لا تَفْعَلْ بِي مَا أَنَا أَهْلُهُ وَ انْتَقِمْ لِي مِنْ فُلانِ بْنِ فُلانٍ
با من آنچه شايسته تو است انجام ده نه آنچه سزاوار من است و انتقام مرا از فلان فرزند فلان بگير
و نام دشمن را بگويد،سپس بگويد:

وَ اغْفِرْ لِي مِنْ ذُنُوبِي مَا تَقَدَّمَ مِنْهَا وَ مَا تَأَخَّرَ وَ لِوَالِدَيَّ وَ لِجَمِيعِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ وَ وَسِّعْ عَلَيَّ

مِنْ حَلالِ رِزْقِكَ وَ اكْفِنِي مَئُونَةَ إِنْسَانِ سَوْءٍ وَ جَارِ سَوْءٍ وَ سُلْطَانِ سَوْءٍ وَ قَرِينِ سَوْءٍ وَ يَوْمِ سَوْءٍ وَ

سَاعَةِ سَوْءٍ وَ انْتَقِمْ لِي مِمَّنْ يَكِيدُنِي وَ مِمَّنْ يَبْغِي عَلَيَّ وَ يُرِيدُ بِي وَ بِأَهْلِي وَ أَوْلادِي وَ إِخْوَانِي وَ

جِيرَانِي وَ قَرَابَاتِي مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ ظُلْما إِنَّكَ عَلَى مَا تَشَاءُ قَدِيرٌ وَ بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ عَلِيمٌ آمِينَ

رَبَّ الْعَالَمِينَ .
گناهانم را آنچه بوده و آنچه خواهد بود بيامبرز و پدر و مادرم و همه مردان و زنان باايمان را مشول آمرزشت قرار داده و بر من از روزى حلالت وسعت عنايت كن و مرا از شر انسان بد و همسايه بد و پادشاه بد و همنشين بد و روز بد و ساعت بد كفايت فرما و از كسى‏كه بر من‏ حيله مى‏ورزد و بر من ستم مى‏كنم انتقام بگير و هم انتقام بگير از آن‏كه بخواهد بر من و خانواده‏ام و فرزندانم و برادرانم و همسايگانم‏ و نزديكانم از مردان و زنان باايمان ستم روا كند،همانا تو بر آنچه بخواهى توانايى و به هر چيز دانايى،دعايم را اجابت كن‏ اى پروردگار جهانيان.

بعد بگوید:

اللَّهُمَّ بِحَقِّ هَذَا الدُّعَاءِ تَفَضَّلْ عَلَى فُقَرَاءِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ بِالْغِنَى وَ الثَّرْوَةِ وَ عَلَى مَرْضَى

الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ بِالشِّفَاءِ وَ الصِّحَّةِ وَ عَلَى أَحْيَاءِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ بِاللُّطْفِ وَ الْكَرَامَةِ وَ عَلَى

أَمْوَاتِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ بِالْمَغْفِرَةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ عَلَى مُسَافِرِي الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ بِالرَّدِّ إِلَى

أَوْطَانِهِمْ سَالِمِينَ غَانِمِينَ بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى سَيِّدِنَا مُحَمَّدٍ خَاتَمِ النَّبِيِّينَ وَ

عِتْرَتِهِ الطَّاهِرِينَ وَ سَلَّمَ تَسْلِيما كَثِيرا.

خدايا!به حق اين دعا بر تهيدستان از مردان و زنان با ايمان توانگرى‏ و ثروت عطا فرما و بر بيماران اهل ايمان از مردان و زنان بهبودى و تندرستى ببخش و بر مؤمنين و مؤمنات‏ در قيد حيات با لطف و كرامت و بر مؤمنين و مومنات از دنيا رفته با آمرزش و رحمت،و بر مؤمنين و مؤمنات سفر كرده با برگشت به وطنهاى خويش در لباس سلامت و بهره‏مندى‏ عنايت فرما،به رحمتت اى مهربان‏ترين مهربانان و درود خدا بر سرور ما محمّد پايانبخش پيامبران و بر خاندان‏ پاكش و هم سلام بسيار خدا بر ايشان

ابن فهد حلّى فرموده است:پس از دعاى سمات مستحب‏ است بگويى:

اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِحُرْمَةِ هَذَا الدُّعَاءِ وَ بِمَا فَاتَ مِنْهُ مِنَ الْأَسْمَاءِ وَ بِمَا يَشْتَمِلُ عَلَيْهِ مِنَ التَّفْسِيرِ وَ

التَّدْبِيرِ الَّذِي لا يُحِيطُ بِهِ إِلا أَنْتَ أَنْ تَفْعَلَ بِي كَذَا وَ كَذَا و بجاى كذا و كذا

خدايا!از تو درخواست مى‏كنم به احترام اين دعا و به آنچه از نامهايت كه در آن نيامده و به‏ آنچه در بردار از تفسير و تدبيرى كه جز تو كسى بر آن احاطه ندارد،كه با من چنين و چنان‏ كنى.

و به جاى(كذا و كذا)حاجت خود را بخواهد.

 

Similar threads

بالا