ادبیات حماسی چیست؟ — توضیح جامع به زبان ساده و با مثال

در این آموزش با یکی از انواع ادبی، به نام ادبیات حماسی آشنا میشویم و انواع حماسه و ویژگیهای آن را معرفی خواهیم کرد. همچنین، مهمترین آثار ادبیات حماسی جهان را مرور میکنیم.
حماسه چیست؟
«حَماسه» در لغت به معنی دلاوری و شجاعت است و در اصطلاح ادبی به نوعی شعر در وصف پهلوانان گفته میشود که داستانهای منظوم از نبردها، دلاوریها، و افتخارات قومی و نژادی یک ملت را دربر دارد. شاید آشناترین اثر ادبیات حماسی برای ما شاهنامه فردوسی باشد.ادبیات حماسی و حماسه در نگاه نخست موضوعاتی مانند جنگ و کشورگشایی را به ذهن شنونده متبادر میکند، اما در واقع شامل مفاهیم گوناگونی است. حماسه شرحی است از مردمان روزگار گذشته که در راه رسیدن به تمدن و بزرگی ملتشان حرکت کردهاند. بدین سبب است که داستان جنگهایی علیه دشمن و استبداد و از این دست موضوعات ادبیات حماسی هستند. در واقع، حماسه مبین آرمانهای ملتی است که در راه عظمت و استقلال خود گام برداشته است و راوی آن است برای نسلهای بعد. لامارتین میگوید:
آثار حماسی قدیمی، اغلب منظوماند و اشعار بلندی هستند که درباره مسائل مختلف مردم و با سبکی فاخر سروده شدهاند. ادبیات حماسی مجموعهای از قصهها و افسانههای شفاهی است که سینه به سینه نقل شدهاند و اگر احساس میشده که در معرض نابودیاند، به ضرورت مکتوب میشدهاند. برای مثال، ضرورت تدوین تاریخ ملی ایران بوده که فردوسی را بر آن داشته که شاهنامه را به رشته تحریر درآورد.حماسه شعر ملل است به هنگام طفولیت ملل، آنگاه كه تاریخ و اساطیر، خیال و حقیقت به هم آمیخته و شاعر، مورخ ملت است.
چنین پنداشته میشود که هرچه حماسه قدیمیتر باشد، اصلالت و بکر بودن و دیدگاه کهن آن بیشتر است. البته طبیعی است که با توجه به مقتضیات دوره کتابت حماسه، تغییراتی در آن حاصل میشده و همین امر موجب شده بخشی از آداب و رسوم عصر حماسه پوشانده شود. البته، یکی از حسنهای شاهنامه این است که فردوسی کوشیده تا کمترین تغییر را در بافتهای کهن ایجاد کند و در آغاز کتاب شاهنامه گفته که بسیاری از داستانها و اتفاقات رمزآلود هستند و با منطق عرفی ناسازگار:
تو این را دروغ و فسانه مدان
به رنگ فسون و بهانه مدان
ازو هر چه اندر خورد با خرد
دگر بر ره رمز و معنی برد
لایههای پنهان ادبیات حماسی را میتوان از جهات مختلف و با ابزارهایی مانند اسطورهشناسی، مردمشناسی، جامعهشناسی، ادبیات تطبیقی، روانشناسی و... برداشت کرد و به اطلاعات نابی دست یافت.

انواع حماسه
حماسه را میتوان بر اساس موارد مختلفی به دستههای مختلف تقسیم کرد. در ادامه به این دستهبندیها اشاره میکنیم.انواع حماسه برحسب قدمت
حماسه از جنبه قدمت به سه دسته ابتدایی، سنتی و متأخر تقسیم میشود.حماسههای سنتی
حماسههای سنتی که به آنها حماسههای ابتدایی و شفاهی نیز میگویند، در زمانهای قدیم شکل گرفتهاند. از این دست حماسهها میتوان به شاهنامه فردوسی، ایلیاد هومر، ادیسه هومر، مهابهاراتای ویاسه، رامایانای والمیکی، ایاتکار زریران، گرشاسپنامه اسدی، بهمننامه و برزونامه اشاره کرد. این حماسهها، با توجه به قدمتی که دارند، اصیلترین آثار ادبیات حماسی به شمار میآیند.حماسههای ثانوی
حماسههای ثانوی یا ادبی، بر اساس حماسههای ابتدایی، اما در عین حال استادانه ساخته شدهاند. در این حماسهها، شاعر به خوبی موضوعی میآفریند یا از موضوعات قدیمی استفاده میکند. بهشت گمشده اثر میلتون و انهاید اثر ویرژیل از نمونههای حماسه ثانوی در ادبیات حماسی به شمار میروند.حماسههای متأخر
این حماسهها که حماسه سومین نیز نام دارند، در دوران متأخر خلق شدهاند. ار نمونههای این نوع حماسهها میتوان به شاهنامه کردی سروده الماس خان اشاره کرد.انواع حماسه برحسب موضوع
از جنبه موضوع، حماسهها به چهار دسته اساطیری، پهلوانی، دینی و عرفانی تقسیم میکنند.حماسه اساطیری
حماسههای اساطیری بیشترین اصالت و قدمت را در بین انواع حماسهها دارند و همانگونه که از نام آنها پیداست، بر اساس اسطورههای دوران ماقبل تاریخ آفریده شدهاند. قسمتهایی از شاهنامه، گیل گمش، ایلیاد و ادیسه، تورات، رامایانا و مهابهاراتا از حماسههای اساطیری به شمار میآیند.حماسه پهلوانی
در حماسه پهلوانی، همانگونه که از نامش بر میآید، زندگی پهلوانانِ معمولاً مردمی روایت میشود که مرگ برایشان از ننگ بهتر است. البته، حماسه پهلوانی میتواند جنبه تاریخی نیز داشته باشد، مانند ظفرنامه حمدالله مستوفی یا اینکه جنبه اساطیری داشته باشد، مانند زندگی رستم در شاهنامه. معمولاً مردمی که زندگی پویایی داشتهاند و حوادث و ماجراها و جنگ و صلح را رقم میزدهاند، حماسه پهلوانی دارند؛ مانند ایرانیان و یونانیان باستان.حماسه دینی
قهرمان حماسه دینی شخصی است مذهبی و در داستان از او سخن میرود. از نمونههای این نوع حماسه در ادبیات حماسی میتوان به کمدی الهی دانته، خداوندنامه ملکالشعرا صبای کاشانی و خاوراننامه ابن حسام اشاره کرد. برخی از حماسه اخلاقی و فلسفی نیز به عنوان انواع دیگر حماسه یاد کردهاند که میتوان آنها را به نوعی حماسه دینی دانست. مردمی که نگاهی به فعالیتهای خارج از مرز نداشتهاند و اصطلاحاً در خود بودهاند، بیشتر دارای حماسههای دینی و فلسفی هستند؛ مانند چینیان، هندیان و مصریان باستان.حماسه عرفانی
حماسه عرفانی در ادبیات حماسی ایران به وفور یافت میشود. پس از حملههای خانمانبرانداز مغولان و تیموریان و غزان، درونگرایی ایرانیان بر برونگرایی آنها غلبه کرد و حماسههای پهلوانی جای خود را به حماسههای عرفانی داد. در حماسههای عرفانی قهرمان دیو نفس خود را شکست میدهد و در نهایت به پیروزی که همان رسیدن به جاودانگی و فنافیالله است، دست مییابد. منطقالطیر و تذکرهالاولیا نمونههایی از این دست هستند.سایر حماسهها
نوع دیگری از حماسه وجود دارد که به حماسه مسخره معروف و در ادبیات اروپایی مرسوم است. در این حماسه، برخلاف حماسههای واقعی، از زندگی امروزین انسان بهره گرفته میشود و همانگونه که از نامش پیداست، جنبه طنز دارد. البته این نوع حماسه در ادبیات فارسی مرسوم نیست، هرچند به نوعی میتوان گفت که ما نیز حماسههای مسخره داریم که در آنها قهرمان داستان اصطلاحاً پهلوانپنبه است یا توهمات خاصی دارد؛ مانند رمان معروف دایی جان ناپلئون نوشته ایرج پزشکراد.نوع دیگری از حماسه، حماسه دروغ نام دارد که در آن، قهرمان یک پهلوان دروغین است. یکی از مثالهای این نوع حماسه، قصاید غرایی درباره رشادتهای پادشاهان حقیر است.

انواع حماسه برحسب واقعی بودن
با توجه به ویژگی واقعی بودن، حماسه را میتوان به دو دسته طبیعی و مصنوعی تقیم کرد.حماسه طبیعی
منشأ حماسه طبیعی حادثهای تاریخی است. این نوع حماسهها مؤلفه مشخصی ندارند. کل ملت در همه نسلها این حماسه را تألیف کردهاند.ایلیاد و ادیسه و مهابهاراتا و بخشهایی از شاهنامه از نمونههای حماسه طبیعی هستند.حماسه مصنوعی
حماسه مصنوعی نوعی تقلید از حماسه طبیعی است. در واقع، در حماسه مصنوعی افراد ملت دخالت ندارند، بلکه فقط شاعر یا نویسنده آن را میسراید. بدین ترتیب، حوادث غیرطبیعی در این نوع حماسه، ساختگی است. به بیان بهتر، حماسه مصنوعی بازآفرینی حماسه طبیعی است. حمله حیدری و خاوراننامه از این نوع حماسه هستند.مهمترین زمینههای حماسه
مهمترین زمینههای حماسه را میتوان زمینه داستانی، زمینه قهرمانی، زمینه ملی و زمینه خرق عادت آن دانست. در ادامه، این زمینهها را توضیح میدهیم.زمینه داستانی حماسه
یکی از اصلیترین ویژگیهای ادبیات حماسی و حماسه، روایی و داستانی بودن آن است. در واقع زمینه داستانی بودن حماسه بر همه تصاویر موجود، گفتهها، خطابهها و توصیفها مقدم است.زمینه قهرمانی حماسه
شاید اولین چیزی که پس از شنیدن نام یک اثر از ادبیات حماسی به ذهن ما متادر میشود، قهرمان آن باشد. دلیل این امر آن است که این افراد و اتفاقها هستند که بخش بزرگ حماسه را میسازند. شاعر حماسهسرا تصویر قهرمانانی را میسازد که هم از نظر مادی و هم معنوی ممتاز هستند. قهرمانان حماسهها حتی در اموری که به چشم نمیآید برتر هستند؛ اموری مانند خوردن و نوشیدن.زمینه ملی حماسه
حوادث و قهرمانان حماسه هرچه هم از تخیل شاعر سرچشمه بگیرند، در بستر واقعیتها جریان دارند. واقعیاتی که خصوصیات اخلاقی و تصویر مردم آن عصر را مینمایانند. بدین صورت است که در شاهنامه تصویری از ایران و جزئیات زندگی مردم را مییابیم.زمینه خرق عادت حماسه
خرق عادت یکی دیگر از ویژگیهای آثار ادبیات حماسی است. در حماسه افرادی را میبینیم که کارهایی میکنند دور از ذهن و منطق و تجربه. رویدادهایی را میبینیم که شاید تنها از رهگذر دین آن عصر بتوان توجیهشان کرد. موجوداتی را میبینیم با اعمال شگفتآور که حوادثی عجیب و فراطبیعی را میسازند.
ویژگیهای حماسه
حماسههای کانونی مشترک داردن، اما در جزئیات ممکن است با هم تفاوت داشته باشند. موارد زیر، از ویژگیهای حماسه هستند:- در آثار حماسی جنگاوی، شهسواری و بهادری وجود دارد. حال انگیزه این جنگها میتواند والا باشد یا نباشد. مثلاً در شاهنامه رستم و دیگر پهلوانان مدام با جنگ مواجه هستند.
- حیوانات در حماسهها نقش بزرگی دارند و در زمره جانوران معمولی به حساب نمیآیند. چنانکه در شاهنامه فردوسی میبینیم که رخش اسبی عادی نیست، در جنگ تصمیم میگیرد و با شیر میجنگد.
- در حماسه، قهرمان هیولا یا جانور وحشتناکی را میکشد. برای مثال، رستم و اسفندیار در شاهنامه در هفتخانهای خود دیو سپید و اژدها را میکشند.
- در حماسه گیاهانی عجیب با خواص جادویی وجود دارند.
- قهرمانان حماسه موجوداتی غیرطبیعی و گاه خدازاده هستند یا مایههای فراانسانی و الهی دارند.
- نیروهای فراطبیعی (غیبی) در حماسه نقش دارند.
- گاهی، تعدادی از خدایان طرفدار یک قهرمان و تعدادی دیگر طرفدار قهرمان دیگر هستند. در واقع، حماسه جنگ خدایان است با یکدیگر.
- یک زن عاشق قهرمان داستان میشود و قهرمان به او توجهی نمیکند.
- قهرمان در حماسه یک قهرمان ملی یا نژادی است.
- قلمرو قهرمان حماسه کل آفاق است: زیر زمین، روی زمین و حتی آسمان.
- اعمال قهرمان حماسه غیرطبیعی و خارقالعاده است و قرابتی با منطق متعارف ندارد.
- قهرمان در هر مرحله از زندگی با ضدقهرمان مواجه میشود.
- قهرمان به سفرهای طولانی و خطرناک میرود.
- قهرمان کارهای بزرگی انجام میدهد که ملی یا معنوی است.
- از صحنههای هیجانانگیز حماسه، نبرد رو در روی قهرمان با ضد قهرمان است.
- در جنگها، مخصوصاً جنگهای رو در رو، از انواع سلاحها استفاده میشود.
- مکر و فریب در معنای مثبت از ویژگیهای پهلوانان حماسه است.
- مرگ قهرمان نباید در انظار عموم باشد، زیرا قهرمان انسان (خدا) است.
- آیندهبینی و پیشگویی در آن وجود دارد.
- از دیو و غول و جادو و جادوگر نام برده میشود.
- در حماسه، با عینیت و اقتدار و سادگی و عظمت روبهرو هستیم.
- حماسه سبکی عالی، معنایی جدی و لفظی سنگین و فاخر دارد.
ساختار حماسه
همانطور که گفتیم، حماسه زمینهای داستانی و در بستر حوادث دارد و این قهرمان داستان است که حوادث را پیش میبرد. حوادث در چهار اصل تصویر میشوند:- آغاز که معمولاً با سخنی با یکی از خدایان یا قدیسان شروع میشود.
- تغییر نابهنگام وضع قهرمان، مثلاً کنارهگیری او یا تأثیر عوامل غیرطبیعی به گونهای که مسیر حادثه را دگرگون میسازد.
- گره حادثه که موقعیتی است که در آن، نیروهای دو طرف برابر به نظر میرسند.
- باز شدن گره که لحظهای است که گره با یک عمل یا حادثه باز میشود.

آثار ادبیات حماسی جهان
حماسههای معروفی در جهان وجود دارند که آنها را میتوان برحسب ملیتها دستهبندی کرد.ادبیات حماسی هند
مهابهاراتا و رامایانا دو حماسه معروف در ادبیات سانسکریت هستند.مهابهاراتا را صدها شاعر گمنام در زمانهای مختلف از ۲۰۰ سال قبل از میلاد تا ۲۰۰ سال بعد از میلاد سرودهاند که وسایا آنها ار گردآوری کرده است. مهابهاراتا نزدیک به صد هزار بیت است که پهلوانیها و پیروزیهای مردان مذهبی مانند کریشنا و آرجونا را بیان میکند.
رامایانا سروده والمیکی در قرن سوم قبل از میلاد است که چهل و هشت هزار بیت دارد و در مراسم دینی خوانده میشده است.
ادبیات حماسی یونان
ایلیاد و ادیسه، دو سروده هومر یونانی از آثار فاخر ادبیات حماسی یونانیان هستند.ایلیاد مشتمل بر بیست و چهار فصل بوده و شرحی است بر هفتههای آخر جنگهای دهساله یونان و تروا.
ادیسه دارای بیست و چهار سروده بوده و درباره اولیس، یکی از پهلوانان یونانی جنگ تروا است که در مسیر بازگشت به وطن مصائبی برایش پیش میآید.
ادبیات حماسی روم
انهئید اثر حماسی شاعر رومی ویژیل در قرن اول قبل از میلاد، درباره انهآس جد افسانهای رومیهاست که از جنگ تروا گریخته و پس از ماجراهای مختلف به ایتالیا میرسد.ادبیات حماسی عرب
الحماسه دو کتاب ادبیات حماسی عرب است که توسط دو شاعر بزرگ عرب، ابوتمّام و بُحتری، سروده شدهاند.الحماسه ابوتمّام در قرن سوم هجری قمری گردآوری شد و ده باب دارد و در هر باب، قصاید و قطعات شاعران جاهلی و اسلامی انتخاب شده است.
الحماسه بتحری نیز به قرن سوم هجری قمری بازمیگردد که بابهایی دارد و اشعار نزدیک به پانصد شاعر در آن برگزیده شده است.
ادبیات حماسی اروپا
سرود رولان حماسه معروف فرانسه است که شرح پهلوانیهای رولان، قهرمان فرانسوی در قرن هشتم است. این اثر حماسی در اواخر قرن یازدهم مکتوب شده است.بیوولف قدیمیترین اثر حماسی انگلیسی است که در قرن هشتم مکتوب شده است. بهشت گمشده نیز از معروفترین آثار ادبیات حماسی انگلیسی است که جن میلتون، شاعر نابینای انگلیسی، در دوازده باب آن را سروده است و قهرمان آن حضرت آدم است.
آلمانیها حماسهای به نام سرود نیبلونگن دارند که شاعر آن گمنام است.
ایتالیاییها نیز کمدی الهی دانته را دارند که در اوایل قرن چهاردهم گردآوری شد.
ادبیات حماسی ایران
شاهنامه فردوسی بارزترین اثر در ادبیات حماسی ایران و به زبان فارسی است. فردوسی در سال ۳۷۰ هجری قمری به نظم درآوردن افسانههای ملی ایران را آغاز کرد و آن را با ۶۰ هزار بیت در سی سال بعد به سرانجام رساند. میتوان شاهنامه را به سه بخش اساطیری و تاریخی و پهلوانی تقسیم کرد.منظومههای مهریشت و زامیادیشت در اوستا، منظومه ایاتکار زریران و گرشاسپنامه طوسی حماسههای اساطیری منظوم هستند و کارنامه اردشیر بابکان، شاهنامه ابوالمؤید بلخس و ابومنصوری، و اسکندرنامه و دارابنامه از حماسههای اساطیری منثور به شمار میآیند.
داستانهای سمک عیار و حسین کرد شبستری از حماسههای پهلوانی منثور هستند و بخش دوم شاهنامه نمونهای از حماسههای پهلوانی منظوم است.
از حماسههای تاریخی منظوم نیز میتوان به ظفرنامه حمدالله مستوفی و شهنشاهنامه فتحعلی خان صبا اشاره کرد.