اثبات علمی تأثیر دعا و خدا در زندگی

yalda_87

عضو جدید
در این تاپیک میخوام اسلام و خدا و دعا و تأثیرشون رو اثبات کنیم .
از دوستای عزیز میخوام که اگه مطلبی در این مورد دارند ثبت کنند .​
 
آخرین ویرایش:

yalda_87

عضو جدید
یک مؤسسه در واشنگتن به بررسی تأثیر دعا بر سلامت جسمی پرداخته است . این مؤسسه به کمک آزمایشات تجربی به دنبال اثبات تأثیر دعا بر سلامتی جسمی و روحی تحت آزمایش است . نتایج آزمایشات این مؤسسه باعث ایجاد موجی از دین خواهی در ایالات متحده شده است .
« لاری دوسی » در کتاب « واژه های شفابخش » خود ، با همکاری هیئت مؤسسه ملی سلامت در واشنگتن ، 100 آزمایش که اکثر آنها در ادبیات روانشناسی به چاپ رسیده است ، در مورد تأثیرات دعا تجسم فکری ، مورد بررسی قرار داده است . بیش از نیمی از این آزمایشات بر روی رویش و سبز شدن جوانه ها تا التیام زخمها تأثیراتی را نشان داده است . جالب اینجاست که خیلی از آزمایشات به آموزه های دینی نیز مرتبط است مثلاً ما در آموزه های دینی برای دعا بعد ساخت قائل هستیم که با آزمایشات علمی آنان نیز ثابت شده است . آنان سعی کرده اند که ماوراء را به کمک علم تجربی به زندگی خود مرتبط سازند که موفق هم بوده اند . دلایل زیادی وجود دارد که ثابت میکند دعا مؤثر است . بسیاری از تحقیقات علمی صحت این مطلب را نشان میدهند . تحقیقی که در سال 1993 بر روی 10000 کارمند دولتی در طول 26 سال انجام گرفت ، نشان داد که افراد متدین بسیار کمتر از افراد کافر ، به خاطر مشکلات قلبی عروقی جان می سپارند و در تحقیقی که در سال 1995 در یک کالج بر روی 250 نفر بعد از جراحی قلب باز انجام گرفت ، اینطور نتیجه گیری شد که آن دسته از افراد که ارتباطات مذهبی و حمایت اجتماعی داشته اند ، 12 مرتبه کمتر از آنها که فاقد آن بوده اند ، جان سپرده اند .

دعا کن و زنده بمان
در مهمترین و گسترده ترین تحقیقات مربوط به تأثیر شفاعت و دعا ، متخصص قلب شناس ، راندولف بیرد ، روی 393 بیمار بستری شده در واحد مراقبتهای بیماری کرونری قلب در بیمارستان عمومی سان فرانسیسکو ، بررسی هایی انجام داده است . برای برخی از این بیماران توسط گروههای خانگی ، دعا و نیایش انجام نگرفت . کلیه مردان و زنان بیمار مورد مراقبتهای پزشکی یکسان قرار گرفتند . در این تحقیق ، نه پزشکان و پرستاران و نه خود بیماران نمی دانستند که دعا و نیایش برای کدامیک از بیماران انجام میشود . نتایج این تحقیق بسیار چشمگیر بوده و موجب تعجب بسیاری از متخصصین و دانشمندان قرار گرفت . نتایج تحقیق نشان داد که آن دسته از بیمارانی که مراقبتهای پزشکی آنان با دعا و نیایش برای سلامت آنها ادغام شده بود ، نیاز به داروی کمتری داشته و تجهیزات تهویه به مدت زمان کمتری برای آنها استفاده شده و وضعیت سلامتی آنها نیز نسبت به سایر بیماران بسیار بهتر بوده است . بیمارانی که برای آنها دعا و نیایش انجام گرفت :
· بسیار کمتر از بیماران دیگر به آنتی بیوتیک احتیاج پیدا کردند ( 3 بیمار در مقابل 16 بیمار )
· بسیار کمتر از بیماران دیگر به ورم و آماس ریوی مبتلا شدند ( وضعیتی که در آن ریه به خاطر پمپاژ نادرست قلب ، پر از مایع میشود ) ( 6 بیمار در مقابل 18 بیمار )
· بسیار کمتر از بیماران دیگر نیاز به فرو کردن لوله به درون گلو برای کمک به تنفس شدند ( 0 بیمار در مقابل 12 بیمار )
· کمتر جان سپردند

دعا فاصله نمی شناسد
در چند آزمایش ، داوزطلبان تحریک یا تعویق رشد باکتری و قارچ را تجسم کرده و از فاصله ای 15 مایل دورتر ، نتایج بسیار مثبتی را بدست آوردند . در بنیاد علم ذهن در سن آنتونیو تگزاس ، محققان از 32 داوطلب نمونه خون گرفته ، گلبولهای قرمز آنها را جدا کرده ، نمونه ها را در اتاقی در آن طرف ساختمان قرار دادند . بعد محققان گلبولهای قرمز را در محلولی که باعث ورم و ترکیدن آنها میشد قرار دادند روندی که دقیقاً قابل ارزیابی است . بعد محققان از داوطلبان خواستند تا برای حفظ برخی گلبولهای قرمز دعا کنند . برای کمک به تجسم سازی آنها ، محققان تصاویری رنگی از این گلبولهای قرمز در اختیار داوطلبان قرار دادند . دعا و نیایش به طرز شگفت انگیزی روند ترکیدن گلبولهای قرمز را کند کرد .
در تحقیق دیگری که در همان بنیاد انجام گرفت ، از داوطلبان در یک اتاق در یک طرف ساختمان ، خواسته شد تا داوطلبان موجود در اتاقی دیگر در آن طرف ساختمان را تجسم سازی کنند تا آرامتر یا پر سر و صدا تر شوند . نتایج نحقیق نشان داد که این تجسم سازی بر روی روحیه ی داوطلبان تأثیر بسزایی داشته است .
این تحقیقات و آزمایشات نشان داده است که دعا و نیایش میتواند شکلهای مختلفی داشته باشد . نتایج نه تنها وقتی افراد برای پی آمدهای مشخص و آشکار دعا میکردند ، بلکه برای زمانی که برای هیچ چیز مشخصی هم دعا میکردند ، اتفاق افتاد .
یک رفتار ساده برای عادت دعا و نمازخوانی ، حس نافذی از تقدس و یکدلی ، نگرانی و دلسوزی برای موجود نیازمند ، موقعیت را برای درمان و شفای آن موجود فراهم میکند .
ایده ی شفابخشی از دور ، این روزها در حال بررسی است . دنیای کامپیوتر و اینترنت مملو از افرادی است که تقاضاهای خود را برای گروههای دعا و نیایش ارسال میکنند . آنها که به شفابخشی از دور اعتقاد دازند ، دقیقاً نمیدانند که چطور عمل میکند اما تئوری های بسیار زیادی در این رابطه وجود دارد . برخی میگویند این کار از طریق ارسال یک انرژی نافذ اما نامشخص به فرد نیازمند صورت میگیرد . دیگران از جمله دوسی میگویند علم فیزیک کوانتوم میتواند در این زمینه نقش داشته باشد .

دعا یا همان آرامش قلبی
همانطور که امواج خروشان و غلطان اقیانوس نمیتواند آرامش ژرفای آن را بر هم بزند و امنیت آن را پریشان کند ، دگرگونی های سطحی و موقتی زندگی نیز آرامش درونی انسانی را که عمیقاً به خداوند ایمان دارد بر هم نمیزند .
یونگ روانشناس معروف چینی میگوید : من صدها تن را که به من مراجعه کرده اند را معالجه و درمان کرده ام اما از میان بیمارانی که در نیمه ی دوم عمر خود بسر میبرند ( از 35 سالگی به بعد ) حتی یک بیمار را ندیدم که اساساً مشکلش نیاز به یک گرایش دینی از زندگی نباشد . آنها به این دلیل گرفتار بیماری روانی شده بودند که جوهر دین و باورهای دینی را درنیافته بودند ، لذا با بازگشت به این دیدگاههای دینی ، بطور کامل درمان شدند .
آرنولد توئین مورخ معروف میگوید : بحرانی که اروپائیان در قرن حاضر دچار آن شده اند اساساً به فقر معنوی آنها باز میگردد . او معتقد است که تنها راه درمان این فقر و پاشیدگی اخلاقی ، بازگشت به دین است .
 

yalda_87

عضو جدید
روشهای خدا یابی :
1- فطرت : در عالم ذر
2- عقل : کار فیلسوف است و از اصل و مبدأ استدلال عقلی میکند و به چیزی وابسته نیست . کسی با روش عقلی ایمان نمی آورد . عقل فقط بیمه کننده ایمان است و ایمان جوشش درونی است . روش عقلی محکم و یقینی است و هر کسی آن را می پذیرد اما اشکالی که دارد این است که پر دامنه ، طولانی و سخت است . یکی از اشکالاتی که عرفا به عقلا وارد میکنند این است که آنها عقل جزئی دارند و نمیتواندد همه چیز را درک کنند اما حکما عقل جزئی خود را به عقل کلی ( وحی ) وصل میکنند و این اشکال را ندارند . مانند ملاصدرا
3- دل ( عرفانی ) : کار عارف است . عارف و سالک کسی است که از طریق دل و درون ، خدا و هه چیز را درک میکند . از سیر و سلوک استفاده میکند . یک نیرو در درون خود احساس کرده و میخواهد به آن بپردازد و آن را تقویت کند . عارف از طریق تهذیب و تزکیه نفس خود را کنترل میکند و روح در اختیارش است . عده ای دیگر از عارفان هم بالاترند و طبیعت هم در اختیارشان است . استدلال از طریق سیر و سلوک کار عرفاست . اگر هدف در همه ی علوم کشف حقیقت باشد در عرفان هدف وصول به حقیقت و لمس و دریافت حقیقت در درون است . ما به واسطه ی نقل همه چیز را میفهمیم اما عرفا آنها را درک میکنند و می چشند .
4- تجربی : ساختن قوانین برای رویدادهای طبیعی
5- نقلی : مطالب نقلی برای کسی مفید است که ایمان دارد و میخواهد تقویت شود . مانند متکلمان .

گروههای ظاهرگرا و قشری : مفاهیم آیات را درک نمیکنند .
گروههای باطن گرا : متصوفه و عرفا
متصوفه میگفتند باید به باطن توجه کرد و از طریق تهذیب و تزکیه برای خودشان آدابی قرار دادند مثل پیر و مرشد و رقص و سماع و خانقاه که از این طریق بدعتی در دین گذاشتند اما عرفا فقط تهذیب و تزکیه دارند و از این طریق مفاهیم را درک میکنند . اسلام هم کار عرفا را تأیید میکند چون متصوفه شکل و کارهای خاصی داشتند اما عرفان شکل خاصی ندارد و بیشتر متوجه مفاهیم است .
در بین روشهای خدایابی به عنوان یک نظر کلی میتوان بیان کرد که روش عقلی تنها بیمه کننده ی ایمان است و به تنهایی باعث تربیت شخص با ایمان نخواهد بود اما در مقام برخورد با شبهات و در پی آن انتخاب پاسخ بهتر برای مشکلات به ظاهر حل نشدنی در اعتقادات میتوان از این روش استفاده کرد و اما کسی که اجمالاً ایمان دارد چه بهتر است که از روش ظاهر گرایی ( مراجعه به کتابهای دینی و روایات ) استفاده کند اما روش باطنی بعد از ایمان و به همراه عمل صالح برای بالا بردن فهم قلبی و باطنی مفید است .
متصوفه حرفهایی دارند که فقط برای کسانی که به مرکز دایره ی شریعت رسیده باشند ، مفید است . کسی که میخواهد عمیق تر مطالعه کند به طریقت میرسد . کسی که ظاهر شریعت را ریاکاری میخواند ، در مرتبه ی طریقت است درحالیکه شریعت باید به همراه طریقت باشد . بنابراین حرفهای متصوفه برای کسی که در عمق نیست ، مفید نیست .
 

yalda_87

عضو جدید
یک نمونه استدلال عقلی در اثبات واجب الوجود ( برهان ابن سینا و مقداری هم برهان فارابی ) :

ابتدا باید واجب الوجود ، ممکن الوجود و ممتنع الوجود تعریف شود .
وجوب : نسبت بین موضوع و محمول حتمی است . مثلاً « دایره 360 درجه است » . دایره ، موضوع و 360 درجه است ، محمول نام دارد . این نسبت حتمی است پس واجب الوجود نام دارد .
امکان : نسبت بین موضوع و محمول امکان است یعنی ممکن است وجود داشته باشد مثل « مثلث متساوی الاضلاع است » که ممکن است باشد و ممکن است نباشد چون انواع دیگر مثلث هم داریم . این را ممکن الوجود می نامیم .
امتناع : نسبت بین موضوع و محمول امتناع است . مثلاً « مثلث 190 درجه است » یا « مثلث 190 درجه موجود است » که ممتنع الوجود نام دارد .

دو نوع برهان داریم :
برهان صدیقین : برهان عقلی . از طریق تعقل به واجب الوجود میرسد . از طریق وجود به واجب الوجود میرسد .
برهان غیر صدیقین : از عالم خارج شروع میشود و میگوید اگر موجودی باشد ، و سپس بررسی میکند تا به واجب الوجود برسد .
اشکال برهانهای عقلی پیچیدگی آنهاست .

توضیح برهان : اگر در عالم موجودی باشد ، بنا به فرض عقلی ، از دو حال خارج نیست : یا واجب الوجود است که هستی و بودن ، جزء لاینفک آن موجود است که همان را خدا می نامیم . یا ممکن الوجود است که پس باید دنبال علتی باشیم که آن را محقق کرده و آن موجود را هستی داده . وقتی آن علت را یافتیم باز دو حالت دارد یا واجب الوجود است که پس خدا همین است و یا ممکن الوجود است که هستی مال خودشنبوده و یک عاملی آن را هست کرده . باز آن عامل هم دو حالت دارد . این سیر تا نهایت ادامه ندارد چون تسلسل غیر ممکن است بنابراین با بررسی تک تک موجودات عالم بالاخره به واجب الوجود یعنی خدا میرسیم .

تسلسل : یک سری عوامل که به دنبال هم می آِیند . تسلسل در علل و معلولها محال است . اگر بین زنجیره ای رابطه ای علی موجود بود که همه به هم وابسته بودند برای عملی ، وقتی آن عمل اتفاق افتاد معلوم است که یک جایی این رابطه قطع شده و آن عمل رخ داد است . تسلسل زنجیره است که از افرادی تشکیل شده ، آنی الوجود و مجتمع الوجود باشد . بین علتها و معلولها حالت تسلسل تا نهایت امکان ندارد . تسلسل در علتها و معلولها محال است .
با توجه به برهان بالا گفتیم که اگر چیزی وجود داشته باشد ، معلوم است که یک هستی دهنده وجود دارد . اگر این زنجیر تا نهایت ادامه پیدا کند و به هستی دهنده نرسد که محال است چون در این صورت دیگر جسمی به وجود نمی آید و عملی شکل نمیگیرد . این برهان وجود خدا را اثبات میکند .
در اینجا سوالی مطرح میشود و آن این است که میگویند ممکن است یک چیزی ممکن الوجود باشد و خودش خودش را به وجود آورده باشد . در جواب میگوییم که این مورد محال است چون در این صورت به دور میرسیم و دور هم به تناقض میرسد که تناقض هم محال است و این از بدیهیات است .

دور : یعنی یک شیء علت خودش باشد . دو نوع دور داریم :
دور مصرح : دور خیلی واضح . مثلاً گفته میشود الف و ب علت هم هستند .
دور مضمر : دور با واسطه . مثلاً گفته میشود «الف» علت «ب» ، «ب» علت «ج» و «ج» علت «د» است و باز «د» علت «الف» است .
در این شرایط تناقض بوجود می آید چون در یک زمان واحد یک شیء یا وجود دارد یا وجود ندارد که جمع نقیضین هم محال است . در یک مورد باید گفت « الف» بر «ب» مقدم است و در مورد دوم باید گفت « الف» بر «ب» مقدم نیست که این دو جمله با هم تناقض دارند .
تقدم زمانی : دو عمل از نظر زمان بر هم تقدم و تأخر دارند . مثل ساعت 1 که مقدم زمانی است بر ساعت 2
تقدم ذاتی : ممکن است هر دو همزمان باشند ولی در اصل یکی مقدم بر دیگری است مثل سنگ و شکستن شیشه .
 

yalda_87

عضو جدید
درمان افسردگی با نماز صبح :
افسردگى (depression) حالتى احساسى است كه مشخصه‏اش اندوه، بى‏احساسى (apathy) ،بدبینى (pessimism) و احساس تنهایى است. این بیمارى كه امروزه از شیوع بالایى در میان مراجعه كنندگان به كلینیك‏هاى روانپزشكى برخوردار است، داراى تظاهرات متنوع و زیادى بوده كه از مهمترین آنها مى‏توان به اختلالات خواب اشاره نمود. تحقیقات نشان مى‏دهد 75 درصد از بیماران افسرده مشكلى در خواب (چه به صورت بى خوابى و چه پرخوابى) دارند و همچنین علایم این بیماران در هنگام صبح تشدید مى‏شود. نكته جالب و قابل توجه و مورد بحث ما این است كه در این بیماران چگالى rem (حركت‏ سریع چشم) در نیمه اول خواب و همچنین كل زمان rem افزایش یافته و فاصله میان به خواب رفتن تا شروع اولین دوره rem یعنى (latency - rem) كم شده و مرحله 4 خواب نیز كاهش مى‏یابد. پس به عبارت ساده‏تر مى‏توان گفت افراد افسرده زمان بیشترى را در مرحله خواب rem به سر مى‏برند. یعنى به میزان بیشترى نسبت ‏به سایرین خواب مى‏بینند.
یك روش درمانى جدید براى بیماران افسرده، بیدار نگه داشتن آن‏ها براى كاهش میزان rem است، كه بهترین شكل آن نماز صبح است. زمان نماز صبح كه مورد تاكید قرآن و همچنین بسیارى از روایات بوده، سبب كاهش قابل توجه میزان خواب rem در اشخاص مى‏شود. زیرا شخص نمازگزار كه خود را ملزم به اقامه نماز صبح مى‏داند و باید صبحگاه بیدار شود، پس در حقیقت جلوى ورود به مرحله قابل توجهى از rem را مى‏گیرد.از این جهت ‏بیدارى صبحگاهى براى نماز خود به تنهایى مى‏تواند یك عامل مهم بدون عارضه در پیشگیرى از افسردگى مطرح باشد كه بر تمام روش‌هاى درمانى دارویى و غیر دارویى ارجح است، چرا كه پیشگیرى بر درمان مقدم است .
حال ببینیم، این موضوع چه ارتباطى با نماز صبح دارد، یعنى نماز صبح چه اثر درمانى مى‏تواند در این بیماران داشته باشد؟ به طور متوسط 20 - 15 دقیقه طول مى‏كشد تا یك فرد معمولى به خواب رود. پس در عرض 45 دقیقه وارد مراحل 3 و 4 خواب شده كه این مراحل عمیقترین مراحل خواب‏اند. یعنى بیشترین تحریك براى بیدار كردن فرد در این مراحل لازم است. حدود 45 دقیقه پس از مرحله ‏4 است كه نخستین دوره حركات سریع چشم (rem) فرا مى‏رسد. هر چه از شب مى‏گذرد، دوره‏هاى rem طولانى‏تر و مراحل 3 و 4 كوتاه‏تر مى‏شود. بنابراین در اواخر شب، خواب شخص سبك‏تر شده و رؤیاى بیشترى مى‏بیند (یعنى خواب rem اش بیشتر مى‏شود). پس قسمت اعظم خواب rem در ساعات نزدیك صبح به وقوع مى‏پیوندد. و از طرفى دیدیم كه یكى از مشكلات مهم بیماران افسرده، افزایش یافتن طول خواب rem و خواب دیدن زیاد است. از این جهت ‏یك مبناى مهم در تولید داروهاى ضد افسردگى ایجاد داروهایى است كه كاهش دهنده مرحله rem خواب باشند (از جمله داروهاى ضد افسردگى سه حلقه‏اى. (
لازم به ذكر است آثار روحى و روانى ایمان به خدا و اقامه نماز بسیار زیاد است و نكات علمى بسیار شگرفى در اسرار سحر كه مورد تاكید فراوان اسلام نیز بوده، نهفته است كه انسان با دانستن آنها از تمام وجود زمزمه مى‏كند:
« اقم الصلوة لدلوك الشمس الى غسق الیل و قرءان الفجر ان قرءان الفجر كان مشهودا » : نماز را از زوال آفتاب تا نهایت تاریكى شب برپا دار و (نیز) نماز صبح را، زیرا نماز صبح همواره (مقرون با) حضور (فرشتگان) است .

پایگاه استاد حسین انصاریان
منبع: مطالعات شیعه شناسی
 

yalda_87

عضو جدید
درمان بیماریهای پوستی با وضو :
علاوه بر نظافت دست و صورت كه بر اثر نماز به انسان هدیه می گردد ، در ادامه وضو ، فرمان الهی بر مسح سر و پا قرار گرفته است . (1)
هر چند می توان در بعد نمادین و از دیدگاه زیبایی شناسی ، مسح سر و پا در پایان وضو را سمبلی جسم ، از سر تا پا و از فرق تا قدم به حساب آورد و به عنوان عاملی در یاد آوری پیوسته مسلمانان مبنی بر نظافت تمام بدن تلقی كرد، اما در باره بیماری ها نیز می توان به نكاتی چند توجه نمود .
پاها و سر انسان بر خلاف دست و صورت، از اعضایی هستند كه در بخش قابل توجهی از شبانه روز پوشیده هستند، تا حدی كه حتی خود نیز معمولا توجه كمی به آنها دارند . (2)
اما امروزه دانش بشر، گروهی از بیماری ها را می شناسد كه شروع تظاهرات این بیماری ها از پوست سر و پاهاست، به عنوان مثال برخی بیماری های قارچی پوست از حد فاصل میان شست و دیگر انگشتان پا آغاز می گردد كه اتفاقا درست محل این ناحیه، مسح واجب دارد و به همین ترتیب مسح سر نیز می تواند توجه انسان را به آلودگی یا ضایعه عفونی در مو و پوست سر توجه دهد و در نتیجه انسان را برای رفع آن به اقدام وادارد.
در ضمن وجوب مسح سر و پا فرصتی است برای برداشته شدن پوشش پا و سر و در معرض هوا و اكسیژن قرار گرفتن این اعضاء كه علاوه بر شادابی پوست، به نوبه خود مانع رشد ارگانیزم های بی هوازی در منافذ پوست خواهد شد.
البته لازم به توجه است كه بسیاری از بیماری های پوست (به ویژه عفونت ها) بوسیله غسل های متعدد اعم از واجب و مستحب كه شخص نمازگزار در طول زندگی خود به جا می آورد، قابل پیشگیری هستند .

پی نوشت:
1- آیه شریفه 6 سوره مباركه مائده
2- پوشش پا به صورت جوراب و كفش امروزه در اكثر فرهنگ ها متداول شده است و پوشش سر به صورت های مختلف از چادر و عمامه گرفته تا كلاه و روسری از دیر باز معمول بوده است.
 

yalda_87

عضو جدید
تأثیر نماز بر بدن انسان :
نماز پل ارتباطی قوی بین خداوند و نمازگزار ایجاد می کند. در هنگام نماز انسان با حالتی تمنا گونه درخواست خود را ابراز می دارد که باید علت این حالت را بررسی کرد. خداوند در قرآن می فرماید:
« الَّذِینَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللَّهِ أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ » ( آیه 28 سوره رعد )
« آن ها که ایمان آورده اند، دل هایشان با یاد خدا آرام می گیرد، به درستی که با یاد خدا دل ها آرام می گیرد »
همچنین خداوند در جای دیگری می فرماید:
« أَقِمِ الصَّلاهَٔ لِدُلُوکِ الشَّمْسِ إِلَی غَسَقِ اللَّیلِ وَقُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ کَانَ مَشْهُودًا وَمِنَ اللَّیلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَهًٔ لَکَ عَسَی أَنْ یبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقَامًا مَحْمُودًا » ( آیه 78 و 79 سوره اسرا )
« نماز را از هنگامی که خورشید از وسط آسمان می گذرد تا آنگاه که تاریکی شب به نهایت میرسد برپا دار و نماز صبح را نیز هنگام طلوع فجر به جای آور که قطعاً نماز صبح مشهود فرشتگان شب و روز است . و پاره ای از شب را به نماز بیدار باش که این برای تو افزون بر نمازهای واجب است . باشد که پروردگارت به تو مقامی عطا کند که همه آن را بستایند و تو را با آن مقام ( مقام شفاعت ) در قیامت برانگیزد . »
پیامبر اکرم زمانی که ناراحتی ایشان را فرا می گرفت می فرمودند: « ای بلال، اذان بگو و با آن ما را به آرامش برسان »
« وَاسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلاهِٔ وَإِنَّهَا لَکَبِیرَهٌٔ إِلا عَلَی الْخَاشِعِینَ » ( آیه 45 سوره بقره )
« از صبر و نماز یاری بجویید، به راستی که نماز کاری بس سنگین و گران است ، مگر بر فروتنان »
« قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ . الَّذِینَ هُمْ فِی صَلاتِهِمْ خَاشِعُونَ » ( آیه 1 و 2 سوره مؤمنون )
« به درستی که مومنان رستگار شدند. آن ها که در نمازشان فروتن هستند »
این دعا از پیامبر اسلام را نیز به یاد داشته باشیم:
« خدای من، به من و خاندانم توفیق عبادت خالص عطا کن و نمازم را از من و خاندانم قبول کن »

مطالعه علمی
با بررسی چندین مورد مشخص شده است که نماز و دعا بر روی پایایی مغز و نحوه کارکرد آن تاثیر به سزایی دارد و همچنین مشخص شده است که تاثیراتی بر روی بدن می گذارد. در بین این تاثیرات، اثر تنظیمی خون در بعضی قسمت های مغز است.

تاثیر دعا در فعالیت فکری
این تحقیق توسط پروفسور Newberg در بخش اشعه ایکس مرکز پزشکی دانشگاه پنسیلوانیا بر روی تعدادی از انسان هایی که ایمان قوی به خدا دارند و دارای ادیان مختلفی هستند، در هنگام عبادت کردن انجام شده است.
این تحقیق با استفاده از دستگاه Single Photon C.T. scan انجام شده است که جریان خون در قسمت پیشینی مغز را با رنگ های مختلف نشان می دهد به طوری که رنگ قرمز نمایانگر بیشترین فعالیت و رنگ های زرد و سبز بیانگر کم ترین فعالیت هستد.
در هنگام مراقبه و دعا، جریان عبوری خون بیشتر شده است. قسمت قدامی مغز مسئول کنترل کردن احساسات و هیجانات است و همچنین این قسمت مسئول یادگیری و فهمیدن و انجام فعالیت پیچیده می باشد.
در هنگام دعا، تفکر و طلبیدن خداوند، احساس خود هوشیاری (توجه به خویشتن) محو می شود و به جای آن حسی از آرامش و اطمینان و آزادی در شخص ایجاد می شود و شخص احساسی از تقرب به خداوند پیدا می کند که با هیچ جمله ای نمی توان آن را توصیف کرد.
 

yalda_87

عضو جدید
تأثیر مذهب در سلامت روان :
روانشناسی بهداشت ، در سالهای اخیر اهمیت زیادی برای نقش راهبردهای مقابله و سبک زندگی افراد در چگونگی وضعیت سلامت جسمانی و روانی آنها قائل شده است. شیوه‌های مقابله ، توانایی‌های شناختی و رفتاری هستند که فرد مضطرب به منظور کنترل نیازهای خاص درونی و بیرونی فشارآور بکار می‌گیرد. در مقابله مذهبی ، از منابع مذهبی مثل دعا و نیایش ، توکل و توسل به خداوند و ... برای مقابله استفاده می‌شود. از آنجایی که این نوع مقابله‌ها هم منبع حمایت عاطفی و هم وسیله‌ای برای تفسیر مثبت حوادث زندگی هستند، می‌توانند مقابله‌های بعدی را تسهیل نمایند، بنابراین به کارگیری آنها برای اکثر افراد، سلامت ساز است.
رفتارهای مذهبی ارزش مثبتی در پرداختن به نکات معنی‌دار زندگی دارند. رفتارهایی از قبیل توکل به خداوند ، زیارت و ... می‌توانند از طریق ایجاد امید و تشویق به نگرش‌های مثبت ، موجب آرامش درونی فرد شوند. باور به این که خدایی هست که موقعیت‌ها را کنترل می‌کند و ناظر بر عبادت کننده‌هاست، تا حد زیادی اضطراب مرتبط با موقعیت را کاهش می‌دهد. بطوری که اغلب افراد مومن ارتباط خود را با خداوند مانند ارتباط با یک دوست بسیار صمیمی توصیف می‌کنند و معتقدند که می‌توان از طریق اتکاء و توسل به خداوند ، اثر موقعیت‌های غیرقابل کنترل را به طریقی کنترل نمود. به همین دلیل گفته می‌شود که مذهب می‌تواند به شیوه فعالی در فرآیند مقابله موثر باشد.
بطور کلی مقابله مذهبی ، متکی بر باورها و فعالیت‌های مذهبی است و از این طریق در کنترل استرس‌های هیجانی و ناراحتی‌های جسمی به افراد کمک می‌کند. داشتن معنا و هدف در زندگی ، احساس تعلق داشتن به منبعی والا ، امیدواری به کمک و یاری خداوند در شرایط مشکل‌زای زندگی ، برخورداری از حمایت‌های اجتماعی ، حمایت روحانی و ... همگی از جمله منابعی هستند که افراد مذهبی با برخورداری از آنها می‌توانند در مواجهه با حوادث فشارزای زندگی ، آسیب کمتری را متحمل شوند.

مذهب و مقابله با فشارهای روانی
مذهب می‌تواند در تمامی عوامل ، نقش موثری در استرس‌زایی داشته باشد و در ارزیابی موقعیت ، ارزیابی شناختی فرد ، فعالیت‌های مقابله ، منابع حمایتی و ... سبب کاهش گرفتاری روانی شود. بر این اساس ، مدتها است که تصور می‌شود بین مذهب و سلامت روان ارتباط مثبتی وجود دارد و اخیرا نیز روان‌شناسی مذهب ، حمایت‌های تجربی زیادی را در راستای این زمینه فراهم آورده است . ویتر و همکاران او نشان دادند که 20 تا 60 درصد متغیرهای سلامت روانی افراد بالغ ، توسط باورهای مذهبی تبیین می‌شود. در مطالعه دیگری ، ویلتیز و کریدر نشان دادند که در یک نمونه 1650 نفری با میانگین سنی 50، نگرش‌های مذهبی با سلامت روانی رابطه مثبتی دارند.
بر اساس مطالعات انجام شده دیگر ، بین مذهبی بودن و معنادار بودن زندگی و سلامت روانی ارتباط نزدیکی وجود دارد. در یک بررسی که 836 بزرگسال با میانگین 73.4 سال شرکت داشتند، معلوم شد که بین سه شاخص مذهبی بودن (فعالیت‌های مذهبی غیرسازمان یافته و فعالیت‌های مذهبی سازمان یافته) و روحیه داشتن و دلگرمی به زندگی ، همبستگی مثبتی وجود دارد. به علاوه اسپیکا و همکارانش ، 36 مطالعه تجربی در مورد مرگ و درگیری مذهبی را مرور کردند و نتیجه گرفتند که ایمان قوی‌تر ، یا معتقد بودن به زندگی بعد از مرگ با ترس کمتر از مرگ ، همبستگی دارد. همچنین افرادی که نمره بالاتری در شاخص مذهب درونی داشتند، ترس کمتری را از مرگ گزارش کردند.

مذهب و مقابله با اضطراب
مطالعات دیگر ، تاثیر مداخلات مذهبی را در کاهش اضطراب و تحمل فشارهای روانی پس از بهبودی نشان داده‌اند. به عنوان مثال ، نتایج دو بررسی نشان داد، کسانی که به اعتقادات مذهبی پایبند بودند، اضطراب و ناراحتی کمتری را نسبت به کسانی که به اعتقادات مذهبی پای بند نبودند، گزارش کرده‌اند. گارنتر و همکاران در زمینه سلامت روانی و اعتقادات مذهبی شش مقاله را مورد بررسی قرار دادند.
دریافتند که در تمام این مطالعات بین اعتقادات مذهبی و سلامت روانی رابطه مثبتی وجود دارد. هانت ، سازگاری زناشویی 64 زوج را مورد بررسی قرارداد و نشان داد که مذهب بطور مثبت با سازگاری زناشویی ، خوشحالی و رضایت زناشویی بالاتر ارتباط دارد و همچنین نتیجه گرفت که مذهب یک عامل مهم در جلوگیری از طلاق است.

مذهب و تصور ذهنی از مرگ
زاکرمن و همکاران در پژوهشی گزارش کردند، در افراد سالمندی که نمره کمتری در شاخص مذهبی بودن به دست آوردند، میزان مرگ و میر 42 درصد بود، در حالی که این میزان برای افراد سالمندی که نمره شاخص مذهبی بالایی داشتند، 19 درصد بود. در مطالعه دیگری کونینگ ، کلین و همکاران دریافتند که سرطان در بین افرادی که نمره بالاتری در شاخص مذهبی درونی کسب می‌کنند کمتر شایع است. در بررسی دیگری ، مشاهده کردند افرادی که همیشه از مقابله‌های مذهبی استفاده می‌کنند، نسبت به افرادی که کمتر و گاهی از این مقابله‌ها استفاده می‌کنند، در 9 شاخص از 12 شاخص سلامت روانشناختی ، نمرات بالاتری کسب کردند.
موریس اثر زیارت مذهبی را روی افسردگی و اضطراب 24 بیمار سالمند بررسی کرد. او دریافت که علائم آنها بعد از زیارت رفتن کاهش زیادی داشته و حداقل تا ده ماه بعد از برگشتن از زیارت هم این اثر ادامه دارد. در مطالعه دیگری ، مکین‌توش نقش مذهب را در سازگاری افراد با یک رویداد معنی‌دار زندگی بررسی کرد. او با 124 پدر و مادری که کودک خود را به علت سندرم مرگ ناگهانی از دست داده بودند، مصاحبه کرد و دریافت که مذهبی بودن با یافتن معنی در مرگ ارتباط مثبتی دارد. به علاوه مذهبی بودن با افزایش صلاحیت روانی و کاهش ناراحتی در بین والدین در طی 18 ماه بعد از مرگ کودکانشان ، ارتباط داشت.
علیرغم این که اکثر تحقیقات ذکر شده در ادیان دیگری صورت گرفته است و از آنجایی که باور و اعتقاد ما مسلمانان بر این است که دین اسلام به عنوان یک ایدئولوژی ، ارائه دهنده کامل‌ترین و سلامت سازترین سبک زندگی بشریت است و احکام و دستورات آن حوزه‌های وسیع اخلاقی ، بین فردی ، بهداشتی و اجتماعی را در برمی‌گیرد، لذا مطالعه علمی اثرات و نقش متغیرهای مذهبی در سلامت روانی یک ضرورت اساسی به نظر می‌رسد.
 

venous_20

عضو جدید
کاربر ممتاز
اخيرا بسيارى از محققان غربى علاوه بر درمانهاى معمول و استاندارد، بر اثر بخشى دعا و درمان بيمارى‏هاى عاطفى، روانى الکليسم و ساير وابستگى‏هاى دارويى، مشکلات زناشويى، بيمارى‏هاى قلبى و عروقى و...تاکيد کرده‏اند آنان معتقدند که در کنار درمانهاى علمى، تشويق بيماران به دعا و دعاخوانى و انجام اعمال و فرايض دينى از عوامل موثر در درمان‏هاى جسمى روانى محسوب مى شود.


از آنجايي که اجتماع و جامعه متشکل از افراد مي باشد, مطمئنا مادامي که افراد يک جامعه به لحاظ رواني در سلامت به سر نبرند, دستيابي به جامعه اي با رواني سالم, دست نيافتني است. از جمله راهکارهاي بسيار اساسي در رسيدن به جامعه

اي سالم, شاداب, سرزنده و خالي از اضطراب متوسل شدن به منبع لايزال الهي است که از آن به دعا ياد مي کنند. متوسل شدن به اين منبع لايزال در افراد جامعه اين اطمينان خاطر را به وجود مي آورد که چون در تصميم گيري هايم به خدا تکيه کرده ام و پشتوانه ي کارهايم اعتماد به خدا مي باشد مطمئنا کاري که در صدد انجام آن هستم نتيجه خواهد داد.
 

venous_20

عضو جدید
کاربر ممتاز
دلایـل زیـادی وجود دارد که ثابت می کـنـد دعـا مؤثر است.
بسیـاری از تحقیـقات عـلـمی صحــت این مطلب را نشـان
میدهند.

تحقیقی که در سال 1993 برروی 10،000 کارمند دولتی در
طول 26 سال انجام گرفت،نشان داد که افراد متدین بسیار
کـمتر از افـراد کافر، بـه خـــاطر مشکلات قلبی-عروقی جان
می سپارند. و در تحقیقی که در سال 1995 در یک کالج بر روی 250 نفر بعد از جراحی قلب باز انجام گرفت، اینطور نتیجه گیری شد که آندسته از افراد که ارتباطات مذهبی و حمایت اجتماعی داشته اند، 12 مرتبه کمتر از آنها که فاقد آن بوده اند، جان سپرده اند.

در تلاش برای درک افسردگی ناشی از بستری شدن در بیمارستان، محققان یک دانشگاه 1000 بیمار بستری شده در بیمارستان که عادت به انجام امور مذهبی از قبیل نماز و دعا داشته اند را از سال 1987 تا 1989 مورد بررسی قرار داده و دریافته اند که این افراد بسیار بهتر از دیگران با مشکلات سلامتی خود کنار می آیند.

یک مرکز اخیراً هیئتی را برای تشخیص مزایا و فواید ادغام داروهای متعارف با درمان های رفتاری و تکنیک های تمدد اعصاب برای درمان فشارخون، تشکیل داده است. این گروه دریافتند که ترکیب این دو روش درمانی با یکدیگر، که نماز و دعا یکی از اجزاء مهم آن بود، می تواند باعث پایین آوردن سرعت تنفس ، ضربان قلب، و فشارخون فرد شود.

دانشگاه مکزیکو مشغول مطالعه بر روی قدرت دعا و نماز برای درمان افراد الکلی است. همچنین تحقیقی نیز درمورد دعا و درمان در دانشگاه باستیر در حال انجام است. مطمئناً دنبال کردن یک شیوه زندگی مذهبی و روحانی می تواند باعث بهبود و

ارتقاء سلامتی شود. افراد دیندار و مذهبی معمولاً بسیار کمتر به دنبال خطراتی مثل سیگار، الکل و همبستر شدن با افراد ناشناس می روند. اما، درک عملکرد شفاعت و دعای دیگران برای افراد کافر و بی اعتقاد بسیار دشوار است.

در مهمترین و گسترده ترین تحقیقات مربوط به تاثیر شفاعت و دعا، متخصص قلب شناس،
راندولف بیرد، روی 393 بیمار بستری شده در واحد مراقبت های بیماری کرونری قلب در بیمارستان عمومی سان فرانسیسکو، بررسی هایی انجام داده است. برای برخی از این بیماران توسط گروه های خانگی، دعا و نیایش هایی انجام شده، اما

برای برخی این دعا و نیایش انجام نگرفت. کلیه مردان و زنان بیمار مورد مراقبت های پزشکی یکسان قرار گرفتند. در این تحقیق، نه پزشکان و پرستاران و نه خود بیماران نمی دانستند که دعا و نیایش برای کدامیک از بیماران انجام می شود.

نتایج این تحقیق بسیار چشمگیر بوده و موجب تعجب بسیاری متخصصین و دانشمندان قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که آندسته از بیمارانی که مراقبت های پزشکی آنان با دعا و نیایش برای سلامت آنها ادغام شده بود، نیاز به داروی کمتری داشته و تجهیزات تهویه به مدت زمان کمتری برای آنها استفاده شده و وضعیت سلامتی آنها نیز نسبت به سایر بیماران بسیار بهتر بوده است. بیمارانی که برای آنها دعا و نیایش انجام گرفت:

بسیار کمتر از بیماران دیگر به آنتی بیوتیک احتیاج پیدا کردند (3 بیمار درمقابل 16 بیمار)
بسیار کمتر از بیماران دیگر به ورم و آماس ریوی مبتلا شدند—وضعیتی که در آن ریه به خاطر پمپاژ نادرس قلب، پر از مایع می شود) (6 بیمار درمقابل 18 بیمار)
بسیار کمتر از بیماران دیگر نیاز به فرو کردن لوله به درون گلو برای کمک به تنفس شدند (0 بیمار درمقابل 12 بیمار)


کمتر جان سپردند (اما تفاوت از روی آمار مشخص نبود).
حتی آزمایشات بسیار دیگری بر روی شرکت کننده های غیر انسان انجام گرفت. در تحقیقی که بر روی 131 آزمایش کنترل شده بر روی درمان های معنوی و مذهبی انجام گرفت، مشخص شد گندم هاییکه برای رشد آنها دعا شده بود، بلندتر شدند،


مخمرهایی که برای آنها دعا شده بود، با تاثیرات سیانید مقابله کردند، و .... لاری دوسی، پرآوازه ترین متخصص دعا و درمان در جهان می گوید، "من به این آزمایشات می بالم. چون این آزمایشات از انسانها تشکیل نشده است. شما می توانید صدها بار آنها را تکرار کنید. این می تواند بهترین دلیل و مدرک باشد که دعا می تواند دنیا را تغییر دهد."

لاری دوسی در کتاب "واژه های شفابخش" خود، با همکاری هیئت مؤسسه ملی سلامت در واشنگتن، 100 آزمایش که اکثر آنها در ادبیات راروانشناسی به چاپ رسیده است، درمورد تاثیرات دعا/تجسم فکری، مورد بررسی قرار داده است. بیش نیمی از این آزمایشات بر روی رویش و سبز شدن جوانه ها تا التیام زخم ها تاثیراتی را نشان داده است.

در چند آزمایش، داوطلبان تحریک یا تعویق رشد باکتری و قارچ را تجسم کرده و از فاصله ای 15 مایل دورتر، نتایج بسیار مثبتی را به دست آوردند.
در بنیاد علم ذهن در سن آنتونیو، تگزاس، محققان از 32 داوطلب نمونه خون گرفته، گلوبول های قرمز آنها را جدا کرده، نمونه ها را در اتاقی در آنطرف ساختمان قرار


دادند. بعد محققان گلوبول های قرمز را در محلولی که باعث ورم و ترکیدن آنها می شد قرار دادند—روندی که دقیقاً قابل ارزیابی است. بعد محققان از داوطلبان خواستند تا برای حفظ برخی گلوبول های قرمز دعا کنند. برای کمک به تجسم سازی آنها، محققان تصاویری رنگی از این گلوبول های قرمز در اختیار داوطلبان قرار دادند. دعا و نیایش به طرز شگفت انگیزی روند ترکیدن این گلوبول ها را کند کرد.


در تحقیق دیگری که در همان بنیاد انجام گرفت، از داوطلبان در یک اتاق در یک طرف ساختمان، خواسته شد تا داوطلبان موجود در اتاقی دیگر در آنطرف ساختمان را تجسم سازی کنند تا آرامتر یا پرسروصدا تر شوند. نتایج تحقیق نشان داد که این تجسم سازی بر روی روحیه داوطلبان تاثیر بسزایی داشته است.

این تحقیقات و آزمایشات نشان داده است که دعا و نیایش می تواند شکل های مختلفی داشته باشد. نتایج نه تنها وقتی افراد برای پی آمدهای مشخص و آشکار دعا می کردند، بلکه برای زمانی که برای هیچ چیز مشخصی هم دعا می کردند، اتفاق افتاد.
 

venous_20

عضو جدید
کاربر ممتاز
آزمایشات همچنین نشان داده است که دعا و نیایش بر موارد زیر نیز تاثیرگذار بوده است:

فشارخون بالا
زخم و جراحت ها
حملات قلبی
سردرد
اضطراب
شرکت کننده های این آزمایشات عبارت بوده اند از:

آب
آنزیم ها
باکتری
قارچ
مخمر
گلوبول های قرمز خون
سلول های سرطانی
سلول های تنظیم کننده ضربان قلب
دانه ها
گیاهان
خزه و جلبک دریایی
حشرات
موش
جوجه
فرایندهایی که تحت تاثیر دعا و نیایش بوده اند عبارتند از:

فعالیت آنزیم ها
سرعت رشد گلوبول های سفید خون
تغییر و دگرگونی باکتری ها
رویش و جوانه زنی دانه ها و بذرهای مختلف
سرعت سلول ها تنظیم کننده ضربان قلب
سرعت بهبود و التیام زخم ها
اندازه تومرها و تیروئید
زمان لازم برای بیدار شدن از بیهوشی
تاثیرات مستقلی مثل فعالیت الکتروپوستی پوست، مقدار تحلیل و خونکافت گلوبول های قرمز و سطح هموگلوبین.


اینکه فردی که دعا می کند پیش کسی باشد که برای او دعا خوانده می شود یا نه، تاثیری در قدرت دعا ندارد. شما می توانید برای کسی که بسیار دور از شماست دعا کنید و نتیجه بگیرید.

هیچ چیز نمی تواند اثر دعا را متوقف کند. در یک تحقیق، موضوع تحقیق در قفسی گذاشته شده و اطراف آن با انواع و اقسان نیروهای الکترومگنتیک پوشیده شد، اما تاثیر دعا همچنان از آن عبور کرد.

باوجود شواهد و مدارک علمی، محققین دیگر تصدیق می کنند که دری کردن دعا از یک فرد بیمار کاری عاری از مسئولیت است. در کنفرانس بوستون که تحت پشتیبانی مدرسه پزشکی هاروارد بود، یکی از شرکت کننده ها پیش بینی کرد که فقط در 10 سال آینده، از بیماران نه تنها درمورد سابقه پزشکیشان، بلکه درمورد سیستم اعتقادی و مذهبیشان نیز سؤال می شود.

ایده شفابخشی از دور این روزها در حال بررسی است. دنیای کامپیوتر و اینترنت مملو از افرادی است که تقاضاهای خود را برای گروه های دعا و نیایش ارسال می کنند. آنها که به شفابخشی از دور اعتقاد دارند، دقیقاً نمی دانند که چطور عمل می
کند، اما تئوری های بسیار زیادی در این رابطه وجود دارد. برخی می گویند، اینکار از

طریق ارسال یک انرژی نافذ اما نامشخص به فرد نیازمند صورت می گیرد. دیگران، از جمله دوسِی ، می گویند علم فیزیک کوانتوم می تواند در این زمینه نقش داشته باشد.

در نبود اطلاعات موثق، این مسئله همچنان به صورت یک راز باقی خواهد ماند.

توضیح نوع دیگر دعا و نیایش، که در آن فرد بیمار برای درمان و بهبودی خود دعا می کند، از نظر علمی ساده تر است. باتوجه به فواید بارز مدیتیشن برای سلامتی—پایین آوردن فشارخون، کاهش مشکلات قلبی—چندان دشوار نیست که ببینیم دعا و نیایش، که کاملاً شبیه به مدیتیشن و تمدد اعصاب است، می تواند همان تاثیرات را تخفیف دهد.

طبق کونیگ از دانشگاه دوک، "وقتی دعا و نیایش باعث متعال و آرام شدن فرد شود، کورتیزول، اپینفرین و نوپینفرین—هورمون هایی که درغده آدرنال در واکنش به استرس ساخته می شود-- را بازمی دارد. این مواد شیمیایی جنگ یا گریز، در طول زمان میتواند باعث به خطر انداختن سیستم ایمنی بدن، و بالا بردن احتمال ابتلا به مشکلات و بیماری های مختلف از قبیل بیماری های قلبی، سکته، زخم های

گوارشی، و اختلال التهاب روده شود. متخصصین بسیار عقیده دارند که با احساس آرامش، که می تواند از فردی به فرد دیگر منتقل شده یا در خود فرد ایجاد شود، سیستم دفاعی بدن فرد تقویت می شود. البته داستان کهن از انجیل و مذاهب شرقی، درمان را با ایمان مرتبط می دانند. از اینرو منطقی است که فرض کنیم چیزی مثل دعا و نیایش که حس آرامش و راحتی را ایجاد می کند می تواند در بهبودی بیماری شما نقش داشته باشد.

تحقیقات جدید علمی نشان می دهد که می توان از دعا بعنوان درمان جایگزین به جای مدیتیشن، ورزش، یا گیاهان طبی استفاده کرد. در تحقیقی که روی 91،000 نفر در مریلند انجام گرفت، نشان داده شد که افرادیکه به طور منظم به کلیسا می روند، تا %50 کمتر از آنها که به کلیسا نمی روند به خاطر بیماری های قلبی جان می سپارند و تا %53 کمتر اقدام به خودکشی می کنند. این افراد همچنین فشارخون پایین تری دارند.

بسیاری از پزشکان عقیده دارند که اگر آنها قبل و بعد از جراحی یا قبل از شروع یکسری دارو برای بیمار، همراه با بیمار خود دعا کنند، می تواند در بهبودی بیمار تاثیرگذار باشد. سی مدرسه پزشکی در امریکا، درس های تاثیر ایمان در پزشکی را ارائه می دهند.

دکتر متیو، پروفسور پزشکی در دانشگاه جورج تاون در واشنگتن عقیده دارد، "دعا بسیار مؤثر است. "دکتر متیو تحقیقاتی را ارائه می دهد که در آن مشخص شده افرادیکه دعا و نماز می خوانند، کمتر مریض و بیمار می شوند و سریعتر از جراحی و سایر بیماری ها بهبود می یابند و بهتر با مشکل و بیمای خود کنار می آیند."

 

yalda_87

عضو جدید

تو این پست میخوام عجائبی از سوره فاتحه ( حمد ) رو ثبت کنم که به دلیل طولانی بودن در دو پست ثبت میکنم .


تعداد آیات سوره حمد 7 است،تعداد آسمانها 7، تعداد زمینها 7 ایام هفته 7 روز ، در مناسک حج تعداد دورهای حول کعبه 7 ، 7 بار سعی صفا و مروه ، 7 بار پرتاب سنگ در رمی جمرات و بسیاری نمونه های دیگر.
در بحث های دیگر از اعجاز های عدد 7 صحبتمی کنیم، در اینجا نیز نمونه هایی از این عدد شگفت را نشان می دهیم
تعداد درهای جهنم 77 می باشد که از مضارب 7 است77 = 7 × 11
تعداد حروف در زبان عربی و قرآن 28 است که مضربی از 7 است 28 = 7 × 4
از این 28 حرف ابجد، 7 حرف در سوره فاتحه نیامده است(ث، ج، خ، ز، ش، ظ، ف)و 21 حرف دیگر ذکر شده است 21 = 7 × 3
تعداد حروف مقطعه 14 تاست که 14 = 7 × 2
و جالب اینکه تمام این 14 حرف در سوره فاتحه آمده است

تعداد حروف مقطعه در سوره فاتحه(بدون تکرار) 14 = 7 × 2

و تعداد این حروف با تکرار 119مرتبه است که مضربی از 7 است

تعداد حروف مقطعه در سوره فاتحه(با تکرار) 119 = 7 × 17

تعداد حروف لفظ الجلالة الله یعنی ( ا ل ه ) در این سوره 49 است که مضربی از 7 است

49 = 7 × 7

اولین سوره قرآن فاتحه که عدد آن 1 و آخرین آن سوره ناس که عدد آن 114 است
اگر این 2 عدد را کنار هم قرار دهیم عدد 1141 بدست می آیدکه مضربی از 7 است

1 114 = 7 × 163

اولین کلمه قرآن( بسم ) و آخرین آن( الناس ) است. کلمه بسم 22 مرتبه و کلمه الناس241 مرتبه در قرآن تکرار شده است، اگر این 2 عدد را کنار هم بنویسیم عدد 24122 بر 7 بخشپذیر است

22 241 = 7 × 3446

اولین آیه قرآن ( بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ) است اگر تعداد حروف هر کلمه را محاسبه کنیم : به طور مثال بسم 3 حرف دارد،الله 4 حرف و الی آخر.

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ


۳ ۴ ۶ ۶


از چپ به راست ارقام را می نویسیم که عدد 6643 به دست می آید که به 7 بخشپذیر است

6643 = 7 × 949

آخرین آیه هم ﴿مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ﴾ می باشد که داریم:

مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ


۲ ۵ ۱ ۵


5152 = 7× 736

در سوره فاتحه اولین آیه بسم الله الرحمن الرحیم 19حرف وآخرین آیة آنصرط الذین أنعمت علیهم غیر المغضوب علیهم ولا الضالین 43 حرف دارد.اگر این 2 عدد را کنار هم بنویسیم 4319 بدست می آید که مضربی از 7 است 4319 = 7 × 617
از میان 28 حرف ابجد(حروف زبان عربی) 10 حرف در اولین آیه و 16 حرف در آخرین آیه این سوره آمده است
اگر این 2 عدد را کنار هم قرار دهیم 1610 بدست می آید که بر 7 بخشپذیر است

10 16 = 7 × 230

اگر تعداد کلمات اولین آیه (4) و آخرین آیه (10) را با هم جمع کنیم 14 بدست می آید که مضربی از 7 است

4 + 10 = 14 = 7 × 2

اگربرای آخرین کلمات هر آیه یعنی (الرحیم – العلمین - الرحیم – الدیننستعین – المستقیم – الضالین) تعداد حروف آنها را بنویسیم ، مثلا الرحیم 6 حرف و الی آخر، خواهیم داشت 6-7-6-5-6-8-7
که عدد 7865676تا 5 مرتبه بر 7 بخشپذیر است ! 7865676 = 7×7×7×7×7×468
ارتباط بسیار جالبی بین سوره فاتحه و معوذتین وجود دارد:
سوره فاتحه سوره 1 دارای7 آیه و سوره فلق سوره 113 و دارای 5 آیه است، اگر این اعداد را کنار هم بنویسیم باز هم عدد حاصل مضربی از 7 است ( 1-7-113-5 ):

511371 = 7× 73053

سوره فاتحه سوره 1 دارای7 آیه و سوره ناس سوره 47 و دارای6 آیه است مانند حالت قبل:

1-7-114-6:که این عدد 2 بار به 7 بخشپذیر است


611471 = 7 × 7 × 12479

فاتحه سوره شماره 1و دارای 7 آیه و 31 کلمه است در نتیجه: ترکیب 1 - 7 - 31 :

1 7 31 =7× 453

اگر در این سوره برای هر کلمه تعداد حروف مشترک با ( الله) یعنی حروف ( ا ل ه ) را بنویسیم مثلا َ بسم هیچ حرفی از حروف الله ندارد پس عدد آن 0 الله 4 حرف مشترک ،الرحمن 2 حرف مشترک (ا ل)و همینطور تا آخر که الضالین 4 حرف مشترک دارد ( ا ل ا ل )و آنها را کمار هم بنویسیم عددی 31 رقمی خواهیم داشت:
(بسم اللـهالرحمن الرحیم * الحمد للـهرب العلمین * الرحمن الرحیم * ملك یوم الدین * إیاك نعبد وإیاك نستعین* اهدناالصرط المستقیم * صرط الذین أنعمت علیهم غیر المغضوب علیهم ولاالضالین).

4202202120223020022012230322240

در نهایت شگفتی این عدد بزرگ بر 7 بخشپذیر است !
اگر این کار را تنها برای اولین آیه آن یعنی بسم اللـه الرحمن الرحیم انجام دهیم عدد 2240 بدست می آید که باز هم به 7 بخشپذیر است 2240 = 7 × 320
اگر حروفی که در این سوره آمده را بنویسیم :
ا ل م ی ن ر ع هـ ح ب د و س ك ت ص ط غ ض ق ذ
خواهد بود. حال این حروف را بر حسب میزان تکرار در این سوره مرتب می نماییم ، مثلا َحرف الف 22 مرتبه، لام هم 22 مرتبه م 15 مرتبه و همینطور تا کمترین که قاف و ذال هستند که 1 مرتبه آمده اند مرتب می کنیم

ا ل م ی ن ر ع هـ ح ب د و س ك ت ص ط غ ض ق ذ


22 22 15 14 11 8 6 5 5 4 4 4 3 3 3 2 2 2 2 1 1



11222233344455681114152222

که این عدد هم بر 7 بخشپذیر است
اگر همین کار را برای اولین آیه این سوره یعنی بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ (الفاتحة:1( انجام دهیم و حروف آن را به ترتیب میزان تکرار بنویسیم 10 حرف بدست می آید

ل م أ ر ح ب س هـ ن ی


4 3 3 2 2 1 1 1 1 1

که عدد 1111122334 بر 7 بخشپذیر است !
 

yalda_87

عضو جدید
از دیگر عجایب این سوره نظم دقیق تشدید هاست! در هر آیه تعداد کلماتی که تشدید دارند را می نویسیم و اعداد حاصل را کنار هم قرارمی دهیم.مثلا َ در آیه اول یعنی بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ 3 کلمه الله-الرحمن –الرحیم تشدید دارندو همینطور در آیات دیگر الی آخر محاسبه می کنیم

شماره آیه: (1) (2) (3) (4) (5) (6) (7)


تعداد حروف مشدد: 3 2 2 1 2 1 3

که عدد 3121223 بر 7 بخشپذیر است !
حال اگر این عمل را برای هر کلمه انجام دهیم مثلا َ بسم تشدید ندارد پس عدد آن 0 است ، الله 1 تشدید دارد و الی آخر که الضالین 2 تشدید دارد. حال این اعداد را کنار هم می نویسیم :
بسم اللّه الرّحمن الرّحیم. الحمد لـلّه ربّالعلمین. الرّحمن الرّحیم. ملك یوم الدّین. إیّاك نعبد وإیَّاك نستعین. اهدنا الصّرط المستقیم. صرط الّذین أنعمت علیهم غیر المغضوب علیهم ولا الضَّالّین
عدد حاصل (2000000010010010011001101101110) که یک عدد 29 رقمی است باز هم بر 7 بخشپذیر است
برای هر آیه تعداد حروف آنرا می نویسیم ، مثلا َ بسم 3 حرف ، الله 4 حرف ، الرحمن 6 و الی آخر

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ


3 4 6 6


الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَلَمِینَ


5 3 2 7


الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ


6 6


مَلِكِ یَوْمِ الدِّینِ


3 3 5


إِیَّاكَ نَعْبُدُ وَإِیَّاكَ نَسْتَعِینُ


4 4 5 6


اهْدِنَا الصِّرَطَ الْمُسْتَقِیمَ


5 5 8


صِرَطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَلَا الضَّالِّینَ


3 5 5 5 3 7 5 3 7

عدد را از آخر به اول می نویسیم

73573555385565445336672356643

در عین شگفتی این عدد نیز به 7 بخشپذیر است

73573555385565445336672356643= 7 × 10510507912223635048096050949

و اگر عدد را از راست به چپ بخوانیم: عدد حاصل بر 17 بخشپذیر است که 17 تعداد دفعاتی است که سوره فاتحه در نمازهای یومیه باید خوانده شود : 73573555385565445336672356643

73573555385565445336672356643 = 17 × 4327856199150908549216020979

اگر این روش را بدون احتساب بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ انجام دهیم باز هم عدد حاصل بر 7 بخشپذیر است


الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَلَمِینَ


5 3 2 7


الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ


6 6


مَلِكِ یَوْمِ الدِّینِ


3 3 5


إِیَّاكَ نَعْبُدُ وَإِیَّاكَ نَسْتَعِینُ


4 4 5 6


اهْدِنَا الصِّرَطَ الْمُسْتَقِیمَ


5 5 8


صِرَطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَلَا الضَّالِّینَ


3 5 5 5 3 7 5 3 7

که عدد 7357355538556544533667235 حاصل می شود

7357355538556544533667235 = 7 × 1051050791222363504809605

اگر این روش را برای آیه اول آن یعنی بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ انجام دهیم باز هم عدد حاصل بر 7 بخشپذیر است

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ


3 4 6 6

عدد 6643 :

6643 = 7 × 949

حتی اگر برای آخرین آیه آن نیز جداگانه همین عمل را انجام دهیم باز هم عدد حاصل مضربی از 7 است: (صِرَطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَلَا الضَّالِّینَ)

صِرَطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَلَا الضَّالِّینَ


3 5 5 5 3 7 5 3 7

عدد 735735553:

735735553 = 7 × 105105079

تعداد حروف آیه اول فاتحه یعنی (بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ) 19 حرف وتعداد حروف آخرین آیة سوره فاتحة یعنی (صِرَطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَلَا الضَّالِّینَ)، 43 حرف است. اگر این 2 عدد را کنار هم بگذاریم:

19 43

عدد 4319 بدست می آید که مضرب 7 است

4319 = 7 × 617

تعداد کلمات آیه اول آن 4 و تعداد کلمات آیه آخر آن 9 است که اگر این 2 عدد را کنار هم بگذاریم و عدد را از راست به چپ بخوانیم 49 بدست می آید که مجذور 7 است
سبحان الله
این همه شگفتی برای اثبات حقانیت قرآن کافی نیست
هنوز بعد 1400 سال این کتاب الهی دست نخورده و بدون تحریف باقی مانده است.
إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ (الحجر:9){ ما آنرا برای یاد آوری نازل کردیم و مسلما َ حافظ آن خواهیم بود }
آیا هنوز جایی برای این ادعا که قرآن کلام وحی نسیت باقی می ماند؟
آیا کسی می تواند حتی 1 آیه شبیه به آن بیاورد؟
قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْأِنْسُوَالْجِنُّ عَلَى أَنْ یَأْتُوا بِمِثْلِ هَذَا الْقُرْآنِ لا یَأْتُونَبِمِثْلِهِ وَلَوْ كَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِیراً (الاسراء:88){بگو اگر تمام جن و انس جمع شوند که مانند این قرآن بیاورند، نمی توانند مانندش را بیاورند حتی اگر همدیگر را کمک کنند}
فلیأتوا بحدیث مثله إن كانوا صادقین) [الطور: 52/34]
{پس اگر راست می گویند گفتاری مانند آن را بیاورند }
 

yalda_87

عضو جدید
اقرا باسم ربك الذی خلق
خلق الانسان من علق
قبلا علق لفظی مشتبه بود ...( در لغت عربی علق به دو معنیست : كرم كوچك و زالو مانند - خون بسته شده)
یعنی در علق متشابه بین دو معنی : میان كرم كوچك و میان خون بسته شده
اشاره می كردند به اینكه 1400 سال قبل قرآن بیان كرده كه خلق الانسان من علق
خلقت ،‌ بدایت را می گویند ...مرحله بعدی " خلق من بعد خلق " است
انسان از خون ساخته نشده ( یكی از مراحل شكل گیری انسان خون بسته شده است نه مرحله ابتدایی و خلق اون)
كه تو 6 مرحله ای كه قرآن اشاره كرده انسان آفریده میشه:
نطفه - علقه(خون بسته شده) - مضغه - استخوان بندی - رویش گوشت - خلق آخر
كه همونطور كه می بینید مرحله علقه یكی از مراحله
تازه اینكه اونجا گفته علقه نه علق
علق به معنی كرم كوچكه
این مسئله رو 1400 سال قبل فرموده ،‌ حدود 102 سال قبل پاستور كشف كرد كه بله انسان از كرم كوچك ( اسپرموتازوئید ) به وجود اومده ،‌خیال میكرد كه اون كشف كرده
و اگر در اون زمان به او میگفتند كه یك عجمی عربی ،‌ یك ابراهیمی عربی 1300 سال قبل شما بیان كرده و گفته خلق الانسان من علق ‌، از كرم كوچك و زالو مانند ، اسپرموتازوئید انسان آفریده شده در آن ساعت پاستور چی میگفت ؟
می گفت :آمنا به ...به او ایمان آوردیم ....
كه این اعجاز قرآن است ...لذا متشابهات قرآن ذخایر و اعجاز قرآن هستند
( متشابهات قرآن آیاتی هستند كه معنی آنها به طور واضح برای ما مشخص نشده و با مرور زمان و پیشرفت علم ، بشر به معنی آنها دست پیدا میكند و آن موقع جزو محكمات می شوند...مانند آیه ای كه بررسی شد )
به احترام بعضی دوستان كه توضیحات بیشتری خواستند چكیده مطلب رو براشون اضافه كردم:
چكیده مطلب :
واژه علق در عربی به دو معنای كرم كوچك و زالو- و معنی خون بسته شده است
معنی خون بسته شده برای این آیه صدق نمیكنه چرا كه معنی خلقت ابتدای آفرینش اونه نه یكی از مراحل اون . و اگر معنی خون بسته شده رو برای این آیه در نظر بگیریم از نظر علمی اشتباه میشه چرا كه انسان كه از خون بسته شده آفریده نشده
خون بسته شده (علقه) یكی از مراحل خلقه
از طرفی گفته شده علق نه علقه...علق به معنی كرم كوچكه
تا قبل اینكه كشف اسپرموتازوئید یا همان كرم كوچك توسط جناب پاستور و زحمات ارزشمند ایشون صورت بگیره این آیه معنی صحیحی نمیشد براش بكنیم و جزو متشابهات قرآن بود
و ذكر این نكته هم جالبه كه زالو مانند بودن هم كرم شكل بودن و هم چسبان بودن را می رساند كه از خصوصیات اسپرم می باشد و هیچ واژه دیگری به این صورت نمی توانست اینگونه اسپرم را توصیف كند!
با كشف بزرگ علمی ایشون و روشن شدن حقیقت و اعجازش این آیه از متشابه بودن در اومد و جزو محكمات شد
 

yalda_87

عضو جدید

اعجاز عددی اولین و آخرین کلمات قرآن


اولین و آخرین کلمات قرآن:
اولین کلمه (بسم) در ( بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ) است که 22 مرتبه در قرآن به3 شکل (بسم، اسم، باسم) تکرار شده است و آخرین کلمه(الناس) است که 241 مرتبه تکرار شده است
أولین كلمة درقرآن آخرین كلمة درقرآن
22 241
اگر این دو عدد را کنار هم بنویسیم
24122 = 7 × 3446
که عدد حاصل به 7 بخشپذیر است


اولین و آخرین کلمات قرآن به ترتیب نزول:
اولین کلمه ای که نازل شد (اقرأ)در (اقرأ باسم ربك الذی خلق) [العلق: 96/1]بود که 3 مرتبه در قرآن تکرار شده است
آخرین کلمهای که نازل شد نیز (لا یُظْلَمُونَ) در (وَاتَّقُواْ یَوْماً تُرْجَعُونَ فِیهِ إِلَى اللّهِ ثُمَّ تُوَفَّى كُلُّ نَفْسٍ مَّا كَسَبَتْ وَهُمْ لاَ یُظْلَمُونَ) [البقرة: 2/281]. می باشد که 15 مرتبه در قرآن آمده است
عددی که از ترکیب این دو عدد به دست می آید نیز به 7 بخشپذیر است
15 3
315 = 7 × 45
عجیب آنکه بین نظام ترتیبی و نظام ترتیبی نزولی آیات که در بالا بدست آمد رابطه وجود دارد
خارج قسمت عدد نظام ترتیبی 3446 و خارج قسمت نظام ترتیبی نزولی 45 می باشد (اعدادی که درکادر بالا در 7 ضرب شده اند). اگر 45و3446 را کنار هم بنویسیم عدد حاصل بر 7 بخشپذیر است
3446 45 = 7 × 64778
اگر ابتدا 3446 را بنویسیم باز هم این نظم بر قرار است
45 3446 = 7 × 49235

اولین آیه قرآن ( بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ) است اگر تعداد حروف هر کلمه را محاسبه کنیم : به طور مثال بسم 3 حرف دارد و الی آخر.
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
۳ ۴ ۶ ۶
از چپ به راست ارقام را می نویسیم که عدد 6643 به دست می آید که به 7 بخشپذیر است
6643 = 7 × 949
آخرین آیه هم ﴿مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ﴾ می باشد که داریم:
مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ
۲ ۵ ۱ ۵
5152 = 7× 736

 

yalda_87

عضو جدید
نمونه هایی ازاعجاز عدد 7 در قرآن :
1. از اولین سوره که عدد 7 در آن ذکر شده یعنی بقره تا آخرین سوره که عدد 7 در آن ذکر شده یعنی النبأ ، 77 سوره فاصله است، که 77 مضربی از 7 است
77 = 7 × 11
2. اگر از لحاظ تعداد آیات نیز محاسبه کنیم بین اولین آیه که عدد 7 در آن ذکر شده[29 البقرة] تا آخرین آیه ای که 7 در آن ذکر شده [12 النبأ] 5649 آیه می باشد که این عدد نیز مضربی از 7 است یعنی به 7 بخشپذیر است
5649 = 7 × 807
3. بین اولین آیه از سوره بقره (که اولین بار 7 ذکر شده)تا آخرین آیه سوره النبأ(که آخرین 7 آمده)
5705 آیه آمده است که به 7 بخشپذیر است
5705 = 7 × 815
4. از ابتدای سوره بقره تا اولین آیه که 7 آمده است(هُوَ الَّذِی خَلَقَ لَكُم مَّا فِی الأَرْضِ جَمِیعاً ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاء فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَهُوَ بِكُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ) 28 آیه وجود دارد که به 7 بخشپذیر است
28 = 7 × 4
5. و جالب اینکه از آخرین آیه ای که 7 آمده(: (وَبَنَیْنَا فَوْقَكُمْ سَبْعاً شِدَاداً) [النبأ:12] تا انتهای سوره 28 آیه وجود دارد
6. از اولین آیه قرآن تا آخرین آیه ای که عدد 7 آمده 5712 آیه فاصله است که باز هم به 7 بخشپذیر است!
5712 = 7 × 816
عدد 7 وکلمه " الله ":
کلمه الله اولین بار در (بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ) [الفاتحة: 1/1]و آخرین بار در (اللَّهُ الصَّمَدُ) [الإخلاص: 112/2]. آمده است. حال به شگفتیهای عددی این نظم می پردازیم:
سوره فاتحه اولین سوره و سوره اخلاص 112 می باشد ،که بین این دو سوره 112 سوره است که 112 به 7 بخشپذیر است
112 = 7 × 16
بین این دو آیه 6223 آیه وجود دارد که 2 مرتبه به 7 بخشپذیر است:
6223 = 7 × 7 × 127
تعداد حروف آیه (بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ) 19 حرف و تعداد حروف (اللَّهُ الصَّمَدُ) 9 حرف است که مجموع اینها می شود 28
19 + 9 = 28 = 7 × 4
 

yalda_87

عضو جدید
یكی از سوره های خاص قرآن سوره یس است كه به قلب قرآن معروف است</SPAN>​
و حال از شگفتیهای عددی این سوره بشنوید

یس، قلب قرآن
سوره یس بین 29 سوره ای که با حروف مقطعه آغاز می شوند سوره 19 است
اگر عدد 19 را قلب ( معکوس) کنیم 91 می شود
91 = 7 × 13
که 91 به 7 بخشپذیر است
همچنین سوره یس از 114 سوره قرآن سوره 36 است
اگر 36 را را قلب ( معکوس) کنیم 63 می شود
63 = 7 × 9
که باز هم به 7 بخشپذیر است
اگر دو عدد 36 و 19فوق را کنار هم بنویسیم
19 36
عدد 3619 بر 7 بخشپذیر است
3619 = 7 × 517
و حتی اگر دو عدد قلب شده 63 و 91 را کنار هم بنویسیم ( یا که عدد فوق را قلب کنیم )
9163 = 7 × 1309
باز هم عدد حاصل به 7 بخشپذیر است
مجموع ارقام این دو عدد 19 می شود که سوره یس نوزدهمین سوره دارای حروف مقطعه است
3+6+1+9 = 19
(یس والقرآن الحكیم)،

اگر در این آیه تعداد حروف هر کلمه را بنویسیم و آنها را با هم ترکیب کنیم :
یس و القرآن الحكیم

2 1 6 6

از چپ به راست عدد 6612 بدست می آید که از ضرب 114 در 54 حاصل شده است
6612 = 114 × 58

نکته جالب اینکه 114 تعداد سوره ای قرآن و 58 تعداد دفعاتی است که کلمه ( قرآن ) در قرآن کریم آمده است
حال اگر عدد آیه را از چپ به راست بخوانیم (قلب کنیم ) عدد 2166 بدست می آید که حاصلضرب 114 در 19 می باشد
114 تعداد سوره های قرآن وسوره یس از میان 29 سوره ای که با حروف مقطعه آغاز می شود ، سوره 19 است
ملاحظات: کلمه القرآن 49 بار و کلمه قرآن 9 بار که در مجموع 58 بار درقرآن آمده اند ، در اینجا کلمه (قرآناً) و(قرآنه) محاسبه نشده است چرا که قرآن معرفه و بدون تعریف می باشد و آنرا بدون ملحقات و اضافات آن محاسبه کردیم .

 
بالا