kung
اخراجی موقت
این پست به هیچ عنوان سیاسی نمی باشد و سعی بر آن شده در چهارچوب قوانین تاپیک موضوع اعلام شود پس لطفا وارد بحث سیاسی نشود این موضوع یک موضوع کاملا دینی و اعتقادی است.
نکته بعد اینکه در مورد گزینه ها دقیقا مساوات رعایت شده و مثل اشخاصی که هدف خاصی دارند قرار داده نشده مثلا 6 انتخاب برای یک گروه یک انتخاب برای گروه دیگر . مجموع آرای دو گزینه اول با مجموع آرای دو گزینه آخر مقایسه خواهد شد که جوابشان تایید یا عدم تایید مساله ولایت فقیه هست.
عبارت قرآن به جای اسلام آورده شده است این بدان معنا می باشد که در اسلام معتبر ترین سند همان کتاب قرآن است تمامی احادیث و روایتها قابل سندیت نیستند چرا که می تواند هرکسی از خودش روایتی را بازگو کند و خیلی از اختلافات موجود در مسلمانان بر سر همین روایات می باشد بطوری که ما شاهد 72 فرقه و گروه از مسلمانان هستیم در نتیجه تنها چیز که مورد توافق تمامی مسلمانان هست همین کتاب قرآن می باشد پس عبارت قرآن به جای اسلام آورده شده است .
کسانی که گزینه سوم را انتخاب می کنند ( چون قرآن قبول دارد من هم قبول دارم ) می بایست سندیتی برای ادعایشان از قرآن ارئه دهند که البته می تواند یک نفر سند را ارائه دهد و مابقی با اعلام قبول داشتن آن سند رای خود بدهند در غیر اینصورت تمامی آرای گزینه 3 باطل شده اعلام می شود واین اشخاص باید گزینه 4 را انتخاب کنند.
در مورد گزینه 1 سند ارئه شده و در متن زیر موجود می باشد و نیازی به ارائه سند برای انتخاب کنندگان گزینه یک وجود ندارد مگر آنکه بخواهند مطلب را تکمیل تر کنند.
ولایت فقیه چیست ؟
در اصطلاح ولایت به معنای حکومت ، صاحب اختیار کاری بودن و خود عبارت ولی به معنای حاکم می باشد
ولایت فقیه حاکمیت یک فرد آگاه به قوانین اسلامی برجامعه می باشد، این فرد در واقع نماینده خدا بر روی زمین تا ظهور امام زمان ( شخصی که به عقیده برخی از مسلمانان ناجی بشریت است و حدود 1400 سال هست که عمر دارد و از دیده ها پنهان است !) جهت نظارت بر اجرا قوانین اسلامی و راهبری یک کشوربا ملتی مسلمان است .این فرد بر سرونوشت یک ملت تصمیم می گیرد !فلسفه وجودیت ولایت فقیه آنچه که آقای خمینی بنیانگذاری کردند فراتر از قوانین نظارت بر اجرای احکام اسلامی می باشد و آنرا در قانون اساسی ایران قرار دادند که این فرد قدرتهای سیاسی اجرایی بسیار بالایی را نیز دارا می باشد. فرد فوق علاوه بر سرنوشت افراد مسلمان بر سرنوشت افراد غیر مسلمان که نیز در آن سرزمین اسلامی زندگی می کنند تصمیم می گیرد. در مورد فلسفه وجودیت و اعتقادات مسلمانان در رد و یا قبول ولایت فقیه بحث بسیار و مطالب گسترده می باشد که از حوصله این تاپیک خارج است و همچینین تمامی افرادی که در ایران زندگی می کنند بصورت عملی وجودیت ولایت فقیه را لمس کرده اند و از اختیارات و توانایی های اجرای این فرد آگاه هستند پس نیازی به توضیح بیشتر در این زمینه نمی باشد.
اما نظر قرآن در مورد ولایت
أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْك السمَوَتِ وَ الاَرْضِ وَ مَا لَكم مِّن دُونِ اللَّهِ مِن وَلىٍّ وَ لا نَصِيرٍ (107) سوره ی بقره.
آيا نمىدانستى كه حكومتِ آسمانها و زمين، از آن خداست ؟! و جز خدا، ولى و ياورى براى شما نيست ؟
در رمز نام ولایت و لا آیت که تبیین می دارد که نیست آیتی را ولایتی، چراکه آنجایی که آیت است خود محتاجِ ولایت و هدایت است و محدود. آنچه مسلم است که حکومت از آن آدم نیست و حاکم یگانه خداست .(در مورد خداوندی خدا بحث بر سرخالق خلقت و خدای حقیقی است نه آنچه صرفا در ادیان گفته شده و این هیچ ارتباطی به هیچ دینی ندارد ) صاحب هستی بر انسانها حکومت زور نمی کند بلکه در روان آدمیان حاکم است.
قرآن در آیه ی 257 سوره ی بقره می فرماید :
اللَّهُ وَلىُّ الَّذِينَ ءَامَنُوا يُخْرِجُهُم مِّنَ الظلُمَتِ إِلى النُّورِ وَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطغُوت يُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلى الظلُمَتِ أُولَئك أَصحَب النَّارِ هُمْ فِيهَا خَلِدُونَ
خداوند، ولى و سرپرستِ كسانى است كه ايمان آوردهاند، آنها را از ظلمتها، به سوىِ نور بيرون مىبرد. كسانى كه كافر شدند، اولياىِ آنها طاغوتها هستند، كه آنها را از نور، به سوىِ ظلمتها بيرون مىبرند، آنها اهل آتشند و هميشه در آن خواهند ماند.
خداوند در آیه ی فوق به وضوح بیان میدارد که هیچ ولی برای آدمیان جز خدای یکتا نمی باشد و گر آدمیانی ادعایِ ولایت دارند بی شک از طاغوتیان و ستمگرانند. آنان خود را راهبر دینی مینامند و از اهلِ بهشت، و مخالفانِ خود را اهلِ جهنم، پس آنان را به نامِ دینِ خدا سرکوب می کنند. خداوند در قرآن و خطاب به این افراد می فرماید :
قُلْ إِن كانَت لَكمُ الدَّارُ الاَخِرَةُ عِندَ اللَّهِ خَالِصةً مِّن دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْت إِن كنتُمْ صدِقِينَ (94) سوره ی بقره.
بگو : اگر ( آن چنان كه مدعى هستيد ) سراى ديگر در نزد خدا، مخصوص شماست نه ساير مردم، پس آرزوى مرگ كنيد اگر راست مىگوييد !؟
آنان نه تنها آرزوی مرگ نمی کنند بلکه آنجایی که قدرتِ بی قدرِ حکومتِ طاغوتیشان را به خطر میبینید بسیار نفاق و جنگ و جنایت میکنند. همانا نمی دانند که خداوند ظلم بر دیگران را تنها گناهِ نابخشودنیِ انسان می خواند. پس آزمندانه حفظِ قدرتِ نظامی و باطلِ این جهان را به نام دین خدا از واجباتِ خود میدانند و به آن نام، انسانها را می فریبند. به راستی که میانِ آنان و پیامبرانی که بر پایه ی ایمانشان قدرتِ دنیا را رها می کردند و بار رسالت را در تنهایی بر دوشِ خود می کشیدند، تا جایی که از به صلیب کشیده شدن در راهِ خداوند بیمی نداشتند، فاصله ی بسیاری است. پس چگونه خود را واسطه ی پیامبران و امامان با دیگر آدمیان می نامند ؟!
وَ لَن يَتَمَنَّوْهُ أَبَدَا بِمَا قَدَّمَت أَيْدِيهِمْ وَ اللَّهُ عَلِيمُ بِالظلِمِينَ (95) سوره ی بقره.
ولى آنها، به خاطر اعمال بدى كه پيش از خود فرستادهاند، هرگز آرزوى مرگ نخواهند كرد، و خداوند از ستمگران آگاه است.
وَ لَتَجِدَنهُمْ أَحْرَص النَّاسِ عَلى حَيَوةٍ وَ مِنَ الَّذِينَ أَشرَكُوا يَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ يُعَمَّرُ أَلْف سنَةٍ وَ مَا هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ الْعَذَابِ أَن يُعَمَّرَ وَ اللَّهُ بَصِيرُ بِمَا يَعْمَلُونَ (96) سوره ی بقره.
و آنها را حريص ترينِ مردم، حتى حريص تر از مشركان، بر زندگىِ ( اين دنيا، و اندوختن ثروت ) خواهى يافت، تا آنجا كه هر يک از آنها آرزو دارد هزار سال عمر به او داده شود ! در حالى كه اين عمر طولانى، او را از كيفر ( الهى ) باز نخواهد داشت و خداوند به اعمالِ آنها بيناست.
آنچنان که گفته شد خداوند در قرآن کرارا ً ولایتِ بی واسطه و هدایتِ خود بر انسانها را آشکارا بیان میدارد و بارها تاکید میورزد که هر والی به جز خداوندِ تعالی طاغوت است و تقربِ حق و طلبِ صراط المستقیم را بر انسان یاد آور میشود.
منابع : کتاب قرآن ، کتاب سوشیانت نوشته کامرون
نکته بعد اینکه در مورد گزینه ها دقیقا مساوات رعایت شده و مثل اشخاصی که هدف خاصی دارند قرار داده نشده مثلا 6 انتخاب برای یک گروه یک انتخاب برای گروه دیگر . مجموع آرای دو گزینه اول با مجموع آرای دو گزینه آخر مقایسه خواهد شد که جوابشان تایید یا عدم تایید مساله ولایت فقیه هست.
عبارت قرآن به جای اسلام آورده شده است این بدان معنا می باشد که در اسلام معتبر ترین سند همان کتاب قرآن است تمامی احادیث و روایتها قابل سندیت نیستند چرا که می تواند هرکسی از خودش روایتی را بازگو کند و خیلی از اختلافات موجود در مسلمانان بر سر همین روایات می باشد بطوری که ما شاهد 72 فرقه و گروه از مسلمانان هستیم در نتیجه تنها چیز که مورد توافق تمامی مسلمانان هست همین کتاب قرآن می باشد پس عبارت قرآن به جای اسلام آورده شده است .
کسانی که گزینه سوم را انتخاب می کنند ( چون قرآن قبول دارد من هم قبول دارم ) می بایست سندیتی برای ادعایشان از قرآن ارئه دهند که البته می تواند یک نفر سند را ارائه دهد و مابقی با اعلام قبول داشتن آن سند رای خود بدهند در غیر اینصورت تمامی آرای گزینه 3 باطل شده اعلام می شود واین اشخاص باید گزینه 4 را انتخاب کنند.
در مورد گزینه 1 سند ارئه شده و در متن زیر موجود می باشد و نیازی به ارائه سند برای انتخاب کنندگان گزینه یک وجود ندارد مگر آنکه بخواهند مطلب را تکمیل تر کنند.
ولایت فقیه چیست ؟
در اصطلاح ولایت به معنای حکومت ، صاحب اختیار کاری بودن و خود عبارت ولی به معنای حاکم می باشد
ولایت فقیه حاکمیت یک فرد آگاه به قوانین اسلامی برجامعه می باشد، این فرد در واقع نماینده خدا بر روی زمین تا ظهور امام زمان ( شخصی که به عقیده برخی از مسلمانان ناجی بشریت است و حدود 1400 سال هست که عمر دارد و از دیده ها پنهان است !) جهت نظارت بر اجرا قوانین اسلامی و راهبری یک کشوربا ملتی مسلمان است .این فرد بر سرونوشت یک ملت تصمیم می گیرد !فلسفه وجودیت ولایت فقیه آنچه که آقای خمینی بنیانگذاری کردند فراتر از قوانین نظارت بر اجرای احکام اسلامی می باشد و آنرا در قانون اساسی ایران قرار دادند که این فرد قدرتهای سیاسی اجرایی بسیار بالایی را نیز دارا می باشد. فرد فوق علاوه بر سرنوشت افراد مسلمان بر سرنوشت افراد غیر مسلمان که نیز در آن سرزمین اسلامی زندگی می کنند تصمیم می گیرد. در مورد فلسفه وجودیت و اعتقادات مسلمانان در رد و یا قبول ولایت فقیه بحث بسیار و مطالب گسترده می باشد که از حوصله این تاپیک خارج است و همچینین تمامی افرادی که در ایران زندگی می کنند بصورت عملی وجودیت ولایت فقیه را لمس کرده اند و از اختیارات و توانایی های اجرای این فرد آگاه هستند پس نیازی به توضیح بیشتر در این زمینه نمی باشد.
اما نظر قرآن در مورد ولایت
أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْك السمَوَتِ وَ الاَرْضِ وَ مَا لَكم مِّن دُونِ اللَّهِ مِن وَلىٍّ وَ لا نَصِيرٍ (107) سوره ی بقره.
آيا نمىدانستى كه حكومتِ آسمانها و زمين، از آن خداست ؟! و جز خدا، ولى و ياورى براى شما نيست ؟
در رمز نام ولایت و لا آیت که تبیین می دارد که نیست آیتی را ولایتی، چراکه آنجایی که آیت است خود محتاجِ ولایت و هدایت است و محدود. آنچه مسلم است که حکومت از آن آدم نیست و حاکم یگانه خداست .(در مورد خداوندی خدا بحث بر سرخالق خلقت و خدای حقیقی است نه آنچه صرفا در ادیان گفته شده و این هیچ ارتباطی به هیچ دینی ندارد ) صاحب هستی بر انسانها حکومت زور نمی کند بلکه در روان آدمیان حاکم است.
قرآن در آیه ی 257 سوره ی بقره می فرماید :
اللَّهُ وَلىُّ الَّذِينَ ءَامَنُوا يُخْرِجُهُم مِّنَ الظلُمَتِ إِلى النُّورِ وَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطغُوت يُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلى الظلُمَتِ أُولَئك أَصحَب النَّارِ هُمْ فِيهَا خَلِدُونَ
خداوند، ولى و سرپرستِ كسانى است كه ايمان آوردهاند، آنها را از ظلمتها، به سوىِ نور بيرون مىبرد. كسانى كه كافر شدند، اولياىِ آنها طاغوتها هستند، كه آنها را از نور، به سوىِ ظلمتها بيرون مىبرند، آنها اهل آتشند و هميشه در آن خواهند ماند.
خداوند در آیه ی فوق به وضوح بیان میدارد که هیچ ولی برای آدمیان جز خدای یکتا نمی باشد و گر آدمیانی ادعایِ ولایت دارند بی شک از طاغوتیان و ستمگرانند. آنان خود را راهبر دینی مینامند و از اهلِ بهشت، و مخالفانِ خود را اهلِ جهنم، پس آنان را به نامِ دینِ خدا سرکوب می کنند. خداوند در قرآن و خطاب به این افراد می فرماید :
قُلْ إِن كانَت لَكمُ الدَّارُ الاَخِرَةُ عِندَ اللَّهِ خَالِصةً مِّن دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْت إِن كنتُمْ صدِقِينَ (94) سوره ی بقره.
بگو : اگر ( آن چنان كه مدعى هستيد ) سراى ديگر در نزد خدا، مخصوص شماست نه ساير مردم، پس آرزوى مرگ كنيد اگر راست مىگوييد !؟
آنان نه تنها آرزوی مرگ نمی کنند بلکه آنجایی که قدرتِ بی قدرِ حکومتِ طاغوتیشان را به خطر میبینید بسیار نفاق و جنگ و جنایت میکنند. همانا نمی دانند که خداوند ظلم بر دیگران را تنها گناهِ نابخشودنیِ انسان می خواند. پس آزمندانه حفظِ قدرتِ نظامی و باطلِ این جهان را به نام دین خدا از واجباتِ خود میدانند و به آن نام، انسانها را می فریبند. به راستی که میانِ آنان و پیامبرانی که بر پایه ی ایمانشان قدرتِ دنیا را رها می کردند و بار رسالت را در تنهایی بر دوشِ خود می کشیدند، تا جایی که از به صلیب کشیده شدن در راهِ خداوند بیمی نداشتند، فاصله ی بسیاری است. پس چگونه خود را واسطه ی پیامبران و امامان با دیگر آدمیان می نامند ؟!
وَ لَن يَتَمَنَّوْهُ أَبَدَا بِمَا قَدَّمَت أَيْدِيهِمْ وَ اللَّهُ عَلِيمُ بِالظلِمِينَ (95) سوره ی بقره.
ولى آنها، به خاطر اعمال بدى كه پيش از خود فرستادهاند، هرگز آرزوى مرگ نخواهند كرد، و خداوند از ستمگران آگاه است.
وَ لَتَجِدَنهُمْ أَحْرَص النَّاسِ عَلى حَيَوةٍ وَ مِنَ الَّذِينَ أَشرَكُوا يَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ يُعَمَّرُ أَلْف سنَةٍ وَ مَا هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ الْعَذَابِ أَن يُعَمَّرَ وَ اللَّهُ بَصِيرُ بِمَا يَعْمَلُونَ (96) سوره ی بقره.
و آنها را حريص ترينِ مردم، حتى حريص تر از مشركان، بر زندگىِ ( اين دنيا، و اندوختن ثروت ) خواهى يافت، تا آنجا كه هر يک از آنها آرزو دارد هزار سال عمر به او داده شود ! در حالى كه اين عمر طولانى، او را از كيفر ( الهى ) باز نخواهد داشت و خداوند به اعمالِ آنها بيناست.
آنچنان که گفته شد خداوند در قرآن کرارا ً ولایتِ بی واسطه و هدایتِ خود بر انسانها را آشکارا بیان میدارد و بارها تاکید میورزد که هر والی به جز خداوندِ تعالی طاغوت است و تقربِ حق و طلبِ صراط المستقیم را بر انسان یاد آور میشود.
منابع : کتاب قرآن ، کتاب سوشیانت نوشته کامرون
آخرین ویرایش: