آیا دو مشرق و دو مغرب، دلیلی بر کروی بودن زمین هست؟

[Theoden]

سلام.
در اکثر سایت های حوزوی و دینی و حتی کتاب های معارف دبیرستان و دانشگاه اگر جستجو کنین، آیه 17 سوره الرحمن رو از معجزات قرآن و دال بر کروی بودن میدانند.



رَبُّ الْمَشْرِقَيْنِ وَرَبُّ الْمَغْرِبَيْنِ


پروردگار دو مشرق و دو مغرب



سپس نتیجه میگیرند، دو مشرق و دو مغرب فقط روی یک کره ممکن است رخ دهد، روی استوانه و مخروط و مکعب و... نمیشه، فقط کره !!!



اما آیات دیگر:


آیه 28 سوره شعرا:


قَالَ رَبُّ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَمَا بَيْنَهُمَا إِن كُنتُمْ تَعْقِلُونَ


گفت پروردگار یک شرق و یک غرب و آنچه ميان آن دو است‏اگر تعقل كنيد.




آیه 5 سوره صافات:


رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَرَبُّ الْمَشَارِقِ


پروردگار آسمانها و زمين و آنچه ميان آن دو است و پروردگار مشرق ها




نظر شما چیه؟
آیا کروی بودن رو از میان مشرق و مغرب باید استخراج کرد؟


وقتی یک مشرق و یک مغرب میاد، زمین صاف میشه؟ وقتی فقط مشرق ها میاد و مغرب نمیاد، یعنی زمین نیم کره است؟
نقش شمال و جنوب در کره، هیچه، فقط مغرب و مشرق !!!!!!


چگونه چنین تفاسیری رو میپذیرید و تشخیص میدین دو مشرق یعنی کره، یک مشرق منظورش یه چیز دیگه است !!!
علت اینکه امامان شیعه و بزرگان اسلام چون ملاصدرا و... نتونستن کروی بودن زمین رو زودتر مطرح کنن چیه؟ وقتی آیه به این واضحی هست که امروز مسلمان 10 سال هم باورش میکنه

 

[Sina.Taheri]

خیلی جالب بودش.
ما دقیقا همین آیه دو مغرب و دو مشرق رو توی معارف اسلامی 1 داشتیم.
استاد هم دکترای الهیات بود، گفت این یعنی کروی بودن.


یکی از بچه ها پرسید استاد یعنی اگه میگفت یک مغرب و یک مشرق، زمین صاف میشد، استاد گفت بله !!!
همون موقع آیه یک مغرب و یک مشرق رو بهش گفت: استاده زد تو کار سفسطه که شان نزول این با اون فرق میکنه !!!!


کلا عاشق تفسیرهای مسلمون ها شدم، از 1+1=2 در قرآن، مفهوم انتگرال رو هم در میارن !!!

 

[EECi]

سلام.
در اکثر سایت های حوزوی و دینی و حتی کتاب های معارف دبیرستان و دانشگاه اگر جستجو کنین، آیه 17 سوره الرحمن رو از معجزات قرآن و دال بر کروی بودن میدانند.



رَبُّ الْمَشْرِقَيْنِ وَرَبُّ الْمَغْرِبَيْنِ


پروردگار دو مشرق و دو مغرب



سپس نتیجه میگیرند، دو مشرق و دو مغرب فقط روی یک کره ممکن است رخ دهد، روی استوانه و مخروط و مکعب و... نمیشه، فقط کره !!!



اما آیات دیگر:


آیه 28 سوره شعرا:


قَالَ رَبُّ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَمَا بَيْنَهُمَا إِن كُنتُمْ تَعْقِلُونَ


گفت پروردگار یک شرق و یک غرب و آنچه ميان آن دو است‏اگر تعقل كنيد.




آیه 5 سوره صافات:


رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَرَبُّ الْمَشَارِقِ


پروردگار آسمانها و زمين و آنچه ميان آن دو است و پروردگار مشرق ها




نظر شما چیه؟
آیا کروی بودن رو از میان مشرق و مغرب باید استخراج کرد؟


وقتی یک مشرق و یک مغرب میاد، زمین صاف میشه؟ وقتی فقط مشرق ها میاد و مغرب نمیاد، یعنی زمین نیم کره است؟
نقش شمال و جنوب در کره، هیچه، فقط مغرب و مشرق !!!!!!


چگونه چنین تفاسیری رو میپذیرید و تشخیص میدین دو مشرق یعنی کره، یک مشرق منظورش یه چیز دیگه است !!!
علت اینکه امامان شیعه و بزرگان اسلام چون ملاصدرا و... نتونستن کروی بودن زمین رو زودتر مطرح کنن چیه؟ وقتی آیه به این واضحی هست که امروز مسلمان 10 سال هم باورش میکنه

سلام گرامی
در مورد آیه اولی که مورد نظر شماست
منظور از بکار بردن تثنیه در کلمات مغرب و مشرق، می تواند اشاره به مشرق و مغرب هر یک از اجرام ماه و خورشید داشته باشد
چون مهم ترین اجرام اسمانی و تاثیرگذارترین بر روی زندگی انسان هستند

در مورد ایه دوم که حرفی نمیشه زد ، گویا شما این نمونه رو در تناقض با ایه اول یافتید که با تفسیر بالا این نظر شما رد می شود

در مورد ایه سوم 2 تفسیر عمده می توان مطرح کرد
1- هر نقطه از کره زمین دارای مغرب و مشرق خاص خود است ، پس ما می توانیم اینطور برداشت کنیم که این ایه اشاره به این نکته دارد که مشرق ها و مغرب های بسیار زیادی بر روی کره زمین قابل دیدن است ، یعنی ما به تعداد دید از افق غروب و طلوع داریم

2-اشاره دوم به مغرب و مشرق تمام اجرام اسمانی از جمله ستارگان و خورشید و سیارات دیگر است که صفت جمع برای انها مناسب تر است

موفق باشید

 

[Theoden]

سلام گرامی
در مورد آیه اولی که مورد نظر شماست
منظور از بکار بردن تثنیه در کلمات مغرب و مشرق، می تواند اشاره به مشرق و مغرب هر یک از اجرام ماه و خورشید داشته باشد
چون مهم ترین اجرام اسمانی و تاثیرگذارترین بر روی زندگی انسان هستند

در مورد ایه دوم که حرفی نمیشه زد ، گویا شما این نمونه رو در تناقض با ایه اول یافتید که با تفسیر بالا این نظر شما رد می شود

در مورد ایه سوم 2 تفسیر عمده می توان مطرح کرد
1- هر نقطه از کره زمین دارای مغرب و مشرق خاص خود است ، پس ما می توانیم اینطور برداشت کنیم که این ایه اشاره به این نکته دارد که مشرق ها و مغرب های بسیار زیادی بر روی کره زمین قابل دیدن است ، یعنی ما به تعداد دید از افق غروب و طلوع داریم

2-اشاره دوم به مغرب و مشرق تمام اجرام اسمانی از جمله ستارگان و خورشید و سیارات دیگر است که صفت جمع برای انها مناسب تر است

موفق باشید

سلام.
من منظورتون رو از اینکه گفتین دو مشرق و دو مغرب به ماه و خورشید برمیگرده متوجه نشدم !!!
ماه که کوچکترین نقشی در مشرق و مغرب نداره، خورشید هم که خودش مسبب مشرق و مغرب هست.


در سطح ماه هم که همیشه تاریکی هست، مشرق و مغرب معنی پیدا نمیکنه.
متوجه نشدم نقش مشرق و مغرب در مورد ستاره های دیگه چیه.


چون اگه سیاره ای باشه که دور خورشید نچرخه، مشرق و مغرب کاملا بی معنی هست.
چون مغرب رو از غروب خورشید گرفتن، اون زمان هم قطب نما و...نبوده بگیم منظور جهت های جغرافیایی هست که بازم قسم خوردن به جهت جغرافیایی یک چیز بی معنی میشه !!!


و چندین آیه اومده که به صورت تکراری مدام گفته شده قسم به شرق و غرب و چندتا شرق و چندتا غرب و...،روی چه حسابی خالق جهان چنین چیزی میگه، به قولی الله اعلم.

 

[EECi]

سلام.
من منظورتون رو از اینکه گفتین دو مشرق و دو مغرب به ماه و خورشید برمیگرده متوجه نشدم !!!
ماه که کوچکترین نقشی در مشرق و مغرب نداره، خورشید هم که خودش مسبب مشرق و مغرب هست.


در سطح ماه هم که همیشه تاریکی هست، مشرق و مغرب معنی پیدا نمیکنه.
متوجه نشدم نقش مشرق و مغرب در مورد ستاره های دیگه چیه.


چون اگه سیاره ای باشه که دور خورشید نچرخه، مشرق و مغرب کاملا بی معنی هست.
چون مغرب رو از غروب خورشید گرفتن، اون زمان هم قطب نما و...نبوده بگیم منظور جهت های جغرافیایی هست که بازم قسم خوردن به جهت جغرافیایی یک چیز بی معنی میشه !!!


و چندین آیه اومده که به صورت تکراری مدام گفته شده قسم به شرق و غرب و چندتا شرق و چندتا غرب و...،روی چه حسابی خالق جهان چنین چیزی میگه، به قولی الله اعلم.

مشرق و مغرب از دید یک زمینی معنی پیدا می کند
همانطور که خورشید در طول روز از نقطه ای در دید ما ظاهر می شود و مسافتی رو طی می کنی و در نهایت به مغرب یعنی محل دور و یا غریب ( از نظر لغوی ) رفته و در نهایت از دیده پنهان می شود و می گوییم خورشید غروب کرد

ماه هم چنین هست ، یعنی ماه هم مشرق و مغرب از دید زمینی دارد ، چون ظاهر می شود ( از مشرق معین خود) و در نهایت در مغرب مربوط به خود غروب می کند
همه اجرام همین طور هستند چون همه چیز در حال گردش هست ، حتی ستارگان هم مغرب و مشرق دارند

اینکه خالق رو چه حسابی میاد و این ایات رو نازل می کند مربوط می شود به شان نزول که باید به روایات تاریخی ، روایات ائمه ، تفسیر قران به قران ، روایت تجربی یا همان علمی که ما داریم بحث می کنیم و سایر ابزار دست پیدا کرد

و این را بدانید در قران اشاره شده که دنیا به تسخیر انسان درامده و اگر انسان تدبیر و فکر کند می تواند به همه سوالات پاسخ بدهد

 

[Theoden]

مشرق و مغرب از دید یک زمینی معنی پیدا می کند
همانطور که خورشید در طول روز از نقطه ای در دید ما ظاهر می شود و مسافتی رو طی می کنی و در نهایت به مغرب یعنی محل دور و یا غریب ( از نظر لغوی ) رفته و در نهایت از دیده پنهان می شود و می گوییم خورشید غروب کرد

ماه هم چنین هست ، یعنی ماه هم مشرق و مغرب از دید زمینی دارد ، چون ظاهر می شود ( از مشرق معین خود) و در نهایت در مغرب مربوط به خود غروب می کند
همه اجرام همین طور هستند چون همه چیز در حال گردش هست ، حتی ستارگان هم مغرب و مشرق دارند

اینکه خالق رو چه حسابی میاد و این ایات رو نازل می کند مربوط می شود به شان نزول که باید به روایات تاریخی ، روایات ائمه ، تفسیر قران به قران ، روایت تجربی یا همان علمی که ما داریم بحث می کنیم و سایر ابزار دست پیدا کرد

و این را بدانید در قران اشاره شده که دنیا به تسخیر انسان درامده و اگر انسان تدبیر و فکر کند می تواند به همه سوالات پاسخ بدهد

والا من نفهمیدم چی گفتین.
چون ستاره ها که در منظومه های مختلفی هستند؛ مشرق و مغرب هم ندارند.


این سیارات هستند که دور ستاره ها میچرخند، نه اینکه ستاره ها دور سیارات مشرق و مغرب داشته باشند.
مخصوصا که قرآن بارها گفته ستاره ها چراغ آسمان زمین هستند !!!! تصور حرکت چراغ از قرآن امری عجیب هست !!!


به نظر من که خیلی پیچیده به این چیزها نگاه میکنین، یکسری جملات ساده و بدون مفهوم علمی به نظر میان.
صراحتا در قرآن هست که ماه و خورشید در مسیری در حال حرکتند، این زمین هست که دور خورشید حرکت میکنه و سبب مشرق و مغرب میشه.
ولی خوب انسان اون زمان به قول شما نگاه میکرده به آسمان، میدیده خورشید از پشت کوه میاد میره پشت کوه، عینا گفته خورشید مسیر مشخصی رو طی میکنه.


هیچ اعجاز و چیز عجیبی نیست، بدیهیات ناشی از دیدن هست که امروز این تفسیرهای پیچیده بهش تحمیل شده.