آواشناسی

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
آواشناسی علم مطالعه گفتار است.


دلایل زیادی برای مطالعه این علم وجود دارد بنابراین آواشناسان مختلفی هم هستند.


بعضی به دنبال مطالعه اصوات مختلف در زبان هستند.


بعضی به دنبال آسیب شناختی گفتار هستند.


و بعضی دیگر به دنبال این هستند تا به دیگران کمک کنند تا در زبان انگلیسی به لهجه خاصی صحبت کنند.


تعدادی هم به دنبال پیدا کردن راهی برای سازماندهی هر چه بهتر کامپیوترها در صحبت کردن هستند.


برای رسیدن به تمامی این اهداف؛ آواشناسان باید بفهمند زمانیکه انسان ها صحبت می کنند چه کاری انجام می دهند و چگونه صداها تولید میشوند.
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
تولید گفتار

تولید گفتار

اول باید توجه کنیم که اصوات چگونه ساخته می شوند. اکثر آنها نتیجه حرکت زبان و لب ها است. این حرکات باعث بوجود آمدن صداهای خاصی می شوند. ما می توانیم اطلاعات را از طریق حرکات دست انتقال دهیم اما از طریق تولید صدا موثرتر میتوان اطلاعات را انتقال داد.


حرکات لبها و زبان باعث بوجود آمدن صداهایی می شود که قابل شنیدن و درک کردن هستند.
تولید صدا شامل فرستادن هوا از داخل ریه ها به سمت بیرون است در حالیکه در گلو صدا ایجاد میشود. این صدای اولیه بوسیله حرکات لبها و زبان تغییر میابد. بعدا مطالعه خواهیم کرد که چگونه زبان و لبها ۲۵ فرم گوناگون صدا در زبان انگلیسی تولید خواهند کرد.
زمانیکه شما صحبت می کنید هوا از شش ها به سمت نای بالا می رود و به سمت حنجره میرود؛ و در آخر از بین تارهای صوتی عبور می کند. اگر تارهای صوتی از هم جدا باشند هوا از ریه ها بطور آزادانه به سمت حلق و دهان جریان پیدا می کند. اما اگر موقعیت تارهای صوتی تغییر کند بنابراین بین آنها یک مسیر کوچک برای عبور هوا وجود دارد و همین باعث لرزش آنها میشود.
اصواتی که زمان لرزش تارهای صوتی ایجاد میشود؛ صدادار نامیده میشوند.
اصواتی که زمانیکه تارهای صوتی از هم جدا هستند تولید میشود؛ بی صدا نامیده میشوند.
برای فهم بهتر این تفاوت دو کلمه v و f را جداگانه تلفظ کنید. هنگام تلفظ کلمه v تارهای صوتی مرتعش میشوند اما هنگام تلفظ کلمه f تارهای صوتی مرتعش نمیشوند. بنابراین کلمه v ؛ صدادار است و کلمه f ؛ بی صداست.
همچنین با گذاشتن انگشتانتان بر روی گلو میتوانید این تفاوت را احساس کنید؛ در گفتن v ؛ صدای وزوز میدهد اما در f همچین چیزی وجود ندارد و شما چیزی احساس نمی کنید.
مجرای عبور هوا در قسمت بالای حنجره منطقه صوتی نامیده میشود. شکل منطقه صوتی عامل مهمی در تولید گفتار است.
به یاد داشته باشید که مجرای هوای عبوری که منطقه صوتی را تشکیل می دهد به دو قسمت تقسیم میشود : ۱.ناحیه دهانی ۲.ناحیه خیشومی(بینی)
صدای کلماتی مثل m و n زمانی تولید میشود که تارهای صوتی مرتعش میشوند و هوا از بینی به سمت بیرون جریان پیدا می کند. اجزای منطقه تولید صدا یعنی زبان و لبها را عوامل تلفظ کلمات می نامند.
ساخت و کار تولید گفتار شامل چهار بخش است: فرایند جریان هوا؛ فرایند آوایی؛ فرایند دهانی ـ خیشومی؛ فرایند تلفظ
فرایند جریان هوا شامل تمامی مراحل فرستادن هوا به خارج برای تولید صدا است.
فرایند آوایی نامی است که به عملکرد تارهای صوتی داده شده است؛ فقط دو حالت برای این فرایند وجود دارد: صدا دار و بی صدا.
در فرایند دهانی - خیشومی؛ به این توجه میشود که صدا از دهان خارج میشود یا از بینی؛ مانند: v و z که صدای آنها از دهان خارج میشود وصدای m و n از بینی خارج میشود.
حرکات لبها و زبان در برخورد با سقف دهان جز فرایند تلفظ محسوب میشود.
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
محل تولید آوا

محل تولید آوا

ابتدا قسمت های مختلف دهان که در تولید آواها نقش دارند را نام برده سپس هر کدام را توصیف خواهیم کرد


پشت دندان های جلویی بالا یک برجستگی وجود دارد که می توانید با نوک زبان خود آن را لمس کنید و به آن برآمدگی لثوی (alveolar ridge) گویند.​
قسمت سقف دهان حالت استخوانی دارد که به آن سخت کامی (hard palate) میگویند. به قسمت انتهایی دهان نرمکامی (soft palate or velum) گفته میشود. نرمکامی ماهیچه ای است که به قسمت انتهایی حلق فشار میاورد و ناحیه بینی را میبندد تا هوا از بینی جریان پیدا نکند. و به این عمل velic closure گفته میشود. این عمل ناحیه بینی را از ناحیه دهانی جدا می کند بنابراین هوا فقط میتواند از دهان جریان پیدا کند. در قسمت انتهایی نرمکامی یک زائده کوچک آویزان وجود دارد که به آن ملاز یا زبان کوچک گفته میشود. منطقه آوایی بین زبان کوچک و حنجره؛ را حلق می نامند.​


نوک و تیغه زبان متحرک ترین قسمت های دهان هستند. پشت تیغه زبان؛ قسمت جلوی زبان نامیده میشود و زمانیکه زبان در حالت استراحت است در زیر سختکامی قرار می گیرد. بقیه قسمت های زبان به بخش مرکزی که قسمتی از آن زیر سختکامی و قسمت دیگر زیر نرم کافی قرار میگیرد و بخش انتهایی که زیر نرمکامی است و بخش ریشه ای که مقابل حلق قرار دارد؛ تقسیم میشوند. دریچه نای به قسمت انتهای ریشه ای زبان چسبیده است.
زبان مهم ترین نقش را در تولید صدا ایفا می کند. اصواتی که بوسیله لب ها تولید میشوند به آنها labial (لبی)؛ آنهایی که بوسیله نوک و تیغه زبان تولید میشوند coronal(تیغه ای) ؛ و آنهایی که بوسیله انتهای زبان تولید میشوند dorsal (پس زبانی)نامیده میشوند.​

مثلا کلمه topic با صامت تیغه ای آغاز میشود؛ صامت میانی از نوع لبی و صامت انتهایی از نوع پس زبانی میباشد.
انواع صامت های انسدادی در زبان انگلیسی عبارتند از:
1. Bilabial​
به معنای دولبی است و زمانی که یک صامت تلفظ میشود هر دو لب درگیر میشوند. مثلا لغات pie , my , buy را تلفظ کنید در هر کدام از لغات برای تلفظ حرف اول هر دو لب ها به هم می چسبد و سپس آزاد میشود

2. Labiodental​
به معنای لبی و دندانی است. که در آن دندان های جلویی بالا با لب پایین در تولید صدا نقش بازی می کنند. مثلا لغات fie , vie را تلفظ کنید

3. Dental​
به معنای دندانی است. و در آن نوک و یا تیغه زبان در برخورد با دندان های جلوی بالا تولید صدا می کنند. مثلا لغات thigh , thy را تلفظ کنید. اکثر بریتانیایی ها موقع تلفظ این کلمات زبان خود را به پشت دندان های جلوی بالایی خود می چسبانند اما بعضی از آمریکایی ها که در نواحی غرب آمریکا زندگی می کنند در هنگام تلفظ اینگونه لغات بیرون آورده ؛بطوریکه نوک زبان بین دندان های جلویی بالا و پایین قرار می گیرد.​
هر دو گونه تلفظ در انگلیسی طبیعی است و dental نامیده میشود. همچنین به مدلی که زبان بین دندان ها قرار می گیرد interdental (بین دندانی)نیز گفته میشود.
4. Alveolar​
به معنای لثوی است. این نوع صدا از برخورد نوک یا تیغه زبان با تیغه لثه بوجود می آید. مثلا لغات tie , die , nigh , sigh , zeal , lie را تلفظ کنید. یک روش برای تشخیص تفاوت بین صداهای دندانی و لثوی؛ گفتن دو کلمه ten و tenth است. کلمه اول لثوی و کلمه دومی دندانی است.
5. Retroflex​
به معنای برگشتی است. و در این نوع نوک زبان با انتهای تیغه لثوی برخورد می کند. مثلا لغات rye , row , ray را تلفظ کنید. همچنین انگلیسی زبانانی که r موجود در انتهای کلمات را تلفظ می کنند؛ این حرف صدای برگشتی دارد. مثلا لغات ire, hour , air را تلفظ کنید
6. Palato-alveolar (post-alveolar)​
به معنای کامی-لثوی است. از برخورد تیغه زبان با انتهای تیغه لثوی صدا تولید میشود. مثلا لغات shy , she , show را تلفظ کنید. چون اکثر این صداها در قسمت عقب تر دهان جایی که کلماتی مانند sigh , sea , sew تولید میشوند به آنها post-alveolar می گویند.
7. Palatal​
آن را کامی (سقف دهان) می نامند. از برخورد جلوی زبان با سخت کامی صدا تولید میشود. مثلا لغت you را تلفظ کنید. زمانیکه این کلمه را به آرامی تلفظ می کنید متوجه میشوید قسمت جلویی زبان با با سخت کامی برخورد می کند

8. Velar​
به معنای نرمکامی است. از برخورد عقب زبان با قسمت نرمکامی صدا تولید میشود. مثلا صامت هایی که در انتهای لغات زیر بکار رفته اند: hack , hag , hang​
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
The oro-nasal process

The oro-nasal process

به صامت های انتهایی در کلمات rang , ran , ram توجه کنید.


وقتی که آنها را تلفظ می کنید متوجه میشوید هوا از بینی شما بیرون می آید.




در تلفظ لغت rang قسمت نرمکامی؛ در تلفظ کلمه ran قسمت لثوی؛ و در تلفظ لغت ram لبها درگیر هستند.


بالا و پایین رفتن نرمکامی فرایند oro-nasal را کنترل می کند و تفاوت بین صداهای دهانی و خیشومی را بوجود میاورد.


وقتی که نرمکامی پایین میاید و در دهان انسداد بوجود میاید باعث تولید صدا از داخل بینی میشود.




nasal



oral
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
حالت های تولید آوا

حالت های تولید آوا

- stop(انسدادی)
انسداد قسمت های تولید آوا طوریکه جریان هوا نتواند از دهان خارج شود. دو نوع انسداد وجود دارد: انسدادی دهانی؛ انسدادی خیشومی(بینی)

انسدادی دهانی (oral stop)
اگر علاوه بر انسداد آوایی که در دهان ایجاد میشود؛ نرمکامی نیز بالا بیاید و راه ناحیه خیشومی را ببندد بنابراین جریان هوا بطور کامل مسدود میشود. به این عمل انسداد دهانی گفته میشود. وقتیکه اعضای تولید گفتار از هم جدا شوند جریان هوا با حالت ناگهانی خارج میشود. مثلا در لغاتی مانند: pie , tie , guy

انسدادی خیشومی (nasal stop)
در این حالت هوا در حفره دهان مسدود میشود اما نرمکامی پایین می ماند و هوا میتواند از بینی جریان پیدا کند؛ که به آن انسدادی خیشومی گفته میشود.
مثلا در ابتدای لغاتی چون my , nigh و در انتهای لغاتی چون sang میتوان این حالت را مشاهده کرد.


سایشی (fricative)
هنگامی که دو تا از اجزای تولید گفتار به هم نزدیک باشند هوا کمی مسدود میشود و جریان هوای آشفته ای تولید خواهد شد. مکانیزم صدای تولیدی در این حالت مانند صدای وزوز باد است. صامت کلمات fie , vie ‎؛thy , zoo , shy نمونه هایی از انسدادی سایشی هستند. صداهایی که صدای فش فش مانند بلندی دارند مانند sigh, shy بعضی اوقات آنان را sibilants می نامند.



نزدیکی؛ شباهت(approximant)

حالتی که در آن یک مولد صدا به دیگری نزدیک میشود اما منطقه صوتی به حدی باریک نمیشود که صدای آشفته تولید شود.
در گفتن اولین حرف کلمه yacht جلوی زبان به سمت سقف دهان بالا میرود اما نه تا اون حدی نیست که صدای سایشی تولید کند.


کناری(lateral)

در این حالت انسداد جریان هوا در قسمت مرکزی دهان وجود دارد و جریان هوا از کناره های زبان جاری میشود. لغت lie را تلفظ کنید؛در تلفظ اولین حرف این کلمه دقت کنید هوا از کناره های زبان جاری میشود از اینرو به آن صدای جانبی یا کناری گفته میشود.


انسدادی سایشی(affricate)

از ترکیب یک انسدادی که بلافاصله بعد از آن یک صدای سایشی بکار رود؛ حاصل میشود. مثلا کلمات church , judge
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
تلفظ مصوت ها

تلفظ مصوت ها

موقع تلفظ مصوت هایی که نوک زبان به سمت پایین و دندان های پایین جلو قرار می گیرد؛ به آنها front vowel می گویند.


مثال: head , heed , hid , had , father , good , food


Heed -----> high front vowel
Had -----> low front vowel
hid-----> mid high vowel
head-----> mid low vowel

مصوت هایی که در تلفظ آن ها زبان نزدیک سطح بالایی و یا انتهایی منطقه تولید صدا است؛ back vowels نام دارند.


Food -----> high back vowel
father -----> low back vowel
Good -----> mid high back vowel


به دو کلمه good , food دقت کنید در تلفظ مصوت ها لب ها بصورت گرد در میایند و این به خاطر بالا و پایین رفتن چانه است؛ به این حرکت lip rounding گفته میشود. از این لحاظ میتوان مصوت ها را به دو نوع rounded و unrounded تقسیم کرد.


Rounded -----> who'd
Unrounded -----> heed

بطور خلاصه حالات تولید مصوت ها به سه عامل بستگی دارد:
۱.اندازه زبان ۲.حالت انتهایی و جلویی زبان ۳.درجه گردی لب ها


 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
آوانگاری مصوت ها

آوانگاری مصوت ها به دو دلیل مشکل تر از آوانگاری صامت ها است. ۱. زیرا استفاده از لهجه ها در زبان انگلیسی درمصوت ها متفاوت است نه در صامت ها. ۲. مسئولین دیدگاه های متفاوتی در توصیف مصوت ها دارند.

دو لهجه امریکایی و بریتانیایی وجود دارد. تفاوت مهم میان این دو لهجه اینست که امریکایی ها [r] را که بعد از مصوت می آید تلفظ می کنند اما بریتانیایی ها آن راتلفظ نمی کنند.
در دو جدول زیر تفاوت های انگلیسی امریکایی و انگلیسی بریتانیایی آورده شده است​
جدول شماره 1: امریکایی




جدول شماره 2: بریتانیایی





همچنین برای شنیدن هر کدام از لغات و صداها به لینک زیر مراجعه کنید​

http://www.phonetics.ucla.edu/course/chapter2/amerenglishvowels.html
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
Hh
صدای / ه/ دارد
Hen (مرغ)
Hat(کلاه)
House(خانه)

Ii
صدای آی و ای:
Iran
Iron( آهن)



Jj
عموما صدای /ج/ میدهد:
Jam( مربا)
Joke( لطیفه)



‌‌‌‌‌
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
🟢 Homorganic

هم واجگاه، دارای واجگاه یا محل تولید مشترک

Homorganic sounds are two or more consonants produced at the same place of articulation.


به دو یا چند صدا که واجگاه(place of articulation ) یکسانی داشته باشند homorganic می گویند.

For example [f] and [v] are #homorganic because their place of articulation is the same ( laiodental)

Or [p], , and [m] are #homorganic because they are bilabial.
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
نمونه سوال آزمون زبان شناسی کارشناسی ارشد ۱۴۰۰ از این مبحث


Homorganic consonants are the sounds which are produced with the same...........

1) manner of articulation

2) place of articulation

3) pressure and friction

4) phonological process

🔹جواب صحیح گزینه 2

مفهوم homorganic نسبی هست هر گروه place of articulation اعضای آن با هم homorganic هستن.


تمام صداهای عضو گروه alveolar با هم homorganic هستن.

تمام صداهای عضو گروه bilabial با هم homorganic هستن.

تمام صداهای عضو گروه interdental با هم homorganic هستن.
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
🟢 Liquids روان ها

روان ها(liquids) ها صداهایی هستند که با عبور جریان هوا از کنار زبان تولید می شوند ما دو تا liquid داریم:

[l]، [r]

Liquids are the consonants produced by letting the air flow around the sides of the tongue
[l]. [r]


در آواشناسی صداها را یا مثل نمونه های بالا بین دو قلاب می گذاریم یا با حروف بزرگ می نویسم که به این روش cover symbols می گویند مثلا [l]و [r] را با cover symbols جنین می نویسیم R, L.
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
نمونه سوال آزمون زبان شناسی کارشناسی ارشد ۱۳۹۸

Which one of the pairs of sounds below is both liquid and alveolar?

1) L/R

2) F/V

3) R/K

4) V/Q

❇️ #جواب


دو همخوانِ l و r از لحاظ place of articulation(محل تولید صوت) alveolar هستن
قبلا گفتیم صداهای " دست زن لر"( بصورت یک شعار جهت ثبت در حافظه alveolar هستن یعنی
(d,s,t,z,n,l,r


از طرفی دیگر l و r از لحاظ manner of articulation ( نحوه ی تولید) liquid محبوب میشن. Liquidها فقط دو تا هستن l, r

🔹پس جواب صحیح گزینه 1 است که هم alveolar هستن و هم liquid.
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
🟢 Nasals

خیشومی ها یا تودماغی ها که ما سه nasal consonant داریم:

[m] [n] [ŋ]

Nasal is a sounasal is a sound produced with the air escaping through nose.

[m], [n], [ŋ]


🟢 nasalization rule
قاعده خیشومی سازی

هرگاه یک واکه(vowel) قبل از یک nasal بیاید آن vowel نیز nasal می شود یعنی در فرایند تولید آن جریان هوا از داخل دماغ رد می شود.

If a vowel is followed by a nasal consonant, the vowel itself will be nasalized by escaping airflow through the nose.

مثلا در واژگان him, been, pen, speaking که حرف صدادار یا vowel قبل از nasal آمده است خود vowel نیز nasalized می شود


🔴 یک نکته مهم و کنکوری از nasalization در زبان فرانسوی 👇👇

در زبان فرانسوی وقتی که nasal در آخر کلمه باشد، نوشته می شود ولی تلفظ نمی شود با این وجود vowel قبل از آن nasalized می شود یعنی در زبان فرانسوی vowel بدون حضور nasal consonant هم nasalization روی آن اتفاق می افتد.

مثلا واژه son در فرانسوی یعنی صدا
در تلفظ، n آن خوانده نمی شود هرچند نوشته می شود ولی vowel ما که در اینجا o هست nasal می شود (چون قبل از یک nasal consonant آمده ولو ناخوانا )

که تلفظ آن را چنین می نویسیم [sõ]
علامت بالای o نشان می دهد که o بصورت nasalized تلفظ می شود هرچند n پشت سر آن خوانده نمی شود.
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
نمونه سوال آزمون زبان شناسی کارشناسی ارشد ۱۴۰۱

The French word meaning 'sound' is son[sõ]. The "n" in the spelling is not pronounced. What can we infer about nasalization in French?

1) Both the vowel and consonant are nasalized

2) Neither the vowel or consonant is nasalized

3) Nasalized vowels occur without nasal consonants

4) Nasalized consonants occur without nasal vowels


جواب:

در واژه‌فرانسوی ِ son
توی تلفظ(sõ نه دیکته) n آن یعنی

nasal consonant
آن خونده نمیشه یعنی وجود نداره

ولی vowel ما بصورت nasal(تودماغی) تلفظ میشه که علامت tilde روی o
نشون میده õ بصورت nasal تلفظ میشه
پس در فرانسوی vowel ها می تونن حتی بدون وجود nasal consonant در تلفظ، خودشون nasal بشن.

🔹پس گزینه 3 صحیح است.
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
Pitch
زیروبمی صدا(pitch) و نکات مهم آن

به زبان هایی که تغییر pitch صدا در آن ها باعث می شود یک کلمه معانی متمایزی به خود بگیرد زبان های نواختی(tone language) گفته می شود.

در زبان های نواختی،pitch هر واکه(vowel) یا سیلاب موجب ایجاد معناهای جدیدی از یک کلمه می شود.

Languages that use the pitch of individual words or syllables to contrast meaning of words are called #tone_languages.

In a tone language, two words may contrast in meaning if one has a high pitch and another has a low pitch.



The majority of Languages in the world are tone language such as: Chinese, Thai, Burmese, many native Americans language and many Asian and African languages.



🔵 #زبان_های_لحنی(intonation languages): در زبان های لحنی از pitch برای ایجاد و تمایز معانی کلمات استفاده نمی شود بلکه بالا و پایین آمدن pitch ممکن است موجب تمایز در معنی جملات شود مثلا در انگلیسی به عنوان یک زبان لحنی:

Ahmad is a doctor
با لحن افتان( falling intonation ) یک جمله خبری است
ولی همین جمله با بالا آمدن pitch(لحن خیزان ) یک جمله سوالی می شود.
Ahmad is a doctor?


❇️تفاوت contour tones و level tones در زبان های نواختی 👇👇

اگر در زبان های نواختی pitch هر tone یکنواخت باشد به سیستم tone آن، level tones یا register tones می گویند

ولی اگر جهت تغییرات tone مهم باشد و tone از بالا به پایین یا از پایین به بالا تغییر کند سیستم tone آن، contour tone نامیده می شود


In some tone languages the pitch of each tone is level; in others, the direction of the
pitch (whether it glides from high to low or from low to high) is important. Tones that glide are called #contour-tones; but tones that do not change are called #level, or #register, tones.

🟢Downdift

What is #downright in tone languages?

The lowering of pitch is called #downdrift

پایین آمدن pitch را #downdrift می گویند


Many tone language in Africa are downdrift languages.


در زبان های دارای downdrift یک tone بالا بعد از یک tone پایین، یا یک tone پایین بعد از یک tone بالا نسبت به شرایط مشابه و قبل از این شرایط، پایین تر ادا می شود.
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
1000067310.jpg

نمونه ای از زبان تایلندی(Thai) که تغییر pitch صدا در آن از یک کلمه واحد، معانی متمایز مختلف می سازد. اگر در کنکور همچین نمودارهایی رو دادن و گفتن این چه نوع زبانیه بدونید منظورش tone language هست.
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
🔹تست آزمون زبان شناسی کارشناسی ارشد ۱۴۰۰

What does 'contour tone' mean?

1) Relative pitches

2) Pitch changes across the syllable

3 Lowering of the pitch

4) Pitch is level across the syllable

#جواب:

گفتیم در زبان های نواختی وقتی tone در طول کلمه تغییر کنه contour tone هست ولی اگر تغییر نکند و ثابت بماند level tone یا register tone بهش میگن

🔹با این تعریف پس جواب صحیح گزینه 3 می باشد.
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
🔹تست آزمون زبان شناسی، کارشناسی ارشد ۱۴۰۱

.......... is the gradual lowering of the absolute pitch of tones during an utterance in a tone language in which tones retain their relative values to one another.

1) Downpitch

2) Downturn

3) Downtone

4) Downdrift

❇️ #جواب
پایین آمدن(lowering ) تدریجی tone صدا در یک زبان نواختی پس از یک tone بالا یا tone پایین رو downdrift میگن

مثلا اگر یک tone در شرایط معمولی4x تلفظ میشه ولی در شرایط downdrift همون تون 2x تلفظ بشه چون بعد از یک تون بالا یا پایین اومده و رابطه نسبی با. tone های همسایه خود داره

🔹پس جواب صحیح گزینه 4 می باشد.
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
🟢 مکانیزم های جریان هوا در آواشناسی تولیدی

Airstream mechanisms in articulatory Phonetics

از نظر اینکه هنگامِ تولید صوت، جریان هوا از کجا به کجا جریان می یابد (جهت حرکت هوا) زبان های دنیا به دو گروه تقسیم می شوند:

۱.مکانیزم جریان هوای بُرون سوی ریَوی
Pulmonic egressive airstream mechanism
۲.مکانیرم جریان هوای درون سو
ingressive airstream mechanism


🔵Pulmonic egressive airstream mechanism
مکانیزم جریان هوای بُرون سوی ریَوی

در مکانیزم #برون_سو هنگام تولید صوت و گفتار هوا از ریه ها به سمت تارهای صوتی و سپس دهان یا دماغ می ر ود و از آنجا خارج می شود مثل زبانهای فارسی ، عربی، انگلیسی و ...


یکی از مکانیزم های برون سو که ejective( #پرتابی) نام دارد چاکنا(glottis ) را بالا می آورد سپس هوای داخل دهان را فشرده و متراکم(pressurized) می سازد و ناگهان به سرعت خارج می سازد که نتیجه آن تولید یک صدای تیز به نام صدای ejective(پرتابی) است مثلا p پرتابی داریم.

🔹اکثریت قاطع زبان های دنیا بُرون سو هستند

🟢 ingressive airstream mechanism
مکانیزم جریان هوای درون سو


ولی در مکانیزم #درون_سو(ingressive ) هنگام تولید صدا یا صحبت کردن، هوا از دهان به سمت حلق و ریه داخل می شود! درست بر عکس مکانیزم برون سو،

درون سو مثل زبان های Tago و Hausa در آفریقا


در جریان هوای درون سو هوا ( از بیرون) به درون دهان مکیده می شود تا click تولید کند مثل tsk


یا هوا از دهان به داخل گلو(throat) فروبرده شود تا صداهای implosive( درون-انفجاری) تولید شود.
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
🟢 نکات مهم مربوط به استرس

1. تغییر محل stress در انگلیسی ممکن است باعث تغییر معنای کلمه شود
مثلا در واژه ی present

اگر استرس روی سیلاب اول باشد یعنی حاضر(صفت) یا جایزه (اسم )

ولی اگر استرس روی سیلاب دوم واقع شود یعنی ارائه کردن( فعل)


یا در واژه digest اگر استرس روی سیلاب اول واقع شود یعنی مجموعه مقالات(اسم )

ولی اگر استرس روی سیلاب دوم واقع شود digest یعنی هضم کردن(فعل)

❇️ #نکته_مهم_دوم:

اگر در یک واژه ی دوبخشی در انگلیسی استرس روی سیلاب اول واقع شود( سیلاب دوم فاقد استرس ) به این الگوی استرس می گویند⬅️ trochaic


مثلا در واژه ی never استرس روی سیلاب اول قرار دارد پس trochaic است


👈اما اگر استرس روی سیلاب دوم کلمه عبور باشد( سیلاب اول: فاقد استرس ) به آن می گویند⬅️ iambic(آیمبیک)

مثلا واژه belong سیلاب دوم آن استرس دارد پس iambic است.

Q_Translationzone
 
بالا