آسيب شناسي مديريت كنترل كيفيت در صنايع نفت
مديريت كنترل كيفيت به مديريت امكانات سخت افزاري و نرم افزاري در مسير ارتقا و حفظ كيفيت اطلاق مي شود و متضمن حفظ سطوح كيفي فعاليتها در بالاترين سطح ممكن است.
مديريت كنترل كيفيت در صنايع نفت به دليل گستردگي و تنوع زير مجموعه هاي اين صنعت شرايط خاصي را داراست. رشد سرمايه گذاري هاي اخير در بخش صنايع نفت و افزايش اتكا به توانايي داخلي در ساخت مجتمع هاي صنعتي جايگاه و حساسيت اين مديريت را بيش از پيش ارتقا داده است.
صنايع نفت با توجه به تنوع وسيع كاري از تكنيكهاي حفاري تا استخراج و پالايش و صنايع پايين دستي حائز عنوان گسترده ترين صنعت جهان است و در اين رهگذر كليه فنون از علوم پايه تا تخصصهاي شيمي، برق، كنترل و مكانيك را براي ارتقاي خود به خدمت گرفته است. اين تنوع كاري به همراه حساسيتهاي ويژه مالي، انساني و زيست محيطي لزوم كنترل كيفي فعاليت ها را در اين صنعت محرز مي كند.
مديريت كنترل كيفي
با توجه به تعاريف ارايه شده، زمينه كاري كنترل كيفي، تمام عرصه هاي صنعت نفت را فرا مي گيرد. اصولاً مرز بين صنايع توانمند و صنايع ناكار آمد، توسط ضريب نفوذ كنترل كيفي در بخشهاي مختلف آنها قابل تعريف است.
برخلاف تصور رايج در صنايع پيشرفته نفتي، كنترل كيفي علاوه بر بخش مكانيك در حوزه هاي ديگر نظير برق، ابزار دقيق و ماشين آلات حساس نيز مرجع كنترل و نظارت عاليه است. اطلاق واژه مديريت براين بخش ناظر برگستردگي حوزه كاري اين مجموعه خواهد بود.
مديريت كنترل كيفي در صنايع نفت با يك ديد كلان در دو بخش پروژه هاي در حال ساخت و مجتمع هاي در حال توليد قابل بررسي است كه هر كدام خصوصيات و شرايط خاص خود را داراست.
بازرسان كنترل كيفي
جذب پرسنل كنترل كيفي براساس اهداف اين مديريت به انجام مي رسد. اهتمام مدير كنترل كيفي در انتخاب بهينه پرسنل موجب پويايي و توانمندي كنترل كيفي خواهد شد. بازرس فني بايستي از بين افراد مسئوليت پذير، فعال و امين برگزيده شود. چرا كه بازرس، تنها نماينده پروژه براي نظارت بركيفيت در حوزه كاري خويش است و از سوي ديگر با توجه به نوع كار، شرايط جسمي بازرس بايد به گونه اي باشد كه امكان حضور وي را در موقعيتهاي دشوار مهيا سازد. همچنين آشنايي با زبان فني جهت امكان مطالعه دقيق استانداردها و مدارك فني از الزامات اوليه كار است. مديران كيفي موفق آموزش را در صدر اولويت هاي خود قرار مي دهند تا بدين وسيله پويايي مجموعه كاري را به نحواحسن حفظ كنند.
ايجاد»سطح قابل قبول يكسان در حين بازرسي« براي كليه بازرسين بسيار ضروريست و مدير كيفي بايستي با تشكيل جلسات و براساس استانداردهاي مبنا، اين مهم را به اجرا برساند تا كليه بازرسين كنترل كيفي عمليات بازرسي را به يك روش و به طور يكسان انجام دهند.
مديريت كنترل كيفي در مجتمع هاي در حال ساخت
در حال حاضر، شروع به كار كنترل كيفي در پروژه هاي جديد صنايع نفت عموماً شامل مراحل انتخاب ليسانس، اتمام طراحي و مهندسي و انتخاب پيمانكار نصب است. در واقع آغاز به كار اين مديريت پس از تشكيل شاكله كلي پروژه و از دست رفتن فرصت هاي ذي قيمت و تعيين كننده است، در حاليكه آنچنان كه از پي خواهد آمد مديريت كنترل كيفي در مراحل اوليه پروژه وظايفي برعهده دارد كه در صورت عدم انجام، نتايج نامطلوبي را بر پروژه تحميل خواهد كرد.
انتخاب ليسانس پروژه
حضور نماينده مجرب كنترل كيفي در كنار ساير اعضاي كميته انتخاب ليسانس پروژه امري الزاميست. وظيفه اين نماينده جمع آوري و شناسايي امتيازات و اشكالات هر ليسانس از ديدگاه كنترل كيفي است. بدين منظور استفاده از تجارب بازرسين فني صاحب تجربه در مجتمع هاي مشابه در حال توليد كمك بسيار شاياني خواهد كرد. در اين مرحله، اشكالات عمده هر طرح از قبيل خوردگيهاي حاد، عدم كارايي تجهيزات، ضعف در مدارك فني شناسايي و از انتخاب نادرست صاحب امتياز طرح ممانعت به عمل مي آيد.
بديهي است بزرگترين شانس يك پروژه، انتخاب صحيح ليسانس با مشاركت كليه گروههاي مرتبط است.
قرارداد مهندسي
مذاكرات قبل از عقد قرارداد مرحله حساسي از روند شكل گيري يك پروژه است. در اين مرحله بايد مسايل كلاني چون استانداردهاي مرجع Corrosion Allowance ، سطح نظارتي كارفرما برامور، نوع و جزئيات مدارك فني مورد بررسي و توافق واقع شود.
در اين موقعيت لازم است ضمن الزام طرف قرارداد به ارايه مدارك مرجع فني از اعمال شدن پيشنهادات اصلاحي كارفرما در حين كار اطمينان حاصل شود.
انجام طراحي و ارايه نقشه ها و مدارك فني
پس از عقد قرار داد و آغاز Detail Engineering مي بايست مدارك فني براي تاييد به كارفرما ارايه و موارد با دقت مورد بررسي قرار گيرند، از جمله اين مسائل كه با مشاركت مهندسي پروژه مورد بررسي واقع مي شوند مي توان به مواردي چون انتخاب متريال، اعمال شرايط استاندارد و تدابير اجرايي براي امكان جايگزيني و تعميرات تجهيزات اشاره كرد.
ساخت تجهيزات و خريد مواد (Procurement)
اولين و مهمترين گام در ساخت كيفي تجهيزات، انتخاب صحيح Vendor List است. كم دقتي در انتخاب سازندگان و واگذاري كار به شركت طرف قرار داد تأمين، كه متأسفانه در پروژه ها متعدداً تكرار مي شود مشكلات متعددي را به مجموعه پروژه به ويژه سطح كيفي پروژه وارد مي آورد كه آثار آن تا پس از راه اندازي و توليد پروژه هويدا خواهد بود.
بديهي است در صورت استفاده از شركت هاي معتبر در ساخت تجهيزات، پيشاپيش بخش عمده اي از مشكلات احتمالي مرتفع خواهد شد و در غيراينصورت انتظار ساخت تجهيزات مطابق استاندارد عموماً انتظاري غيرواقع خواهد بود.
بازرسي ساخت تجهيزات و خريد مواد مطابق با مدرك Inspection And Testing Plan كه قبلاً مورد توافق واقع شده به انجام مي رسد.
جلسات Pre-Inspection نقش كليدي در ايجاد تفاهم بين كنترل كيفي كارفرما و كنترل كيفي سازنده خواهد داشت. مدير كنترل كيفي بايستي خود را ملزم به شركت در كليه جلسات مذكور بداند. در اين جلسات، سازنده از سطح كيفي مورد درخواست مطلع شده و جديت مديريت كيفي را در تحويل مطلوب تجهيزات در خواهد يافت.
استفاده مديريت كنترل كيفي از بازرسين مجرب در نظارت برساخت شايان توجه است، با اين حال تهيه Check List براي هر تجهيز به بازرس كمك مي كند تا هيچ كنترلي از قلم نيفتد.
از اشكالات رايج در اين بخش عقب ماندگي ساخت نسبت به عمليات نصب است كه موجبات فشار روز افزون براي ترخيص كالا مي شود. در اين شرايط لازم است ضمن ارايه طريق در جهت تسريع كار از اغماض كيفي سازنده جداً ممانعت به عمل آيد. بدين منظور تشريح سطح قابل قبول كيفي و دلايل آن در اقناع و همراهي»مديريت پروژه« بسيار مؤثر و كارساز خواهد بود.
بديهي است هر آنچه در ساخت تجهيزات، كنترل بيشتري صورت پذيرد عمليات نصب و توليد با سهولت و سرعت بيشتري به انجام خواهد رسيد. متأسفانه تعداد زيادي از پروژه ها بعلت تعجيل بي مورد چند روزه و حذف مراحل كنترل كيفي دچار تأخير چند ماهه در راه اندازي و خسارت هنگفت مالي شده اند.
خريد مواد و مصالح
كليه مواد متريال پروژه بايستي با نظارت كنترل كيفي خريداري و طبقه بندي شود. برگه گواهي Certificate مطابق با استاندارد مربوطه صرفاً شرط لازم تأييد كيفيت است. از اين رو لازم است نسبت به كنترل مبادي خريد و نحوه نگهداري اقدام شود. نمونه برداري و آناليز شيميايي و تست هاي مرتبط در مورد حساسي چون Killed Carbon و آلياژهاي خاص فولاد بسيار كارساز خواهد بود.
در مورد ساير مواد اعم از مواد مصرفي چون الكترودها و سيم جوش، گاز آرگون انواع پوششها، عايق و... نيز بايد مطابق با دستورالعمل استاندارد نظارت و كنترل لازم به انجام رسد. طبقه بندي و جداسازي مواد براساس Marking Code و Traceability پروژه از استفاده نادرست مواد پيشگيري
مي كند.
عمليات نصب
از آنجا كه تعريف مشخصي از حدود كاري كنترل كيفي در پروژه هاي كشور به تدوين نرسيده است بايستي در ابتداي عمليات نصب با حضور مديريت پروژه مرز كاري اين امور با ساير بخشها مشخص و از تداخل كاري ممانعت شود.
كنترل كيفي پيمانكار نصب
كنترل كيفي پيمانكار نصب، به مجموعه پروژه در ارتقاي سطح كيفي كار كمك مي رساند. در پروژه هايي كه اين بخش توانسته است با ساير بخشها به ويژه كنترل كيفي كارفرما هماهنگي لازم را به عمل آورد، نتايج مثبت آن به سرعت آشكار مي شود. به همين دليل لازم است كليه پرسنل اين امور با نظارت و تاييد مديريت كنترل كيفي جذب شده و اين نظارت عاليه بصورت مستمر تا پايان پروژه ادامه يابد.
از نظر چارت سازماني مجموعه كنترل كيفي پيمانكار بايستي مستقيماًَ زير نظر مدير پروژه پيمانكار فعاليت كند تا تأثير پذيري آن از مجموعه اجرايي به حداقل برسد.
تعيين گردش كار در كارگاه نصب
مراحل گردش كار از مراحل اوليه مانند تأييد متريال و Fit Up جهت Piping تا تاييد نهايي بايد بصورت مكتوب تدوين و در اختيار پرسنل ذي ربط قرار داده شود. كليه مراحل بايستي در فرمهاي مربوطه ثبت و تأييد و بايگاني شود. تدوين صحيح گردش كار به آن معناست كه ضمن كنترل دقيق جهت عدم از قلم افتادن فعاليت ها، صرف حداقل زمان را در طي كار ميسر مي كند.
حركت پروژه ها ي جديد به سوي گردش كار بدون كاغذ است. در اين روش كليه اطلاعات بصورت فايلهاي الكترونيكي و صرفاً توسط نفرات مجاز وارد نرم افزار شده و برنامه بصورت On Line به روز مي شود.
بكار گيري نرم افزارهاي بازرسي در شركتهاي معتبر جهاني امري رايج و با سابقه است. در حال حاضر نيز برنامه جامع بازرسي پروژه جهت كنترل كيفي پروژه هاي صنعت نفت در ايران در شرف اتمام و ارايه است.
براساس تجربه، كنترل كيفي پروژه ها با حجم بيش از 10000 dia-in جوش (Piping) با سيستم هاي قديمي و كاغذي امري بسيار طاقت فرسا و ناكار آمد خواهد بود.
سيستم هاي نرم افزاري براي بكارگيري، بايستي كاملاً انعطاف پذير بوده و امكان گزارش دهي كليه فعاليت ها مطابق خواست كاربر را دارا و از نظر حجم كاركرد فاقد محدوديت در ورود و ثبت اطلاعات باشند. در بعضي از سيستم هاي جامع، توانايي تحليل هوشمندانه نيز تعبيه شده تا با تكيه برآن مواردي چون كنترل صحت كاركرد جوشكاران، صدور NDT Request ، برآورد كمي كار و گزارش گلوگاههاي پروژه به انجام رسد. پيش از بكارگيري سيستم هاي نرم افزار بازرسي، برآورد مالي آن با توجه به حجم كاري پروژه الزامي است.
كنترل كيفي كارگاه نصب
حضور مستمر بازرسان در كارگاه نصب در پيشگيري از بروز اشكالات و اطلاع از روند كار بسيار مؤثر است. از جمله فعاليت هاي بسيار مهم كه بعضاً دقت لازم در مورد آن بكار گرفته نمي شود، تست جوشكاران و ساير مهارت هاي مرتبط است. اين تست بايد تحت نظارت دقيق و مطابق با استاندارد بازرسين كارفرما انجام شود.
اپراتورها و مفسرين تست هاي NDT نيز بايد مورد تست و بررسي واقع شوند مگر آنكه سوابق كاري قابل استناد در دسترس باشد. بنابر تجربه استناد صرف به گواهينامه هاي صادره در اين مورد كارساز نخواهد بود.
ثبت سوابق
كليه مراحل كنترل كيفي اعم از بازرسيهاي روتين، تأييد فعاليت هاي اجرايي و سوابق بايستي به دقت ثبت شود. ثبت سوابق كاري معادل فعاليت هاي اجرايي ارزشمند است چرا كه در غيراينصورت بسياري از فعاليت ها به انجام نرسيده و بعضي از فعاليت ها مكرر تكرار مي شوند.
مديريت كنترل كيفي پروژه هاي در حال توليد
كنترل كيفي در پروژه هاي در حال توليد اگر چه به ظاهر با پروژه هاي در حال ساخت متفاوت است ولي اصول اوليه هر دوبخش مشابه است. مدير كنترل كيفي لازم است با توجه به تنوع كاري، در تخصصي شدن فعاليت هاي بازرسي اهتمام خاص داشته باشد. اين نوع تقسيم بندي، فرصت آشنايي كامل با تجهيزات مربوطه را براي بازرسين ايجاد مي كند و در نتيجه، در هر بخش متخصصين كاملاً آشنا به كار حضور خواهند داشت.
در مجتمع هاي در حال سرويس كه توليد پيوسته و بدون مشكل هدف اول كار را تشكيل مي دهد، بخش كنترل كيفي بايستي با ارزيابي دقيق مجتمع، روند زوال يا خرابي تجهيزات را برآورد و پيشاپيش نسبت به ايجاد آمادگي لازم اقدام كند.
مدير كنترل كيفي در پروژه هاي در حال توليد بايستي نسبت به تدوين برنامه جامع واحدهاي تحت نظر توجه لازم را داشته باشد. اين برنامه در واقع شناسه كلي واحد است كه در آن مشكلات واحد همچون نواحي متمركز خوردگي، مشكلات مرسوم تجهيزات و نقاط آسيب پذير كه امكان توقف بالقوه توليد را دارا هستند، شناسايي كرده و با هماهنگي ساير واحدهاي مجتمع نسبت به رفع آنها اقدام لازم را پيش بيني كند.
كليه تجهيزات و Piping مجتمع بايد داراي شناسنامه تفكيك شده باشند كه شامل كليه مدارك فني بوده و عمليات تعميراتي و يا اصلاحي در آن به دقت ثبت شده باشد. اين شناسنامه ها بايستي در دسترس كليه بازرسين و نفرات مرتبط بوده و كاملاً به روز باشند. استفاده از سيستمهاي نرم افزاري در اين بخش بسيار سودمند خواهد بود. تعميرات اساسي مهمترين بخش در بازرسي واحدهاي در حال توليد است. مديريت تعميرات اساسي بدين معناست كه ضمن آنكه كليه بخشهاي نيازمند بازرسي و يا تعمير بايد در برنامه تعميرات اساسي گنجانده شوند از بازرسي بي مورد تجهيزات كه به تطويل زماني تعميرات اساسي خواهد انجاميد خودداري شود.
مديريت كنترل كيفيت و تعامل با مديريت پروژه
مدير كنترل كيفي علاوه بر فعاليت هاي نظارتي و اجرايي در حوزه كاري خود، مسئول ايجاد باور نسبت به فاكتورهاي كيفي در كل مجموعه است. اعتقاد بعضي از مديران پروژه مبني برتضاد سرعت و كميت كار پروژه با كيفيت آن، مي تواند ناشي از عملكرد اشتباه در بخش كنترل كيفي باشد.
مديران كارآمد كنترل كيفي به كيفيت كار در كنار سرعت انجام مي انديشند و اين نگرش مثبت آنان را به مشاوراني امين براي كليه بخشهاي پروژه بدل مي سازد. اينگونه مديران در كنار هر هشدار و توقف كار، پيشنهادي عمل ارايه مي دهند و هميشه راههاي جايگزين مطلوب را به جاي فعاليت هاي غير كيفي آماده ارايه دارند. اينگونه مديران مجموعه اي شاداب و پرنشاط را گرد خود جمع مي آورند كه در همه بخشها حضور مثبت داشته و در تصميم گيري ها فعالانه وارد مي شوند. اين مجموعه براي كليه اظهارات خود مراجع فني قابل ارايه در دسترس دارند. اين نوع فعاليت ساير بخشها را نيز به انجام كار كيفي متقاعد و متعهد مي كند. اما در مقابل مديران ناكار آمد كنترل كيفي، مكررا اقدام به تعطيلي كار مي كنند، بدون آنكه راه حل عملي براي تداوم كار ارايه كنند، اينگونه مديران در توجيه بخشهاي ديگر پروژه ناتوان بوده و مستندات فني قابل ارايه در دسترس ندارند. عموماً جاي اين مديران در هنگام بروز مشكل خالي بوده و از حضور فعال در كنار ساير مديران شانه خالي مي كنند. دانسته هاي اين مديران صرفاً شنيده هايي است كه صحت و سقم آن در هيچ كد و يا استانداردي بررسي نشده است. اين مديران غالباً نيروهايي چون خود را مي پسندند و كل مجموعه تحت نظر خود را به ركود، بي تحركي و چالش بي مورد با ساير بخشها ناگزير مي كنند. اين مديران به حق توسط ساير بخشها به عنوان عامل توقف كار نگريسته مي شوند. مديران با مشاهده اين عملكرد نسبت به مجموعه كنترل كيفي بدبين شده و آن را به حاشيه خواهند راند. در نهايت خسارتي كه اين مديران ناكار آمد كنترل كيفي به كيفيت پروژه وارد مي كنند، بيش از هرخسارت ديگري خواهد بود.
نتيجه
با توجه به گستردگي روز افزون پروژه هاي صنعت نفت و مشكلاتي كه در روند اجرا تكرار مي شوند تجديد نظر در مديريت كنترل كيفي پروژه ها الزامي بنظر مي رسد. متأسفانه تجربيات پروژه ها آنگونه كه بايد منتقل
نمي شود بدين سبب است كه شاهد تكرار متعدد مشكلات فني در پروژه هاي مختلف هستيم. در اين راستا پيشنهادات زير در تثبيت جايگاه »مديريت موفق كنترل كيفي« بسيار مؤثر ارزيابي مي شود.
- ارزيابي مديران پروژه صرفاً براساس درصد پيشرفت ملغي شده و كيفيت انجام كار در اين ارزيابي لحاظ شود. در غيراينصورت مديران به سمت كميت عاري از كيفيت سوق داده مي شوند كه خسارتي غيرقابل جبران به پروژه تحميل مي كند.
- تفكيك مديران به دوبخش »پروژه « و »مجتمع در حال توليد« تجربه موفقي ارزيابي نمي شود و شايسته است مديران پروژه عهده دار مديريت واحد پس از توليد باشند.
- لازم است كليه اشكالات پديد آمده در پروژه ها به همراه كالبد شناسي فني آن توسط كارشناسان مجرب تهيه و از طريق مجلات تخصصي در اختيار ساير پروژه هاي صنعت قرار داده شود. بدين ترتيب از تكرار مشكلات مشابه در پروژه ها تاحدي ممانعت به عمل مي آيد.
- ارزيابي مستمر مديران كنترل كيفي براساس نحوه عملكرد الزاميست، در اين شيوه بتدريج مديران كار آمد جايگزين مديران ناكار آمدخواهند شد.
- دخالت و حضور ساير بخشها در امر كنترل كيفي هر چند از جانب مديريت پروژه يا مجتمع در حال توليد، نشاني ناخوشايند از ضعف مديريت كنترل كيفي خواهد بود. در اين شرايط لازم است نسبت به ريشه يابي اشكال اقدام فوري به عمل آيد.
در هر صورت هر تصميم كيفي(حتي اغماض از بعضي موارد) بايستي در درون مديريت كنترل كيفي اخذ شود و ساير بخشها براساس اعتماد كامل آن را بپذيرد.
علي روشن دل- سرپرست بازرسي پروژه
ارايه شده در اولين كنفرانس بين المللي بازرسي فني
و آزمون غيرمخرب- تهران
مديريت كنترل كيفيت به مديريت امكانات سخت افزاري و نرم افزاري در مسير ارتقا و حفظ كيفيت اطلاق مي شود و متضمن حفظ سطوح كيفي فعاليتها در بالاترين سطح ممكن است.
مديريت كنترل كيفيت در صنايع نفت به دليل گستردگي و تنوع زير مجموعه هاي اين صنعت شرايط خاصي را داراست. رشد سرمايه گذاري هاي اخير در بخش صنايع نفت و افزايش اتكا به توانايي داخلي در ساخت مجتمع هاي صنعتي جايگاه و حساسيت اين مديريت را بيش از پيش ارتقا داده است.
صنايع نفت با توجه به تنوع وسيع كاري از تكنيكهاي حفاري تا استخراج و پالايش و صنايع پايين دستي حائز عنوان گسترده ترين صنعت جهان است و در اين رهگذر كليه فنون از علوم پايه تا تخصصهاي شيمي، برق، كنترل و مكانيك را براي ارتقاي خود به خدمت گرفته است. اين تنوع كاري به همراه حساسيتهاي ويژه مالي، انساني و زيست محيطي لزوم كنترل كيفي فعاليت ها را در اين صنعت محرز مي كند.
مديريت كنترل كيفي
با توجه به تعاريف ارايه شده، زمينه كاري كنترل كيفي، تمام عرصه هاي صنعت نفت را فرا مي گيرد. اصولاً مرز بين صنايع توانمند و صنايع ناكار آمد، توسط ضريب نفوذ كنترل كيفي در بخشهاي مختلف آنها قابل تعريف است.
برخلاف تصور رايج در صنايع پيشرفته نفتي، كنترل كيفي علاوه بر بخش مكانيك در حوزه هاي ديگر نظير برق، ابزار دقيق و ماشين آلات حساس نيز مرجع كنترل و نظارت عاليه است. اطلاق واژه مديريت براين بخش ناظر برگستردگي حوزه كاري اين مجموعه خواهد بود.
مديريت كنترل كيفي در صنايع نفت با يك ديد كلان در دو بخش پروژه هاي در حال ساخت و مجتمع هاي در حال توليد قابل بررسي است كه هر كدام خصوصيات و شرايط خاص خود را داراست.
بازرسان كنترل كيفي
جذب پرسنل كنترل كيفي براساس اهداف اين مديريت به انجام مي رسد. اهتمام مدير كنترل كيفي در انتخاب بهينه پرسنل موجب پويايي و توانمندي كنترل كيفي خواهد شد. بازرس فني بايستي از بين افراد مسئوليت پذير، فعال و امين برگزيده شود. چرا كه بازرس، تنها نماينده پروژه براي نظارت بركيفيت در حوزه كاري خويش است و از سوي ديگر با توجه به نوع كار، شرايط جسمي بازرس بايد به گونه اي باشد كه امكان حضور وي را در موقعيتهاي دشوار مهيا سازد. همچنين آشنايي با زبان فني جهت امكان مطالعه دقيق استانداردها و مدارك فني از الزامات اوليه كار است. مديران كيفي موفق آموزش را در صدر اولويت هاي خود قرار مي دهند تا بدين وسيله پويايي مجموعه كاري را به نحواحسن حفظ كنند.
ايجاد»سطح قابل قبول يكسان در حين بازرسي« براي كليه بازرسين بسيار ضروريست و مدير كيفي بايستي با تشكيل جلسات و براساس استانداردهاي مبنا، اين مهم را به اجرا برساند تا كليه بازرسين كنترل كيفي عمليات بازرسي را به يك روش و به طور يكسان انجام دهند.
مديريت كنترل كيفي در مجتمع هاي در حال ساخت
در حال حاضر، شروع به كار كنترل كيفي در پروژه هاي جديد صنايع نفت عموماً شامل مراحل انتخاب ليسانس، اتمام طراحي و مهندسي و انتخاب پيمانكار نصب است. در واقع آغاز به كار اين مديريت پس از تشكيل شاكله كلي پروژه و از دست رفتن فرصت هاي ذي قيمت و تعيين كننده است، در حاليكه آنچنان كه از پي خواهد آمد مديريت كنترل كيفي در مراحل اوليه پروژه وظايفي برعهده دارد كه در صورت عدم انجام، نتايج نامطلوبي را بر پروژه تحميل خواهد كرد.
انتخاب ليسانس پروژه
حضور نماينده مجرب كنترل كيفي در كنار ساير اعضاي كميته انتخاب ليسانس پروژه امري الزاميست. وظيفه اين نماينده جمع آوري و شناسايي امتيازات و اشكالات هر ليسانس از ديدگاه كنترل كيفي است. بدين منظور استفاده از تجارب بازرسين فني صاحب تجربه در مجتمع هاي مشابه در حال توليد كمك بسيار شاياني خواهد كرد. در اين مرحله، اشكالات عمده هر طرح از قبيل خوردگيهاي حاد، عدم كارايي تجهيزات، ضعف در مدارك فني شناسايي و از انتخاب نادرست صاحب امتياز طرح ممانعت به عمل مي آيد.
بديهي است بزرگترين شانس يك پروژه، انتخاب صحيح ليسانس با مشاركت كليه گروههاي مرتبط است.
قرارداد مهندسي
مذاكرات قبل از عقد قرارداد مرحله حساسي از روند شكل گيري يك پروژه است. در اين مرحله بايد مسايل كلاني چون استانداردهاي مرجع Corrosion Allowance ، سطح نظارتي كارفرما برامور، نوع و جزئيات مدارك فني مورد بررسي و توافق واقع شود.
در اين موقعيت لازم است ضمن الزام طرف قرارداد به ارايه مدارك مرجع فني از اعمال شدن پيشنهادات اصلاحي كارفرما در حين كار اطمينان حاصل شود.
انجام طراحي و ارايه نقشه ها و مدارك فني
پس از عقد قرار داد و آغاز Detail Engineering مي بايست مدارك فني براي تاييد به كارفرما ارايه و موارد با دقت مورد بررسي قرار گيرند، از جمله اين مسائل كه با مشاركت مهندسي پروژه مورد بررسي واقع مي شوند مي توان به مواردي چون انتخاب متريال، اعمال شرايط استاندارد و تدابير اجرايي براي امكان جايگزيني و تعميرات تجهيزات اشاره كرد.
ساخت تجهيزات و خريد مواد (Procurement)
اولين و مهمترين گام در ساخت كيفي تجهيزات، انتخاب صحيح Vendor List است. كم دقتي در انتخاب سازندگان و واگذاري كار به شركت طرف قرار داد تأمين، كه متأسفانه در پروژه ها متعدداً تكرار مي شود مشكلات متعددي را به مجموعه پروژه به ويژه سطح كيفي پروژه وارد مي آورد كه آثار آن تا پس از راه اندازي و توليد پروژه هويدا خواهد بود.
بديهي است در صورت استفاده از شركت هاي معتبر در ساخت تجهيزات، پيشاپيش بخش عمده اي از مشكلات احتمالي مرتفع خواهد شد و در غيراينصورت انتظار ساخت تجهيزات مطابق استاندارد عموماً انتظاري غيرواقع خواهد بود.
بازرسي ساخت تجهيزات و خريد مواد مطابق با مدرك Inspection And Testing Plan كه قبلاً مورد توافق واقع شده به انجام مي رسد.
جلسات Pre-Inspection نقش كليدي در ايجاد تفاهم بين كنترل كيفي كارفرما و كنترل كيفي سازنده خواهد داشت. مدير كنترل كيفي بايستي خود را ملزم به شركت در كليه جلسات مذكور بداند. در اين جلسات، سازنده از سطح كيفي مورد درخواست مطلع شده و جديت مديريت كيفي را در تحويل مطلوب تجهيزات در خواهد يافت.
استفاده مديريت كنترل كيفي از بازرسين مجرب در نظارت برساخت شايان توجه است، با اين حال تهيه Check List براي هر تجهيز به بازرس كمك مي كند تا هيچ كنترلي از قلم نيفتد.
از اشكالات رايج در اين بخش عقب ماندگي ساخت نسبت به عمليات نصب است كه موجبات فشار روز افزون براي ترخيص كالا مي شود. در اين شرايط لازم است ضمن ارايه طريق در جهت تسريع كار از اغماض كيفي سازنده جداً ممانعت به عمل آيد. بدين منظور تشريح سطح قابل قبول كيفي و دلايل آن در اقناع و همراهي»مديريت پروژه« بسيار مؤثر و كارساز خواهد بود.
بديهي است هر آنچه در ساخت تجهيزات، كنترل بيشتري صورت پذيرد عمليات نصب و توليد با سهولت و سرعت بيشتري به انجام خواهد رسيد. متأسفانه تعداد زيادي از پروژه ها بعلت تعجيل بي مورد چند روزه و حذف مراحل كنترل كيفي دچار تأخير چند ماهه در راه اندازي و خسارت هنگفت مالي شده اند.
خريد مواد و مصالح
كليه مواد متريال پروژه بايستي با نظارت كنترل كيفي خريداري و طبقه بندي شود. برگه گواهي Certificate مطابق با استاندارد مربوطه صرفاً شرط لازم تأييد كيفيت است. از اين رو لازم است نسبت به كنترل مبادي خريد و نحوه نگهداري اقدام شود. نمونه برداري و آناليز شيميايي و تست هاي مرتبط در مورد حساسي چون Killed Carbon و آلياژهاي خاص فولاد بسيار كارساز خواهد بود.
در مورد ساير مواد اعم از مواد مصرفي چون الكترودها و سيم جوش، گاز آرگون انواع پوششها، عايق و... نيز بايد مطابق با دستورالعمل استاندارد نظارت و كنترل لازم به انجام رسد. طبقه بندي و جداسازي مواد براساس Marking Code و Traceability پروژه از استفاده نادرست مواد پيشگيري
مي كند.
عمليات نصب
از آنجا كه تعريف مشخصي از حدود كاري كنترل كيفي در پروژه هاي كشور به تدوين نرسيده است بايستي در ابتداي عمليات نصب با حضور مديريت پروژه مرز كاري اين امور با ساير بخشها مشخص و از تداخل كاري ممانعت شود.
كنترل كيفي پيمانكار نصب
كنترل كيفي پيمانكار نصب، به مجموعه پروژه در ارتقاي سطح كيفي كار كمك مي رساند. در پروژه هايي كه اين بخش توانسته است با ساير بخشها به ويژه كنترل كيفي كارفرما هماهنگي لازم را به عمل آورد، نتايج مثبت آن به سرعت آشكار مي شود. به همين دليل لازم است كليه پرسنل اين امور با نظارت و تاييد مديريت كنترل كيفي جذب شده و اين نظارت عاليه بصورت مستمر تا پايان پروژه ادامه يابد.
از نظر چارت سازماني مجموعه كنترل كيفي پيمانكار بايستي مستقيماًَ زير نظر مدير پروژه پيمانكار فعاليت كند تا تأثير پذيري آن از مجموعه اجرايي به حداقل برسد.
تعيين گردش كار در كارگاه نصب
مراحل گردش كار از مراحل اوليه مانند تأييد متريال و Fit Up جهت Piping تا تاييد نهايي بايد بصورت مكتوب تدوين و در اختيار پرسنل ذي ربط قرار داده شود. كليه مراحل بايستي در فرمهاي مربوطه ثبت و تأييد و بايگاني شود. تدوين صحيح گردش كار به آن معناست كه ضمن كنترل دقيق جهت عدم از قلم افتادن فعاليت ها، صرف حداقل زمان را در طي كار ميسر مي كند.
حركت پروژه ها ي جديد به سوي گردش كار بدون كاغذ است. در اين روش كليه اطلاعات بصورت فايلهاي الكترونيكي و صرفاً توسط نفرات مجاز وارد نرم افزار شده و برنامه بصورت On Line به روز مي شود.
بكار گيري نرم افزارهاي بازرسي در شركتهاي معتبر جهاني امري رايج و با سابقه است. در حال حاضر نيز برنامه جامع بازرسي پروژه جهت كنترل كيفي پروژه هاي صنعت نفت در ايران در شرف اتمام و ارايه است.
براساس تجربه، كنترل كيفي پروژه ها با حجم بيش از 10000 dia-in جوش (Piping) با سيستم هاي قديمي و كاغذي امري بسيار طاقت فرسا و ناكار آمد خواهد بود.
سيستم هاي نرم افزاري براي بكارگيري، بايستي كاملاً انعطاف پذير بوده و امكان گزارش دهي كليه فعاليت ها مطابق خواست كاربر را دارا و از نظر حجم كاركرد فاقد محدوديت در ورود و ثبت اطلاعات باشند. در بعضي از سيستم هاي جامع، توانايي تحليل هوشمندانه نيز تعبيه شده تا با تكيه برآن مواردي چون كنترل صحت كاركرد جوشكاران، صدور NDT Request ، برآورد كمي كار و گزارش گلوگاههاي پروژه به انجام رسد. پيش از بكارگيري سيستم هاي نرم افزار بازرسي، برآورد مالي آن با توجه به حجم كاري پروژه الزامي است.
كنترل كيفي كارگاه نصب
حضور مستمر بازرسان در كارگاه نصب در پيشگيري از بروز اشكالات و اطلاع از روند كار بسيار مؤثر است. از جمله فعاليت هاي بسيار مهم كه بعضاً دقت لازم در مورد آن بكار گرفته نمي شود، تست جوشكاران و ساير مهارت هاي مرتبط است. اين تست بايد تحت نظارت دقيق و مطابق با استاندارد بازرسين كارفرما انجام شود.
اپراتورها و مفسرين تست هاي NDT نيز بايد مورد تست و بررسي واقع شوند مگر آنكه سوابق كاري قابل استناد در دسترس باشد. بنابر تجربه استناد صرف به گواهينامه هاي صادره در اين مورد كارساز نخواهد بود.
ثبت سوابق
كليه مراحل كنترل كيفي اعم از بازرسيهاي روتين، تأييد فعاليت هاي اجرايي و سوابق بايستي به دقت ثبت شود. ثبت سوابق كاري معادل فعاليت هاي اجرايي ارزشمند است چرا كه در غيراينصورت بسياري از فعاليت ها به انجام نرسيده و بعضي از فعاليت ها مكرر تكرار مي شوند.
مديريت كنترل كيفي پروژه هاي در حال توليد
كنترل كيفي در پروژه هاي در حال توليد اگر چه به ظاهر با پروژه هاي در حال ساخت متفاوت است ولي اصول اوليه هر دوبخش مشابه است. مدير كنترل كيفي لازم است با توجه به تنوع كاري، در تخصصي شدن فعاليت هاي بازرسي اهتمام خاص داشته باشد. اين نوع تقسيم بندي، فرصت آشنايي كامل با تجهيزات مربوطه را براي بازرسين ايجاد مي كند و در نتيجه، در هر بخش متخصصين كاملاً آشنا به كار حضور خواهند داشت.
در مجتمع هاي در حال سرويس كه توليد پيوسته و بدون مشكل هدف اول كار را تشكيل مي دهد، بخش كنترل كيفي بايستي با ارزيابي دقيق مجتمع، روند زوال يا خرابي تجهيزات را برآورد و پيشاپيش نسبت به ايجاد آمادگي لازم اقدام كند.
مدير كنترل كيفي در پروژه هاي در حال توليد بايستي نسبت به تدوين برنامه جامع واحدهاي تحت نظر توجه لازم را داشته باشد. اين برنامه در واقع شناسه كلي واحد است كه در آن مشكلات واحد همچون نواحي متمركز خوردگي، مشكلات مرسوم تجهيزات و نقاط آسيب پذير كه امكان توقف بالقوه توليد را دارا هستند، شناسايي كرده و با هماهنگي ساير واحدهاي مجتمع نسبت به رفع آنها اقدام لازم را پيش بيني كند.
كليه تجهيزات و Piping مجتمع بايد داراي شناسنامه تفكيك شده باشند كه شامل كليه مدارك فني بوده و عمليات تعميراتي و يا اصلاحي در آن به دقت ثبت شده باشد. اين شناسنامه ها بايستي در دسترس كليه بازرسين و نفرات مرتبط بوده و كاملاً به روز باشند. استفاده از سيستمهاي نرم افزاري در اين بخش بسيار سودمند خواهد بود. تعميرات اساسي مهمترين بخش در بازرسي واحدهاي در حال توليد است. مديريت تعميرات اساسي بدين معناست كه ضمن آنكه كليه بخشهاي نيازمند بازرسي و يا تعمير بايد در برنامه تعميرات اساسي گنجانده شوند از بازرسي بي مورد تجهيزات كه به تطويل زماني تعميرات اساسي خواهد انجاميد خودداري شود.
مديريت كنترل كيفيت و تعامل با مديريت پروژه
مدير كنترل كيفي علاوه بر فعاليت هاي نظارتي و اجرايي در حوزه كاري خود، مسئول ايجاد باور نسبت به فاكتورهاي كيفي در كل مجموعه است. اعتقاد بعضي از مديران پروژه مبني برتضاد سرعت و كميت كار پروژه با كيفيت آن، مي تواند ناشي از عملكرد اشتباه در بخش كنترل كيفي باشد.
مديران كارآمد كنترل كيفي به كيفيت كار در كنار سرعت انجام مي انديشند و اين نگرش مثبت آنان را به مشاوراني امين براي كليه بخشهاي پروژه بدل مي سازد. اينگونه مديران در كنار هر هشدار و توقف كار، پيشنهادي عمل ارايه مي دهند و هميشه راههاي جايگزين مطلوب را به جاي فعاليت هاي غير كيفي آماده ارايه دارند. اينگونه مديران مجموعه اي شاداب و پرنشاط را گرد خود جمع مي آورند كه در همه بخشها حضور مثبت داشته و در تصميم گيري ها فعالانه وارد مي شوند. اين مجموعه براي كليه اظهارات خود مراجع فني قابل ارايه در دسترس دارند. اين نوع فعاليت ساير بخشها را نيز به انجام كار كيفي متقاعد و متعهد مي كند. اما در مقابل مديران ناكار آمد كنترل كيفي، مكررا اقدام به تعطيلي كار مي كنند، بدون آنكه راه حل عملي براي تداوم كار ارايه كنند، اينگونه مديران در توجيه بخشهاي ديگر پروژه ناتوان بوده و مستندات فني قابل ارايه در دسترس ندارند. عموماً جاي اين مديران در هنگام بروز مشكل خالي بوده و از حضور فعال در كنار ساير مديران شانه خالي مي كنند. دانسته هاي اين مديران صرفاً شنيده هايي است كه صحت و سقم آن در هيچ كد و يا استانداردي بررسي نشده است. اين مديران غالباً نيروهايي چون خود را مي پسندند و كل مجموعه تحت نظر خود را به ركود، بي تحركي و چالش بي مورد با ساير بخشها ناگزير مي كنند. اين مديران به حق توسط ساير بخشها به عنوان عامل توقف كار نگريسته مي شوند. مديران با مشاهده اين عملكرد نسبت به مجموعه كنترل كيفي بدبين شده و آن را به حاشيه خواهند راند. در نهايت خسارتي كه اين مديران ناكار آمد كنترل كيفي به كيفيت پروژه وارد مي كنند، بيش از هرخسارت ديگري خواهد بود.
نتيجه
با توجه به گستردگي روز افزون پروژه هاي صنعت نفت و مشكلاتي كه در روند اجرا تكرار مي شوند تجديد نظر در مديريت كنترل كيفي پروژه ها الزامي بنظر مي رسد. متأسفانه تجربيات پروژه ها آنگونه كه بايد منتقل
نمي شود بدين سبب است كه شاهد تكرار متعدد مشكلات فني در پروژه هاي مختلف هستيم. در اين راستا پيشنهادات زير در تثبيت جايگاه »مديريت موفق كنترل كيفي« بسيار مؤثر ارزيابي مي شود.
- ارزيابي مديران پروژه صرفاً براساس درصد پيشرفت ملغي شده و كيفيت انجام كار در اين ارزيابي لحاظ شود. در غيراينصورت مديران به سمت كميت عاري از كيفيت سوق داده مي شوند كه خسارتي غيرقابل جبران به پروژه تحميل مي كند.
- تفكيك مديران به دوبخش »پروژه « و »مجتمع در حال توليد« تجربه موفقي ارزيابي نمي شود و شايسته است مديران پروژه عهده دار مديريت واحد پس از توليد باشند.
- لازم است كليه اشكالات پديد آمده در پروژه ها به همراه كالبد شناسي فني آن توسط كارشناسان مجرب تهيه و از طريق مجلات تخصصي در اختيار ساير پروژه هاي صنعت قرار داده شود. بدين ترتيب از تكرار مشكلات مشابه در پروژه ها تاحدي ممانعت به عمل مي آيد.
- ارزيابي مستمر مديران كنترل كيفي براساس نحوه عملكرد الزاميست، در اين شيوه بتدريج مديران كار آمد جايگزين مديران ناكار آمدخواهند شد.
- دخالت و حضور ساير بخشها در امر كنترل كيفي هر چند از جانب مديريت پروژه يا مجتمع در حال توليد، نشاني ناخوشايند از ضعف مديريت كنترل كيفي خواهد بود. در اين شرايط لازم است نسبت به ريشه يابي اشكال اقدام فوري به عمل آيد.
در هر صورت هر تصميم كيفي(حتي اغماض از بعضي موارد) بايستي در درون مديريت كنترل كيفي اخذ شود و ساير بخشها براساس اعتماد كامل آن را بپذيرد.
علي روشن دل- سرپرست بازرسي پروژه
ارايه شده در اولين كنفرانس بين المللي بازرسي فني
و آزمون غيرمخرب- تهران