من یک سوال دارم.
شما یک منبع تاریخی یعنی کتابی و یا هر چیز دیگه دارید که ازربایجان نوشته شده باشه؟؟؟
اگر دارید لطفا بگید تا من قانع بشم
همچنین منتظر جواب این سوالم از تاریخدانان عزیز هستم
آی بالام من اینجا رو چرا تاحالا ندیده بودم!
کلی سوژه ست برای خودش،
با قبلیا کاری ندارم،فقط گذرا مطالب یه دوست عزیز که ظاهراً کرد بود رو خوندم،اولاً خدمت همشون ارادت داریم،
ولی واقعیت این هست این دوست ما ظاهراً اصلاً کرد نیست فقط فکر می کنه با مشتی کودک طرف هست می خواد به خیال خودش مردم آزربایجان رو بر علیه دولت مرکزی بشوراند،زرنگ تر از شماها هم نتوانسته این کارها را بکند،ما شاید مثل شماها انسان نباشیم ولی مثل شما ساده هم نیستیم.
اما این دوست عزیزم،یعنی کسی که نقل قول فرموده است و مرجع میخواهد،
اولا من از شما یک مرجع می خواهم که نوشته باشد آذربایجان!
لابد معتبرترین کتب شما تاریخ 18 ساله ی آذربایجان احمد کسروی ست!؟
ثانیاً، دوست عزیز درک این مسائل نیاز به پیشنیازهایی دارد که مطمئناً خارج از حوصله شماست چون اگر حوصله می کردید اصلا این سؤال را مطرح نمی کردید و خود جواب خود را می گرفتید.
نمیدانم منظور شما از مرجع چیست؟کتابی که به ثبت رسیده باشد؟ یا کتابی که به مهر وزارت ارشاد رسیده باشد؟اگر این گونه مراجه در زمان هر دولتی یک مرجع درست معنی می شد دیگر تحریف تاریخ چه صیغه ای ست؟
سعنی نکنید همانند دانش آموزانی باشید که حرف معلم بشود سند دست اول،سعی کنید حتی به معلمتان نیز با منطق ایراد بگیرید در آن صورت شما خود یک مرجع موثق زنده خواهید بود!
اما سند در باب صورت نوشتار آزربایجان، تو تاپیک دیگه توضیح دادم ولی اینجا هم می نویسم،
اولاً الفبای عربی نه ازآن فارسیان است و نه ترکیان،الفبای عربی از آن اعراب است. این نه به معنی قدمت بیشتر اعراب است.ولی تعویض خط فارسیان و ترکان را معنی میدهد.
از این دو نتیجه حاصل می شود،که قبول یکی نفی دیگری ست.
اگر فارسیان و ترکان الفبای دیگری ندارند(یعنی از اول نداشتند)پس فارسی و ترکی لهجه ای از عربی ست.
اگر لهجه ای از عربی نیستند پس الفبای این دو زبان به همراه خود زبان پیشرفت نکرده و حالا به هر دلیلی از بین رفته است.
من در مورد فارسی بحثی ندارم،در مورد ترکی دلیل می آورم،
اگرچه الفبای ترکی تا قبل از یورش اعراب،عربی نبوده(البته بوده ولی نه به این گستردگی،آنهم فقط چند دهه قبل تر به هنگام پیدایش اسلام) اما قبول هم می کنیم لاتین هم نبوده!اما از طرفی ترکی لهجه ای از عربی هم نیست،
حالا چرا نیست،وقتی میگیم ایکس لهجه ی فلان زبان هست باید تمامی ریشه های لهجه زیر مجموعه ای از زبان باشه در غیر این صورت نیست.ترکی و عربی هم که یک وجه مشترک هم ندارند ریشه های متفاوت و کلمات مستقل،ساختار مستقل(یکی پیوندی دیگری ترکیبی) و و و
پس الان باید ترکی الفبایی غیر از عربی و لاتین می داشت.یعنی قبل از 1400 سال پیش.
اینکه یک مدت هم از الفبای سیریلیک استفاده کردند مربوط به استعار آزربایجان شمالی توسط شوروی سابق بود که دیگه خیلی کم شده،همون مسأله در آزربایجان جنوبی هم هست،یعنی نوشتن ترکی با الفبای عربی(فارسی).
پس الفبای ترکی نه عربی هست نه لاتین و نه سیریلیک که ما بیایم بحث کنیم رو نوشتن و قراردادش.
آخرین الفبایی که از ترکان باقی موند،مربوط به ترکان اوغوز بوده و خطشونم اویغور نام داشت،می تونیدبه راحتی تو نت پیدا کنید.تو اون الفبا و قبل ترش برای Z یک نماد وجود داشت نه بیشتر و نه کمتر،چون ترکی فقط یک Z دارد.
حالا بحث اینجاست چرا خط اویغور به همراه خود زبان پیشرفت نکرد؟
جواب: مناطقی که مورد هجوم و استعمار قرار گرفتند به علت تحمیل دولت مرکزی(غیر ترک) طی دهه ها الفباشون از یاد رفت.
ترکان ایران در حدود 1400 سال
آنادولو در حدود 1200 سال
و...
یا ترکان چین و آسیای مرکز یو غیره که بعضیا چینی مینویسن و بعضیا غیره و غیره، الفبا قراردادی هست و اصل،خود زبان هست که همواره در قالب الفبای باشد دیگران حفظ شده است.
البته هنوز هم بعضی مناطق هستند که خطی شبیه خط اویغور و یا حتی ماقبل دارند.
اگه خط هار و نتونستید پیدا کنید من از کتابی که دارم عکس میگیرم و اسکن میکنم و به همراه 14 خط مجزای دیگه ی ترکی قبل از 1400 سال پیش براتون می فرستم.
اما از بحث جدا نشیم،ببینید شما بدون اینکه به فلسفه ی ز و ض و ظ و ذ پی ببرید دارید هی سؤال می کنید،
اولا من یه سؤال از شما دارم، شما تو فارسی چرا هر چهار حرف بالا رو بکار می برید؟
یعنی واقعا هر چهارتا رو جداگانه می تونید تلفظ کنید؟
اگه می تونید چس فارسی لهجه ای از عربی هست(البته ربطی به این تاپیک نداره)
اگه نمیتونید پس چرا میارید؟
یک دلیلش اینه،چون کلمات عربی بیشماری وارد فارسی شده و تو خود عربی تغییر ز به ض به ظ به ذ معنی رو دگرگون میکنه مجبورید نماد رو هم حفظ کنید.
مثلاً
زلزله رو با زمی نویسید چون زلزال با زهست
ظالم رو با ظ می نویسید چون ظالم عربی هست و با ظ نوشته میشه
ذره رو به ذ می نویسید چون ذره عربی هست و با ذ نوشته میشه
حالا یه سؤال دیگه،چرا کلماتی که ذاتا فارسی هستن رو دیگه با یکی از اون نمادها نمی نویسید؟
جواب:اولا تا 90 درصد اونطوری می نویسید یعنی تقریبا با نمادی که می تونید تلفظ کنید(چون شما صدای یکی از اون نمادها رو میتونید تلفظ کنید مثل ترکها)حالا تو عربی برای اون چهار نماد چهار صدای مشابه در عین حال متفاوت وجود داره.
پس شما الان در مورد مسأله ای سند می خواین که اصل مسأله مشکل دار هست.
مثل اینکه من از شما بخوام برای دو دو تا پنج تا سند بیارید.
یا باید اثبات کنید که دو دو تا 4 تا و یا باید نشون بدید که دو دو تا پنج تا نمیشه،
دیگه از ما نخواین که برا دو دو تا پنج تا سند بیاریم!
تا اینجاشم فکر کنم فهمیدید که حالا چه ذ چه ز چه ظ چه ذ فقط صدای یکی از این نماد ها تو ترکی هست.حالا ما قراردادمون نمیخوایم مثل عربی باشه ممکنه اونا صدایی که برای نماد ز انتخاب کردن با تنها صدایی که ما برای Z انتخاب کردیم متفاوت باشه یعنی مثلا اونا با ظ نشون بدن و ما با ذ
اما اگه یه استاد عربی داشته باشید ازشون بخواین که هر چهار تا ز ذ ظ ض رو براتون تلفظ کنه ،مطمئن باشید با این قرارداد صدای تنها z ترکی همون صدای ز هست.
اما برفرض که اینها چندان هم مهم نباشه، دوستانی که می گن آذر آتش هست درست میگن ولی تو ترکی Azər دو معنی داره به صورت زیر
Azər
Az+ər
اولی به معنی آتش هست وکلمه ی تماما ترکی هست،جامد هست و در نقش اسم،یک کلمه ی تمام هست
دومی از ترکیب دو واژه بوجود اومده، بخش اولش خودش در نقش اسم هست و جامد به معنی آز(آس)،این کلمه معنی خاصی نداره اسم یه قبیله هست.قبیله ترکان آز،
اون واژه دومی هم یک کلمه ی جامد هست در نقش اسم ولی اینجا به عنوان پسوند به اسم قبلی چشبیده و کلمه ی مرکب رو بوجود آورده، معنی دومی یعنی شوهر؛جوانمرد،مرد
نمیدونم تا چه حدی ترکی بلدید حالا دوستی فامیلی آشنایی برید ازش بپرسید Ər یعنی چی؟اونوقت بهتون میگن.
حالا تو الفبای لاتین چه بخواید آذر بنویسید و چه بخواید آزر بنویسید هردوش با Z نوشته میشه چون هر دو یه تلفظ داره ولی معانیشون فرق دارن،تو ترکی برای معانی متفاوت نمادهای متفاوت بکار نمیبرن بلکه برای صدای های متفاوت نمادهای متفاوتی بکار می برن.
حتی تو دیکشنری که خود ترک ها می نویسن خودشون هم رهدوشون رو یا با ز یا با ذ می نویسن(چون این یه نوع قرارداده فقط باید فهمید که یه نماد و یه صدا تو ترکی برای این حرف وجود داره)
اما چرا حساسیت؟
یعنی چرا عده ای میخوان آزر بنویسن عده ای آذر؟
این فقط اختلاف تو ذ یا ز نیست،این یه نوع موضوع گیری جداگانه هست،
اونایی که به آذربایجان اعتقاد دارن،یا برحسب عادت می نویسن یا اعتقاد بر این دارن که معنی آذربایجان از آتشکده اومده، اگر چه تو این نظریه ریشه کلمه آذر به معنی آتش میشه ولی نقص زیادی داره،
مثلاً جانبداران این نظریه میگن قبل آذربایجان آتروپاتگان بوده،حالا من از اونا میخوام که این کلمه رو تجزیه کنن! همین جوری الکی آتشکده که نمیشه،
ما قبول کردیم که آذر به معنی آتش هست و کلمه ی ترکی
سندمون هم یکی از دیکشنری های معتبر ترکی مثلاً داشقین صفحه ی 63 به همراه محامة اللغتین نوایی که ترکی بودن کلمه رو اثبات کرده.
حالا این وسط آتروپات چه ربطی به آتش داره،اگه ربطی به آتش داره آخه ربطی به ترکی نداره،تمامی اسامی منطقه آزربایجان ترکی هست همشون مگر اینکه تو این 30 سال تحریف شدن ولی باز مردم به اسم ترکیشون صدا می زنن،پس چطور اسم سرزمین به این مهمی برای مردمش غیر ترکی هست!؟
حالا ما آتروپات رو هم قبول کردیم، نقش رکسره بعد از آتروپات چیست؟
نقش گان چیست؟ اگر گان پسوند مکانی ساز ترکی هست پس باید کلمه یقبلی هم باطبع ترکی باشه،اگه نیست پس تو فارس یو یا عربی و یا هر زبون دیگه چه نقشی داره؟
البته ایرادهای زیادی میشه گرفت،مثلاً اینکه اگه به خاطر آتش پرست بودن مردمش به این اسم خطاب شده،که کاخ انوشیروان و مردم ساکنش که دیگه باید آترو آترو آترو پادگان میشدن،تازه تا قبل از بابک هم اگرچه اسلامی نبود ولی مردم این سرزمین یکتاپرست بودن،مثلا تو کتاب ده ده قورقورد متنهایی هست که اشاره به یکتایی خدا داره،البته ده ده قورقود تاریخ ترکان اوغوز نیست بلکه ماقبل اونا رو هم به صورت داستان راستان گردآوری کردن، حالا باز این کتاب هم به صورت ترکی آنادولو،هم ترکی جئعتای هم ترکی آزربایجان و هم انگلیسی و فرانسه موجود هست اگه نتونستید پیدا کنید من کتابش رو میدم و سطرهایی رو هم که به یکتاپرستی اشاره شده رو نشونتون میدم،
اما نظریه بعدی یعنی آزربایجان
در این صورت این کلمه به صورت زیر تجزیه میشه
Az Ər Bay Can
ببینید این تجزیه یک واقعیت محض هست،میدونید چرا با این نظریه مخالفن خیلیا؟ برای اینکه تاریخی که دهه ها زحمت کشیدن و تحریفش کردن رو زیر سؤال می برن،چون اصلا ربطی به آتروپات و آریایی نداره،
مردمش ترک(نه آذری)،سرزمینش ترک،اسامی ترک،اسم سرزمینشم لابد باید ترکی باشه دیگه،
مثل جرمنی
مثل هونقارئ
ووو
اصلا تو اکثر کشورها اسم کشور داره مردمش رو توصیف میکنه، مخصوصا تو کشورهای ترکی
مثل:باشقوردستان
اویغورستان
ترکمنستان
دیگه ترکمنستان یعنی مردمی که ترک هستند وترک ترکمن هستند دیگه واقعا مسخره ست که بیایم بگی نه اون اصلش ترک پا خوردگان! هست و اصلا فارسی هست!
مردم رو چی حیاب می کنن،مردم هیچی اینهمه زبانشناس اینهمه تاریخ شناس و محقق بین المللی...
اما تجریه:
اولین واژه و دومین واژه رو معنی کردیم،این تقسیم بندی تو کتابهای معتبر زبانشناسی و تاریخ شناسی هم موجود هست،مثلا این رو ببینید صفحه ی 346 تا 350 مطالعه س ساختار نحوی زبان ترکی از دیدگاه رده شناسی،نزدیک 55 منبع داخی و بین الملیل که مطمئنا شما رو ارضا می کنه،
اما واژه سوم، بای هست بای تو ترکی یعنی ثروتمند و خان و آدم بزرگ،مثل بابک که مختصر بای بک هست یا مثلا تو فیلما هم دیدید که بای می گن این کلمه به فارسی هم رفته و به صورت بیق یا بیگ دراومده. اینم تو هر دکشنری میشه پیدا کرد نمونه ش صفحه ی 81 همون دیکشنری قبلی
جان هم که پسوند مکانی ساز هست،تو ترکی قان و گان هم هستند،خیلی از مناطق آزربایجان این پسوند مکانی ساز رو دارن،تو هر کتاب دستور زبان ترکی آزربایجانی هم به پسوندهای مکانی ساز برسید اونجا نوشته،میتونید کتاب دکتر هیئت یا علی محمدی رو ببینید،اگه اینا رو قبول ندارید کتب دستور تدریس شده در دانشگاههای بین المللی رو بدم بهتون.
اینم مثالاش:
همدگان
زنگان
اسفنجان
کؤرجان
البته شاید تو اسامی زبونای دیگه هم باشه ولی مطمئنا یا اثل کلمه ترکی هست یا به طور شانسی،گفتم این یه قانون هست.
حالا تو این بینابین اگه قراره کسی مرجع بخواد این ما هستیم نه شما،
ما تمامی مواردی که گفتیم بدون هیچ نقضی پشت سر هم آورده شدن.
مثلاً کل آزربایجان رو تجزیه کردیم،نقش هر کدوم رو گفتیم،اسامیشون رو هم گفتیم،معانیشون رو هم گفتیم، این تناقضی با پیوندی بودن زبان ترکی بوجود نیاورد،این تناقضی با سال جدا شدن آز(آس) ها از هون به سمت غرب آسیا بوجود نیاورد،این تناقضی با هیچ یک از کتب معتبر تاریخی ترکان و کتب دستوری ترکی آزربایجانی و فرهنگ لغات ترکی آزربایجانی نداشت،
مثلا تاریخ دیرین ترکان ایران از پروفسور ذهتابی و یا تقسیم بندی زبانهای دنیا مثل تقسیم بندی مشهور گرینبرگ و یا آ باسکاکوف که تو کتاب مطالعه ی ساختاربهش اشاره شده .
در واقع چون طرف کار شما رسانه ایران هست برا همین با اطمینان صحبت می کنید،البته خود حق میدم،
ولی واقعیتش این هست خواهش می کنم لااقل یکی از این چند کتاب رو فقط چند صفحه بخونید ویا کمی ترکی یاد بگیرید بعد وار بحث بشید،چرا فکر می کنید که ما فطق کپی پست می کنیم،اینجا دوستانی هستند که از طرز نگارششون مشخصه که به اندازه سن اکثر ما مطالعه و تحقیق داشتن.
اینها برای قانع کردن کافی نبودن ولی جرقه ای بود تا تو تمامی زمینه ها مطالعه کنید.
اگر مشکلی بود باز در خدمت هستم،فقط یک چیز من نمیتونم همه چیز رو اینجا توضیح بدم چون پیشنیازهای زیادی رو می طلبه،اگه شما به اونا مسلط شدید اونموقع بهتر میتونیم بحث کنیم.