" آزربایجان " دیگر چه صیغه ای است ؟!!!!

وضعیت
موضوع بسته شده است.

Sarp

مدیر بازنشسته
آهان
پس تایپیکی که میگفتن این بوده :D
باشه میام جواب میدم
 

reza4321

عضو جدید
کاربر ممتاز
این مطالب در راستای گامهای اول برای استقلال خواهی نیستش که؟!؟!

چه برنامه مرموزی رو توی فضای مجازی دارند بعضی ها پیش میگیرند.
 

khosroshahiy

مدیر بازنشسته
این مطالب در راستای گامهای اول برای استقلال خواهی نیستش که؟!؟!

چه برنامه مرموزی رو توی فضای مجازی دارند بعضی ها پیش میگیرند.

با احترام به نظر شما ولي اكثر بچه هاتو اين عقيده نيستند
ما از قانوني كه بزرگترهايمان تصويب كرده ايم سخن مي گوييم (قاننون اساسي اصول 15 و 19) قانوني كه به من اين حق را داده كه به زبان مادريم سخن بگويم و به دولت اين الزام را اورده كه بستر اين حق را فراهم سازد
از چه جدايي و از چه استقلال طلبي سخن مي گوييد در اين باشگاه تايپيكي با عنوان "ايرانيمين ديلسيز باشي آذربايجان" وجود دارد معني اين جمله يعني
آذربايجان سر بي زبان ايرانم . پس اين طرز فكرتان اشتباهه.
در مورد آذربايجان هم درستش آزربايجان هست علتشو ميخوايي اين تايپيك و مطالعه بفرماييد .
زماني بود كه اينملت واسه مشروطه جون دادن زماني بود كه اين ملت واسه خاك خوزستان خون دادند شما ميگي جدايي.


مسئولين نسبتا محترم تا زماني كه حقوق شهروندي يك هم وطن را از او سلب كنند نبايد انتظاري بيش از اين از يك هموطن داشته باشد . مسئول نسبتا محترم تا زماني كه تهراني را انسان وما بقي را نزديك به انسان تصور نمايد نبايد بيش از اين از يك هموطن انتظار داشته باشد مسئول نسبتا محترم تا زماني كه يك زبان را(تركي) لهجه (لهجه آذري) مي داند نبايد بيش از اين از يك هموطن انتظار داشته باشد . مسئول نسبتا محترم تا زماني كه يك قوم را 23 ميليوني را اقليت مي نامد نبايد بيش از اين از يك هموطن انتظار داشته باشد.مسئول نسبتا محترم تا زماني كه كمترين حقمان را ندهد نبايد بيش از اين از يك هموطن انتظار داشته باشد. مسئول نسبتا محترم يك قدم به سوي اين ملت بردارد تمام جوانان اين قوم ستار خانند باقر خانند و براي يك وجب از خاك ايران باز جان مي دهند ولي اگه وضعيت اين منوال باشد از ديد ملت ترك زبان ايران فردا مسئول نسبتا محترم ،مسئول غير محترمخواهد بود و آن روز شايد تاريخ طور ديگري رقم بخورد.
:warn:شايد اگر خود شما به جاي جوانان اين ملت بوديد طور ديگري عمل مي كرديد
:que:
 

ali hoseini

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تایپیک بسیار جالبی بود و جالبتر اینکه کاربری به نام Zhilamo که اصلا ادب نداشت و البته بعضی از همشهریهای من هم مودبانه جوابش رو ندادند اینجا شروع به فحاشی کرد.
خیلی دوست دارم جواب شبهه افکنی ها و نظراتش رو بدم (البته محترمانه)، اما به نظر من اینجوری رسید که ایشون کاملا عصبی و با تعصب کور مثل بقیه ی فقط قصد برهم زدن اینجا رو داشت و نه سوال و جواب.
دو تا نکته ی ایشون جالبتر از بقیه به نظرم اومد که جوابشونو میدم.
کرد بودن شهرهای آزربایجان غربی خیلی خنده دار بود ، مخصوصا ارومیه و نقده و ... .
بابا من خودم خوییم ، ماها که دیگه از پدر و مادرامون شنیدیم که تا چند سال پیش یه کرد توی شهرای ما نبوده و تو این چند سال اومدند. لااقل میذاشتین دو سه قرن بگذره بعد بگید ما بومی اینجا بودیم. نمیدونم اهل کدوم شهری ولی احتمالا اهل آزربایجان غربی و یقینا اهل نقده و بالاتر از اون نیستی. چون در این صورت این حرفو نمی زدی ؟
شما بهتره اول با هم زبانانتون توی این شهرها صحبت کنی و بدونی که از کی اومدند تو شهرای ما( از خودشون بپرس) و بعد اینجا دم از استان کردستان بزنین.من تاریخ رو زیاد بهش اعتماد ندارم چون خیلی تضاد دیدم توی اون و علی الخصوص تاریخ پر افتخار کشور ایران رو!!!! همین چند وقت پیش تمام عظمت ایران قبل از اسلام و هخامنشیان زیر سوال رفته و روش داره بحث میشه. همچنین تاریخی که برای ما تورکها هم هست رو صد در صد بهش مطمئن نیستم و این تاریخ سازی ها رو توطئه ی دشمن همیشه ی مسلمونها و استعمارگر کل بشریت یعنی انگلیس میدونم تا ما رو به جون هم بندازند. همین طور قضیه ی زبان و مذهب و این حرفها رو.
اما من در ملیت و زبان خودم و تک تک شهرهای هموطنان تورک زبانم رو که برادران خونی من هستند کوتاه نمیام .
قضیه ی دومی هم که نقل کردی . اسم آقایونی رو آوردی و گفتی که اینها سید و عربن ، بازم شبیه شوخی های دیگه ات بود تا همشهریای منو سرخورده کنی و یا مارو به جون هم بندازی.
نه داداش من. ما مثل فارسها نیستیم. من خودم سیدم و تورکم. خیلی از مفاخر ملت تورک هم سید بودند مانند پیشه وری و شهریار و غیره. و اونها هم تورک بودند. اصلا این بحث شما موضوعیت نداره. اونوقت باید بگیم همه ی ما آفریقایی هستیم. چون اجداد اولیه ی بشر از آفریقا به همه جا منتقل شدند.من افتخارم اینه که خودم و پدرم و مادرم و همینطور تا نسل های خیلی قبل توی آژربایجان متولد شدم. شما برو این حرفها رو پیش هموطنان فارستون بزنید، اونا بیشتر خریدار نژاد پرستی هستن.
با حترام به شما آقای Zhilamo و همه ی کردها. با اینکه شما به ما بی ادبی کردی.
 

اثفیان

عضو جدید
ما از قانوني كه بزرگترهايمان تصويب كرده ايم سخن مي گوييم (قاننون اساسي اصول 15 و 19) قانوني كه به من اين حق را داده كه به زبان مادريم سخن بگويم و به دولت اين الزام را اورده كه بستر اين حق را فراهم سازد
[/B] :que:

بله در قانون اساسی آزادی زبان و گویش داریم اما الزامی برای دولت نیست. مانند آزادی مردان در گرفتن چهار زن عقدی... درحالیکه دولت ملزم نیست که برای مردان چهار زن اختیار کند یا حتی بسترش را فراهم کند! از سوی دیگر، این آزادی برای گرفتن چهار زن نه تنها قانونی است، که حتی شرعی نیز میباشد اما الزامی به دولت نیست.

تنها چیزی که دولت در آموزش الزام دارد باسواد کردن مردم همهء نقاط ایران با زبان رسمی است. دولت باید بصورت رایگان همهء مردم ایران را باسواد کند.

بگمانم در برابر چنین کاری که دولت انجام میدهد، آموزش دیدگان نیز در کنار همهء کارهایی که بعدا برای خودشان انجام میدهند، دست کم بایستی در حفظ و پویایی زبان رسمی نیز اندکی بکوشند!
ایدون باد.
 
آخرین ویرایش:

khosroshahiy

مدیر بازنشسته
بله در قانون اساسی آزادی زبان و گویش داریم اما الزامی برای دولت نیست. مانند آزادی مردان در گرفتن چهار زن عقدی... درحالیکه دولت ملزم نیست که برای مردان چهار زن اختیار کند یا حتی بسترش را فراهم کند! از سوی دیگر، این آزادی برای گرفتن چهار زن نه تنها قانونی است، که حتی شرعی نیز میباشد اما الزامی به دولت نیست.

تنها چیزی که دولت در آموزش الزام دارد باسواد کردن مردم همهء نقاط ایران با زبان رسمی است. دولت باید بصورت رایگان همهء مردم ایران را باسواد کند.

بگمانم در برابر چنین کاری که دولت انجام میدهد، آموزش دیدگان نیز در کنار همهء کارهایی که بعدا برای خودشان انجام میدهند، دست کم بایستی در حفظ و پویایی زبان رسمی نیز اندکی بکوشند!
ایدون باد.

همگي ما ميدانيم كه بايد فارسي را پاس بداريم چون مقيد به قوانينيم
در اون بند الزام نداره اما قانون اساسي دولت را براي اجراي كليه قوانين اساسي ملزم كرده غير اينه؟؟؟؟
بعد هم يه اصل از قانون اساسي رو با يه قانون معمولي مقايسه كردن يه ذره بي انصافيه
 
آخرین ویرایش:

Sarp

مدیر بازنشسته
بله در قانون اساسی آزادی زبان و گویش داریم اما الزامی برای دولت نیست. مانند آزادی مردان در گرفتن چهار زن عقدی... درحالیکه دولت ملزم نیست که برای مردان چهار زن اختیار کند یا حتی بسترش را فراهم کند! از سوی دیگر، این آزادی برای گرفتن چهار زن نه تنها قانونی است، که حتی شرعی نیز میباشد اما الزامی به دولت نیست.

تنها چیزی که دولت در آموزش الزام دارد باسواد کردن مردم همهء نقاط ایران با زبان رسمی است. دولت باید بصورت رایگان همهء مردم ایران را باسواد کند.

بگمانم در برابر چنین کاری که دولت انجام میدهد، آموزش دیدگان نیز در کنار همهء کارهایی که بعدا برای خودشان انجام میدهند، دست کم بایستی در حفظ و پویایی زبان رسمی نیز اندکی بکوشند!
ایدون باد.
و همچنین کسی هم ملزم به منع استفاده از این زبانها نیست
ولی امثال شماها خودتون رو ملزم میکنید
 

اثفیان

عضو جدید
همگي ما ميدانيم كه بايد فارسي را پاس بداريم چون مقيد به قوانينيم
در اون بند الزام نداره اما قانون اساسي دولت را براي اجراي كليه قوانين اساسي ملزم كرده غير اينه؟؟؟؟
بعد هم يه اصل از قانون اساسي رو با يه قانون معمولي مقايسه كردن يه ذره بي انصافيه


گرامی، حق آزادی این است که همه میتوانند از این حق بهره برند و تنها الزامی که برای دولت یا حتی قوه قضائیه وجود دارد این است که نگذارد کسی مانع از اجرای آن حق (قانون اساسی) گردد. مثلا اگر شما کتاب آموزش زبان ترکی چاپ کنید، کسی نمی آید جلوی شما را بگیرد همچنانکه تاکنون گرفته نشده است.
 
آخرین ویرایش:

اثفیان

عضو جدید
  • Like
واکنش ها: Sarp

khosroshahiy

مدیر بازنشسته
اثفيان عزيز من تو اين مورد يه ذره با شما اختلاف نظر دارم به نظر من قانون اساسي واسه اين تصويب شده كه چارجوب عملكرد دولت مشخص بشه همان طور كه دولت خود را ملزم به اجراي مابقي اصول قانون اساسي مي داند اين اصل نيز بايد چنين باشد الزامی که در مورد انتخابات يا هر يك از اصول قانون اساسي برای دولت یا حتی قوه قضائیه وجود دارد این نيست که نگذارد کسی مانع از اجرای آن (قانون اساسی) گردد بلكه دولت مي گويد آن اصل ( مثالا اجراي انتخابات)با يد اجرا شود در ضمن اگر اون طور كه شما مي گيد قرار بود باشه لازم نبود كه به عنوان يه اصل تصويب بشه. البته اين نظر منه..
 

ali hoseini

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آقای اثفیان عزیز بله دولت موظف به یاد دادن زبان مادری ما نیست.
ما هم همچین انتظاری از این دولت نداریم. اما اینکه در مقابل فعالیت های فرهنگی فرهیختگان ادبی ترک در آذربایجان می ایستد و همیشه اونها تحت فشارند تا کمی این طرف تر یا آن طرفتر حرف نزنند. (البته صد در صد در مقایسه با رژیم ستم شاهی بهتر شده است) .اما این جلوگیری از انتشار فرهنگ ترکی و در مواردی برخورد با آن که شما باید در تبریز باشید تا اینها رو ببینید ، به چه معنی هست.
اصلا یه چیز دیگه؛ مگه ما هم جز این کشور نیستیم. اگر جمعیت ما بیشتر از فارسها نباشه کمتر از اونها هم نیست. پس به چه معنیه که برای یادگیری و ترویج فرهنگ و ادب فارسی این همه هزینه بشه و تا اون جایی که من میبینم برای آموزش ترکی یک ریال هم هزینه نشه.
چه اجباری هست که بچه های مدارس ما با اون لهجه ی شیرین ترکی شان مجبور به صحبت به فارسی در مدرسه باشند چون ممکن است در یک شهر تماما ترک نشین و در بین مثلا چند صد دانش آموز ترک زبان یک دانش آموز مهاجر فارس زبان باشد تا مجبور نشود ترکی یاد بگیرد ولی بچه های ما باید برای حل این معضل قبل از زبان مادریشان زبان فارسی را یاد بگیرند تا مضحکه ی تلوزیون و مردم فارس زبانباشند که مثلا به قاف گفتیم گاف.
از این حرفها خیلی زلید است و من کم اطلاع ترین مردمی هستم که بیدار شده ایم تا زبان مادریمان را دوباره بشنویم.
 

اثفیان

عضو جدید
سال نو خجسته و فرخنده باد...
از اینکه توضیحات هرچند ناقص بنده باعث شد که دوستان متوجه اشتباه ناخواستهء خویش گردند، خرسندم. امیدوارم الزام نداشتن دولت در اصل 15 قانون اساسی کاملا جا افتاده باشد. اما اینکه کسی بخواهد شیوهء گویش کسی را مسخره کند اصلا کار شایسته ای نیست.

دربارهء اینکه چرا زبان فارسی یک زبان رسمی در ایران شده است، باید از مشروطه خواهان دوران قاجار پرسید. آنان در آن زمان چه دیده بودند که خط و زبان فارسی را رسمی اعلام کردند. بد نیست بدانیم که این اصل یک اصل تازه و مربوط به دوران جمهوری اسلامی یا حتی دوران پهلویها نیست. بلکه پیش از آنان چنین اصلی را مشروطه خواهان در قانون اساسی آورده بوده اند...
 
آخرین ویرایش:

danielo

عضو جدید
کاربر ممتاز
من یک سوال دارم.
شما یک منبع تاریخی یعنی کتابی و یا هر چیز دیگه دارید که ازربایجان نوشته شده باشه؟؟؟
اگر دارید لطفا بگید تا من قانع بشم
 

danielo

عضو جدید
کاربر ممتاز
من یک سوال دارم.
شما یک منبع تاریخی یعنی کتابی و یا هر چیز دیگه دارید که ازربایجان نوشته شده باشه؟؟؟
اگر دارید لطفا بگید تا من قانع بشم

همچنین منتظر جواب این سوالم از تاریخدانان عزیز هستم
 

vahid_pakrou

عضو جدید
کاربر ممتاز
می دونی همش بر می گرده به الفبای بیخودی فارسی که میان واسه بعضی حروف 3-4 تا تعریف می کنن مثا س یا ز و .. که یه چیز بیخودیه مثلا چرا 4 نوع ز داریم؟
حالا بعضی ها در اعتراض به این حروف بیخودی واسه لغات از یه لغت استفاده می کنن این ربطی به ریشه نداره
 

Tutulmaz

عضو جدید
کاربر ممتاز
من یک سوال دارم.
شما یک منبع تاریخی یعنی کتابی و یا هر چیز دیگه دارید که ازربایجان نوشته شده باشه؟؟؟
اگر دارید لطفا بگید تا من قانع بشم
همچنین منتظر جواب این سوالم از تاریخدانان عزیز هستم

آی بالام من اینجا رو چرا تاحالا ندیده بودم!
کلی سوژه ست برای خودش،

با قبلیا کاری ندارم،فقط گذرا مطالب یه دوست عزیز که ظاهراً کرد بود رو خوندم،اولاً خدمت همشون ارادت داریم،
ولی واقعیت این هست این دوست ما ظاهراً اصلاً کرد نیست فقط فکر می کنه با مشتی کودک طرف هست می خواد به خیال خودش مردم آزربایجان رو بر علیه دولت مرکزی بشوراند،زرنگ تر از شماها هم نتوانسته این کارها را بکند،ما شاید مثل شماها انسان نباشیم ولی مثل شما ساده هم نیستیم.


اما این دوست عزیزم،یعنی کسی که نقل قول فرموده است و مرجع میخواهد،
اولا من از شما یک مرجع می خواهم که نوشته باشد آذربایجان!
لابد معتبرترین کتب شما تاریخ 18 ساله ی آذربایجان احمد کسروی ست!؟

ثانیاً، دوست عزیز درک این مسائل نیاز به پیشنیازهایی دارد که مطمئناً خارج از حوصله شماست چون اگر حوصله می کردید اصلا این سؤال را مطرح نمی کردید و خود جواب خود را می گرفتید.

نمیدانم منظور شما از مرجع چیست؟کتابی که به ثبت رسیده باشد؟ یا کتابی که به مهر وزارت ارشاد رسیده باشد؟اگر این گونه مراجه در زمان هر دولتی یک مرجع درست معنی می شد دیگر تحریف تاریخ چه صیغه ای ست؟

سعنی نکنید همانند دانش آموزانی باشید که حرف معلم بشود سند دست اول،سعی کنید حتی به معلمتان نیز با منطق ایراد بگیرید در آن صورت شما خود یک مرجع موثق زنده خواهید بود!

اما سند در باب صورت نوشتار آزربایجان، تو تاپیک دیگه توضیح دادم ولی اینجا هم می نویسم،

اولاً الفبای عربی نه ازآن فارسیان است و نه ترکیان،الفبای عربی از آن اعراب است. این نه به معنی قدمت بیشتر اعراب است.ولی تعویض خط فارسیان و ترکان را معنی میدهد.

از این دو نتیجه حاصل می شود،که قبول یکی نفی دیگری ست.

اگر فارسیان و ترکان الفبای دیگری ندارند(یعنی از اول نداشتند)پس فارسی و ترکی لهجه ای از عربی ست.
اگر لهجه ای از عربی نیستند پس الفبای این دو زبان به همراه خود زبان پیشرفت نکرده و حالا به هر دلیلی از بین رفته است.


من در مورد فارسی بحثی ندارم،در مورد ترکی دلیل می آورم،

اگرچه الفبای ترکی تا قبل از یورش اعراب،عربی نبوده(البته بوده ولی نه به این گستردگی،آنهم فقط چند دهه قبل تر به هنگام پیدایش اسلام) اما قبول هم می کنیم لاتین هم نبوده!اما از طرفی ترکی لهجه ای از عربی هم نیست،

حالا چرا نیست،وقتی میگیم ایکس لهجه ی فلان زبان هست باید تمامی ریشه های لهجه زیر مجموعه ای از زبان باشه در غیر این صورت نیست.ترکی و عربی هم که یک وجه مشترک هم ندارند ریشه های متفاوت و کلمات مستقل،ساختار مستقل(یکی پیوندی دیگری ترکیبی) و و و

پس الان باید ترکی الفبایی غیر از عربی و لاتین می داشت.یعنی قبل از 1400 سال پیش.

اینکه یک مدت هم از الفبای سیریلیک استفاده کردند مربوط به استعار آزربایجان شمالی توسط شوروی سابق بود که دیگه خیلی کم شده،همون مسأله در آزربایجان جنوبی هم هست،یعنی نوشتن ترکی با الفبای عربی(فارسی).

پس الفبای ترکی نه عربی هست نه لاتین و نه سیریلیک که ما بیایم بحث کنیم رو نوشتن و قراردادش.


آخرین الفبایی که از ترکان باقی موند،مربوط به ترکان اوغوز بوده و خطشونم اویغور نام داشت،می تونیدبه راحتی تو نت پیدا کنید.تو اون الفبا و قبل ترش برای Z یک نماد وجود داشت نه بیشتر و نه کمتر،چون ترکی فقط یک Z دارد.

حالا بحث اینجاست چرا خط اویغور به همراه خود زبان پیشرفت نکرد؟

جواب: مناطقی که مورد هجوم و استعمار قرار گرفتند به علت تحمیل دولت مرکزی(غیر ترک) طی دهه ها الفباشون از یاد رفت.
ترکان ایران در حدود 1400 سال
آنادولو در حدود 1200 سال
و...
یا ترکان چین و آسیای مرکز یو غیره که بعضیا چینی مینویسن و بعضیا غیره و غیره، الفبا قراردادی هست و اصل،خود زبان هست که همواره در قالب الفبای باشد دیگران حفظ شده است.
البته هنوز هم بعضی مناطق هستند که خطی شبیه خط اویغور و یا حتی ماقبل دارند.

اگه خط هار و نتونستید پیدا کنید من از کتابی که دارم عکس میگیرم و اسکن میکنم و به همراه 14 خط مجزای دیگه ی ترکی قبل از 1400 سال پیش براتون می فرستم.

اما از بحث جدا نشیم،ببینید شما بدون اینکه به فلسفه ی ز و ض و ظ و ذ پی ببرید دارید هی سؤال می کنید،

اولا من یه سؤال از شما دارم، شما تو فارسی چرا هر چهار حرف بالا رو بکار می برید؟
یعنی واقعا هر چهارتا رو جداگانه می تونید تلفظ کنید؟
اگه می تونید چس فارسی لهجه ای از عربی هست(البته ربطی به این تاپیک نداره)
اگه نمیتونید پس چرا میارید؟
یک دلیلش اینه،چون کلمات عربی بیشماری وارد فارسی شده و تو خود عربی تغییر ز به ض به ظ به ذ معنی رو دگرگون میکنه مجبورید نماد رو هم حفظ کنید.
مثلاً

زلزله رو با زمی نویسید چون زلزال با زهست
ظالم رو با ظ می نویسید چون ظالم عربی هست و با ظ نوشته میشه
ذره رو به ذ می نویسید چون ذره عربی هست و با ذ نوشته میشه

حالا یه سؤال دیگه،چرا کلماتی که ذاتا فارسی هستن رو دیگه با یکی از اون نمادها نمی نویسید؟
جواب:اولا تا 90 درصد اونطوری می نویسید یعنی تقریبا با نمادی که می تونید تلفظ کنید(چون شما صدای یکی از اون نمادها رو میتونید تلفظ کنید مثل ترکها)حالا تو عربی برای اون چهار نماد چهار صدای مشابه در عین حال متفاوت وجود داره.


پس شما الان در مورد مسأله ای سند می خواین که اصل مسأله مشکل دار هست.

مثل اینکه من از شما بخوام برای دو دو تا پنج تا سند بیارید.

یا باید اثبات کنید که دو دو تا 4 تا و یا باید نشون بدید که دو دو تا پنج تا نمیشه،
دیگه از ما نخواین که برا دو دو تا پنج تا سند بیاریم!

تا اینجاشم فکر کنم فهمیدید که حالا چه ذ چه ز چه ظ چه ذ فقط صدای یکی از این نماد ها تو ترکی هست.حالا ما قراردادمون نمیخوایم مثل عربی باشه ممکنه اونا صدایی که برای نماد ز انتخاب کردن با تنها صدایی که ما برای Z انتخاب کردیم متفاوت باشه یعنی مثلا اونا با ظ نشون بدن و ما با ذ

اما اگه یه استاد عربی داشته باشید ازشون بخواین که هر چهار تا ز ذ ظ ض رو براتون تلفظ کنه ،مطمئن باشید با این قرارداد صدای تنها z ترکی همون صدای ز هست.


اما برفرض که اینها چندان هم مهم نباشه، دوستانی که می گن آذر آتش هست درست میگن ولی تو ترکی Azər دو معنی داره به صورت زیر

Azər
Az+ər

اولی به معنی آتش هست وکلمه ی تماما ترکی هست،جامد هست و در نقش اسم،یک کلمه ی تمام هست
دومی از ترکیب دو واژه بوجود اومده، بخش اولش خودش در نقش اسم هست و جامد به معنی آز(آس)،این کلمه معنی خاصی نداره اسم یه قبیله هست.قبیله ترکان آز،
اون واژه دومی هم یک کلمه ی جامد هست در نقش اسم ولی اینجا به عنوان پسوند به اسم قبلی چشبیده و کلمه ی مرکب رو بوجود آورده، معنی دومی یعنی شوهر؛جوانمرد،مرد
نمیدونم تا چه حدی ترکی بلدید حالا دوستی فامیلی آشنایی برید ازش بپرسید Ər یعنی چی؟اونوقت بهتون میگن.

حالا تو الفبای لاتین چه بخواید آذر بنویسید و چه بخواید آزر بنویسید هردوش با Z نوشته میشه چون هر دو یه تلفظ داره ولی معانیشون فرق دارن،تو ترکی برای معانی متفاوت نمادهای متفاوت بکار نمیبرن بلکه برای صدای های متفاوت نمادهای متفاوتی بکار می برن.

حتی تو دیکشنری که خود ترک ها می نویسن خودشون هم رهدوشون رو یا با ز یا با ذ می نویسن(چون این یه نوع قرارداده فقط باید فهمید که یه نماد و یه صدا تو ترکی برای این حرف وجود داره)

اما چرا حساسیت؟
یعنی چرا عده ای میخوان آزر بنویسن عده ای آذر؟

این فقط اختلاف تو ذ یا ز نیست،این یه نوع موضوع گیری جداگانه هست،

اونایی که به آذربایجان اعتقاد دارن،یا برحسب عادت می نویسن یا اعتقاد بر این دارن که معنی آذربایجان از آتشکده اومده، اگر چه تو این نظریه ریشه کلمه آذر به معنی آتش میشه ولی نقص زیادی داره،

مثلاً جانبداران این نظریه میگن قبل آذربایجان آتروپاتگان بوده،حالا من از اونا میخوام که این کلمه رو تجزیه کنن! همین جوری الکی آتشکده که نمیشه،
ما قبول کردیم که آذر به معنی آتش هست و کلمه ی ترکی

سندمون هم یکی از دیکشنری های معتبر ترکی مثلاً داشقین صفحه ی 63 به همراه محامة اللغتین نوایی که ترکی بودن کلمه رو اثبات کرده.
حالا این وسط آتروپات چه ربطی به آتش داره،اگه ربطی به آتش داره آخه ربطی به ترکی نداره،تمامی اسامی منطقه آزربایجان ترکی هست همشون مگر اینکه تو این 30 سال تحریف شدن ولی باز مردم به اسم ترکیشون صدا می زنن،پس چطور اسم سرزمین به این مهمی برای مردمش غیر ترکی هست!؟
حالا ما آتروپات رو هم قبول کردیم، نقش رکسره بعد از آتروپات چیست؟
نقش گان چیست؟ اگر گان پسوند مکانی ساز ترکی هست پس باید کلمه یقبلی هم باطبع ترکی باشه،اگه نیست پس تو فارس یو یا عربی و یا هر زبون دیگه چه نقشی داره؟

البته ایرادهای زیادی میشه گرفت،مثلاً اینکه اگه به خاطر آتش پرست بودن مردمش به این اسم خطاب شده،که کاخ انوشیروان و مردم ساکنش که دیگه باید آترو آترو آترو پادگان میشدن،تازه تا قبل از بابک هم اگرچه اسلامی نبود ولی مردم این سرزمین یکتاپرست بودن،مثلا تو کتاب ده ده قورقورد متنهایی هست که اشاره به یکتایی خدا داره،البته ده ده قورقود تاریخ ترکان اوغوز نیست بلکه ماقبل اونا رو هم به صورت داستان راستان گردآوری کردن، حالا باز این کتاب هم به صورت ترکی آنادولو،هم ترکی جئعتای هم ترکی آزربایجان و هم انگلیسی و فرانسه موجود هست اگه نتونستید پیدا کنید من کتابش رو میدم و سطرهایی رو هم که به یکتاپرستی اشاره شده رو نشونتون میدم،

اما نظریه بعدی یعنی آزربایجان
در این صورت این کلمه به صورت زیر تجزیه میشه

Az Ər Bay Can

ببینید این تجزیه یک واقعیت محض هست،میدونید چرا با این نظریه مخالفن خیلیا؟ برای اینکه تاریخی که دهه ها زحمت کشیدن و تحریفش کردن رو زیر سؤال می برن،چون اصلا ربطی به آتروپات و آریایی نداره،
مردمش ترک(نه آذری)،سرزمینش ترک،اسامی ترک،اسم سرزمینشم لابد باید ترکی باشه دیگه،

مثل جرمنی
مثل هونقارئ
ووو

اصلا تو اکثر کشورها اسم کشور داره مردمش رو توصیف میکنه، مخصوصا تو کشورهای ترکی

مثل:باشقوردستان
اویغورستان
ترکمنستان
دیگه ترکمنستان یعنی مردمی که ترک هستند وترک ترکمن هستند دیگه واقعا مسخره ست که بیایم بگی نه اون اصلش ترک پا خوردگان! هست و اصلا فارسی هست!
مردم رو چی حیاب می کنن،مردم هیچی اینهمه زبانشناس اینهمه تاریخ شناس و محقق بین المللی...


اما تجریه:

اولین واژه و دومین واژه رو معنی کردیم،این تقسیم بندی تو کتابهای معتبر زبانشناسی و تاریخ شناسی هم موجود هست،مثلا این رو ببینید صفحه ی 346 تا 350 مطالعه س ساختار نحوی زبان ترکی از دیدگاه رده شناسی،نزدیک 55 منبع داخی و بین الملیل که مطمئنا شما رو ارضا می کنه،

اما واژه سوم، بای هست بای تو ترکی یعنی ثروتمند و خان و آدم بزرگ،مثل بابک که مختصر بای بک هست یا مثلا تو فیلما هم دیدید که بای می گن این کلمه به فارسی هم رفته و به صورت بیق یا بیگ دراومده. اینم تو هر دکشنری میشه پیدا کرد نمونه ش صفحه ی 81 همون دیکشنری قبلی

جان هم که پسوند مکانی ساز هست،تو ترکی قان و گان هم هستند،خیلی از مناطق آزربایجان این پسوند مکانی ساز رو دارن،تو هر کتاب دستور زبان ترکی آزربایجانی هم به پسوندهای مکانی ساز برسید اونجا نوشته،میتونید کتاب دکتر هیئت یا علی محمدی رو ببینید،اگه اینا رو قبول ندارید کتب دستور تدریس شده در دانشگاههای بین المللی رو بدم بهتون.


اینم مثالاش:

همدگان
زنگان
اسفنجان
کؤرجان

البته شاید تو اسامی زبونای دیگه هم باشه ولی مطمئنا یا اثل کلمه ترکی هست یا به طور شانسی،گفتم این یه قانون هست.

حالا تو این بینابین اگه قراره کسی مرجع بخواد این ما هستیم نه شما،

ما تمامی مواردی که گفتیم بدون هیچ نقضی پشت سر هم آورده شدن.

مثلاً کل آزربایجان رو تجزیه کردیم،نقش هر کدوم رو گفتیم،اسامیشون رو هم گفتیم،معانیشون رو هم گفتیم، این تناقضی با پیوندی بودن زبان ترکی بوجود نیاورد،این تناقضی با سال جدا شدن آز(آس) ها از هون به سمت غرب آسیا بوجود نیاورد،این تناقضی با هیچ یک از کتب معتبر تاریخی ترکان و کتب دستوری ترکی آزربایجانی و فرهنگ لغات ترکی آزربایجانی نداشت،

مثلا تاریخ دیرین ترکان ایران از پروفسور ذهتابی و یا تقسیم بندی زبانهای دنیا مثل تقسیم بندی مشهور گرینبرگ و یا آ باسکاکوف که تو کتاب مطالعه ی ساختاربهش اشاره شده .

در واقع چون طرف کار شما رسانه ایران هست برا همین با اطمینان صحبت می کنید،البته خود حق میدم،
ولی واقعیتش این هست خواهش می کنم لااقل یکی از این چند کتاب رو فقط چند صفحه بخونید ویا کمی ترکی یاد بگیرید بعد وار بحث بشید،چرا فکر می کنید که ما فطق کپی پست می کنیم،اینجا دوستانی هستند که از طرز نگارششون مشخصه که به اندازه سن اکثر ما مطالعه و تحقیق داشتن.



اینها برای قانع کردن کافی نبودن ولی جرقه ای بود تا تو تمامی زمینه ها مطالعه کنید.
اگر مشکلی بود باز در خدمت هستم،فقط یک چیز من نمیتونم همه چیز رو اینجا توضیح بدم چون پیشنیازهای زیادی رو می طلبه،اگه شما به اونا مسلط شدید اونموقع بهتر میتونیم بحث کنیم.
 

danielo

عضو جدید
کاربر ممتاز
عزیز من چرا میپیچونی.من یک چیز ساده پرسیدم
نگاه کن این تاپیک بحثش در مورد نوشتار کلمه اذربایجان به زبان فارسی هست.
یعنی شما میگید مکتوب این کلمه با ز هست.
خوب من میگم شما یک متن مکتوب بیار که قدمت نوشتنش به 100 سال قبل باشه .
همین و بس.
اگر حرف غیر منطقی میزنم بگید غیر منطقی هست
خود من میخواد برایم اثبات بشه .همین و بس.
یعنی بزرگترین دلیل و اثباتی که این قضیه میتونه داشته باشه این هست که تاریخ نویسی جدید نباشه .این کلمه مکتوب در دوران گذشته هم نوشته شده باشه.
 

Tutulmaz

عضو جدید
کاربر ممتاز
عزیز من چرا میپیچونی.من یک چیز ساده پرسیدم
نگاه کن این تاپیک بحثش در مورد نوشتار کلمه اذربایجان به زبان فارسی هست.
یعنی شما میگید مکتوب این کلمه با ز هست.
خوب من میگم شما یک متن مکتوب بیار که قدمت نوشتنش به 100 سال قبل باشه .
همین و بس.
اگر حرف غیر منطقی میزنم بگید غیر منطقی هست
خود من میخواد برایم اثبات بشه .همین و بس.
یعنی بزرگترین دلیل و اثباتی که این قضیه میتونه داشته باشه این هست که تاریخ نویسی جدید نباشه .این کلمه مکتوب در دوران گذشته هم نوشته شده باشه.


شما که حوصله نکردید و همه مطالب بنده رو نخوندید و اگر هم خوندید با دقت نخوندید پس مرجع 400 500 صفحه ای به چه دردتون میخوره؟
من جوابتون رو واضح واضح دادم،شما دقت نفرمودید،
الان باید برم بعد اینکه برگشتم صحبت می کنیم،
 

danielo

عضو جدید
کاربر ممتاز
شما که حوصله نکردید و همه مطالب بنده رو نخوندید و اگر هم خوندید با دقت نخوندید پس مرجع 400 500 صفحه ای به چه دردتون میخوره؟
من جوابتون رو واضح واضح دادم،شما دقت نفرمودید،
الان باید برم بعد اینکه برگشتم صحبت می کنیم،


ببین عزیز من.من این مطلب ها را خیلی وقت پیش خوندم .یکی 2 تا هم نبوده .همه دلیل هایی که میاره طوری هست که جای بحث داره.
وقتی ما داریم روی یک چیز بحث میکنیم و ادعایی انجام بشه باید نزدیک ترین و مستند ترین دلیل را بیاریم.

من یک مثال برایت میزنم.
یک پان نژاد پرست میاد تاریخ میسازه و میگه ایرانی اصلا 100 سال پیش وجود نداشت و این اسم جدید هست و رضا خان درستش کرد.

من به جای هزار تا دلیل باستان شناسی و دلایلی که شاید درست باشه و شاید غلط و از روی حدس و گمان و بحث باشه.
به طور واظح میگم عزیز من بیا این کتاب شاهنامه که 1000 سال پیش نوشته شده را بخون.بیا این فلان کتاب را بخون .
این جا نوشته شده ایران .
یعنی این شخص نژاد پرست دیگه هیچ جواب اضافه ای نمیتونه بده
کامل و مستند بیان شده.


ببین وقتی یک دفعه ادعا میشه که ازربایجان نوشته درست هست.
یعنی در خط فارسی درست هست.یعنی سالیان سال ازربایجان نوشته میشده.
خوب من ازتون مدرک میخوام.
این همه شاعر .این همه نویسنده .این هم کتاب به زبان فارسی که در تاریخ حظور داشته.
یک بار که باید کسی نوشته باشه ازربایجان ؟؟؟؟
یعنی هیچ مطلبی در مورد اذربایجان ننوشتند ؟؟؟؟؟

خیلی ساده هست.حالا شما بیا از لهجه و این چیز ها بگو.
این ها که نشد دلیل مستدل و واظح.
وقتی مسیر صاف و سریع وجود داره.چرا از جاده خاکی بریم.
من میگم اگر نوشتار اذربایجان به این فونت فارسی یا قول شما عربی درستش با ز بوده .
حداقل در کتابی یا جایی باید این کلمه به این صورت ازربایجان نوشته شده باشه.
وگرنه این ادعا رد هست
 

Tutulmaz

عضو جدید
کاربر ممتاز


ببین عزیز من.من این مطلب ها را خیلی وقت پیش خوندم .یکی 2 تا هم نبوده .همه دلیل هایی که میاره طوری هست که جای بحث داره.
وقتی ما داریم روی یک چیز بحث میکنیم و ادعایی انجام بشه باید نزدیک ترین و مستند ترین دلیل را بیاریم.

من یک مثال برایت میزنم.
یک پان نژاد پرست میاد تاریخ میسازه و میگه ایرانی اصلا 100 سال پیش وجود نداشت و این اسم جدید هست و رضا خان درستش کرد.

من به جای هزار تا دلیل باستان شناسی و دلایلی که شاید درست باشه و شاید غلط و از روی حدس و گمان و بحث باشه.
به طور واظح میگم عزیز من بیا این کتاب شاهنامه که 1000 سال پیش نوشته شده را بخون.بیا این فلان کتاب را بخون .
این جا نوشته شده ایران .
یعنی این شخص نژاد پرست دیگه هیچ جواب اضافه ای نمیتونه بده
کامل و مستند بیان شده.


ببین وقتی یک دفعه ادعا میشه که ازربایجان نوشته درست هست.
یعنی در خط فارسی درست هست.یعنی سالیان سال ازربایجان نوشته میشده.
خوب من ازتون مدرک میخوام.
این همه شاعر .این همه نویسنده .این هم کتاب به زبان فارسی که در تاریخ حظور داشته.
یک بار که باید کسی نوشته باشه ازربایجان ؟؟؟؟
یعنی هیچ مطلبی در مورد اذربایجان ننوشتند ؟؟؟؟؟

خیلی ساده هست.حالا شما بیا از لهجه و این چیز ها بگو.
این ها که نشد دلیل مستدل و واظح.
وقتی مسیر صاف و سریع وجود داره.چرا از جاده خاکی بریم.
من میگم اگر نوشتار اذربایجان به این فونت فارسی یا قول شما عربی درستش با ز بوده .
حداقل در کتابی یا جایی باید این کلمه به این صورت ازربایجان نوشته شده باشه.
وگرنه این ادعا رد هست

خوب بله شما درست می فرمائید،متوجه منظور شما هستم،
ولی خوب ببینید شما فرض کن بگید که آزربایجان قبل از مغول ها وجود نداشت ویا فارسی حرف میزدن و یا آذری منم بگم نخیر ترکی حرف میزدن و ترکی آزربایجانی،

اون وقت اول باید به یه وجه اشتراکی برسیم،مثلا به این اشتراک برسیم که مغول در حدود 700 سال قبل به اینجا حمله کرده، بعد شما از من یک کتاب بخواید که قبل مغول باشه و ترکی آزبایجانی، اونوقت با کمال میل یکی که سهله 1000 کتاب در اختیارتان می گذارم،

اما این بحث فرق می کنه،می گم متوجه عرایض بنده نشدید برای همینه،مثلا من تو یه جای پست اولم گفتم، تو خود بعضی از دیکشنری های ترکی_فارسی، آذربایجان می نویسن،ولی اون موقع اونیکی رو یعنی آذر رو هم با همین ذ می نویسن.

بحث سر ذ و ز اصلا بی معنی هست.چرا شما متوجه عرایض بنده نمیشید، من میگم ترکی فقط یک z داره حالا با الفبای عربی بعضیا می نویسن آزربایجان بعضیا آذربایجان معنی خاصی نداره،چون الفبای عربی مال ترکی نیست که ما بحث سابقه ی تاریخیش رو بکنیم.

آزربایجان الان شاید نزدیک 1000 سال هست که با خط عربی می نویسن، تازه هر زمان شرایط خاص خودش رو داره، 200 سال پیش اصلا تحریمی در کار نبود، تا قبل از دوران قاجار،زبان رسمی کشور ترکی و فارسی بود و عربی هم زبان مشترک اسلام.

حتی تو مدارس نوشته های ترکی هم همانند فارسی تدریس میشد،البته او زمان ها مدرسه که نبود منظور مکتب و ملاخانه ها.

من میگم اونایی که میگن آذربایجان،یا از روی عادت دارن میگن ویا ادعا بر فارسی بودن این کلمه دارن
اونایی که میگن آزربایجان ادعا بر ترکی بودن این کلمه دارن،

این یعنی حکم معادل،یعنی به جای اینکه بیایم رو ز یا ذ بحث کنیم رو این دو مورد بحث کنیم که من بحث هم کردم،(تو همون پست اول)،

شما قبول کن که این کلمه فارسی هست اصلا آظربایجان بنویس
شما قبول کن که این کلمه ترکی هست اصلا آضربایجان بنویس

چرا اصل کار رو ول کردید و چسبیدید به ظاهر مسأله!؟

من میگم اگه موضع گیریتون بر اینه که ترک عادت کنید خوب نکنید،
اگر موضع گیریتون بر فارسی بودن این واژه هست خوب مثل من دلیل فنی و دستوری بیارید و دلایل من رو رد کنید،
اگر نه واقعاً می خواهید بدانید کدام درست تر هست،هم هر دو و هم هیچ کدام! چون الفبا قراردادی هست شما دارید سایه رو می بینید،تو روز می گید سایه دراز شد تو شب زیر چراغ کوتاه شد،روزا یه دونه س تو استادیوم چهار تا،در حالی که اصل اون موجود که سایه از اون هست رو نمی بینید!

نمیدونم متوجه منظور بنده هستید یا باز برداشتتون پیچوندن هست!
بعد از همه این مسائل واینکه تکلیفتان را مشخص کردید اصلا بگید آظربایجان،ولی بدانید تاریخ آظربایجان راف و مردمان آظربایجان را،

از یه طرف میگید که میخوام بدونم،از یه طرف میگید چی شد منبعتون!
خیلی خیلی ببخشید فردی که دوست دارد بر اطلاعاتش افزوده شود نوع درخواست و لحنش کمی باید متفاوت از حالت مسخره کردن ویا اینکه من بیشتر میدانم باشد،

تا حالا شده است که از حل یک مسأله چیزی ندانید؟
مطمئنا شده است،گیج میشوید نمیدانید چرا آنگونه شروع کرد،چرا در آنجا خاتمه داد چرا اینگونه ادامه می دهد،شما فکر می کنید که راه حل را نفهمیده اید،در حالی که شما سؤال را نفهمیده اید،

البته خیلی عجیب است چون شما سؤالی را مطرح می کنید که خود نمیدانید چه می پرسید،مگر اینکه سؤال خودتان نباشد،

خلاصه،برای نوشتار آزربایجان،مرجعی وجود ندارد دوست عزیز،چون تغییر ترک های ایران به این نوشتار نوعی اعتراض به حق و حقوق نادیده گرفته شده شان می باشد،و اینکه ترک آزربایجانی را با آذری یکی ندانند، وگرنه اگر منظور هر دوی ما یکی باشد چه ایرادی دارد شما آذربایجان بنویسید وما آزربایجان

اما اگر در باب ترک بودن این واژه(یعنی آزربایجان ویا به قول شما آذربایجان) منبع می خواهید،چند مورد را خلاصه وار توضیح دادم،با کمال میل ده ها کتاب در اختیارتان می گذارم،

فکر کنم الان متوجه عرایض بنده شدید،من می دانستم که شما چه می پرسید ولی خود شما نمی دانستید بر این اساس پاسخ بنده را بی ربط می دانستید.

همین...
 

danielo

عضو جدید
کاربر ممتاز
خوب بله شما درست می فرمائید،متوجه منظور شما هستم،
ولی خوب ببینید شما فرض کن بگید که آزربایجان قبل از مغول ها وجود نداشت ویا فارسی حرف میزدن و یا آذری منم بگم نخیر ترکی حرف میزدن و ترکی آزربایجانی،

اون وقت اول باید به یه وجه اشتراکی برسیم،مثلا به این اشتراک برسیم که مغول در حدود 700 سال قبل به اینجا حمله کرده، بعد شما از من یک کتاب بخواید که قبل مغول باشه و ترکی آزبایجانی، اونوقت با کمال میل یکی که سهله 1000 کتاب در اختیارتان می گذارم،

اما این بحث فرق می کنه،می گم متوجه عرایض بنده نشدید برای همینه،مثلا من تو یه جای پست اولم گفتم، تو خود بعضی از دیکشنری های ترکی_فارسی، آذربایجان می نویسن،ولی اون موقع اونیکی رو یعنی آذر رو هم با همین ذ می نویسن.

بحث سر ذ و ز اصلا بی معنی هست.چرا شما متوجه عرایض بنده نمیشید، من میگم ترکی فقط یک z داره حالا با الفبای عربی بعضیا می نویسن آزربایجان بعضیا آذربایجان معنی خاصی نداره،چون الفبای عربی مال ترکی نیست که ما بحث سابقه ی تاریخیش رو بکنیم.

آزربایجان الان شاید نزدیک 1000 سال هست که با خط عربی می نویسن، تازه هر زمان شرایط خاص خودش رو داره، 200 سال پیش اصلا تحریمی در کار نبود، تا قبل از دوران قاجار،زبان رسمی کشور ترکی و فارسی بود و عربی هم زبان مشترک اسلام.

حتی تو مدارس نوشته های ترکی هم همانند فارسی تدریس میشد،البته او زمان ها مدرسه که نبود منظور مکتب و ملاخانه ها.

من میگم اونایی که میگن آذربایجان،یا از روی عادت دارن میگن ویا ادعا بر فارسی بودن این کلمه دارن
اونایی که میگن آزربایجان ادعا بر ترکی بودن این کلمه دارن،

این یعنی حکم معادل،یعنی به جای اینکه بیایم رو ز یا ذ بحث کنیم رو این دو مورد بحث کنیم که من بحث هم کردم،(تو همون پست اول)،

شما قبول کن که این کلمه فارسی هست اصلا آظربایجان بنویس
شما قبول کن که این کلمه ترکی هست اصلا آضربایجان بنویس

چرا اصل کار رو ول کردید و چسبیدید به ظاهر مسأله!؟

من میگم اگه موضع گیریتون بر اینه که ترک عادت کنید خوب نکنید،
اگر موضع گیریتون بر فارسی بودن این واژه هست خوب مثل من دلیل فنی و دستوری بیارید و دلایل من رو رد کنید،
اگر نه واقعاً می خواهید بدانید کدام درست تر هست،هم هر دو و هم هیچ کدام! چون الفبا قراردادی هست شما دارید سایه رو می بینید،تو روز می گید سایه دراز شد تو شب زیر چراغ کوتاه شد،روزا یه دونه س تو استادیوم چهار تا،در حالی که اصل اون موجود که سایه از اون هست رو نمی بینید!

نمیدونم متوجه منظور بنده هستید یا باز برداشتتون پیچوندن هست!
بعد از همه این مسائل واینکه تکلیفتان را مشخص کردید اصلا بگید آظربایجان،ولی بدانید تاریخ آظربایجان راف و مردمان آظربایجان را،

از یه طرف میگید که میخوام بدونم،از یه طرف میگید چی شد منبعتون!
خیلی خیلی ببخشید فردی که دوست دارد بر اطلاعاتش افزوده شود نوع درخواست و لحنش کمی باید متفاوت از حالت مسخره کردن ویا اینکه من بیشتر میدانم باشد،

تا حالا شده است که از حل یک مسأله چیزی ندانید؟
مطمئنا شده است،گیج میشوید نمیدانید چرا آنگونه شروع کرد،چرا در آنجا خاتمه داد چرا اینگونه ادامه می دهد،شما فکر می کنید که راه حل را نفهمیده اید،در حالی که شما سؤال را نفهمیده اید،

البته خیلی عجیب است چون شما سؤالی را مطرح می کنید که خود نمیدانید چه می پرسید،مگر اینکه سؤال خودتان نباشد،

خلاصه،برای نوشتار آزربایجان،مرجعی وجود ندارد دوست عزیز،چون تغییر ترک های ایران به این نوشتار نوعی اعتراض به حق و حقوق نادیده گرفته شده شان می باشد،و اینکه ترک آزربایجانی را با آذری یکی ندانند، وگرنه اگر منظور هر دوی ما یکی باشد چه ایرادی دارد شما آذربایجان بنویسید وما آزربایجان

اما اگر در باب ترک بودن این واژه(یعنی آزربایجان ویا به قول شما آذربایجان) منبع می خواهید،چند مورد را خلاصه وار توضیح دادم،با کمال میل ده ها کتاب در اختیارتان می گذارم،

فکر کنم الان متوجه عرایض بنده شدید،من می دانستم که شما چه می پرسید ولی خود شما نمی دانستید بر این اساس پاسخ بنده را بی ربط می دانستید.

همین...

این که این واژه حالا برای کجا هست یک بحث دیگه هست که من زیاد اطلاع تاریخی ندارم و اگر قرار بشه بحث بشه تا 100 روز دیگه هم به نتیجه نمیرسه.
موضوع اصلی این هست که حالا با این شرایط اصرار بعضی ها برای نوشتن ازربایجان چیست؟؟؟
این اصرار عجیب و جالب هست.
الان خیلی از همین بچه های سایت وقتی بنویسیم اذر قاطی میکنند.
میگن حتما ازر درسته.
حالا سوالم این جاست که دلیل اصرار این افراد چیست؟؟
 

Tutulmaz

عضو جدید
کاربر ممتاز
واللا من اصرار اون افراد رو نمیدونم،ولی اصرار خود بنده رو تو چند سطر خلاصه وار توضیح میدم،و رفع چند نکته ی تاریک:

گویش آذری که سابقه ی تاریخی اون به دوران اواخر قاجار برمیگرده و نشأت گرفته از نوشته های احمد کسروی هست و در دوران پهلوی اوج گرفت و اکنون نیز بدبختانه رواج داره رو هرگز با زبان ترکی آزربایجانی(آذربایجانی) یکی نگیرند!

این یک سطر خودش میلیونها سطر اما و اگر در پی داره،

اولا در مورد اینکه گویش آذری یا زبان ترکی آزبایجانی چون شما اهل منطق هستید پس فکر نمی کنم مشکل چندانی داشته باشیم،چون بالفور با مقایسه دو زبان فارسی و ترکی در چند سطر پی به مهملات کسروی می برید.

دوماً یک مسأله رو دوستمون خیلی خوب گفتن،تو تی وی رسانه از آوردن کلمه ی ترک در هراس هست! و همیشه آذری خطاب می کنه، ولی به موقع شرایط منفی فوری برچسب پان ترک رو می زنه،حالا نفهمیدیم یا باید ترک باشیم تا افراطی لقب بگیریم و بشیم پان ترک ویا باید آذری باشیم و موقع افراط کردن بشین پان آذری!

البته بازم میگم اگه مقصود یکی از آذری همون مخفف ترکی آذربایجانی هست ایرادی نداره،تو خود دیکشنریهای ترکی هم همینجوری نوشته ن،ولی بعضیا از آب گل آلود ماهی میگیرن ومنظورشون دوپهلو هست،یه جورایی فرضیه های کسروی رو دنبال می کنن.

حالا چرا اینقدر مهمه؟
خوب واضحه،اگه گویش آذری باشه اونوقت نیازی به کتب و مدرسه آذری نیست،چون در اصل گویش آذری به قول کسروی لهجه فارسی هست!پس دیگه چه آشی چه کشکی، اگه قبول کنند که ترکی آزربایجانی پس باید به قوانین اساسی کشور احترام بگذارند و حرف مدرسه و کتب ترکی آزربایجانی پیش میاد، بعضی از دولتمردا از این نمی ترسن شاید از عواقبش می ترسن مثلا فکر می کنن اگه امروز مدرسه بدیم فردا ادعای خودمختاری بکنن برا همین همیشه سعی کردن مردم رو از واقعیت دور نگه دارن،نمیدونم شاید دیدگاهشون برای حفظ اراضی درست باشه،ولی خوب اگه نتیجه معکوس بده که داره یواش یواش میده ممکنه خیلی خطرناک تر از دیدگاه اولی بشه،

اینا بحثاش طولانی هست،من نمیتونم بدون اشاره به یه موضوع دیگه موضوع دیگه رو تموم کنم چون زنجیر وار بهم ربط دارن،مثلاً اول گفتن شما ترک نیستی،ترکا خرن! شما آذری هستی و بر این اساس نوعی تخریب فرهنگی رو شروع کردن،که همه بگن به به ما آذری هستیم،ترکی دیگه چیه!

همزمان با اون آزربایجان ایران رو تجزیه کردن همدان قبلا از انقلاب،زنجان هم فک کنم دوران کسروی بود، شرقی و غربی و اردبیل هم بعدا بوجود اومدن، به نوعی خواستن هم این منطقه رو تجزیه کنن تا راحت تر مسلط بشن و هم یواش یواش اسم آزبایجان رو حذف بکنن،چون میدونستن منطق آذرآبادگان زیاد دوام نمیاره،و آذرآبادگان مسکن کوتاه مدت بود ولی این یکی واقعا اثر بخش بود،

مثلا پیش پای شما با یه دوست همدانی بحث می کردم تعجب می کرد که همدان روزی جزو آزربایجان بودفمیگفت ما ترک نبودیم!

خلاصه امیدوارم شما هم بهونه های اون زمون اونا رو نیارین که مثلا تجزیه کردن که از نظر اقتصادی و فلان بهتر بشه،

اصلا یه چیزی چرا اردبیل شرقی نشد و اورمیه غربی و تبریز مرکزی؟
چون حتی از آوردن کلمات تحریک آمیز بشدت اجتناب می کردن،

حتی تو تقسیم بندی خراسان هم از آوردن اسم خراسان مرکزی اجتناب کردن و به جاش رضوی گذاشتن! واقعا این کار به خاطر احترام به امام رضا(ع) هست به نظر شما؟ امیدوارم که این طوری باشه،

به همراه محدود کردن آزربایجان،اسامی مناطق بومی رو هم هی تحریف کردن،

مثلاً تو تبریز اسم یه محله قارئ کؤرپرسؤ هست،یعنی پل پیر(قدیمی) اومدن عوضش کردن که شبیه اون به فارس یبشه گذاشتن(پل قاری!)

بابا یکی نیست بگه لااقل تحریف می کنید یه چیزی بنویسید که یه آدم بیسوادم به ریتون نخنده،قاری شما یعنی درشکه قاری ما یعنی پیر و قدیمی

یا مثلا قره چمن رو سیاه چمن معنی کردنف در حالی که قره همیشه که به معنی سیاه نیست!

تو قره داغ و قره باغ و قره چمن به معنی وسیع هست، وهزاران هزار اسم دیگه، ربط همه ی این موارد اینه،آقا شما ترک نیستی چون نه اسم سرزمینتون ترکه نه اصلا سرزمینی دارین،نه زبونی پس چه مدرسه ای چه کتابی،

اینم بگم بهتون همون اقایونی که میگن دوران مغول این ورا ترک شد،بدونن که خود مغول ها برای دومین بار کتابخانه ی مرکزی تبریز رو به آتیش کشوندن،قبل اون اعراب این کار رو کرده بود، دفعه ی سوم هم کسروی. یعنی همه چیز پله پله با یه سیاست کثیف تنظیم شده، ولی خدا بزرگه خدا ماله همه ی آدماست،با یه فوت همه ی نقشه ها رو بهم میزنه،دوست داریم به طور مصالحت آمیز و دوستانه با رعایت تمامی حقوق شهروندی برای هر شهروند ایرانی زیر پرچم الله زندگی کنیم،ولی اگه قرار باشه از ابتدایی ترین حق و حقوقمون هم محروم بشیم،دیگه دودش به چشم اغیار میره، ما رو عوضی گرفتن اینجا آزربایجانه اونایی نمی شناسن برن از بابا بزرگاشون بپرسن،هرکی بخواد با دم این گرگ خاکستری بازی کنه سرآخر خودش رو تو دردسر می ندازه،

ما همه عاشق وطنمون هستیم و همیشه ایران رو از تجزیه نجات دادیم پس مسخره ست که تا میایم سخن از احقاق حق و حقوق می کنیم فوری برچسب پان و تجزیه طلب رو پیشونیمون می چسبونن،من یه سؤالی از این افراد دارم چرا به جای گوش دادن به درخواستها و پاسخ منطقی دارن هی ملت رو دور میزننه؟
 

danielo

عضو جدید
کاربر ممتاز
واللا من اصرار اون افراد رو نمیدونم،ولی اصرار خود بنده رو تو چند سطر خلاصه وار توضیح میدم،و رفع چند نکته ی تاریک:

گویش آذری که سابقه ی تاریخی اون به دوران اواخر قاجار برمیگرده و نشأت گرفته از نوشته های احمد کسروی هست و در دوران پهلوی اوج گرفت و اکنون نیز بدبختانه رواج داره رو هرگز با زبان ترکی آزربایجانی(آذربایجانی) یکی نگیرند!

این یک سطر خودش میلیونها سطر اما و اگر در پی داره،

اولا در مورد اینکه گویش آذری یا زبان ترکی آزبایجانی چون شما اهل منطق هستید پس فکر نمی کنم مشکل چندانی داشته باشیم،چون بالفور با مقایسه دو زبان فارسی و ترکی در چند سطر پی به مهملات کسروی می برید.

دوماً یک مسأله رو دوستمون خیلی خوب گفتن،تو تی وی رسانه از آوردن کلمه ی ترک در هراس هست! و همیشه آذری خطاب می کنه، ولی به موقع شرایط منفی فوری برچسب پان ترک رو می زنه،حالا نفهمیدیم یا باید ترک باشیم تا افراطی لقب بگیریم و بشیم پان ترک ویا باید آذری باشیم و موقع افراط کردن بشین پان آذری!

البته بازم میگم اگه مقصود یکی از آذری همون مخفف ترکی آذربایجانی هست ایرادی نداره،تو خود دیکشنریهای ترکی هم همینجوری نوشته ن،ولی بعضیا از آب گل آلود ماهی میگیرن ومنظورشون دوپهلو هست،یه جورایی فرضیه های کسروی رو دنبال می کنن.

حالا چرا اینقدر مهمه؟
خوب واضحه،اگه گویش آذری باشه اونوقت نیازی به کتب و مدرسه آذری نیست،چون در اصل گویش آذری به قول کسروی لهجه فارسی هست!پس دیگه چه آشی چه کشکی، اگه قبول کنند که ترکی آزربایجانی پس باید به قوانین اساسی کشور احترام بگذارند و حرف مدرسه و کتب ترکی آزربایجانی پیش میاد، بعضی از دولتمردا از این نمی ترسن شاید از عواقبش می ترسن مثلا فکر می کنن اگه امروز مدرسه بدیم فردا ادعای خودمختاری بکنن برا همین همیشه سعی کردن مردم رو از واقعیت دور نگه دارن،نمیدونم شاید دیدگاهشون برای حفظ اراضی درست باشه،ولی خوب اگه نتیجه معکوس بده که داره یواش یواش میده ممکنه خیلی خطرناک تر از دیدگاه اولی بشه،

اینا بحثاش طولانی هست،من نمیتونم بدون اشاره به یه موضوع دیگه موضوع دیگه رو تموم کنم چون زنجیر وار بهم ربط دارن،مثلاً اول گفتن شما ترک نیستی،ترکا خرن! شما آذری هستی و بر این اساس نوعی تخریب فرهنگی رو شروع کردن،که همه بگن به به ما آذری هستیم،ترکی دیگه چیه!

همزمان با اون آزربایجان ایران رو تجزیه کردن همدان قبلا از انقلاب،زنجان هم فک کنم دوران کسروی بود، شرقی و غربی و اردبیل هم بعدا بوجود اومدن، به نوعی خواستن هم این منطقه رو تجزیه کنن تا راحت تر مسلط بشن و هم یواش یواش اسم آزبایجان رو حذف بکنن،چون میدونستن منطق آذرآبادگان زیاد دوام نمیاره،و آذرآبادگان مسکن کوتاه مدت بود ولی این یکی واقعا اثر بخش بود،

مثلا پیش پای شما با یه دوست همدانی بحث می کردم تعجب می کرد که همدان روزی جزو آزربایجان بودفمیگفت ما ترک نبودیم!

خلاصه امیدوارم شما هم بهونه های اون زمون اونا رو نیارین که مثلا تجزیه کردن که از نظر اقتصادی و فلان بهتر بشه،

اصلا یه چیزی چرا اردبیل شرقی نشد و اورمیه غربی و تبریز مرکزی؟
چون حتی از آوردن کلمات تحریک آمیز بشدت اجتناب می کردن،

حتی تو تقسیم بندی خراسان هم از آوردن اسم خراسان مرکزی اجتناب کردن و به جاش رضوی گذاشتن! واقعا این کار به خاطر احترام به امام رضا(ع) هست به نظر شما؟ امیدوارم که این طوری باشه،

به همراه محدود کردن آزربایجان،اسامی مناطق بومی رو هم هی تحریف کردن،

مثلاً تو تبریز اسم یه محله قارئ کؤرپرسؤ هست،یعنی پل پیر(قدیمی) اومدن عوضش کردن که شبیه اون به فارس یبشه گذاشتن(پل قاری!)

بابا یکی نیست بگه لااقل تحریف می کنید یه چیزی بنویسید که یه آدم بیسوادم به ریتون نخنده،قاری شما یعنی درشکه قاری ما یعنی پیر و قدیمی

یا مثلا قره چمن رو سیاه چمن معنی کردنف در حالی که قره همیشه که به معنی سیاه نیست!

تو قره داغ و قره باغ و قره چمن به معنی وسیع هست، وهزاران هزار اسم دیگه، ربط همه ی این موارد اینه،آقا شما ترک نیستی چون نه اسم سرزمینتون ترکه نه اصلا سرزمینی دارین،نه زبونی پس چه مدرسه ای چه کتابی،

اینم بگم بهتون همون اقایونی که میگن دوران مغول این ورا ترک شد،بدونن که خود مغول ها برای دومین بار کتابخانه ی مرکزی تبریز رو به آتیش کشوندن،قبل اون اعراب این کار رو کرده بود، دفعه ی سوم هم کسروی. یعنی همه چیز پله پله با یه سیاست کثیف تنظیم شده، ولی خدا بزرگه خدا ماله همه ی آدماست،با یه فوت همه ی نقشه ها رو بهم میزنه،دوست داریم به طور مصالحت آمیز و دوستانه با رعایت تمامی حقوق شهروندی برای هر شهروند ایرانی زیر پرچم الله زندگی کنیم،ولی اگه قرار باشه از ابتدایی ترین حق و حقوقمون هم محروم بشیم،دیگه دودش به چشم اغیار میره، ما رو عوضی گرفتن اینجا آزربایجانه اونایی نمی شناسن برن از بابا بزرگاشون بپرسن،هرکی بخواد با دم این گرگ خاکستری بازی کنه سرآخر خودش رو تو دردسر می ندازه،

ما همه عاشق وطنمون هستیم و همیشه ایران رو از تجزیه نجات دادیم پس مسخره ست که تا میایم سخن از احقاق حق و حقوق می کنیم فوری برچسب پان و تجزیه طلب رو پیشونیمون می چسبونن،من یه سؤالی از این افراد دارم چرا به جای گوش دادن به درخواستها و پاسخ منطقی دارن هی ملت رو دور میزننه؟


ما همه عاشق وطنمون هستیم و همیشه ایران رو از تجزیه نجات دادیم پس مسخره ست که تا میایم سخن از احقاق حق و حقوق می کنیم فوری برچسب پان و تجزیه طلب رو پیشونیمون می چسبونن



ببین راه را اشتباه کردید.
به جای بیان خواسته هایتون اومدند به کوروش و فردوسی فحش دادند.به ایرانیان باستان گفتند وحشی.
کل ایران را در تقابل با اذربایجان قرار دادند.
انگار کل ایران یکی هستند .

به جای که به دولت گیر دادند اومدن تقصیرات را انداختند به پارس ها

طرف را نمیزارند اسم ترکی برای فامیلش بگیرند.میاد تاپیک میزنه فحش میده به پارس ها
تو اینترنت و هم در این سایت کل تاپیک های توهین امیز و تفرقه انگیز هست .

دیگه بعضی ها که قاطی کردند.میگن ایران اصلا وجود نداشت
 

Tutulmaz

عضو جدید
کاربر ممتاز
این جمله رو متوجه نشدم؟!

ببینید تو یه شهری که صد ها ساله یه منطقه رو با یه اسم می شناسن تغییر باید شبیه اسم اول باشه، که مردم یواش یواش فراموشش کنن،

تو یه محله یه پل قدیمی هست،برا همین اسمش از اول قارئ کؤرپؤسؤ بود،

تو ترکی قارئ یعنی عجوزه،پیر، و غیره که اینجا همون معنی پیر رو میده،

کؤرپؤ هم یعنی پل.

پس ترکیب قارئ کؤرپؤسؤ یعنی پل قاری

اون سؤ هم نقش کسره بعد از پل تو فارسی رو داره


منظورم این بود،اینا یه مشت آدم بیسواد بودن حتی اینا رو تشخیص ندادن و فکر کردن اون قارئ تو ترکی همون قاری فارسی هست!

برا همین قارئ کؤرپؤسؤ رو به جای معادل سازی به فرم پل قدیمی یا پل پیر، به صورت پل قاری(درشکه)معنی کردن،منم هر موقع از اونجا رد میشم هم گریه م میگیره و هم خنده م، البته این مثال بود،هزاران هزار مثال دیگه رو میتونم بزنم،


ببین راه را اشتباه کردید.
به جای بیان خواسته هایتون اومدند به کوروش و فردوسی فحش دادند.به ایرانیان باستان گفتند وحشی.
کل ایران را در تقابل با اذربایجان قرار دادند.
انگار کل ایران یکی هستند .

به جای که به دولت گیر دادند اومدن تقصیرات را انداختند به پارس ها

طرف را نمیزارند اسم ترکی برای فامیلش بگیرند.میاد تاپیک میزنه فحش میده به پارس ها
تو اینترنت و هم در این سایت کل تاپیک های توهین امیز و تفرقه انگیز هست .

دیگه بعضی ها که قاطی کردند.میگن ایران اصلا وجود نداشت


ببینید دوست عزیز حق با شماست،نباید به همدیگه توهین کنیم،درسته به ما بیشتر از شما ظلم میشه ولی شما هم چندان خوشبخت خوشبخت هم نیستید،به شما هم شاید ظلم از نوع دیگه شده،

ولی خوب ببینید، تو زمانی که هرات جزو ایران بود،اونجا رو بیشتر زا هرکس دیگه نوایی بهش خدمت کردهفهم شاعر بود و هم معمار،حتی حرم امام رضا رو برای اولین بار نوایی به شکل حرم درآورده،یعنی شکیلترش کرده، جامی و خیلی از بزرگای فارس رو دور خودش جمع کرده و همه رو تشویق کرده،توهین که نکرده مشوق هم بوده،

(نوایی بزرگترین شاعر ترک جئغتای هست که به ترکی آزربایجانی و فارسی و عربی هم شعر داره و اثر فرهادو شیرین برای اولین بار به زبان ترکی از اون هست) یا مثلا حافظ شیرازی میدونید چقدر از بزرگان ترک بهش احترام می ذارن، بزرگانی که کم از حافظ نبودن مثل فضولی مثل نسیمی مثل انوار مثل نباتی پس چرا مردم به فروسی گیر میدن،

من با فحش دادن به یه شاعر مخالفم ولی خوب ایشون هم برا ما کم مایه نذاشته،دیگه فحش هاش رو که تو مدرسه نشون من و شما نمیدن،شما نسخه ی اصلیش که تو روسی هست رو و حتی تو ایران ببینید بعد بگید.

منم دارم البته،

ولی با این همه حال من تأیید رفتار این دوستانر و هم نمی کنم،شما هم نباید مسائل رو بهم ربط بدید وهمه رو به یه چشم ببینید،

شما دوست دارید شاعرتون رو،باشد که فردوسی باشه، پس بقیه چی،دریغ از یک بیت بزرگترین شعرای ترک ایران؟
کدوم مدرسه کدوم دانشگاه،

فکر میکنی اینجا به شهریار ختم میشه؟؟
نمیشه دوست من اون فقط طفیلی هست تو این مجمع


دولت که گوشاش رو گرفته،نمونه ش تو استادیوم،فکر می کنی چرا وسط هفته تو یه استادیوم 70 هزار نفری باید 120 هزار آدم جمع بشه،فکر می کنی چرا باید صدای استادیوم رو خفه بکنن،ولی وقتی بقیه هموطنان که باشد ترک نباشن میان و اذیت می کنن بدون اینکه اصل موضوع رو ببینن،انگاری که داری پا روی زخم یه گرگ یا شیر میزاری معلومه چی میشه ،


یه چیز دیگه،قبول کنیم که ما از دو قوم جدا هستیم،شاید بزرگان ما قدیم روبروی هم قرار گرفتن

مثلا تؤمرؤس ترک در برابر کوروش فارس
ووو

این واقعیت امر هست ولی خوب الان باید لااقل خودمون رو به اون را بزنیم که مثلا هموطنیم و دوست، چاره دیگه ای هم نداریم، وقتی ظاهرمون رو هم نمیتونیم حفظ کنیم دیگه من چی بگم!
 

Tutulmaz

عضو جدید
کاربر ممتاز
اما یه وصیت هم می کنم به همزبونام! باشد که اطلاعاتتون از من بیشتر باشه،باشد که به شما توهین بشه، تو یه فرومی که هزاران هزار آنلاین تو هر لحظه داره شاید یک نفر آدم مریض پیدا بشه ویا به هر دلیلی،بقیه برای هر کارش دلیلی داره،شاید برای شما مسخره وبرای خودش دلیل محکم،

اولاً اگه به موضوعی کاملاً مسلط نیستید وارد بحث نشوید چون اگر حق با شما هم باشد می بازید!
ثانیاً داشته هایتان را تحمیل نکنید با دیگران سهیم شوید،
نظرات بقیه را نیز کاملا گوش کنید هرچند اشتباه باشد،
نخستین منطق قوی ،احترام هست،پس احترام بگذارید تا احترام بگذارند،
احترام،هرگز موجب عقب نشینی از اعتقادتان نشود،
هرگز طرف مقابل را تنها، فردی که با وی بحث می کنید نبینید،
مطمئن باشید مخاطبان بسیاری نوشته های دو طرف را از نظر می گذرانند،مخاطبانی که در پی حقیقت هستند،لااقل برای ایشان تازگی دارد،باید برای هر ادعایتان دلیل مستحکمی داشته باشید،این دلیل به مرجع ثبت شده ختم نمی شود،ممکن است در لحظه ای خود یک مرجع باشید!،پس در یک بحث طولانی مدت سعی نکنید دیگران را قانع کنید،سخنان دیگران را بشنوید و سخنان خود را بزنید،قضاوت با آنهایی ست که کلمات شما و طرف شما را میبینند بی آنکه شاید کلمه ای نیز پست کنند!

این وصیت برادرانه بود،
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Similar threads

بالا