آرزوهای گمشده...

mahsa jo0on

عضو جدید
کاربر ممتاز
بس که لبریزم از تو می خواهم
چون غباری ز خود فرو ریزم
زیر پای تو سر نهم آرام
به سبک سایه به تو آویزم
آری آغاز دوست داشتن است
گرچه پایان راه نا پیداست
من به پایان دگر نیندیشم
که همین دوست داشتن زیباست...
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
روزگاربرخلاف ارزوهایم گذشت..................


آرزو دارم دلت مث دلم فقط توش عشق باشه ....

آرزو دارم هیچ وقت تنت بیمار نشه سلامتی همیشه مث سایه دنبالت باشه ...

آرزو دارم وقتی تو شادی هات غرقی هیچ راه نجاتی نداشته باشی ...

آرزو دارم بهترین ها رو تو زندگیت داشته باشی ...

 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
گاهي آرزو مي کنم...

کاش هرگز نمي ديدمت تا امروز غم نديدنت را


بخورم!!!

کاش لبخندهايت آنقدر زيبا نبودند که امروز آرزوي

ديدن يک لحظه

فقط يک لحظه از لبخندهاي عاشقانه ات را داشته

باشم!

کاش چشمان معصومت به چشمانم خيره نمي شد

تا امروز

چشمان من به ياد آن لحظه بهانه گيرند و اشک

بريزند!

کاش حرف هاي دلم را بهت نگفته بودم تا امروز با

خود نگويم

" آخه او که ميدونست چقدر دوستش دارم!!!!"
 

RZGH

عضو جدید
کاربر ممتاز
انقدرارزوهایم رابه گوربردم که دیگرجایی برای جسدم نیست....................................
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
انقدرارزوهایم رابه گوربردم که دیگرجایی برای جسدم نیست....................................
دلبر شیرین من

ای عزیز من مگه به همدیگر قول ندادیم که تا ابد در این راه باهمیم
چرا زدی زیر قولت چرا از حرفت در رفتی
گرچه رفتی ولی باز هم در وجودم زنده هستی
باز هم میگم هزار بار هم میگم
دوستت دارم گرچه شما...................
 

RZGH

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوستی من شبیه باران نیست که گاهی می اید
وگاهی نمی اید
دوستی من شبیه هواست
ساکت اماهمیشه درکنارتو...................
 

RZGH

عضو جدید
کاربر ممتاز
کاش همیشه درکودکی می ماندیم تابه جای دلمان سرزانوهایمان زخم می شد
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
همه هستی من آیه تاریکی است

که ترا در خود تکرار کنان

به سحرگاه شکفتنها و رستنهای ابدی خواهد برد

من در این آیه ترا آه کشیدم آه

من در این آیه ترا

به درخت و آب و آتش پیوند زدم
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من اگر نقاش بودم لاله رویی می کشیدم

در کفش خشکیده لب تنگ و سبویی می کشیدم

من اگر نقاش بودم با قلم موی فراست

نکته ای باریکتر از تار مویی می کشیدم

آبروی رفته ای را چاره می کردم به نقشی

آب را در حال بر گشتن به جویی می کشیدم

من اگر نقاش بودم جای مروارید غلتان

اشک را در حال غلتیدن به رویی می کشیدم
 

*vernal*

عضو جدید
کاربر ممتاز
بارانی که روزها
بالای شهر ایستاده بود
عاقبت بارید
تو بعدِ سال ها به خانه ام می آمدی...
تکلیفِ رنگ موهات
در چشم هام روشن نبود
تکلیفِ مهربانی ، اندوه ، خشم
و چیزهای دیگری که در کمد آماده کرده بودم
تکلیفِ شمع های روی میز

روشن نبود
من و تو بارها
زمان را
در کافه ها و خیابان ها فراموش کرده بودیم
و حالا زمان داشت

از ما انتقام می گرفت
در زدی
باز کردم
سلام کردی
اما صدا نداشتی
به آغوشم کشیدی
اما
سایه ات را دیدم
که دست هایش توی جیبش بود
به اتاق آمدیم
شمع ها را روشن کردم
ولی
هیچ چیز روشن نشد
نور
تاریکی را
پنهان کرده بود...
بعد
بر مبل نشستی
در مبل فرو رفتی
در مبل لرزیدی
در مبل عرق کردی
پنهانی،بر گوشه ی تقویم نوشتم:

نهنگی که در ساحل تقلا می کند
برای دیدن هیچ کس نیامده است


گروس عبدالملکیان
 

*vernal*

عضو جدید
کاربر ممتاز
پرواز هم دیگر

رویای آن پرنده نبود



دانه دانه پرهایش را چید

تا بر این بالش

خواب دیگری ببیند




گروس عبدالملکیان
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
هرچه هستی باش!
اما کاش...
نه! جز اينم آرزويی نيست.
هرچه هستی باش!
اما باش
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
گاهي آرزو مي کنم...

کاش هرگز نمي ديدمت تا امروز غم نديدنت را


بخورم!!!

کاش لبخندهايت آنقدر زيبا نبودند که امروز آرزوي

ديدن يک لحظه

فقط يک لحظه از لبخندهاي عاشقانه ات را داشته

باشم!

کاش چشمان معصومت به چشمانم خيره نمي شد

تا امروز

چشمان من به ياد آن لحظه بهانه گيرند و اشک

بريزند!

کاش حرف هاي دلم را بهت نگفته بودم تا امروز با

خود نگويم

" آخه او که ميدونست چقدر دوستش دارم!!!!"
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

به فدايت دل توفان زده ام


زير پايت نگه خيس غمم

شده اندازه يك گرد و غبار

چشم به ديدار تو بسته دل زار
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز



آرزو میکنم هیچ بچه ای شب را با شکم گرسنه نخو
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ارزو می کنم به اندازه ی تنهایی من شاد باشی و همیشه باشی
ارزو میکنم دیگه هیچ وقت اون چشمایی که من دیونه شم بارونی نشه هیچ وقت
 

RZGH

عضو جدید
کاربر ممتاز
کلاف ارزوهامو چراهیشکی نمی بافه
برای ما دوتا عاشق جدایی دوراز انصافه
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
گاهي آرزو مي کنم...

کاش هرگز نمي ديدمت تا امروز غم نديدنت را

بخورم!!!
 

RZGH

عضو جدید
کاربر ممتاز
به ستاره ها خواهم سپرد برجاده های شبت بتابند تا مسیر ارزوهایت بی نور نماند
 

RZGH

عضو جدید
کاربر ممتاز
دیروز ارزو داشتم می توانستم دست اتفاق را بگیرم تا نیفتد
اما امروز فهمیدم اتفاق هم بیفتد باز من زندگی خواهم کرد
 

yassi66

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=6]خدايا

حواست هست؟!

صداي هق هق گريه هايم

از گلويي مي آيد كه تو از رگش

به من نزديک تـــــــــــــري ...!
[/h]
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اول از همه برایت آرزومندم که عاشق شوی،


و اگر هستی، کسی هم به تو عشق بورزد،

و اگر اینگونه نیست، تنهائیت کوتاه باشد،

و پس از تنهائیت، نفرت از کسی نیابی.

آرزومندم که اینگونه پیش نیاید، اما اگر پیش آمد،

بدانی چگونه به دور از ناامیدی زندگی کنی.

برایت همچنان آرزو دارم دوستانی داشته باشی،

از جمله دوستان بد و ناپایدار،

برخی نادوست، و برخی دوستدار

که دست کم یکی در میانشان

بی تردید مورد اعتمادت باشد.

و چون زندگی بدین گونه است،

برایت آرزومندم که دشمن نیز داشته باشی،

نه کم و نه زیاد، درست به اندازه،

تا گاهی باورهایت را مورد پرسش قرار دهد،

که دست کم یکی از آنها اعتراضش به حق باشد،

تا که زیاده به خودت غرّه نشوی.

و نیز آرزومندم مفیدِ فایده باشی

نه خیلی غیرضروری،

تا در لحظات سخت

وقتی دیگر چیزی باقی نمانده است

همین مفید بودن کافی باشد تا تو را سرِ پا نگهدارد.

همچنین، برایت آرزومندم صبور باشی

نه با کسانی که اشتباهات کوچک میکنند

چون این کارِ ساده ای است،

بلکه با کسانی که اشتباهات بزرگ و جبران ناپذیر میکنند

و با کاربردِ درست صبوری ات برای دیگران نمونه شوی.

و امیدوام اگر جوان که هستی

خیلی به تعجیل، رسیده نشوی

و اگر رسیده ای، به جوان نمائی اصرار نورزی

و اگر پیری، تسلیم ناامیدی نشوی

چرا که هر سنّی خوشی و ناخوشی خودش را دارد

و لازم است بگذاریم در ما جریان یابند.

امیدوارم حیوانی را نوازش کنی

به پرنده ای دانه بدهی، و به آواز یک سَهره گوش کنی

وقتی که آوای سحرگاهیش را سر می دهد.

چرا که به این طریق

احساس زیبائی خواهی یافت، به رایگان.


امیدوارم که دانه ای هم بر خاک بفشانی


هرچند خُرد بوده باشد

و با روئیدنش همراه شوی

تا دریابی چقدر زندگی در یک درخت وجود دارد..

بعلاوه، آرزومندم پول داشته باشی

زیرا در عمل به آن نیازمندی

و برای اینکه سالی یک بار

پولت را جلو رویت بگذاری و بگوئی: این مالِ من است.

فقط برای اینکه روشن کنی کدامتان اربابِ دیگری است!

و در پایان، اگر مرد باشی، آرزومندم زن خوبی داشته باشی

و اگر زنی، شوهر خوبی داشته باشی

که اگر فردا خسته باشید، یا پس فردا شادمان

باز هم از عشق حرف برانید تا از نو بیاغازید.

اگر همه ی اینها که گفتم فراهم شد

دیگر چیزی ندارم برایت آرزو کنم.
 

*heaven*

عضو جدید
امروز که اومدم خونه تون واسه عیادت مامانت
امروز که اومدم و دیدمت...
وای ...واقعا داری داماد می شی...؟
وای چه زود گذشت...3.2.1........................15 سال...
شایدم بیشتر...ازون روزهایی که می اومدم خونه شما مهمونی...و باهم سر میکرو و سگا دعوا می کردیم...سر بازی قارچ خور...اون روزها برام دست نیافتنی بودی
اما بزرگ شدیم...هر دوی ما...زمان تو رو به من نزدیک کرد...
ولی من رو از تو دور...
تا حدی که ...تو که آرزوی دست نیافتنی من بودی...تو انتخاب همسرت,خود من, خودم...مستقیماٌ دخالت کردم...
با اینکه داداش صدات می زنم اما...دلم برات تنگ می شه...خیلی..
نمی دونم چرا.
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من دلم تنگ کسیست که به دلتنگی من می خندد
باور عشق برایش سخت است ...
ای خدا باز به یاری نسیم سحری
می شود آیا باز دل به دل نازک من بربندد ...
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آرزو میکنم به هر کی میگی دوست دارم ترکت کنه تا بفهمی من چی میکشم...
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
فانوس تنهایی آرزوهای زیبا ادبیات 3

Similar threads

بالا