آثار اعمال خير و شر

marya_com

عضو جدید
وقتي فردی عمل نيكويي انجام دهد احساس تعالي و خوشايندي را در وجودش تجربه مي كند به دنبال آن دلش آرام مي گيرد. از اضطراب و استرس دور مي‌شود و سلامتي روان وي تقويت مي گردد. وقتي فرد سلامتي روان داشته باشد در انجام كارهاي اجتماعي موفق تر است، ارتباط اجتماعي بهتري را برقرار مي سازد و در نتيجه اطرافيان، همكاران و دوستانش به او بيشتر محبت كرده و همكاري نزديكتري را انجام مي دهند. و اين احساس زيبا از انجام كار نيك سبب مي‌شود همواره در پي تكرار آن كار نيك باشد. يكي از اين كارهاي نيك نيايش است كه آثار زيادي را در پي دارد.
قرآن كريم به دعا و نيايش امر فرموده نويد استجابت مي دهد:
1- ((وَ قالَ ربُّكُمُ ادْعوُ ني أَ سْتَجِبْ لَكُم))
[پروردگار تان فرمود: مرا بخوانيد تا شما را اجابت كنم].[1]
2- ((اُجيبُ دعوَهَ الّداعِ إِذا دَعاني))
[نيايش نيايش كننده را اجابت مي كنم هنگامي كه مرا بخوانند].[2]
3- ((أمَّن يُجيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ)):
[و يا خداوندي كه چون شخص بينوا او را بخواند اجابت مي كند و گرفتاري را از او دور مي سازد].[3]
4- ((قُلْ ما يَعْبَؤُ بِكُمْ لَوْلادُعاؤُكُمْ )):
[بگو خداوند به شما اعتنا نمی کند اگر نيايشتان نباشد ].[4]
5- ((اُدعوا ر‏َبَكُم تَضَرّعاً وخُفْيَهً )):
[پروردگارتان را با تضرع و در پنهاني بخوانيد ].[5]
دكتر الكسيس كارل ، زيست شناس و فيزيولوژيست معروف مي‌گويد:
نيايش پرواز روح است بسوي خدا .
نيايش كشش روح است به كانون غير مادي جهان .
نيايش بلندترين قلة تعبير را درپرواز عشق از ميان شب ظلماني عقل پيدا مي‌كند .
نيايش آسان است و راهش ساده است . براس رسيدن به خدا به انجام تشريفات پيچيده و از خود گذشتگي نيازي نيست .
براي نيايش بايد كوشيد تا به سوي خدا كشيده شد ، اين كوشش بايد به دل باشد ، نه به دماغ .
نيايش هر چه باشد : طولاني يا كوتاه، زباني باشد يا درون دل، بايد همانند گفتگوي طفلي با پدرش باشد .
خود را آنچنان بنمايد كه هست )).[6]
وي اضافه مي‌كند :
(( آثار درماني نيايش در مواردي مي‌تواند مطمئناًبه تحقيق برسد كه همه راههاي درماني ، غير علمي و يا مردود باشد .
نيايش گاهي تاثيرات شگفت آوري دارد:
بيماراني بوده اند كه تقريباًبه طور آني ، از دردهايي چون : خوره ، سرطان ، عفونت كليه ، زخمهاي مزمن ، سل ريوي و استخواني پريتونئال شفا يافته اند)).[7]
و در اثر ديگرش مي نويسد :
((دعاي حقيقي مي‌تواند كودك مرده را زنده كند، يا درد را از بدن بيرون براند )).[8]
روي اين بيان آثار شگفت انگيز دعا از ديدگاه قرآن و دانش جديد قطعي و ترديد ناپذير است ، و ما در اين جزو مختصر نميخواهيم در اين رابطه سخن بگوئيم .
دعاهاي وارده از معصومين عليهم السّلام دريايي از معارف حقه است كه غفلت از آنها موجب پشيماني در دنيا و آخرت است .
در طول چهارده قرن علماي بزرگ شيعه كتابهاي ارزشمندي را پيرامون دعا تاليف كرده ، دعاهاي ائمه عليهم السلام را در آنها گرد آورده اند ، كه در رأس آنها : كتابهاي شيخ طوسي، سيّد ابن طاوس، كفعمي، علاّمة مجلسي، شیخ بهائي و محدّث قمي قرار دارد.
مكتب تشيّع با داشتن آثار ارزشمند اين بزرگان، و بالاتر از همه ((صحيفة سجاديّه)) كه به حق زبورآل محّمد نام يافته، بسيار غني، و شايسته مباهات است.
از ديگر آثار اعمال خير آموزشي است كه فرد با انجام آن عمل به جامعة خود مي دهد و سبب سعادت انسان مي گردد. عمل صالح با جوهر ايمان سازگار است و باعث رشد ايمان مي گردد و انسان را از گناه دور مي سازد. انسان به مجرد اين كه به سوي خدا روي آورد به جلو قدم برمي دارد و اگر همين طور ادامه يابد به قلة ايمان صعود كرده و كار خير به صورت ملكه درمي آيد و دائماً در حال پيمودن راه صعودي به سوي خداست .
پيامد هاي فردي و اجتماعي كارهاي خير عبارتند از:
1- حقيقت ورزي : كه فرد نيكوكار همواره دنبال حقيقت است و از كفر و گناه دوري مي كند و نور ايمان در دل او تابيده مي‌شود و تا آخرين مرحلة ايمان پيش مي رود.
2- قدرت تميز خوبي و بدي : كه اين قدرت را بدست مي آورد و مي‌تواند كارهاي ناصالح را از صالح افتراق دهد ومرتكب گناه نشود.
3- به هويت و كرامت انساني خود واقف است : ارزش ها واستعدادها و لياقت ها ي ذاتي خود را كه از ديگر مخلوقات ممتاز ساخته را همواره به ياد دارد و درجهت اميال حيواني و فسق و فجور قدم برنمي دارد.
4- نزديكي به آفريدگار و ارتباط با او : يكي از آثار شيرين اعمال صالح نزديكي به پروردگار و ارتباط با اوست. انسان فطرتاً شيفتةعبادت و مناجات است و همواره به سوي خدا حركت مي كند و ارتباطش را با او نزديك مي گرداند.
5- فزوني نعمت : اعمال نيك سبب افزايش نعمت هاي خداوند مي گردد و همواره فرد در نعمت هاي خداوند غرق مي گردد.
6- خوش نامي : كارهاي نيك سبب مي‌شود كه فرد به خوش نامي شهره گردد و در ميان اجتماع اعتبار پيدا كند و در جامعة بشري مورد اعتماد افراد قرار گيرد حسن اعتماد زائيدة حسن ظن به مردم است كه اين سبب امنيت جامعه مي گردد واز اشاعة فحشا و رواج فساد جلوگيري مي نمايد.
اعمال خير آثار دنيوي و اخروي زيادي را در پي دارد كه در اين جا تنها به تعدادي از آن ها بسنده شد .


[1]- سوره غافر: 60

[2] -سوره بقره: 186

[3] -سوره نمل: 62

[4] -سوره فرقان:77

[5] -سوره اعراف :55

[6] -نيايش:8

[7] -نيايش:22

[8] -كليدهاي خوشبختي:309
 

marya_com

عضو جدید
اعمال بد در زندگي:
اگر عقل و خود انساني حاكم شد نفس حيواني و خواسته هايش را تعديل مي‌كند و همه را در مسير احياي فضائل و مكارم انساني و سير و صعود الي الله قرار مي‌دهد در اين صورت خود انساني كه همان وجود رابسته به الله است اصالت مي يابد اما اگر نفس آماده و خود حيواني در بدن حاكميت يافت عقل و خود انساني را مغلوب و منزوي مي‌سازد و يكه تاز ميدان تن مي‌شود . در اين صورت انسان تدريجاً از خدا واقعي يعني انسانيتش را فراموش مي‌كند و ناخود يعني حيوانيت را در جاي خود مي نشاند و همين است معناي خود خواهي كه ريشة همة بدي هايش ميدانند . آدم خود خواه فقط خود حيواني خويش را ميخواهد . محور تمام حركات و افعال و كردار د گرفتارش تأمين خواسته ها و تمايلات حيواني خواهد بود .
عملاً خودش را يك حيوان ميداند و در زندگي هدفي جز تأمين خواسته ها و هوسهاي حيواني نميشناسد . براي نيل به اهداف پست حيواني ، خودش را آزاد ميداند و هر عملي را توجيه و تجويز مي‌كند . فقط يك چيز برايش تقدس و اصالت دارد و آن، نفس حيواني اوست. همه چيز حتي حق و عدالت را براي خود مي خواهد و بس. حق و عدالتي را مي خواهد كه به نفع او و مسير خواسته هايش باشد، و اگر به ضرر او تمام شود خواستار چنين عدالتي نيست، بلكه به خود حق مي دهد با آن مبارزه هم بنمايد. حتي احكام و قوانين را به دلخواه خود تأويل و توجيه مي كند، يعني اصالت را به افكار و آراء خود مي دهد و احكام و قوانين دين را با آن تطبيق
مي كند.

آدم خودخواه چون از مكارم و فضائل و كمالات حقيقي محروم گشته، خويشتن را با اموري كاذب و موهوم و پوچ، از قبيل : شهرت طلبي، جاه و مقام پرستي، حرص و طمع، تكبر و رياست، خور و خواب و لذتهاي جنسي، سرگرم و دلخوش مي دارد و از ياد خدا و پرورش و تكامل نفس غافل مي ماند.
آدم خودخواه چون شيفته و مطيع نفس اماره است، و در زندگي هدفي جز تأمين خواسته هاي نفس و ارضاي هرچه بيشتر آن ندارد، در طريق نيل به اهداف حيواني از ارتكاب هيچ عمل زشتي روي گردان نيست، و هر كار زشتي را توجيه و تجويز مي كند. او مي خواهد به اهداف حيواني برسد و در راه رسيدن به هدف از ستم كردن، دروغ گفتن، تهمت زدن، خلف وعده، تزوير، خيانت و هر معصيت ديگري امتناع ندارد. بنابراين، خودخواهي امّ الفساد است و هر عمل زشتي را توجيه و تجويز مي كند. بلكه مي توان گفت كه هر گناهي در حقيقت نوعي از خودخواهي است كه بدين صورت جلوه گر شده است. مثلاً ستمگري و تجاوز به حقوق ديگران جز خودخواهي چيز ديگري نيست. همچنين دروغ، غيبت، بدگويي، عيبجويي، حسد و انتقام جويي، همان رذيله خودخواهي است كه بدين صورتها جلوه گر شده است، به همين جهت خودخواهي را ريشه همه گناهان
مي دانند.

خودخواهي داراي مراتب و درجات مختلفي است كه بالاترين مرتبه اش به خودپرستي مي رسد. اگر با اين صفت زشت مبارزه نشود تدريجاً شدت مي يابد و به حدي مي رسد كه نفس امّاره را معبود و واجب الاطاعه قرار مي دهد و در حد پرستش مطيع خواسته هايش مي گردد. خدا دربارة چنين فردي مي فرمايد: ((آيا آنكس را كه خدايش را هواي نفس خويش قرار داده است ديدي؟!))[1] .
مگر عبادت جز بدين معناست كه عابد در برابر معبود تواضع و كرنش مي كند، و بدون چون و چرا تسليم فرمانهايش مي‌شود؟ آدم خودخواه نيز چنين است، زيرا نفس خويش را واجب الاطاعه مي داند و در برابرش كرنش و تواضع مي كند، و بدون چون و چرا از فرمانهايش اطاعت مي نمايد. بنابراين، آدم خودخواه نمي تواند يك موحّد باشد.

آثار :
1- رواج فساد : رفتار ناهنجار جامعه را آلوده کرده و این نه تنها موجب جرات فاعل می گردد بلکه دیگرانی هم که کم ایمان هستند نسبت به ارتکاب گناه جری تر می گردند
2-بی اعتمادی و نا امنی : چون گنهکار همه را مانند خودش گنهکار می داند نسبت به همه بدبین است و جامعه را بی اعتمادی و ناامنی فرا می گیرد
3-کاهش نعمت های خداوند : گناه سبب سلب نعمت می گردد وسبب نزول بلا و افتادن در سختی ها می شود
4-بدنامی : گناه موجب بدنامی و سؤ شهرت گنهکار می شود
5-از دست دادن قدرت تمیز بین اعمال خوب و بد
6-زیبا دیدن زشتی ها : چون گناه تلخی کارهای زشت را از بین می برد و شخص دیگر توبه نمی کند و به گناه خویش ادامه می دهد و شیرینی عبادت از او سلب می گردد و هویت و کرامت انسانی خویش را فراموش می کند

[1] - افرأيت من اتخذ الهه هواه- فرقان /43 .
 
بالا