
طي قرن گذشته، تقاضاي آب براي مصارف خانگي به شدت افزايش يافته است و دوباره اين سؤال را به ذهن ميآورد كه وظيفه ما به عنوان يك فرد و يك انسان چيست؟ تقاضاي مصرف آب در هر دو بخش صنعتي و خانگي افزايش يافته است و تداخل اين تقاضاها در بخشهاي مختلف، فشار بيشتري بر بخش كشاورزي وارد ميآورد كه ممكن است مناطق كم آب را به كاهش توليدات غذايي و كشاورزي وادار كند و به واردات از كشورهاي داراي منابع آب بيشتر روي بياورند؛ اين مسئله، امنيت غذايي را در دنيا به خطر خواهد انداخت.
فقر، قدرت و نابرابري، بيش از هر چيز -حتي خود كمبود آب- خودنمايي ميكند و آن را تحت الشعاع قرار ميدهد. مسئلهاي كه در گزارش سازمان ملل در سال 2006 بسيار مورد توجه قرار گرفته است. ما نيز كمي در اين باره بحث خواهيم كرد. به دليل بي توجهيها و سهل انگاريهايي كه در زمينه آب رخ داده است، بايد در انتظار وقوع پارهاي اتفاقات و نابرابريها و همچنين به خطر افتادن دسترسي به آب سالم باشيم. بيش از يك و نيم ميليارد نفر از مردم دنيا دسترسي به آب سالم ندارند. اگر فقر به خودي خود بد و نكوهيده است، قطعاً فقر بدون دسترسي به آب، بسيار طاقت فرسا و غير قابل تحمل و تصور خواهد بود. اتفاقي كه بر اثر سهل انگاريهاي پي در پي، اكنون گريبان گير بيش از يك و نيم ميليارد نفر از مردم دنياست و زمين را براي آنها به جهنمي مبدل ساخته است. اخيراً برنامههايي كه با هدف توسعه كشورها تنظيم ميشود، اين فرصت را فراهم كرده است تا كشورها با اولويت بندي اهداف خود، چگونگي توزيع و مصرف را در رأس برنامههاي خود قرار دهند؛ اما همچنان منابع مالي و امكانات كافي به اين بخش اختصاص داده نشده است. در سراسر دنيا، تنها 5 % از كمكهاي بين المللي و اعتبارات خارجي به بخش آب و فاضلاب اختصاص پيدا ميكند.
يكي از مشكلات اساسي ديگر كه در زمينه آب وجود دارد، هدر رفتن آن و همچنين آلودگي درياچهها، چشمهها، درياها و رودخانهها ميباشد. هيچ كس قادر به تخمين هزينه پاكسازي منابع آب نيست و نميتوان پيش بيني كرد، چه ميزان از اين خسارتها قابل بازگشت و جبران باشد. اكنون زمان آن فرا رسيده تا درسهايي را كه در زمينه مديريت و مصرف ديگر منبع طبيعي -نفت- آموخته ايم، در مورد آب به كار ببنديم. به جرأت ميتوان گفت، در مورد نفت، شاهد استفادة بيش از حد، افزايش بهره برداريها و توزيع ناعادلانه در اين ثروت مشترك و حياتي بشر بوده ايم. مديريت ضعيف محيط زيست، استفاده از تكنولوژي براي افزايش استخراج و فقدان مديريت مؤثر جهاني براي كنترل اين روند، از ديگر مشكلات و معضلات نفت به شمار ميرود.
از اين رو، در مورد آب نياز به تمركز بر محورهاي اساسي چون مديريت تقاضا و دسترسي جهاني و حفظ پاكيزگي منابع احساس ميشود. در اين خصوص بايد از تكنولوژي در جهت جايگزيني آب در برخي مصارف استفاده نمود، اما اتفاقي كه اكنون در حال وقوع است، دقيقاً عكس اين موضوع است و از تكنولوژي براي استخراج و بهره برداري بيشتر آب از دل زمين استفاده ميشود. گذشته از تمامي مسائل مطرح شده، نياز به بستر سازي مناسب براي مذاكره و تبادل نظر و وضع قوانين جهاني در اين زمينه، بايد از اولويتها باشد.
مديريت تقاضا، شايد مهم ترين و در عين حال دشوارترين مسئله باشد كه به درايت فراواني نياز دارد. چگونه خود را متقاعد سازيم كه آب كمتري مصرف كنيم؟ شايد مصرف كنندگان شهري كليد حلّ پارهاي از مسائل باشند. در حقيقت، شهرنشينان از دنياي طبيعي جدا شده اند و تقاضا و نياز شهرنشيني، مصرف بي رويه آب را تقويت كرده است و ديدگاه و تفكرات شهرنشيني در اين زمينه، نياز به بازنگري و اصلاح اساسي دارد تا اين روند نادرست مصرف را متوقف نمايد.
در اين راستا بايد تلاش كنيم، واقعيتهاي پنهان را آشكار سازيم. بيشتر نارساييها و ناكارآمديهاي ما ريشه در عدم آگاهي ما دارد. بايد فاصله فرهنگي و آگاهي مصرف كنندگان را كاهش داد تا با رسيدن به نقطه نظري واحد در مورد روشهاي زندگي روزمره كه آب را بيهوده هدر ميدهد، اين اشكالات در شيوه زندگي را رفع كنند. مردم بايد نه تنها به عنوان بخشي از مشكل، بلكه به عنوان قسمتي از راه حل نيز به اين موضوع نگاه كنند؛ چرا كه راه حل اين مسائل را بايد در ميان مردم جامعه جست وجو كرد.
درس بسيار مهمي كه از تاريخ و سرنوشت نفت ميتوان گرفت اين نكته است كه هرگز در برخورد با مسائل حياتي و اساسي سهل انگاري نكنيم. بايد راهي را كه براي كاهش و مصرف نفت در نظر داريم، براي آب نيز به كار ببنديم. زيرا قطعاً آب، نفت آينده زمين خواهد بود و چه بسا حياتي بودن آن براي ادامه حيات بشر، پيامدهاي كاهش آن را به مراتب افزايش دهد. ديدگاهي جديد در برخورد و روش استفاده از آب، ميتواند تنگناي به وجود آمده از افزايش جمعيت و مصرف بي رويه آب را تا حدودي بهبود بخشد. آيا ميتوان از تبديل بحران آب به يك فاجعه جلوگيري كرد؟ آيا ميتوانيم ديدگاهمان را نسبت به آب تغيير دهيم؟ حالا ميتوانيم صداي هر قطره از آب را كه به هدر ميرود بشنويم.
داستان زماني بسيار غم انگيزتر خواهد بود كه منابع آب ما، پيش از آنكه منابع نفتمان خشك شود، به پايان برسد و پاياني غم انگيز را براي زمين و بشر رقم بزند.
نويسنده: روهيني نيلكاني
منبع: ماهنامه سياحت غرب، شماره 61