در ایران باستان هر روز از روزهای ماه دارای نامیبودهاست چنان که در کشورهای اروپایی هنوز هم چنین است. روز پنجم هر ماه «سپندارمذ» نام داشته که در ماه دوازدهم، یعنی «اسفند» زمانی که نام روز با نام ماه یکی میشد، آن روز را جشن میگرفتند. روز «اسپندارمذ»، روز «ایزد بانوی باروری»، «فرشته یا ایزد پشتیبان زمین» نامیده میشده. در گاتها، او را دختر اهورامزدا نامیدهاند. در باورهای کهن، «زمین» را نیز مانند «زن»، پدیدهای بارور، زاینده و پرورشدهنده میدانستهاند از اینرو آن را نیز از جنس مادینه قلمداد کردهاند.
پس چنین روزی در ایران کهن، روز گرامیداشت زن ایرانی و زمین بارور بودهاست. بسیاری را تلاش بر این است که این روز خجسته را زنده کنند و آن را اگر نه به جای روز «والنتاین»، که در جا و زمان خود گرامی بدارند و جشن بگیرند.
استاد جلال خالقی مطلق، طی مقالهای که در فصلنامهی ایرانشناسی، شمارهی 3، پائیز 1384 بهچاپ رسیده، با دیدی پژوهشگرانه به این جشن کهن میپردازد و جای پای آن را در ایران باستان، در آثار «ابوریحان بیرونی»، «گردیزی»، نظامی»، و «شاهنامه» پیگیری میکند. در پایان، او به مقایسهای بین این آیین ایرانی با آیینهایی از این دست و همسان در برخی از کشورهای مسیحی غرب، دستمیزند.
پس چنین روزی در ایران کهن، روز گرامیداشت زن ایرانی و زمین بارور بودهاست. بسیاری را تلاش بر این است که این روز خجسته را زنده کنند و آن را اگر نه به جای روز «والنتاین»، که در جا و زمان خود گرامی بدارند و جشن بگیرند.
استاد جلال خالقی مطلق، طی مقالهای که در فصلنامهی ایرانشناسی، شمارهی 3، پائیز 1384 بهچاپ رسیده، با دیدی پژوهشگرانه به این جشن کهن میپردازد و جای پای آن را در ایران باستان، در آثار «ابوریحان بیرونی»، «گردیزی»، نظامی»، و «شاهنامه» پیگیری میکند. در پایان، او به مقایسهای بین این آیین ایرانی با آیینهایی از این دست و همسان در برخی از کشورهای مسیحی غرب، دستمیزند.