«شلوار‌های آب‌رفته، انعکاس ذهن‌های خواب رفته»

rahino

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
متن یادداشت روح‌الله متقی با عنوان «شلوار‌های آب‌رفته، انعکاس ذهن‌های خواب رفته» به شرح ذیل است:
(درباره حجاب تا به امروز مطالب و مستندات فراوانی تولیده شده است و سخنرانی‌های گسترده‌ای صورت گرفته است ولی متأسفانه با یک مطالعه میدانی ساده این نکته حاصل می‌شود که نه تنها فعالیت‌های صورت گرفته نتیجه نداشته است، بلکه بدحجابی جای خود را به بی‌حجابی می‌دهد.
شرایط پیش آمده باید همه آن‌ها را که می‌خواهند در این حوزه فعالیت کنند بیدار کند، که ادامه مسیر گذشته توفیقی برای ما حاصل نخواهد داشت و اگر از امروز تلاشی در این حوزه می‌خواهد صورت پذیرد باید با شناخت “جامعه هدف” باشد.
شرایط گذشته این نکته را برجسته می‌کند که در خیلی از موارد نگاه به مقوله حجاب نشات گرفته از تعصب‌های فرهنگی بوده است. تعصب‌هایی که ناظر به تحولات نبوده و تنها “زدگی” ایجاد کرده است.
از سوی دیگر به نظر می‌رسد مشکل اصلی جوان امروز هم تئوری حجاب نیست ، زیرا همه ابناء بشر، تعالی خود را در انسان بودن خود جست‌وجو می‌کنند و نمی‌پسندند دیگران به آن‌ها به خاطر زیبایی‌های مادیشان توجه کنند که اگر رابطه‌ای بر اساس مهیج‌های مادی برقرار شود دیگر عنوان رابطه انسانی را نمی‌توان بر روی آن گذاشت. پس اگر مشکل تئوری حجاب نیست چرا به قول نگارنده بد حجابی تبدیل به بی‌حجابی شده است؟
برای تحلیل این موضوع باید این نکته را پذیرفت که انسان دارای نیازهایی است که اگر به موقع به آن پاسخ داده نشود به گونه دیگری خودنمایی می‌کند. گاهی این نیازها در تقابل و رویایی یکدیگر قرار می‌گیرند. از سوی دیگر برخی از نیازها وابسته به زمان هستند. یعنی سن عامل اساسی در بروز این نیازهاست.
یک دختر ایرانی هم نیاز دارد مورد توجه قرار گیرد و هم بر نمی‌تابد کسی به عنوان کالا به او نگاه کند و هم به طور فطری نیاز به عفیف بودن را در وجود خود احساس می‌کند.
این مقدمه اگر فهم نشود نه تنها معمای حجاب، که معمای بسیاری از مشکلات جوانان حل نمی‌شود.

حالا یک دختر ایرانی را در نظر بگیرد که در نظام آموزشی آموخته که حجاب موجب عزت زن می‌شود و او را از تیررس چشم‌های آلوده نگه می‌دارد و … اما این دختر وارد جامعه‌ که می‌شود تمام آموخته‌هایش زیر علامت سوال قرار می‌گیرد.
پوشش بازیگران محبوبش را می‌بیند در تعارض با آن عفتی است که در وجودش احساس می‌کند، به بازار خرید می‌رود می‌بیند مانتوی مورد علاقه‌اش یا باید نازک باشد یا کوتاه و آب رفته، به تعصب‌های خانواده که می‌رسد برای لجبازی با پدر یا مادری که او را مجبور به داشتن پوشش مورد علاقه آن‌ها کرده‌اند، برای مخالفت با نظر آن‌ها دقیقاً برعکس فطرت خویش، پوششی را انتخاب می‌کند که شاید در حالت عادی تمایلی به داشتن آن ندارد.
با نگاهی به مقدمه مطروحه؛ این دختر نیاز به دیده شدن دارد، نیازی که در ساده‌ترین شکل ممکن، یعنی عریان کردن بخشی از زیبایی‌های ذاتی‌اش یا آرایش اعضای بدنش و یا پوشیدن لباس‌هایی که جذابیت‌های ظاهری را نمایان می‌کند، به این نیاز خود پاسخ می‌دهد. دقت داشته باشید ما اصلاً با نگاه ارزشی به این مقوله نمی‌پردازیم و فقط در حال تشریح موقعیت هستیم.
کمی ریزتر شویم و به عقب برمی‌گردیم. البته نه خیلی دور، همین سال گذشته که پوشش ساپورت در میان جامعه زنان جایگاهی نداشت. در آن دوران کسی فکرش را نمی‌کرد که دختر با فرهنگ ایرانی بخواهد با چنین پوششی در جامعه حاضر شود. پس سوالی که باید پاسخ داد همین است که چرا این اتفاق فراگیر شد.
شاید یکی از دلایل اصلی این باشد که اهالی فن در حوزه طراحی لباس، پوشاکی را طراحی نکردند که در عین زیبایی کرامت‌های انسانی را رعایت کند و در این میان شیطنت برخی فرصت‌طلبان زیر سایه غفلت مسئولان را نیز نباید فراموش کرد.
نگارنده معتقد است در طول این سال‌ها به اندازه کافی بر سر جامعه هدف با الحان مختلف – درست یا نادرست به حق یا ناحق – داد زده‌ایم و حالا نوبت این است که بر سر افرادی داد بزنیم که دست روی دست گذاشته‌اند و به جای کار عملیاتی دائم سخنرانی می‌کنند.
باید به این افراد گفت عملکرد شما، آدم را یاد افرادی می‌اندازد که در بحبوحه جنگ ایران و عراق برای ادامه تحصیل به خارج کشور رفتند، به این بهانه که فردای ایران نیاز به افراد متخصص دارد…
واضح‌تر بگویم وقتی دشمن با تفنگ به شما حمله می‌کند، باید تفنگ در دست بگیری و از کیانت دفاع کنی، اگر در برابر تفنگ دشمن قلم به دست بگیری و دائم بنویسی که دشمن دارد جوان‌های ما را می‌کشد آیا تاریخ به عقل من و شما نمی‌خندد.
بلندتر فریاد می‌زنم اگر همان روز که امام خامنه‌ای تذکر دادند که به مسئله طراحی لباس اهمیت دهید توجه درخوری می‌دیدیم امروز دختر و پسرهای هم نسل من مجبور نبودند تحت کم کاری‌های صورت گرفته جذب لباس غربی‌ها شوند و به‌گونه ای در شهر ظاهر شوند که اگر به فطرت عفیفانه خود نگاهی از سر صدق بیاندازند شاید پوشش دیگری را انتخاب کنند.
صدایم گرفت، ولی با همین صدای گرفته می‌گویم که هنوز دیر نشده و هنوز فرصت باقی است. به مراسم‌ شب‌های قدر نگاه کنید. هم نسلی‌های مرا ببینید که چگونه روح خداجویشان به خروش آمده است. پس تا فرصت هست، دست به کار شوید و برای هم نسلی‌های من پوششی تولید کنید که در عین جذابیت‌های جوانی عفت آنان را محفوظ نگه دارد.)
**************************
اللهم عجل لولیک الفرج
یا علی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

mehdi.chem

مدیر تالار شیمی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
سلام...
والا خیلی وقت پیش بود، تو همین باشگاه بحث سیاسی بود من همه اینارو مطرح کردم...
منشا اصلی تغییرات مخرب یهویی که به طور صوری و القایی مثلا از کنترل خارج شده! ، خوده حکومته (حکومت، نه نظام!)، یه دو دو تا 4 تاس، چجوری ممکنه پهباد رادارگریز و دارای کلی فناوری پیشرفته شناسایی بشهروی هوا گرفته بشه اما بار مواد مخدر با الاغ وارد کشور بشه و مسولین امر نفهمن؟؟؟!!! یا توی هر کوچه پس کوچه ای کارگاه تولید مواد مخدر باشه و همه باخبر باشن الا مسولین امر؟؟!!!
واقعا عجیب نیست این یهویی مد شدنا؟؟!! یهویی ساپورت مد میشه، یهویی یه مدل شال و شلوار مد میشه، یهویی یه مدل مانتو مد میشه، یهویی یسری تی شرت مد میشه که اصلا با فرهنگ ما نمیخونه اما بر اساس همون مقدمه مطروحه شما با استقبال روبرو میشه. چرا، واقعا عجیبه!
چند وقت پیش توی برنامه مصیر ، توی برنامه ای که در مورد سبک زندگی ایرانی و فسد فود و ... بود، آقای بیژن نوباوه و یه خانوم دیگه که ایشونم نماینده مجلس بود و رییس یکی از کمیسیون های مجلس بود، بحثشون خیلی بالا گرفت که یهو خانوم نماینده داد زد که متاسفانه کسانی که متولی این امر هستند اصلا این چیزا ( فرهنگ و سبک زندگی و ...) براشون دغدغه نیست!!!! چند لحظه سکوت برنامه رو گرفت و ... .
دقیقا مشکل همینه، متولیان امر (البته شاید نه همشون! اما قطعا اکثرشون) این دغدغه رو ندارند و براشون درد نیست که سبک زندگی مردم، فرهنگ مردم تغییر کرده، ظاهر و چه بسا باطن جوونا داره تغییر میکنه اونم به سمت تغییرات غربی!... خب تو این وضعیت کمکی به بهبود اوضاع نمیکنند که هیچ، ممکنه با حرفاها و اعمال به ظاهر آزادیخواهانه اما در اصل اسیر کننده به یکسری ظواهر و قیدهای غربی و فرهنگ کاذب، باعث وخیم تر شدن اوضاع هم بشن.
اگر متولیان امر دغدغه و درد این شرایط رو داشتند، راه حل هم موجوده، تو همین بحث طراحی، مگه کمن دیزاینرهایی که پول میگیرن و طراحی میکنن؟؟؟ همین داخل کشور هم خیلیا هستن و اگر نشد خارج از کشور شرکت هایی هستند که فقط پول میگیرن و سفارش تحویل میدن، مگه نمیشه جای خیلی از خرج های اضافی یکم تو این زمینه پول خرج کرد که لباس مناسب و زیبا طراحی بشه؟؟؟
این مد شدن های یهویی از کجا میاد؟؟؟ از همین شرکت ها که برای ما لباس طراحی میکنند، اما به سفارش کسانی که با ما خصومت دارند! حالا ما هی بریم به قول شما بنویسیم فلان شد و بهمان شد.

تا زمانی که این دغدغه و درد برای مسولین ایجاد نشه، متاسفانه وضع بدتر هم خواهد شد.
امیدوارم که با درک درست شرایط و بصیرت، هممون بتونیم به بهبود این وضع کمک کنیم.
 

rahino

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
با این تفاسیر از دوستان میخوام با یک اتاق فکر بفرمایند که آیا خود مردم میتونن کاری برای برگرداندن فرهنگ ایرانی اسلامی انجام بدند ؟؟؟؟؟؟
 

it2015

عضو جدید
با این تفاسیر از دوستان میخوام با یک اتاق فکر بفرمایند که آیا خود مردم میتونن کاری برای برگرداندن فرهنگ ایرانی اسلامی انجام بدند ؟؟؟؟؟؟
فرهنگی اسلامی ایرانی چیست و شامل چه چیزهایی است؟؟
 

rahino

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
فرهنگی اسلامی ایرانی چیست و شامل چه چیزهایی است؟؟

بنده از دیدگاه امام خامنه ای به این مقوله نگاه میکنم و کاملا موافق این نظریهی جامع میباشم


سخنان امام خامنه ای :


·يكي از مهم ترين تكاليف ما در درجه اول مهندسي فرهنگ كشور است. يعني مشخص كنيم كه فرهنگ ملي ، فرهنگ عمومي و حركت عظيم درون زا و ضرورت بخش و كيفيت بخشي كه اسمش فرهنگ است و در درون انسان ها و جامعه به وجود مي آيد چگونه بايد باشد ؟ اشكالات و نواقصش چيست ؟ كندي ها و معارضاتش كجاست ؟
· فرهنگ كشور كلاً به يك نظم وجهت ‏گيري و جهت يابي و انسجام بخشهاي گوناگون دولتي و غيردولتي در باب فرهنگ احتياج دارد. (در محضر ولايت ، 1381)


· ما نمی خواهیم با نگاه افراطى به مقوله‏ ى فرهنگ نگاه كنيم؛ بايستى نگاه معقول اسلامى را ملاك قرار داد و نوع برخورد با آن را بر طبق ضوابطى كه معارف و الگوهاى اسلامى به ما نشان مي‏دهد، تنظيم كرد.
برخورد افراطى، از دو سوامكان‏پذير است و تصور مي ‏شود:
يكى از اين طرف كه ما مقوله‏ ى فرهنگ را مقوله‏ اي غيرقابل اداره و غيرقابل مديريت بدانيم؛ مقوله‏ يى رها و خود رو كه نبايد سربه‏ سرش گذاشت و وارد آن شد و با اين منطق كه با فرهنگ مردم نمي ‏شود كارى كرد؛ نمي ‏شود الگوهاى فرهنگى را به مردم داد؛ نمي ‏شود مردم را در زمينه‏ ى مسائل فرهنگى پيش برد،مقوله ‏ى فرهنگ عمومى مردم و رشد فرهنگى آنها را رها كرد، كه متأسفانه اين تفكر درجاهايى هست و عده ‏يى طرفدار رها كردن و بي ‏اعتنايى و بي ‏نظارتى در امر فرهنگ هستند. اين تفكر، تفكر درستى نيست و افراطى است. در مقابل آن، تفكر افراطى ديگرى وجود داردكه آن سخت گيرى خشن و نظارت كنترل ‏آميزِ بسيار دقيق - چه در زمينه‏ ى فرهنگ عمومى، چه حتى در زمينه ‏ى مسائل و اخلاق شخصى؛ قالب‏ گيرى كردن و قالبها را تحميل كردن - است. اين تفكر هم به همان اندازه غلط است. نه مي ‏شود فرهنگ را در جامعه رها كرد كه هرچه پيش آمد، پيش بيايد، نه مي ‏شود آن‏طور سخت گيريهاى غلطى را كه نه ممكن است و نه مفيد، الگو قرار داد. (در محضر ولايت، 1382)
 

rahino

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
با توجه به اهميت حقيقتي كه نامش فرهنگ جامعه است و با توجه به اين كه اگرما اين مجموعه بناي فرهنگي را مهندسي و از آن حراست و حفاظت نكنيم،عوامل گوناگون تأثيرگذار در فرهنگ، قسم نخورده‌اند كه چون ما كاري نمي‌كنيم، آنها هم كاري نكنند ـنه، آنها اثر خودشان را مي‌گذارند و كار خودشان را مي‌كنند ـ تكليف ما به عنوان مسئولان نظام جمهوري اسلامي چيست؟ (در محضر ولايت ، 1383)


·حال اين فضاي فرهنگي را مي‌خواهيم در كشور مهندسي كنيم؛ يعني بررسي كنيم آيا واقعاً هندسه موجود حاكم بر هويت فرهنگي و جريانات فرهنگي ما هندسه صحيحي است يا هندسه معيوبي است؟ به وضوح آشكار است، آدم‌هاي غيرمتخصص و كارشناس هم به راحتي درك مي‌كنند، كه هندسه معيوبي است، يعني با توجه به آرمان‌ها و اهداف جمهوري اسلامي، فضا، فضاي صحيحي نيست، هندسه موجود فرهنگي ما هندسه صحيحي نيست، هندسه معيوبي است. چرا؟ ... ما براي يك هدف آمده‌ايم، براي رسيدن به يك نقطه حياتي حركت كرديم، بر همين اساس، سربازان ما يعني فعالان عرصه ما، حاضر شدند جانشان، خونشان را با خيال راحت بدهند و دغدغه نداشته باشند. شاهد بوده‌ايم كه آنها در عرصه نظامي چه كردند، دلاوران جوان ما و پدر و مادرهاي پيرشان چگونه رفتار كردند، الان هم در عرصه اجتماع، در همراهي با نظام، در همراهي با دولت، مردم از ايمانشان از آرزوهاي ديرينه دينشان تغذيه مي‌شوند. بنابراين ما يك جامعه، يك انقلاب ديني، يك انقلاب اسلامي به معناي حقيقي داريم و با آرمان‌هاي اسلامي هم متولد شديم. ما در زمينه رسيدن و طلب عدالت اجتماعي به‌عنوان طلب عمومي افراد جامعه، در زمينه دين و دين‌باوري و دين‌گرايي عملي همة افراد جامعه، در زمينه اُنس با قرآن و مخلوط‌كردن زندگي و توأم‌كردن زندگي با قرآن، در زمينه رفتارهاي انساني كه مورد توصيه اسلام و قرآن هست؛ در همه زمينه‌ها، كمبودهايي داريم. البته نسبت به دوره طاغوت اگر نگاه كنيم، خيلي خوب پيشرفت كرديم اما مقياس ما كه دوره طاغوت نيست، دوره طاغوت دوره جاهليت بود، جاهليت محض. دوره ما، دوره بعد از جاهليت، دوره اسلام است. بنابراين ما بايستي صد و هشتاد درجه با شاخص‌هاي آن زمان تفاوت داشته‌باشيم، ليكن اين تفاوت هنوز ايجاد نشده‌است. (در محضر ولايت ، 1386)


·در مقوله‏ ى فرهنگ، رفتارِ حكومت بايد دلسوزانه و مثل رفتار باغبان باشد. باغبان بهنگام نهال مي ‏كارد، بهنگام آبيارى مي ‏كند، بهنگام هرس مي ‏كند، بهنگام سمپاشى مي كند و بهنگام هم ميوه ‏چينى. بايد فضاى فرهنگى كشور را باغبانى كرد؛ يعنى مسؤولانه و با دقت اين مقوله را دنبال كرد. بعضي ‏ها به عمد و كاملاً حساب شده بي ‏بند و بارى را ترويج مي ‏كنند الگو قرار داد. (در محضر ولايت، 1382)



 

rahino

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
 

rahino

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
ببخشید شاید دوستان بگن این مطلب چه ربطی به بحث داره اما باید بگم که این یعنی یک فرهنگ که تا مغز استخوان این مسلمان رفته و ایشون چه آرمانهای عمیقی دارن که تمام زندگی شو نو تحت الشعاع قرار داده
این یعنی یک فرهنگ و تفکر ناب

 
بالا