[ مبانی موسیقی ] - واسطه‌های اجراء موسیقی

mpb

مدیر تالار مهندسی معماری
مدیر تالار
در گذر تاریخ، آواز خواندن متداول‌ترین و ملموس‌ترین شیوهٔ ایجاد موسیقی بوده است. درام یونان باستان دربردارندهٔ ترانه‌خوانی‌های جمعی بود و به گواهی کتاب مقدس، موسیٰ، مریم نبیه و قوم بنی‌اسرائیل نیز سرودهائی در ستایش پروردگار می‌سرائیده‌اند. تبادل احساس میان آوازخوان و شنونده اندک مایه‌ای از جادو دارد و چیزی بی‌واسطه و مسحورکننده است. دلیل آن شاید همسان‌پنداری شنونده با آوازخوان، که همچون ساز عمل می‌کند، باشد - انسانی همچون ما، که احساساتش را با صداها و واژه‌ها به بیان درمی‌آورد. به سبب توانائی بی‌همتای صدای انسان در تلفیق واژه با صداهای موسیقائی، در بسیاری از فرهنگ‌ها شعر و آواز جدائی‌ناپذیر بوده‌اند. آواز می‌تواند واژه‌ها را به یادماندنی‌تر کند و تأثیر حسی آنها را اعتلاء بخشد.

خوب آواز خواندن به دلایلی گوناگون دشوار است. در آواز، در قیاس با گفتار، گسترهٔ پهناورتری از زیر و بم و حجم صوتی را به‌کار می‌گیریم و حروف صدادار را کشیده‌تر ادا می‌کنیم. لازمهٔ آواز خواندن، داشتن نَفَس بیشتر و مهار کامل‌تر بر آن است. هوائی که از ریه خارج می‌شود توسط ماهیچه‌های بطنی زیرین و پردهٔ دیافراگم مهار می‌شود. هوا تارهای صوتی را به نوسان درمی‌آورد و ریه‌ها، گلو، دهان و بینی همگی برای ایجاد صدائی مطلوب به‌کار گرفته می‌شوند. زیر و بم صدای آوازخوان بسته به میزان‌کشیدگی تارهای صوتی تغییر می‌کند؛ هر چه این تارها کشیده‌تر باشند صدا زیرتر است.

وسعت صدای آوازخوان بسته به میزان تعلیم دیدگی و نیز ویژگی‌های فیزیکی او است. وسعت صدای یک فرد تعلیم ندیده به‌طور معمول حدود ۵/۱ اُکتاو است، اما آوازخوانان حرفه‌ای بر محدودهٔ ۲ اُکتاو یا حتی‌ بیشتر نیز احاطه دارند. تارهای صوتی مردان طویل‌تر و ضخیم‌تر از تارهای صوتی زنان است و همین تفاوت، محدودهٔ صوتی بم‌تری را برای آنها سبب می‌شود. گروه‌بندی گستره‌های آوازی زنان و مردان به ترتیب از زیر به بم چنین است (گستره‌های آوازی اصلی عبارتند از سوپرانو (Soprano)، آلتو (Alto)، تنور (Tenor)، و باس (Bass):

زنانمردان


سوپرانوتنور
مِتسوسوپرانو (Mezzo Soprano)باریتون (Bariton)
آلتو (یا کُنترآلتو)باس

شیوه‌های آوازخوانی به سبب تفاوت ذوق و پسند اقوام گوناگون، از فرهنگی به فرهنگ دیگر متفاوت است. برای نمونه، آواز آسیائی تو دماغی‌تر از آواز غربی است. آوازخوانان کلاسیک غرب با قامتی افراشته آواز می‌خوانند، آوازخوانان در آفریقای باختری ایستاده به جلو خم می‌شوند و در هند بر زمین می‌نشینند. به واقع، در غرب نیز تفاوت‌هائی در سبک اجراء آواز دیده می‌شود: آواز کلاسیک، مردم‌پسند (پاپ)، عامیانه، جاز و راک هر یک به شیوهٔ متفاوتی اجراء می‌شود. برای نمونه، آوازخوانان کلاسیک به‌طور معمول بر میکروفون خم نشده و بر آن تکیه نمی‌کنند اما آوازخوان راک چنین می‌کند، چرا که مقصود موسیقی راک تا اندازه‌ای از راه تقویت صدا تأمین می‌شود.

موسیقی در فرهنگ غرب تا اواخر سدهٔ هفدهم به‌طور عمده آوازی بوده است. در پایان سدهٔ هفدهم، موسیقی‌ سازی از نظر جایگاه و اهمیت به رقابت با موسیقی آوازی برخاست. آهنگسازان از آن پس همچنان به خلق آثار آوازی - برای تک‌خوان یا گروه کُر - با یا بدون همراهی ساز ادامه داده‌اند. در این میان، آثاری برای گروه کُر مردان، کُر زنان و یا تلفیقی از این دو را می‌توان یافت که در آن به‌طور معمول سوپرانوها، آلتوها، تنورها و باس‌ها حضور دارند. بخش همراهی‌کنندهٔ آواز در این آثار، از سازهای تک مانند گیتار یا پیانو تا ارکسترهای کامل را دربر می‌گیرد.
منبع:aftabir
 
آخرین ویرایش:

mpb

مدیر تالار مهندسی معماری
مدیر تالار
سازها

سازها

مردم نقاط گوناگون جهان از سازهائی استفاده می‌کنند که از نظر ساخت و رنگ صوتی با یکدیگر تفاوت بسیار دارند. ساز را می‌توان به‌عنوان هر مکانیسمی - جز صدای انسان - که صداهای موسیقائی ایجاد می‌کند، تعریف کرد. موسیقیدانان غربی به‌طور معمول سازها را در شش گونهٔ بزرگ گروه‌بندی می‌کنند: زهی (مانند گیتار و ویولون)، بادی چوبی (مانند فلوت و کلارینت)، بادی برنجی (مانند ترومپت و ترومبون)، کوبه‌ای (مانند طبل بزرگ و سنج)، شستی‌دار (مانند ارگ و پیانو) و الکترونیک (مانند سینتی سایزر) [SUP](۱)[/SUP].

(۱) . گروه‌بندی علمی سازها که مبتنی بر چگونگی ایجاد صدا در آنها است، پنج گروه را شامل می‌شود: سازهای کورد و فون (Chordophones) که در آنها یک سیم کشیده مولد صدا است - گروه ”زهی“ در گروه‌بندی ما؛ سازهای اِروفون (Aerophones) که مولد صدای آنها ستونی از هوا است - گروه‌های ”بادی چوبی“ و ”بادی برنجی“؛ سازهای ایدیوفون (Idiophones) که مادهٔ سازندهٔ ساز مولد صدا است، که نمونهٔ آن سنج، گونگ و ناقوس است - رده‌ای از سازهای ”کوبه‌ای“؛ سازهای ممبرافون (Membraphones) که در آنها پوسته‌ای کشیده یا نوعی غشا مولد صدا است، مانند انواع طبل‌های متداول - رده‌ای از سازهای ”کوبه‌ای“؛ سازهای الکتروفون (Electrophones) که صدای آنها به روش‌های الکتریکی یا الکترونیکی پدید می‌آید - گروه ”الکترونیک“ در گروه‌بندی ما.



ارکستر فیلارمونیک
هر نوع ساز اغلب در اندازه‌ها و با وسعت‌های صوتی گوناگون ساخته می‌شود. برای نمونه، خانواده‌ٔ ساکسوفون شامل ساکسوفون‌های سوپرانو، آلتو، باریتون و باس است. رنگ صوتی یک ساز ممکن است بسته به محدودهٔ صوتی (Register) (بخشی از وسعت صوتی ساز) که در اجراء به‌کار گرفته می‌شود، متفاوت باشد. کلارینت که در محدودهٔ صداهای بم دارای صدائی تیره و غنی است، در محدودهٔ صداهای زیر صدائی درخشان و نافذ دارد.

گرچه نوازندگان سعی در همخوانی با صدای زیبا و انعطاف‌پذیر آوازخوانان دارند، اما وسعت صوتی اغلب سازها بیش از وسعت صدای انسان است. وسعت صدای آوازخوانی تعلیم دیده حدود ۲ اُکتاو است، اما قلمرو صوتی بسیاری از سازها ۳ یا ۴ اُکتاو و برخی نیز ۶ یا ۷ اُکتاو است. سرعت اجرائی سازها نیز اغلب بیش از صدای انسان است. آهنگساز هنگام آفرینش موسیقی برای سازی معین باید وسعت صوتی، ویژگی‌های دینامیکی و نیز سرعت اجرائی آن ساز را در نظر داشته باشد.

سازها برای سرگرم کردن، همراهی رقص، آواز، آئین‌های مذهبی و نمایش به‌کار گرفته می‌شوند، اما کاربردهای دیگری نیر دارند. برخی فرهنگ‌ها، ساز را دارای نیروئی جادوئی می‌پندارند. در این فرهنگ‌ها برای مصون ماندن از آسیب و بلا زنگوله‌هائی بر بدن آویخته می‌شود و سازهای تکانِشی (rattles) - سازهائی که با تکان دادن به صدا در می‌آیند - از ابزار جادوگرائی هستند که به مداوای بیماران می‌پردازند. در برخی از مناطق آفریقا، طبل‌ها چنان مقدس شمرده می‌شوند که آئین‌های مذهبی بدون آنها برپا نمی‌شود و گاه هنگام ساخت آنها نیز مراسمی ویژه و قربانی‌هائی انجام می‌گیرد.

ساز برای برقراری ارتباط نیز به‌کار گرفته شده است. پیام‌هائی تفصیلی با ضربه‌های طبل فرستاده شده‌اند، شکارچیان برای علامت دادن در بوق‌های شکار دیده‌اند و شیپورچی‌ها از فراز برج‌ها با دمیدن در سازهای بادی برنجی فرا رسیدن زمانی خاص را اعلام داشته‌اند. ترومپت برای ابلاغ علایم نظامی و نیز برای تقویت حس سلحشوری سربازان در نبرد به‌کار گرفته شده است. انواع ترومپت و طبل، از دیرباز برای اعلام ورود پادشاهان و ملکه‌ها به‌کار گرفته می‌شده‌اند.

سازها نماد منزلت اجتماعی بوده‌اند. در اواخر سدهٔ نوزدهم و اوایل سدهٔ بیستم، پیانو جز ثابت اثاثهٔ هر خانه‌ای بود که ساکنانش آرزوی تعلق به طبقهٔ متوسط را داشتند. از بانوان ”شایسته“ و جوان انتظار می‌رفت که به‌عنوان یکی از ”فضائل“ لازم به آموختن پیانو بپردازند. چنین باورهائی با دستیابی زنان به آزادی‌های اجتماعی بیشتر (حدود جنگ جهانی اول) و نیز جایگزینی پیانو یا رادیو و فونوگراف به‌عنوان وسایل جدید سرگرمی در خانه، از رواج افتاد. حتی اکنونی نیز دستگاه‌های صوتی موجود در خانهٔ هر فرد، کم‌ و بیش نشانگر جایگاه اجتماعی او است. گرچه دستگاه استریو یک ساز موسیقی نیست، اما می‌توان پیانوی متداول در اتاق پذیرائی خانه‌ها در دههٔ ۱۹۰۰ را با ”دستگاه‌های سرگرمی خانگی“ پیچیدهٔ امروز از این نظر در خور قیاس دانست.

محبوبیت سازها بسته به ذوق و سلیقهٔ موسیقائی و نیز مقتضیات زمان است. امروز فقط گروهی از سازهای شناخته‌شده کاربرد دارند. از سوی دیگر، توجه و علاقه به موسیقی ادوار پیشین سبب احیاء سازهائی شده است که مدت‌ها به‌دست فراموشی سپرده شده بودند؛ سازهائی مانند کلاوسَن (هارپسیکورد)، نیای پیانوی امروزی، و رکورد در که سازی از خانوادهٔ فلوت است. امروزه نمونه‌هائی تازه از سازهای قدیمی ساخته و به‌کار گرفته می‌شوند. در واقع، موسیقیدانان امروزی انعطاف‌پذیرتر هستند و قلمرو سازهای مورد پسند و انتخاب آنها نیز گسترده‌تر است. آهنگسازان راک، سازهائی غیرغربی مانند سیتار هندی (که گونه‌ای ساز زهی - زخمه‌ای است) را به‌کار گرفته‌اند. اجراء‌کنندگان جاز به استفاده از سازهائی کلاسیک مانند فلوت رو آورده‌اند و از سوی دیگر، آهنگسازان کلاسیک سازهائی ملازم جاز، مانند ویبرافون، را به‌کار می‌گیرند.

اثر موسیقی ممکن است برای ساز سولو (تکنواز)، دسته‌های کوچک همنواز و یا برای ارکسترهائی با بیش از ۱۰۰ نوازنده و آوازخوان ساخته شود، اما دستهٔ نوازندگان، تعدادشان هر چه باشد، ممکن است دربردارندهٔ سازهائی از یک خانواده (مانند زهی‌ها) و یا سازهائی از گونه‌های مختلف باشد. ارکسترهای سنفونیک امروزی شامل سازهای زهی، بادی چوبی، بادی برنجی و کوبه‌ای است. (طراح نمونهٔ جای‌گیری نوازندگان در یک ارکستر بزرگ در شکل زیر نشان داده شده است). سازهای شستی‌دار نیز به‌هنگام لزوم به‌عنوان یکی از سازهای ارکستر امروزی به‌کار گرفته شده‌اند. دسته‌های همنواز موسیقی بیشتر از سازهای بادی برنحی، بادی چوبی و کوبه‌ای تشکیل می‌شود.

بادی‌های چوبیبادی‌های برنجیزهی‌هاکوبه‌ای‌ها
۳ فلوت، ۱ پیکولو۴ تیرومپت۱۸ ویولون اول۴ تیمپانی (یک نوازنده)
۳ اُبلوا، ۱ کُرانگله۶ هورن۱۶ ویولون دومطبل بزرگ، طبل کوچک
۳ کلارینت، ۱ کلاربنت باس۴ ترومبون۱۲ ویولاسنج، مثلث، ژایلوفون
۳ باسون، ۱ کُنترباسون۱ توبا۱۰ ویولونسلچلِستا، گلوکنشپیل و ...
۸ کُنترباس(۲۱ تا ۴ نوازنده)
۱ پیانو
۲ هارپ


طرح نمونهٔ جای‌گیری نوازندگان در یک ارکستر بزرگ (با حدود ۱۰۰ نوازنده)، مکان استقرار سازها را نشان می‌دهد.

منبع:aftabir
 

mpb

مدیر تالار مهندسی معماری
مدیر تالار
سازهای زهی

سازهای زهی

ویولون، ویولا، ویولونسل (Cello) و کُنترباس (Double Bass) (که گاه به اختصار باس نیز نامیده می‌شود) گروه سازهای زهی ارکستر سنفونیک را تشکیل می‌دهند. رنگ صوتی این سازها مانند اندازه و وسعت صوتی آنها با یکدیگر تفاوت دارد؛ ویولون، کوچک‌ترین ساز این گروه و دارای زیرترین گسترهٔ صوتی در این خانواده است؛ کُنترباس بزرگ‌ترین ساز این گروه است و بم‌ترین گسترهٔ صوتی را دارد. در موسیقی سنفونیک، زهی‌ها به‌طور معمول یا آرشه، چوبی اندک خمیده که رشته‌های موی اسب در طول آن محکم کشیده شده، نواخته می‌شوند. زهی‌های ارکستر سنفونیک با زخمه زدن بر سیم‌ها نیز نواخته می‌شوند.

زهی‌ها در میان تمام گروه‌های سازی، دارای بیشترین تنوع صوتی و پهناورترین گسترهٔ بیانی هستند. رنگ‌های صوتی آنها گوناگون، وسعت‌های صوتی‌شان بزرگ و توانائی‌های دینامیکی آنها بسیار فراوان است. نوازندگان زهی می‌توانند صداهائی درخشان و چالاک یا کُند آهنگ و لرزان ایجاد کنند؛ آنها قادر هستند به ظرافت و لطافت یک آوازخوان، صداها را مهار کنند. نقش سازهای زهی در آثار ارکستری بیش از هر گروه دیگری از سازها است. نوای سازهای چهارگانهٔ زهی، حتی با وجود رنگ‌های صوتی متفاوت، به زیبائی در هم می‌آمیزد. در این مرحله، مطالعهٔ ساختمان زهی‌ها و شیوهٔ ایجاد صدا در آنها سودمند است؛ ویولون می‌تواند معرف تمام خانوادهٔ زهی‌ها باشد.

بدنهٔ چوبی و توخالی ویولون، چهار رشته از جنس زه یا سیم را بر خود نگه می‌دارد. سیم‌ها که در طول ساز کشیده و محکم شده‌اند در یک انتها به دنبالهٔ سیم‌گیر وصل شده، سپس از روی پُل (خرک) چوبی گذشته و در انتهائی دیگر محکم به دور گوشی‌هائی قابل تنظیم از جنس چوب پیچیده شده‌اند. پُل، سیم‌ها را به فاصله‌ای اندک از دستهٔ ساز چنان نگه می‌دارد که بتوانند آزادانه نوسان کنند و نیز نوسان سیم‌ها را به بدنه، جائی‌که نوسان‌ها در آن تقویت می‌شوند و رنگ‌ می‌یابند، منتقل می‌کند. هر سیم‌ با سفت یا شُل کردن یک گوشی با صدائی متفاوت از دیگری کوک می‌شود. (هر چه سیم کشیده‌تر باشد، صدا زیرتر است). نوازنده، آرشه را با دست راست بر سیم‌ها می‌کشد و آنها را به نوسان درمی‌آورد. سرعت کشیدن آرشه و میزان فشار آن بر سیم، شدت صدا (دینامیک) و رنگ آن را تعیین می‌کند. زیر و بم صداها توسط دست چپ تعیین می‌شود؛ نوازنده با فشردن نقاط مختلف سیم بر دستهٔ ساز، طول قسمت نوسان‌کنندهٔ سیم را تغییر داده و به این ترتیب زیر و بم صدای حاصل را دگرگون می‌کند. این کار را انگشت‌گذاری می‌نامند و به این ترتیب، قسمتی از سیم که میان انگشت و گوشی‌ها قرار گرفته از نوسان باز می‌ماند. با این شیوه می‌توان با هر کدام از چهار سیم ویولون گستره‌ای معین از صداهای زیر و بم را پدید آورد.



ویولون و آرشه
ویولا، ویولونسل و کُنترباس ساختمانی مشابه ویولون دارند و مانند ویولون نیز نواخته می‌شوند. چگونگی نواختن سازهای زهی - تکنیک‌های گوناگون نواختن این سازها - سبب جلوه‌های صوتی متنوعی است که آنها می‌توانند پدید آورند. متداول‌ترین تکنیک‌ها در نواختن زهی‌ها عبارتند از:

- پیتسیکاتو (Pizzicato) یا زخمه زدن بر سیم:
نوازنده در این شیوع اغلب با یکی از انگشت‌های دست راست بر سیم‌ها زخمه می‌زنند. در موسیقی جاز، کُنترباس بیشتر به‌صورت پیتسیکاتو به‌کار گرفته می‌شود.

- دوبل نت (Stop):
نوازندهٔ با کشیدن آرشه بر دو سیم می‌تواند دونت را همزمان به صدا درآورد. با چرخش سریع آرشه بر سه یا چهار سیم نیز می‌توان سه یا چهار نِت کم‌وبیش - و نه به‌طور دقیق - همزمان را نواخت.

- ویبراتو (Vibrato):
نوازنده با لمس و نگه‌ داشتن سیم و لرزاندن محل لمس با دست چپ، صدائی لرزان و بیانگر ایجاد می‌کند که این سبب تغییرهائی جزئی در زیر و بم صدا می‌شود و آن را گرم‌تر و غنی‌تر می‌کند.

- سوردین (Mute):
با قرار دادن سوردین (شبیه گیره‌ای کوچک) روی پُل می‌توان صدائی ضعیف‌تر یا گرفته ایجاد کرد.

- ترمولو (Termolo):
در این تکنیک، نوازنده با حرکت‌های ریز و تند آرشه بر سیم، صدائی را به‌سرعت تکرار می‌کند. این تکنیک در دینامیک قوی سبب حس تنش و اضطراب می‌شود و در دینامیک ملایم، صدائی سوسوزن و لرزان ایجاد می‌کند.

- هارمونیک‌ها (Harmonics):
با لمس ملایم نقطه‌های معینی از سیم و کشیدن آرشه، صدائی بسیار زیر و سوت مانند ایجاد می‌شود. (نگاه کنید به پیوست رنگ صوتی و صداهای هارمونیک).


یو - یو ما (Yo - Yo Ma)
گرچه آهنگسازان سدهٔ هجدهم اغلب محدوده‌های باس و باریتون صدای ویولونسل را به‌کار گرفتند، اما آهنگسازان بعدی از محدوده‌های صوتی زیرتر این ساز نیز استفاده کرده‌اند. از طرفی گرچه ویولون ، ویولا ، ویولونسل و کُنترباس مشابه یکدیگر هستند ، اما مانند اعضاء یک خانواده تفاوت‌هائی نیز دارند.



اینژراک پرلمَن (Itzhak Perlman)
- ویولون:
اغلب نقش تکنواز (سولو) دارد. ویولون‌های ارکستر به دو گروه ویولون‌های اول و ویولون‌های دوم تقسیم می‌شود. ویولون‌های اول اغلب ملودی اصلی را می‌نوازند.



- ویولا:
طول ویولا حدود پنج سانتیمتر بیش از ویولون است و به همین سبب وسعت صوتی آن بم‌تر است. رنگ صدای ویولا، تیره‌تر و حجم‌تر از ویولن است و صدایش درخشش صدای ویولون را ندارد.



- کُنترباس:
کُنترباس صدائی بسیار تیره و حجیم‌ دارد و در نواختن نت‌ها، نسبت به دیگر سازهای زهی کمتر چابک است. صدای این ساز در ارکستر اغلب همراه یا ویولونسل و یک اُکتاو بم‌تر از آن شنیده می‌شود.

برخی از سازهای زهی بدون آرشه و با زخمه زدن بر سیم‌ها نواخته می‌شوند. مهم‌ترین این سازها هارپ و گیتار هستند. هارپ، تنها ساز زخمه‌ای است که کاربردی گسترده در ارکستر سنفونیک یافته است.



- هارپ:
هارپ با چهل و هفت سیم که بر قابی مثلثی کشیده شده‌اند، دارای وسعت صوتی پهناوری معادل شش و نیم اُکتاو است. هارپیست با انگشتان دو دست بر سیم‌ها زخمه می‌زند.




کارلوس مونتویا (Carlos Montoya)

- گیتار:
گیتار شش سیم دارد که با انگشتان دست راست بر آنها زخمه زده می‌شود. پرده‌بندی دستهٔ ساز نشانگر محل انگشت‌گذاری بر سیم‌ها (با دست چپ) است.

منبع:aftabir
 

mpb

مدیر تالار مهندسی معماری
مدیر تالار
سازهای بادی چوبی

سازهای بادی چوبی

سازهای بادی چوبی چنین نام گرفته‌اند زیرا صدای آنها از نوسان هوا در لوله‌هائی، که در قدیم از چوب ساخته می‌شده‌اند، ایجاد می‌شود. هر چند در سدهٔ بیستم فلوت و پیکولو را از فلز ساختند. بادی‌های چوبی همگی در طول بدنهٔ خود دارای سوراخ‌های کوچکی هستند که با انگشت یا بالشتک‌هائی، که به‌وسیلهٔ شستی‌های ساز به حرکت درمی‌آیند، باز و بسته می‌شوند. نوازنده یا باز و بسته کردن این سوراخ‌ها، طول ستون هوای نوسان‌کننده را تغییر می‌دهد و به این ترتیب صداهائی با زیر و بم متفاوت ایجاد می‌کند.

سازهای بادی چوبی در ارکستر سنفونیک از زیرترین (پیکولو) تا بم‌ترین (کُنترباسون) در پایین فهرست شده‌اند.

{
پیکولو
فلوت

{اُبوا
کُرآنگله
{کلارینت
کلارینت باس
{باسون
کُنترباسون

هر کدام از سازهای خانوادهٔ بادی چوبی شخصیتی ویژه دارند و شباهت رنگ صدای آنها به یکدیگر بسیار کمتر از زهی‌ها است. تمایز صدای نقره‌ای فلوت از صدای گرفته و تودماغی اُبوا بیش از تمایز صدای ویولون و ویولا است. رنگ صوتی ویژهٔ هر ساز بادی چوبی تا حد زیادی از روش ایجاد نوسان در آنها نشأت می‌گیرد. نوازندگان فلوت و پیکولو بر دهانهٔ حفرهٔ ساز می‌دمند، چنانکه کسی برای ایجاد صدا بر دهانهٔ یک بطری خالی بدمد. (نوازندهٔ رکوردر (Recorder) سازی از خانوادهٔ فلوت، در قطعهٔ دهانی ”سوت“ شکل می‌دمد). بقیهٔ سازهای بادی چوبی برای ایجاد صدا از یک زبانهٔ نوسان‌کننده کمک می‌گیرند. زبانه (Reed) تکهٔ بسیار نازکی از نِی است که درازائی حدود ۶ سانتیمتر دارد و با جریان هوا به نوسان می‌آید. بادی‌های چوبی، تک‌زبانه یا دو زبانه هستند. در بادی‌های چوبی تک‌زبانه، زبانه بر حفره‌ای در دهانی ساز نصب شده است و با دمیدن نوازنده به نوسان درمی‌آید. کلارینت و کلارینت باس سازهائی تک‌زبانه هستند. ساکسوفون، که بیشتر در دسته‌های همنواز کاربرد دارد، نیز سازی تک‌زبانه است.

در بادی‌های چوبی دو زبانه، دو تکهٔ بسیار نازک نِی میان لب‌های نوازنده قرار می‌گیرد. اُبوا، کُرآنگله، باسون و کُنترباسون از سازهای بادی چوبی دوزبانه هستند.

زبانه به‌تنهائی فقط صدائی جیغ مانند ایجاد می‌کند. گرچه رنگ صدای بادی‌های چوبی زبانه‌دار به‌طور عمده به‌وسیلهٔ منافذ لوله‌ٔ ساز تعیین می‌شود، اما زبانه نیز تا اندازه‌ای بر آن تأثیر دارد. نوازندگان حرفه‌ای سازهای بادی چوبی برای اطمینان از ارائه بهترین صدای ممکن، وقت فراوانی را برای خیساندن و شکل دادن به زبانهٔ سازشان صرف می‌کنند.
بادی‌های چوبی




- پیکولو:
که نام آن کوتاه شدهٔ فلوت پیکولو به معنای فلوت کوچک است - طولی نصف فلوت دارد و می‌تواند نت‌هائی یک اُکتاو زیرتر از گسترهٔ صوتی فلوت را اجراء کند. محدودهٔ صداهای بالائی پیکولو بسیار نیز و سوت‌وار است.




جیمز گالوی (James Galway)
- فلوت:
سازی با گسترهٔ صوتی زیر و بسیار چابک که می‌تواند زنجیرهٔ بسیار سریعی از صدها را پدید آورد. در محدودهٔ صوتی بم‌ صدائی نرم و مخملی و در بالای صدائی درخشان و پُر تلألو دارد.



هاینتز هولیگر (Heinz HoIIiger) - اُبوا:
صدائی گرفته، قوی و بیانگر دارد. به علت دشوار بودن تنظیم کوک اُبوا، تمام نوازندگان ارکستر ساز خود را با نت ”لا“ از اُبوا کوک می‌کنند.



باس رکوردر - رکوردر:
نیز مانند فلوت و پیکولو زبانه ندارد. صدای آن شبیه فلوت اما هموارتر و لطیف‌تر است. انواع اصلی رکورد در عبارتند از رکوردرهای سوپرانینو، سوپرانو، آلتو، تنور و باس.



- کُرآنگله:
که به هورمون انگلیسی نیز شهرت دارد، نه انگلیسی است و نه هورن بلکه فقط نوعی اُبوای بم یا آلتو است.



ریچارد استولزمن (Richard Stolzman) - کلارینت:
دارای گسترهٔ پهناوری از دینامیک و رنگ صوتی است و سرعت اجرائی آن بسیار زیاد است.


- کلارینتِ باس:
کلارینتِ باس بزرگ‌تر از کلارینت و گسترهٔ صوتی آن نیز بم‌تر است.



- باسون:
صدای باسون بسیار گرفته و تیره است.




- کُنترباسون:
کُنترباسون بم‌ترین صداهای ارکستر را اجراء می‌کند.



سانی رالینز (Sonny RoIIins) - ساکسوفون:
نیز مانند کلارینت دهانی تک‌زبانه‌ای دارد، اما لوله‌اش از برنج ساخته می‌شود. صدای ساکسوفون غنی، قدرتمند و گفتارگونه است.

رنگ‌ صدا در محدوده‌های صوتی گوناگون یک ساز بادی چوبی نیز بسیار متفاوت است. به‌طور عام، محدوده‌های بم گرایش به صداهائی جاندار و حجیم و محدوده‌های زیر صدائی نافذتر دارند. بادی‌های چوبی بر خلاف زهی‌ها که می‌توانند همزمان دونت را بنوازند، هر لحظه فقط قادر به نواختن یک نت هستند. بسیاری از اوقات در موسیقی سنفونیک، این سازها ملودی‌هائی متفاوت از دیگر سازها می‌نوازند. بادی‌های چوبی به‌خوبی از عهدهٔ اجراء موسیقی در فضای باز نیز برمی‌آیند (چوپانان هزاران سال گونه‌های ابتدائی این سازها را می‌نواخته‌اند). به همین سبب است که این سازها در انگیزش حال و هوائی روستائی به مدد موسیقی نقشی برجسته دارند.

منبع:aftabir
 

mpb

مدیر تالار مهندسی معماری
مدیر تالار
سازهای بادی برنجی

سازهای بادی برنجی

سازهای اصلی بادی برنجی در ارکستر سنفونیک از زیر به بم عبارتند از: ترومپت، هورن، ترومبون و توبا. انواع ترومپت و ترومبون اغلب در گروه‌های جاز و راک به‌کار می‌روند.

نوسان در سازهای بادی برنجی از لب‌های نوازنده، هنگامی‌که در دهانی فنجانی شکل - یا قیفی شکل - ساز می‌دمد ایجاد می‌شود. نوسان‌ها در لوله‌ای مارپیچ تقویت و رنگ‌آمیزی می‌شوند. (شکل مارپیچ لوله برای اشغال فضای کمتر و سهولت در جابه‌جائی و نواختن ساز است). لوله در انتهاء فراخ و بوقی شکل می‌شود. سازهای بادی برنجی امروزی به واقع از برنج ساخته می‌شوند اما همتایان قدیمی‌تر آنها از شاخِ توخالی جانوران، عاج، چوب و حتی شیشه ساخته می‌شده‌اند.

برخی از بادی‌های برنجی مانند کُرنت، هورن باریتون، اُفونیوم و توبای باس بیشتر در دسته‌های همنواز مارش کاربرد دارند. شکل کُرنت مانند ترومپت است اما صدائی ملایم‌تر و هموارتر دارد. هورن باریتون، شبیه توبا اما وسعت صوتی آن مانند ترومبون است. اُفونیوم سازی تنور از خانوادهٔ توبا است. توبا ساز باس این خانواده است.

زیر و بم صدای بادی‌های برنجی، هم به‌واسطهٔ تغییر فشار لب و هم به‌وسیلهٔ دریچه‌ها و لغزانه‌هائی که طول ستون هوای نوسان‌کننده را کم و زیاد می‌کنند تغییر می‌یابد.

در ترومبون، لغزانه‌ای U شکل که به دو لولهٔ مستقیم متصل است به‌کار گرفته می‌شود. نوازنده با راندن لغزانه به داخل یا خارج، طول مؤثر لوله را تغییر می‌دهد و نواختن صداهائی با زیر و بم‌های گوناگون را ممکن می‌کند. ترومپت، هورن و توبا از سه یا چهار دریچه برای راندن هوا در لوله‌ای که طول مؤثرش با باز یا بسته شدن این دریچه‌ها تغییر می‌کند بهره می‌گیرند. هر چه طول مؤثر لوله‌ای که هوا به درونش رانده می‌شود بیشتر باشد، ایجاد صوتی بم‌تر امکان‌پذیر می‌شود. به‌کارگیری دریچه از حدود ۱۸۵۰ متداول شده است. پیش از آن، نوازندگان هورن و ترمپت برای تغییر وسعت صوتی سازشان، لوله‌های خمیدهٔ کمکی را در ساز کار می‌گذاشتند. این سازها با رواج استفاده از دریچه توانستند صداهائی بسیار متنوع‌تر ایجاد کرده و بیش از پیش انعطاف‌پذیر شوند. نوازندگان بادی برنجی می‌توانند با قرار دادن یک سوردینِ در دهانهٔ بوقی شکل ساز نیز صدای آن را تغییر دهند. سوردین یک ساز بادی برنجی، قطعه‌ای مخروطی از چوب یا پلاستیک است.

بادی برنجی سازهائی پُر قدرتند؛ هنگامی‌که قوی بنوازند بقیهّٔ ارکستر را از میدان به در می‌کنند. این سازها در لحظه‌های اوج موسیقی و در ارائه عبارت‌های قوی و قهرمانی به‌کار گرفته می‌شوند. سرعت اجرائی بادی‌های برنجی از سرعت اجرائی اغلب زهی‌ها و بادی‌های چوبی کمتر است و نیز کمتر به‌عنوان تکنواز به‌کار گرفته می‌شوند. این سازها اغلب یادآور مارش یا مراسمی هستند که در فضای باز برپا می‌شود آنها طی سده‌های متمادی سازهائی ساده و فقط قادر به ایجاد صداهائی معدود بودند و بیشتر برای ابلاغ علامت‌های نظامی، در آئین‌های مذهبی یا نواختن نواهای شکار به‌کار می‌رفتند.
[h=3]بادی‌های برنجی[/h]

- هورن:
صدای هورن، در قیاس با ترومپت، کمتر فلزی است و ملایمت بیشتر و طنین قوی‌تری دارد.



- ترومپت:
ترومپت صدائی درخشان، فلزی و نافذ دارد. وینتن مارسالیس (Wynton Marsalis) نوازندهٔ ترومپت.



- ترومبون:
صدای ترومبون آمیزهای از درخشش صدای ترومپت و ملایمت صدای هورن است.



- توبا:
صدای پُر حجم و قدرتمند توبا برای تقویت صداهای بم ارکستر به‌کار می‌رود.


منبع:aftabir
 

mpb

مدیر تالار مهندسی معماری
مدیر تالار
سازهای شستی‌دار

سازهای شستی‌دار

پیانو، کلاوسَن (هارپسیکورد - (Clavicn (Harpsichord). ارگ و آکوردئون معروف‌ترین سازهای شستی‌دار هستند. مجموعه شستی‌های این سازها نوازنده را قادر می‌کند تا چندین نت را همزمان، آسان و سریع بنوازد. این ویژگی‌ مشترک، توجیهی بر قرار دادن این سازها - که از جهت‌های دیگر سراسر متفاوت با یکدیگر هستند - در یک خانواده است: پیانو و کلاوسن، سیم‌های مرتعش و ارگ ستونی از هوا در لوله‌های صوتی را برای پدید آوردن صدا به‌کار می‌گیرند. در ارکستر سنفونیک امروزی، گاه پیانو و به مقیاسی کمتر از آن ارگ، برای رنگ‌آمیزی به‌کار گرفته می‌شوند. تمام سازهای شستی‌دار به‌صورت تکنواز (سولو) نیز نواخته می‌شوند.

- پیانو:
در دو سدهٔ اخیر، شمار آثار برجستهٔ ساخته‌شده برای پیانو بیش از هر ساز تکنواز دیگر بوده است. توانائی‌های اجرائی پیانو به‌گونه‌ای بی‌همتا متنوع و گسترده است، نوازدهٔ پیانو می‌تواند همزمان چندین نُت، ملودی و همراهی آن، را بنوازد. پیانو قادر به اجراء موسیقی در قلمرو پهناوری از اصوات است و هشتاد و هشت شستی آن گستره‌ای بیش از هفت اُکتاو را می‌پوشاند. گسترهٔ دینامیکی پیانو نیز پهناور است و از صدائی نجواگونه و ضعیف تا صداهای کوبنده و بسیار پُر قدرت را دربرمی‌گیرد. به سبب همین انعطاف دینامیکی، ایتالیائی‌ها آن را پیانو فورته (Pianofrte) (ملایم - قوی) نامیده‌اند.



پیانو سازی است با توانائی‌های اجرائی بی‌همتا و گسترده ، عکسی از ریچارد کلایدرمن (Richard Clayderman) پیانیست فرانسوی.
هنگامی‌که انگشت پیانیست بر یک شستی ضربه می‌زند، یک چکش نمدپوش در برابر سیم مربوط به آن شستی به حرکت درمی‌آید و به آن برخورد می‌کند. هر چه نیروی وارد بر شستی بیشتر باشد، ضربهٔ چکش بر سیم و صدای پدید آمده قوی‌تر خواهد بود. هنگامی‌که پیانیست شستی را رها می‌‌کند، یک صداگیر نمدی بر سیم فرو می‌آید تا آن را از نوسان باز دارد و صدا را قطع کند. سیم‌های فولادی پیانو بر قائی آهنی کشیده و محکم شده‌اند. زیر سیم‌ها، صفحه‌ای چوبی قرار گرفته است که نوسان‌ها را تقویت‌ می‌کند و به صدای آنها رنگ می‌بخشد.

پیانو به‌طور معمول سه پدال دارد. مهم‌ترین آنها پدال نگهدارندهٔ صدا (damper pedal) در سمت راست است که نوازندهٔ پیانو با استفاده از آن می‌تواند صداها را حتی هنگامی‌که شستی‌ها رها شده‌اند نیز تداوم بخشد. پدال تک سیم (una corda) در سمت چپ که اغلب به‌عنوان پدال ملایم نیز شناخته می‌شود، صدا را هموارتر می‌کند و از شدت و قدرت آن می‌کاهد. پدال میانی، پدال سوسنه‌نوتو (sostenuto) به‌ندرت به‌کار گرفته می‌شود (و در واقع، اغلب پیانوهای دیواری فاقد آن هستند)؛ این پدال به نوازنده امکان می‌دهد که برخی صداها را بدون تداوم بخشیدن به صداهای دیگر تداوم دهد.

پیانو که در حدود ۱۷۰۰ میلادی ابداع شد، در دههٔ ۱۷۸۰ کاربردی کم‌وبیش گسترده یافت و در دههٔ ۱۸۵۰ از نظر مکانیکی تکمیل شد. امروز پیانو از محبوب‌ترین سازها است و در تکنوازی‌ها، همنوازی‌ها و نیز همراه با ساز یا سازهای دیگر به‌کار می‌رود.

- سیم‌های کلاوسَن (هارپسیکورد):
با مجموعه‌ای از مضراب‌ها (خارهائی کوچک از جنس پلاستیک، چرم یا ساقهٔ پَر) زخمه زده می‌شوند. این مضراب‌ها به‌واسطهٔ یک یا دو ردیف شستی در مهار نوازنده قرار می‌گیرند. کلاوسن از حدو ۱۵۰۰ تا ۱۷۷۵ که پیانو کم کم جایگزین آن شد، مهمترین ساز شستی‌دار زهی بوده است. گرچه کلاوسن در سدهٔ نوزدهم سازی متروک و فراموش شده بود، اما در سدهٔ بیستم یا اجراء آثار دوران پیش از ۱۷۵۰، رواجی دوباره یافت. این ساز در آثار آهنگسازان سدهٔ بیستم نیز کاربردی تازه یافته است.



سیم‌های کلاوسن با مضراب‌هائی که به‌وسیلهٔ یک یا دو ردیف شستی در مهار نوازنده قرار دارند، زخمه زده می‌شوند.
- ارگ کلیسائی (ارگ بادی):
دارای مجموعه‌های متعددی از لوله‌های صوتی است که نوازنده یا چندین ردیف شستی، و همچنین ردیفی از پدال‌های پائی، آنها را به‌کار می‌گیرد. شستی‌ها، دریچه‌های دهانهٔ لوله‌ها را باز و بسته می‌کنند و این دریچه‌ها سبب جریان هوا از درون لوله‌ها یا قطع جریان آن می‌شوند. با بیرون کشیدن دکمه‌ها (با اهرم‌های دستی) مجموعهٔ متنوعی از لوله‌های صوتی برای اجراء موسیقی در اختیار نوازنده قرار می‌گیرند. هر کدام از این مجموعه‌ها رنگ صوتی ویژه‌ای دارند که ممکن است به‌تنهائی یا همراه با دیگر مجموعه‌ها به‌کار گرفته شوند. هر چه یک ارگ بزرگ‌تر باشد (مجموعهٔ لوله‌های صوتی متنوع‌تری داشته باشد) رنگ‌های صوتی آن نیز متنوع‌تر هستند. نوازندهٔ ارگ، برخلاف پیانیست، نمی‌تواند با تغییر فشار انگشت بر شسی به ایجاد دگرگونی‌های ظریف دینامیکی بپردازد. در عوض، تغییر دینامیکی با افزایش یا کاهش تعداد لوله‌ها، گذر از یک ردیف شستی به ردیف دیگر و یا باز و بسته کردن پرده‌هائی (شبیه پردهٔ کر‌کره‌ای)، که پیرامون هر گروه از لوله‌ها جا گرفته‌اند، تا حدی امکان‌پذیر می‌شود. وسعت صوتی، حجم و تنوع رنگ صدای ارگ بیش از هر ساز قدیمی دیگر است. صدای ارگ تا زمانی‌که شستی یا پدال پائی پایین نگه داشته شود تداوم می‌یابد.



ارگ‌ کلیسائی مجموعه‌های متنوعی از لوله‌های صوتی دارد که با چندین ردیف شستی به‌کار گرفته می‌شوند.
دوران عظمت ساخت ارگ و آفرینش موسیقی برای آن از ۱۶۰۰ تا ۱۷۰۰ میلادی بوده است؛ دورانی که ارگ را ”سلطان سازها“ می‌دانستند. گرچه ارگ بیشتر در خدمت آئین‌های مذهبی بوده است، اما امروزه در بسیاری از تالارهای موسیقی دیده می‌شود و در کنسرت‌ها نیز به‌کار می‌رود.

- اَکوردئون:
اَکوردئون دارای زبانه‌های فولادی آزادی است که برای ایجاد صداهای زیر به‌وسیلهٔ شستی‌هائی مانند پیانو - با دست راست - و برای ایجاد صداهای بم با مجموعه دکمه‌هائی - با دست چپ - نواخته می‌شوند. زبانه‌ها با فشار هوائی که از دَم یا فانوسیِ‌ساز خارج می‌شود به نوسان درمی‌آیند.




منبع:aftabir
 

mpb

مدیر تالار مهندسی معماری
مدیر تالار
سازهای الکترونیک

سازهای الکترونیک

ساز الکترونیک سازی است که صدا را به‌ روش‌های الکترونیک ایجاد یا تقویت می‌کند. اختراع اولین نمونه‌های این سازها به ۱۹۰۴ باز می‌گردد، اما از دههٔ ۱۹۵۰ به بعد تأثیری چشمگیر بر موسیقی داشته‌اند. امروزه تکنولوژی الکترونیک و تکنولوژی کامپیوتر به‌سرعت پیشرفت کرده، پیوسته متحول شده و به‌گونه‌ای فزاینده در هم آمیخته شده‌اند. سازهائی تقویت‌ شده مانند پیانو، ارگ و گیتار الکتریکی و نیز سینتی‌ سایزر، کامپیوتر و یا ”ترکیب“ تمام آنها از جمله سازهای الکترونیکی هستند که برای اجراء و ساخت موسیقی به‌کار می‌روند.


استودیوهای موسیقی الکترونیک، امروزه گستره‌ای متنوع از دستگاه‌های ضبط، سینتی‌سایزر، کامپیوتر و دستگاه‌های میکس و فیلترهای صوتی را در خود جا داده‌اند.
- استودیوی صوتی (tape studio):
ابزار اصلی آهنگسازان موسیقی الکترونیک در دههٔ ۱۹۵۰ بود. (در مبحث سدهٔ بیستم، به بررسی اثری از ادگار وارز به‌نام پوئم الکترونیک خواهیم پرداخت که بر نوار استودیوئی خلق شده است). مواد خام یک استودیوی صوتی از صداهائی ضبط شده - با یا بدون زیر و بم معین - که ممکن است منشأ الکترونیک داشته یا از منابعی ”واقعی“ ماندن صدای فلوت و آوای پرندگان فراهم آمده باشند تشکیل می‌شود. آهنگساز این صداها را به شیوه‌هائی گوناگون می‌پروراند؛ شیوه‌هائی همچون تند و کُند کردن، تغییر زیر و بم یا کشش زمانی، پژواک دادن، عبور از فیلترهای صوتی به‌منظور تغییر رنگ، میکس (آمیختن) و ویرایش نوار استودیوئی (برش و چسباندن تکه‌های مختلف نوار) برای پخش آنها به ترتیبی دلخواه، ریتم به‌طور کامل در مهار آهنگساز است، زیرا مدت تداوم یک صدا به طول قسمتی از نوار که صدا بر آن ضبط شده بستگی دارد. با این همه، ویرایش و ضبط نوار استودیوئی روندی دشوار، غیردقیق و وقت‌گیر بود و به همین سبب بسیاری از آهنگسازان دههٔ ۱۹۶۰ به سینتی‌سایزر که در حدود ۱۹۵۵ اختراع شد، رو آوردند.

- سینتی‌سایزر:
سینتی‌سایزر دستگاهی با اجزاء الکترونیک است که می‌تواند صدا را ایجاد، تبدیل و مهار کند. سینتی‌سایزر قادر به پدید آوردن گستره‌ای بسیار متنوع از صداهای موسیقائی و غیرموسیقائی است و مهار کامل زیر و بم، رنگ، شدت و کشش صداها را برای آهنگساز ممکن می‌کند. سینتی‌ سایزرها را اغلب می‌توان با شستی‌هائی ”نواخت“ که این نیز امتیازی دیگر نسبت به مکانیسم‌های استودیوی صوتی است.

سینتی‌سایزرها از نظر ابعاد و توانائی با یکدیگر متفاوت هستند. برای نمونه، میلتن بیت (Milton Babbitt) در خلق کمپوزیسیون برای سینتی‌سایزر (که در مبحث سدهٔ بیستم به آن می‌پردازیم) سینتی‌سایزری عظیم (و بی‌نظیر) را به‌کار گرفت که در ساخت آن از لامپ خلأ استفاده شده است و سراسر یک دیوار از مرکز موسیقی الکترونیک کلمبیا - پرینستن در نیویورک را اشغال می‌کند. در دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ سینتی‌سایزرهای کوچک‌تر و ارزان‌تر ترانزیستوری ساخته شدند که موگ (Moog) و باچلا (Buchla) نمونه‌های آن هستند؛ چنین سینتی سایزرهائی در استودیوهای موسیقی الکترونیک، دانشگاه‌ها و بنگاه‌های تبلیغاتی نصب شد، در کنسرت‌های زندهٔ راک و موسیقی الکترونیک نواخته شد و برای خلق موسیقی فیلم‌های سینمائی و تلویزیونی به‌کار آمد. امروز سینتی‌سایزرهائی بسیار پیشرفته که از توانائی‌های کامپیوتر نیز بهره می‌گیرند ساخته شده است و چندین تکنولوژی گوناگون در آنها به‌کار گرفته می‌شود.

- سنترآنالوگ (Analog Synthesis):
سنترآنالوگ (Analog Synthesis) قدیمی‌ترین تکنولوژی به‌کار رفته در سینتی‌سایزرها که تا حدود ۱۹۸۰ بر موسیقی الکترونیک سیطره داشت - آمیزه‌ای از صداهای پیچیده را که به کمک فیلترهای صوتی پرداخت شده است به‌کار می‌گیرد. این تکنولوژی نیز، مانند هر تکنولوژی آنالوگ، مبتنی بر ارائه داده‌ها به‌صورت مقادیر سنجش‌پذیر فیزیکی - در این مورد، مشخصه‌های فیزیکی امواج صوتی - است.

سنتز دیجیتال مدولاسیون فرکانس (اف ام - Digital frequency modulation (FM) synthesis) توسط جان چاونینگ (John Chowning) ابداع شد و امتیاز آن را کمپانی یاماها خریداری کرد و از آن پس در سازهای الکترونیک یاماها به‌کار رفته است. این تکنولوژی نیز مانند دیگر تکنولوژی‌های دیجیتال (رقمی) مبتنی بر ارائه مقادیر فیزیکی - در این مورد، مختصات نقاط منحنی‌های صوتی - به‌صورت عدد است.

- جلوه‌سازها (Effect devices):
جلوه‌سازها (Effect devices) که معکوس‌کننده‌ها، پژواک‌سازها و نیز تفکیک‌کننده‌های استریو را شامل می‌شوند، اغلب بخشی جدانشدنی از هر سینتی سایزر و روند سنتز صوتی به‌شمار می‌آیند. این ابزار کم و بیش در روند ضبط تمام انواع موسیقی (به‌ویژه موسیقی پاپ) و نیز در برخی از اجراهای زنده به‌کار می‌روند.

قرار گرفتن نمونه‌هائی کوچک از صداهای واقعی ضبط‌شده با روش دیجیتال در مهار شستی‌های سینتی‌سایزر، نمونه‌سازی (Sompling) را که نیز به‌عنوان یکی از تکنولوژی‌های کاربردی در سینتی‌سایزر درآورده است؛ با آنکه چنین صداهائی را می‌توان هنگام بخش به‌دلخواه دچار تغییر و تبدیل ساخت، اما در نمونه‌سازی، سنتز به معنای حقیقی وجود ندارد. نمونه‌سازی را می‌توان شکلی پیشرفته از پیوند صداها بر نوار استودیوئی دانست: تکنیکی‌ که به آهنگساز امکان می‌دهد تا به ضبط دیجیتال تکه‌های کوچک صوتی (با همان ”نمونه‌ها“) بپردازد و سپس آنها را بپروراند. نمونه‌سازی بخشی جدائی‌ناپذیر از کار سینتی‌سایزرهای نه چندان گران‌قیمت متصل به کامپیوتر و نیز یکی از مهم‌ترین جنبه‌های ساخت موسیقی الکترونیک امروزی است.

یکی از پیشرفت‌های چشمگیر در تکنولوژی سنتز صدا با عنوان رابط دیجیتال سازهای موسیقی (میدی - Musical (instrument diital interface (MIDI). شناخته می‌شود: استانداردی سخت‌افزاری که توسط سازندگان تجهیزات موسیقی الکترونیک برای اتصال وسایل الکترونیک اجراء موسیقی به سینتی سایزر اختیار شده است. میدی امکان آن را فراهم آورده تا مکانیسم نواختن و ایجاد موسیقی به واقع از یکدیگر جدا شوند؛ امروزه شستی‌هائی مشابه شستی‌های پیانو، مهارکننده‌های (Controllers) سازهای بادی چوبی و مهارکننده‌های زهی که هر سه مانند سازهای اصلی به‌کار می‌روند، از وسایلی هستند که برای نواختن موسیقی الکترونیک به سینتی‌سایزر متصل می‌شوند. همچنین با هر کدام از سازهای میدی که به کامپیوتر شخصی (PC) متصل باشند می‌توان سیگنال‌هائی را وارد کامپیوتر کرد یا به آنها از کامپیوتر سیگنال‌هائی فرستاد و استفاده‌کننده می‌تواند به ذخیره و ویرایش موسیقی بپردازد، نت‌هائی را که نگاشته به موسیقی بدل کند یا نت‌هائی را که نواخته است بر نمایشگر دیده یا از چاپگر دریافت کند.

- کامپیوتر:
کامپیوتر سومین و متأخیرترین رده از وسایل الکترونیک است که برای پدید آوردن و نیز ضبط موسیقی به‌کار گرفته شد؛ پس از استودیوی صوتی و سینتی‌سایزر بود که کامپیوتر برای خلق، اجراء و ضبط موسیقی تکامل یافت و به‌کار گرفته شد. از آنجاکه امواج نوسانی سازندهٔ صدا را می‌توان به‌صورت مجموعه‌ای از اعداد (مشخصه‌های فیزیکی) نشان داد، کامپیوتر را می‌توان چنان برنامه‌ریزی کرد که مشخصه‌های صوت را از آهنگساز دریافت کند و سپس آنها را به اعداد متناظر با این مشخصه‌ها تبدیل نماید. سرانجام، اعداد از طریق یک مبدل کامپیوتری به صداهائی قابل شنیدن و قابل ضبط بر نوار صوتی بدل می‌شوند.

دهه‌های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ دههٔ پیشرفت تکنولوژی در ساخت کامپیوترهای کوچک بود، کامپیوترهائی که آهنگساز را قدر می‌ساخت تا موسیقی برنامه‌نویسی شده را در همان لحظه بشنود؛ کامپیوترها از آن پس باز هم پیشرفته‌تر شده‌اند. سنتز موسیقی (به‌طور عمده، ایجاد صداهائی که با هیچ شیوهٔ دیگری قابل دستیابی نیستند)، کمک به آهنگساز در نُت‌نگاری (مطابق قواعد منتخب آهنگساز)، ذخیره‌سازی نمونهٔ سیگنال‌های صوتی و مهار مکانیسم سنتز صدا، برخی از کاربردهای کامپیوتر در موسیقی است.

جداسازی کامل وسایل و روش‌های گوناگون مورد استفاده در موسیقی الکترونیک مدرن از یکدیگر آشکارا نه ممکن است و نه فایده‌ای دارد: تمایز میان تکنولوژی سینتی‌ سایزر و تکنولوژی کامپیوتر تمایزی روشن و مشخص نیست. استودیوهای موسیقی الکترونیک برای دسترسی به صداهائی هر چه متنوع‌تر و نیز مهار بیشتر آهنگساز بر آنها، امروزه گستره‌ای متنوع از دستگاه‌های همبستهٔ الکترونیک مانند دستگاه‌های ضبط، سینتی سایزر، کامپیوتر و دستگاه‌های میکس و فیلترهای صوتی را در خود جا داده‌اند.

تمام این دستگاه‌ها، امکان بهره‌برداری آهنگساز را سراسر طیف صوتی به‌گونه‌ای بی‌سابقه فراهم می‌آورند. با این همه، کیفیت موسیقی خلق شده هنوز نیز به تخیل و نیروی سازمان‌بخش ذهن انسان بستگی دارد.

منبع:aftabir
 

mpb

مدیر تالار مهندسی معماری
مدیر تالار
سازهای کوبه‌ای

سازهای کوبه‌ای

اغلب سازهای کوبه‌ای ارکستر با دست و به‌وسیلهٔ کوبه‌ها یا چکش‌هائی نواخته می‌شوند. برخی نیز با تکان دادن یا سایش به صدا درمی‌آیند. سازهای کوبه‌ای (بسته به اینکه صدای موسیقائی یا غیرموسیقائی پدید آورند) به دو گروه سازهای دارای زیر و بم معین و سازهای بدون زیر و بم معین تقسیم می‌شوند.

سازهای دارای زیر و بم معین سازهای بدون زیر و بم معین


تیمپاتی
گلوکنشپیل
زایلوفون
چلِستا
ناقوس
طبل کوچک
طبل بزرگ (تام - تام)
تَمبورین
سنج
گونگ (تام - تام)
مثلث

نوسان در سازهای کوبه‌ای از غشا یا پوسته‌ای کشیده یا صفحه‌ها و میله‌هائی از جنس فلز، چوب یا هر مادهٔ دیگری که بتواند مولد صدا باشد ایجاد می‌شود. برخی از سازهای کوبه‌ای مانند طبل بزرگ و سنج قادر به ایجاد صداهائی بسیار قوی هستند اما میرائی و محو صدای آنها بسیار سریع‌تر از سازهای دیگر است. در اجراء اثری سنفونیک، یک نوازندهٔ کوبه‌ای ممکن است عهده‌دار نواختن چند ساز کوبه‌ای مختلف باشد.
[h=3]کوبه‌ای‌ها[/h]


- تیمپانی:
تیمپانی تنها طبل ارکستر است که صدائی با زیر و بم معین ایجاد می‌کند. در این ساز، قطعه‌ای پوست بر نیمکره‌ای توخالی از جنس مس کشیده شده است. زیر و بم صدای تیمپانی با تغییر میزان کشیدگی پوست تنظیم می‌شود. برای این کار پیچ‌هائی که بر لبهٔ نیمکرهٔ ساز قرار دارند با دست یا با یک پدال‌ پائی شل و سفت می‌شوند. یک نوازندهٔ کوبه‌ای در ارکستر اغلب دو یا چهار تیمپانی با کوک‌هائی مختلف را می‌نوازد.




- گلوکنشپیل:
وقتی بر نوارهای فلزی گلوکنشپیل با دو کوبه ضربه زده شود، صدائی درخشان و نقره‌ای پدید می‌آید.



- زایلوفون:
زایلوفون مجموعه‌ای از نوارهای چوبی دارد که با دو کوبهٔ فلزی بر آنها ضربه زده می‌شود تا صدائی خشک و چوبی ایجاد شود.



- ناقوس:
ناقوس مجموعه‌ای از لوله‌های فلزی است که در قابی آویخته شده‌اند. بر این لوله‌ها با کوبه ضربه می‌زنند و صدائی مانند صدای ناقوس کلیسا ایجاد می‌شود.



- جِلستا:
جِلستا شبیه یک پیانوی دیواری کوچک اما روش ایجاد صدا در آن مانند گلوکنشپیل است. بر نوارهای فلزی درون ساز با چکش‌هائی که به‌وسیلهٔ شستی‌ها حرکت می‌کنند ضربه زده می‌شود. صدای چلستا دلنشین و بلوری است.



- طبل بزرگ یا طبل:
طبل بزرگ یا طبل باس بزرگ‌ترین طبل در ارکستر است و قطری حدود ۹۰ سانتیمتر دارد.



- طبل کوچک:
صدای خشک طبل کوچک از نوسان شبکه‌ای زهی که در درون ساز و به موازات کف آن محکم کشیده شده است ایجاد می‌شود. طبل کوچک اغلب در مارش‌های نظامی به‌کار می‌رود.



- تمبورین:
تمبورین اغلب برای ایجاد حالت اسپانیائی یا کولی‌وار به‌کار می‌رود. این ساز با تکان دادن با ضربه زدن (به‌شیوه‌ای که در تصویر می‌بینید) نواخته می‌شود.



- مثلث:
مثلث با یک کوبهٔ فلزی نواخته می‌شود و صدائی زنگوار دارد.



- گونگ یا تام:
گونگ یا تام، تام اگر با کوبهٔ طبل بزرگ که نمدی نرم دارد نواخته شود، صدائی پُر طنین و دیرپا ایجاد می‌کند که می‌تواند باوقار، اسرارآمیر یا هراس‌آور باشد.



- سنج:
سنج دو صفحهٔ گرد مسی است که با حرکت سایشی بر یکدیگر نواخته می‌شوند. صدای سنج کوبنده و نافذ است.

سازهای کوبه‌ای مدت‌ها فقط برای تأکید بر ریتم و نیز برجسته‌تر کردن لحظه‌های اوج موسیقی به‌کار گرفته می‌شدند، اما از حدود ۱۹۰۰ این سازها در برابر زهی‌ها، بادی‌های چوبی و بادی‌های برنجی به ایفاء نقشی کمتر حاشیه‌ای و بسیار متفاوت با گذشته پرداختند. آهنگسازان سدهٔ بیستم در بهره‌گیری از رنگ‌های صوتی سازهای کوبه‌ای بسیار مشتاق بوده‌اند و گاه برای نمایاندن این اشتیاق آثاری ویژهٔ سازهای کوبه‌ای ساخته‌اند که یونیزاسیون (۱۹۱۳) اثر ادگار وارز (Edgard Varese) نمونه‌ای از آنها است. ناگفته‌ نماند که موسقیدانان جاز و راک سازهای کوبه‌ای را تمام و کمال به‌کار گرفته‌اند با این همه و با تجربه‌های کاوشگرانهٔ اخیر در استفاده از توانائی‌های این سازها، موسیقیدانان غربی به‌ندرت نسبت به کاربردهای بسیار متنوع و گوناگون کوبه‌ای‌ها، مانند آنچه در موسیقی آفریقا و آسیا دیده می‌شود، گرایشی نشان داده‌اند؛ در موسیقی آسیائی، دگرگونی‌های ظریف ریتم، رنگ‌آمیزی و دینامیک به‌شیوه‌ای خیال‌انگیز به‌کار گرفته می‌شوند.
منبع:aftabir
 

Similar threads

بالا