توسعه درونی ؛ نیاز توسعه پایدار شهری
http://www.www.www.iran-eng.ir/attachment.php?attachmentid=171559&stc=1
بخش عمده ای از سطح شهرهای کشور ما، با پدیده فرسودگی و ناکارآمدی مواجه است. در این محدوده ها سرمایههای انسانی، مالی، اقتصادی، اجتماعى و فرهنگی کشور در معرض خطر ناشی از حوادث غیر مترقبه زیست محیطی، اجتماعی و غیره بوده و به شدت نیازمند بهسازی، بازآفرینى و ساماندهی است.
مشکل امروز شهرهای ما کمبود زیرساخت ها، فقدان تناسب کالبدی در ساخت و سازها و زود فرسوده شدن واحدهای ساخته شده است. به دلیل پایین بودن توان درآمدی مردم در این مناطق و اعتباردهی پایین بازارهای سرمایه در ایران، نوسازی این بافت ها به سرعت انجام نمی گیرد و معضل بافت های فرسوده و مسکن نامناسب برای بسیاری هنوز رخ مى نماید.
سیاست توسعه درونی یا درون زای شهری، یکی از سیاست سه گانه توسعه شهری است که در کنار دو سیاست توسعه شهری متصل یا پیوسته ( ایجاد شهرک های متصل به شهر و در محدوده رسمی شهر) و سیاست توسعه شهری منفصل یا نا پیوسته ( ایجاد شهرهای جدید با فاصله از شهر مادر ) مطرح میشود.
این سیاست دارای مزیتهای نسبی متعددی نسبت به دو سیاست دیگر است. چرا که شهرهای موجود کشور از طریق توسعه درونی، تا سالیان زیادی می توانند پاسخگویی بسیاری از نیازهای از جمله اسکان سرریز جمعیت شهری و ارتقاء سرانه های خدمات شهری باشند و تا مادامی که در درون شهر موجود، ظرفیت لازم برای توسعه شهری وجود دارد، به کارگیری سایر روش های سیاستهای توسعه شهری می بایست در اولویت بعدی برنامه ریزی قرار گیرد.
بنابراین در این خصوص بهسازی و نوسازی بافت های فرسودة شهری و استفاده از اراضی بایر و رهاشده در درون شهرها و اصلاح کاربری های نامناسب با زندگی شهری امروزی، نظیر پادگان ها، کارخانجات، و صنایع مزاحم شهری وارتقاءتراکم شهرى از اقداماتی لازم براى توسعة درونی شهرها است.
توسعه درونی شهری یا توسعه از درون، بر خلاف سایر سیاست های توسعه شهری، با توجه به اینکه در بستر شهر موجود و با حضور ساکنان و شهروندان موضوعی پیچیده ، چند وجهی ، میان بخشی و حتی فرابخشی است که نه فقط یک کار فیزیکی ، کالبدی و شهرسازی است، بلکه دارای ابعاد قوی اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و زیست محیطی است.
در توسعه درونی شهرها، بجای گسترش افقی، شهر بصورت عمودی گسترش می یابد، بافتهای قدیمی، فرسوده و نا کارآمد شهری، احیاء، بهسازی و نوسازی شده و اراضی بایر و رها شده شهری در فرایند توسعه شهری بکار گرفته و سطح معابر و شبکه های دسترسی و سطح فضای سبز به استانداردهای شهرسازی نزدیک می شود.
از سوی دیگر، نسبت جمعیت شهری به کل جمعیت کشور و رشد فزایندة آن در دهه های اخیر اهمیت و ضرورت موضوع را از جنبه مذکور دوچندان کرده و ضرورت استفاده از ظرفیت های جمعیت پذیری بافت های فرسودة شهری و سایر اراضی مستعد اسکان سرریز جمعیت در درون شهرها را مى رساند، چرا که از بین سیاستهای توسعه شهری برای اسکان سرریز جمعیت، سیاست توسعه درونی شهرها، از منظر صرفه هاى مقیاس و برخى هزینههاى ثابت و سرمایه هاى قبلى در زیرساختها، هزینه های کمتری بر مردم و دولت تحمیل مى کند و به دلیل استفادة بهتر و بیشتر از ظرفیت هاى موجود، باعث ارتقاى بهره وری و استفاده بهینه از زمین شهری خواهد شد.
بنا بر این برنامه ریزی بهینه برای اسکان سرریز جمعیت شهری با کمترین هزینه و دستیابی به ارتقاى بهره وری زمین شهری، فارغ ازموضوع حفظ سرمایة انسانی و کاهش خسارات مالی، جانی و صدمات روحی و روانی، به لحاظ ابعاد اقتصادی و تخصیص بهینة منابع ملی، واجد اهمیت فراوان است.
لازمه بهسازی و نوسازی این بافتها، اصلاح وضع اقتصادی بافت های مزبور و بازگرداندن مجدد آنها به حیات اقتصادی شهر و مستعد کردن آنها برای پذیرش سرمایه های جدید و تنو ع بخشی به ابزارهای مالی در بازار سرمایة مربوطه و قرار دادن آنها در کانون توجه مدیران و مسئولان توسعه شهری است.
لذا می بایست نوسازی و بهسازی بافتهای فرسوده و سکونتگاههای غیررسمی شهری به عنوان ابزار اصلی توسعه شهری و هم افزای شهری در حوزه کار سیاست توسعه شهری قرار گیرد.
هم اکنون بیش از ۷۲ هزار هکتار بافت فرسوده در ۴۷۱ شهر کشور شناسایی شده و این بافتها به طور متوسط قریب به ۱۰ درصد شهرهای مزبور را دربر می گیرد و حدود ۱۵ درصد از سطح اراضی ساخته شده شهری که مستعد جمعیت پذیری هستند، در قالب اراضی بایر ، رها شده وبا کاربری نامناسب شهری نظیر پادگان ها، صنایع مزاحم و نظایر آن را به خود اختصاص داده است.
در کنار این موضوع، بکارگیری اراضی بایر و تغییر کاربری اراضی دارای کاربری نامناسب در محدوده شهر ظرفیت بسیار بالایی را در اختیار برنامه ریزان شهری قرار خواهد داد که تا سالهای دور حتی نیاز به یک متر مربع اراضی خارج از محدوده های شهری و توسعه دادن محدوده شهر و از بین بردن باغات و اراضی کشاورزی نباشد.
ظرفیت های موجود در فرآیند بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده و نتایج بررسی ها، ضمن تأیید فرضیه سیاست توسعه درون شهری، ابزار خوبی برای جذب سرریز جمعیت است، اولویت توسعه شهرها از طریق نوسازی بافت فرسوده ( پرهیز از تخریب باغات یا گسترش محدوده شهر) را نشان می دهد. پس بنابراین برای ارزیابی و تعیین میزان نیاز به توسعه و گسترش محدوده وگسترش کالبدی شهرها و استفاده از آن، ابتدا باید بررسی کرد و مطمئن شد آیا حداکثر استفاده از زمین شهری و ظرفیت موجود در درون شهرها شده است یا خیر؟
بى توجهى به مزیت های نسبی و صرفه های اقتصادی سیاست توسعة درون شهری وارتقای بهره وری زمین، به منزله هدر دادن منابع و تخصیص ندادن بهینة منابع ملی است.
بررسی موردی شهرهای ایران نشان داده است در صورت افزایش تراکم در مسکن تخریبی(فرسوده)به دو برابر وضع فعلی، می توان صددرصد تقاضا برای مسکن را تا سال ۱۴۰۲ در محدودة گسترههای موجود شهری تأمین کرد.
در رابطه با هدف گذاری توسعه درونی شهری اولین مرحله مهم در هر شهر این است که تعدادی شاخص که نمایانگر وضع موجود شهر از توسعه یافتگی درونی باشد، تهیه شود . برای ملموس تر شدن توسعه درونی شهر ، لازم است ابتدا شاخص هایی را طراحی کرد که با اندازه گیری آن شاخص ها می توان میزان توسعه درونی هر شهر را با توجه به استاندارد های مربوط سنجید.
ازمهمترین شاخص های مربوط می توان به شاخص بهرهوری زمین شهری، شاخص یا شاخص های مربوط به سرانههای استاندارد یا مصوب شهری، شاخص روند تخریب باغات و اراضی کشاورزی و غیر کشاورزی حاشیه شهر ،شاخص سازگاری و ناسازگاری کاربری ها، شاخص کیفیت وقدمت ابنیه، شاخص نفوذ پذیری ،شاخص های اجتماعی – اقتصادی (از قبیل نرخ اشتغال، نسبت شاغلان به نسبت جمعیت فعال ،بار تکفل ،بعد خانوار ،تراکم خانوار در واحد مسکونی وتراکم نفر در اتاق) شاخص های زیست محیطی و تعداد تشکل های مردمی مربوط به مسائل شهری اشاره کرد.
در کشورهای توسعه یافته با توجه به اهمیت بالای توسعه پایدار،حفظ محیط زیست و استفاده کارا از منابع مختلف مباحثی چون رشد هوشمند، توسعه درونزای شهری بسیار مدنظر بوده و هست.
سیاست توسعه شهری در اینگونه کشورها، به مفهوم ارتقا بهره وری و بهینه سازی استفاده از زمین و امکان توسعه درون زای شهری ( به ویژه در شهرهای بزرگ و کلان شهر ها) و ارتقا سطح دسترسی ساکنان بافتهای قدیمی و فرسوده شهری به خدمات شهری و اجتماعی است.
در پایان بصورت جمع بندی می توان مزیت های توسعه درونی شهرها را به شرح ذیل عنوان کرد:
- حفظ و صیانت از سرمایه و منابع انسانی
- بهینه سازی استفاده از زمین با ارتقاء شاخص نفر در هکتار و کاهش اراضی بایر و رهاشده در درون شهرها و استفاده از ظرفیت بالای جمعیت پذیری مناطق مزبور (میانگین تراکم نفر در هکتار شهرهای ایران به مراتب و به میزان قابل توجهی از میانگین بسیاری از شهرهای عمده سایر کشورها پایینتر است)
- کاهش هزینه های اسکان سرریز جمعیت(حداقل ۴۰ درصد) (آماده سازی و اجرای شهر جدید هزینه های پنهان بسیاری دارد)
- کاهش هزینه های نگهداری شهرها (بین ۲۰ تا ۳۰ در صد)
- کاهش هزینه های امنیتی و انتظامی شهرها
- کاهش هزینه های رفت و آمد خانوارها
- کاهش مصرف انرژی و آلودگی هوا با توجه به گسترش نیافتن سطح شهر
- کاهش هزینه های تامین زیرساختهای مورد نیاز شهری
- کمک به حفظ محیط زیست ومنابع طبیعی ودرنهایت تخصیص بهینه منابع ملی(با جلوگیری از بین رفتن باغات و اراضی کشاورزی)
- رونق بخشیدن به صنعت گردشگری و جذب توریست از طریق زنده سازی هویت تاریخی و فرهنگی موجود در بافتهای فرسوده شهری و آشکار کردن جاذبه های توریستی آنها
- کاهش ناهنجاری ها و معضلات اجتماعی در بافتها و جلوگیری از سرایت آنها به دیگر بافتهای شهری
- افزایش رفاه ملی با ایجاد محیطی امن و راحت و ارتقا محیط زیست زندگی شهری
- افزایش مشارکت مردم بابهبود تصویر محله زندگی آنها
- ایجاد ظرفیت قابل توجه برای تأمین مسکن.
منبع:مجید کیان پور – معاون وزیر راه و شهر سازی و مدیر عامل شرکت مادر تخصصی عمران و بهسازی شهری ایران
خبرگزاری مهر