تشکر ندارم دوست عزيز شرمنده ام
وقتی گریبان عدم با دست خلقت مي دريد
وقتی ابد چشم تو را پیش از ازل می آفرید
وقتی زمین ناز تو را در آسمانها می کشید
وقتی عطش طعم تو را با اشکهایم می چشید
من عاشق چشمت شدم نه عقل بود و نه دلی
چیزی نمی دانم از این دیوانگی و عاقلی
یک آن شد این عاشق شدن دنیا همان یک لحظه بود
آن دم که چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود
وقتی که من عاشق شدم شیطان به نامم سجده کرد
آدم زمینی تر شدوعالم به آدم سجده کرد
من بودم و چشمان تو نه عاشقی و نه دلی
چیزی نمی دانم از این دیوانگی و عاقلی
شاعر:استاد افشین یداللهی
آهنگساز:فردین خلعتبری
خواننده:علیرضا قربانی
وقتی گریبان عدم با دست خلقت مي دريد
وقتی ابد چشم تو را پیش از ازل می آفرید
وقتی زمین ناز تو را در آسمانها می کشید
وقتی عطش طعم تو را با اشکهایم می چشید
من عاشق چشمت شدم نه عقل بود و نه دلی
چیزی نمی دانم از این دیوانگی و عاقلی
یک آن شد این عاشق شدن دنیا همان یک لحظه بود
آن دم که چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود
وقتی که من عاشق شدم شیطان به نامم سجده کرد
آدم زمینی تر شدوعالم به آدم سجده کرد
من بودم و چشمان تو نه عاشقی و نه دلی
چیزی نمی دانم از این دیوانگی و عاقلی
شاعر:استاد افشین یداللهی
آهنگساز:فردین خلعتبری
خواننده:علیرضا قربانی
آخرین ویرایش: