من به داداش های واقعیم هم تا حالا داداش نگفتم چه برسه اینجا
قرار نیست رو هم نظر بد داشته باشیم
میتونیم فقط دوست باشیم...دوست معمولی
اما اینکه بگیم به هم داداش به نظرم نوعی تناقضه
این از عادت بده ما ایرانی هاست و تعصبات بی جا که برای نشون دادن اینکه مثلا هیچ نظر بدی رو هم نداریم از این کلمه...
چی شد؟؟
ضیافت های عاشق را خوشا بخشش خوشا دیدار
خوشا پیدا شدن در عشق برای گم شدن دریا
چه دریایی میان ماست خوشا دیدار ما در خواب
چه امیدی به این ساحل خوشا فریاد زیر اب
ای که بی تو خودمو تک و تنها میبینم
هر جا که پا میذارم تو رو اونجا میبینم
یدمه چشمای تو پره درد و غصه بود
قصه ی غربت تو قده صد تا قصه بود
یاد تو هر جا که هستم با منه
داره عمر منو اتیش میزنه
شعله زد عشق و من از نو نو شدم
پر شدم از عشق تو مملو شدم
شوق شیدایی مرا از من گرفت
من به خود برگشتم از تو تو شدم
اه با تو من چه رعنا میشوم
اه از تو من چه زیبا میشوم
عطر لبخند خدا میگرم
شکل اواز پری ها میشوم
به خیالم که تو دنیا واسه تو عزیزترینم
اسمون ها زیر پامه اگه با تو رو زمینم
به خیالم که تو با من یه همیشه اشنایی
به خیالم که تو با من دیگه از همه جدایی
من هنوزم نگرانم که تو حرفامو ندونی
این دیگه یه التماسه من میخوام بیای بمونی
من و تو چه بی کسیم وقتی تکیه مون به باده
بد و خوب زندگی منو دست گریه...
روحم ازرده مرا وسوسه بیهوده مکن
دگر این لحظه تن پاک من الوده مکن
یاری ام که رود از یادم غم دیرینه این خاطره ها
شوق پرواز سراپای مرا میکشد تا پس این پنجره ها
پیش رویم بگشا پنجره ای تا از ان پنجره پرواز کنم
روحم از قید تن اسوده شود هستی دیگری اغاز کنم