نمیدونم رفتن برق چه رابطه ای با شیطنت ما داشت که هر موقع برق میرفت ما شروع میکردیم به ترسوندن هم ... یادمه بچه تر که بودم یک سری برق های خونمون رفت و برادر کوچکترم شروع کرد به سرصدا در اوردن وصدای گرگ و ... وچقدرهم لذت میبرد من یواشکی رفتم یکی زدم تو سر داداشم و فرار کردم اونم پیدام کرد بدون...