خنده بازار
خنده بازار
يه آقايي سكه را ميندازه بالا شير مياد فرار مي كنه !!! يه آقايي ميره تو دل طبيعت هضم ميشه !!! يه
روز بابايي ميخواست زيردريايي را غرق كنه در ميزنه بعد زود در ميره !!! يه آقايي ميره وام بگيره چون
ضامن نداشت منفجر ميشه !!! يه دكتري از مريضش مي پرسه : اين همه قاشق د ر شكمه تو...