خواب من...
شبي خواب ديدم با خدا كنار ساحل قدم ميزنم،رد پاي هردوي ما روي ساحل بود،وقتي برگشتم و به
گذشته نگاه كردم ديدم در موقع سختي تنها يك رد پا كناره ساحل است، پس به خدا گله كردم و
گفتم:خدايا چرا در موقع سختي مرا تنها گذاشتي، خدا لبخند ي زدو گفت :فرزندم در آن موقع تو بر دوش
من بودي...
درمونده نباشي
خواهرررررررررررررر
اونوقت شما ديگه دارد درس ميخونيد!!
اونم مدام!
بابا يه استراحتي هم بكن
ما بين درست
يه اينترنتي
ياهو مسنجري
باشگاهي
اينجوري درس ميخوني داغون ميشي ها
بله بلههههههههه
خواب من...
شبي خواب ديدم با خدا كنار ساحل قدم ميزنم،رد پاي هردوي ما روي ساحل بود،وقتي برگشتم و به
گذشته نگاه كردم ديدم در موقع سختي تنها يك رد پا كناره ساحل است، پس به خدا گله كردم و
گفتم:خدايا چرا در موقع سختي مرا تنها گذاشتي، خدا لبخند ي زدو گفت :فرزندم در آن موقع تو بر دوش
من بودي
[IMG]