نتایح جستجو

  1. hamed_majhool

    سلام...دوست من لطفا در نظر سنجی شرکت کنین و به رشته و تالار خودتون رای بدید.با تشکر...

    سلام...دوست من لطفا در نظر سنجی شرکت کنین و به رشته و تالار خودتون رای بدید.با تشکر...
  2. hamed_majhool

    همه ارتقا یافتن جز ما:D

    همه ارتقا یافتن جز ما:D
  3. hamed_majhool

    رفیق فااااااااب (طنز)

    دمت جیز..کلی خندیدم;)
  4. hamed_majhool

    گفتگوها و گفتمان‌های مهندسان شیمی

    چشمامو میبندم حتی تو بیداری....سردرگمم از این روزای تکراری....دلتنگی میگره تمام دنیامو....کسی نمیفهمه بعد تو حرفامووووووووووو
  5. hamed_majhool

    گفتگوها و گفتمان‌های مهندسان شیمی

    بعضی وقتا از زیادیه محبته;)
  6. hamed_majhool

    گفتگوها و گفتمان‌های مهندسان شیمی

    اختیار دارین اقا حامد شب شما هم خوش
  7. hamed_majhool

    گفتگوها و گفتمان‌های مهندسان شیمی

    آقا حامد با اجازتون منم برم ..شبتون بخیر
  8. hamed_majhool

    گفتگوها و گفتمان‌های مهندسان شیمی

    مریم خانوم سپیده خانوم شب شما هم بخیر
  9. hamed_majhool

    گفتگوها و گفتمان‌های مهندسان شیمی

    روبینا خانوم نگار خانوم همزمان شبتون خوش
  10. hamed_majhool

    گفتگوها و گفتمان‌های مهندسان شیمی

    برو بچه جون نذار نصفه شبی کف تالار خونتو بریزم:D
  11. hamed_majhool

    گفتگوها و گفتمان‌های مهندسان شیمی

    چی داری بگی؟؟؟؟؟؟تو یه کتکم از قبل طلب داری:razz:
  12. hamed_majhool

    گفتگوها و گفتمان‌های مهندسان شیمی

    شما در کدامین روستا زندگی میکنین که ساعت 1.5 شب اذان میگن؟:cool:
  13. hamed_majhool

    گفتگوها و گفتمان‌های مهندسان شیمی

    نگار جون با کمال پوزش یه لحظه فکر کردم رفتی قاطیه جوووناا آنونس کار نگار جون در 5شنبه شب :
  14. hamed_majhool

    گفتگوها و گفتمان‌های مهندسان شیمی

    دلتم بخواد:D البته من میخوام درسمو بخونم فعلا قصد ازدواج ندارم
  15. hamed_majhool

    گفتگوها و گفتمان‌های مهندسان شیمی

    از چپ به راست : مریم نگار سپیده روبینا سارا از چپ به راست : بهنام میلاد شهرام امیر
  16. hamed_majhool

    گفتگوها و گفتمان‌های مهندسان شیمی

    حالا توام تو این وضعیت کمبود شوهر هی بگو با این نمیتونم با اون نمیتونم...یه 2 3 تا چوب نازک ببند به دست و پاش مثل عروسک خیمه شب بازی تکونش بده دیگه
  17. hamed_majhool

    گفتگوها و گفتمان‌های مهندسان شیمی

    بله دیگه وقتی یبار کمکت بیام چایی بدم به مهمونا الان بایدم اینجوری بگی نگار خانوم..حالا که اینجوری شد چادر میپوشی تو مهمونی یه دستت میوه یه دستت چایی..نبینم مهمون بیاد بشینه پذیرایی نشده باشه ها...
  18. hamed_majhool

    گفتگوها و گفتمان‌های مهندسان شیمی

    آآآیی مریم تو چی میگی دیگه ناسلامتی هم گروهی هستیما...مثلا الان خیلی دلم نیست برقصم به زور بلندم کردن خب:D مگه ندیدی چقدر اصرار کردن
  19. hamed_majhool

    گفتگوها و گفتمان‌های مهندسان شیمی

    من نه مهمونی میام نه میرقصم....اااا میگم ول کن نمیرقصم...بابا جان ول کنین دیگه عجبا باش حالا که اصرار میکنین یه قر مختصری میام
بالا