ساده هستم
ساده می بینم
ساده می پندارم زندگی را
نمیدانستم جرم می دانند سادگی را
سادگی جرم است و من مجرم ترین مجرم شهرم
ساده می مانم…
ساده میمیرم…
اما…
ترک نمی گویم پاکی این سادگی را …
دیشب با خدا دعوایم شد؛
با هم قهر کردیم ...
فکر کردم دیگر مرا دوست ندارد.
رفتم گوشه ای نشستم.
چند قطره اشک ریختم و خوابم برد.
صبح که بیدار شدم،
مادرم گفت:
" نمیدانی از دیشب تا صبح چه بارانی می آمد."...
سخن عاشقانه گفتن دلیل عشق نیست...
عاشق کم است...سخن عاشقانه فراوان..
عشق عادت نیست...
عادت همه چیز را ویران می کند..
ازجمله عظمت دوست داشتن را..
از شباهت به تکرار می رسیم..از تکرار به عادت..
ازعادت به بیهودگی از بیهودگی به خستگی و نفرت..
نمیدونم شاید حرف شما درست باشه به هر حال من هیچ وقت مدت طولانی ساکن دریا نبودم .... شاید هم شما صدای دریا رو اینقدر دوست داری که برات تکراری نمیشه ... ولی بعضی آدم ها به چیزهایی عادت میکنن مثل صدای دریا یا صدای تیک تاک ساعت دیواری و ... و بعد از مدتی دیگه صدایی نمیشنون....:gol: