ا ا و
می خوای بری راهیان گور
منم دوستم می خواد بره به من گفت بیا بریم
هر چی دو دوتا چار تا کردم دیدم جنبه ندارم :D
میرم یه وقت ................. :d
یکی از دوستای باحالم هم نمیومد دیدم بدون اون تنهایی از پسش (این همه بسیجی) برنمیام
من رای دادم منتها می دونی که اوضاع از چه قراره ! :d
زدن اون ور :D
اتفاقا باید یه پروژه پایان ترم بنویسم در مورد همین ان***ت***خ****ابات موندم تقلب هاشو چه جوری پیاده کنم ؟ :D
ولی خب هر چی آغا بگه ما همونو اعمال می کنیم :D
ا اون روز رفتی ؟ دستت درد نکنه داداش مرام
عرق شرم نشست رو پیشونیم
شرممنده شدم
:D
همش تقصیر این سایبرگه دیگه
حالا دیدی ما رو بردن بیابون
با بروبچ قرار گذاشتیم هر روز یکی فلاسک چای بیاره بریم پیک نیک :D