سال اول هنرستان بوديم ، يه دبيري داشتيم كه سواد خيلي پايين داشت و اصلا خوب تدريس نمي كرد منم از شاگرد اول كلاس بودم بچه ها هر شيطنتي
ميخواستن بكنن را با من مشورت ميكردن تصميمي بر اين شد كه چون واقعا افتضاح درس ميده و ما هيچي نمي فهميمي و اون درس هم درس مهمي بود يه بلايي سر دبير بياريم يه روز...