نتایح جستجو

در تمام لحظه هایم تکرار می شوی ، اما تکراری نمی شوی…

از خوبی من بود که ... تو بد شدی!

چقدر دوست دارم با خیال راحت یک نفس عمیق بکشم نفسی که پر باشد از بوی آرامش وجود تـــو. . .

فرهنگ لغتها نیاز به ویرایش دارند ، برای معنی دلتنگی احتیاج به این همه کلمه نیست ، دلتنگی یعنی تو !

چقدر دلم برای تو تنگ شده این خودش شعر است! دیگر لازم نیست بنویسم: چقدر دلم برای خودم می سوزد چقدر از تو دلگیرم و چقدر به آغوش تو محتاج تو از جاده ای خیس که بعد از آخرین بوق تلفن احداث می شود و یا از شهری که روی گسل لبت شاهد بزرگ ترین زلزله ی تاریخ است چه می دانی؟ اصلا به این فکر کرده ای؟ که...

خورشید بتابد یا نتابد. چه فرق می کند! بی تو بودن، تاریکی محض است

یک روز روشن نجوای قطره های آب پوستی نمناک از هم آغوشی نو ر و دریا گردش عاشقانه برگها و باد که شوخی کنان از میان گیسوانم می گذشتند یادش بخیر ............... هیچ گاه دیگر چنین نخفتم رها در آغوش باد.........

دلم باران می خواهد؛ بدونِ چتر زیرِ تگرگ هایِ سخت ! خیسِ خیس ! اما می دانم خدا هنوز هم با کودکی ست، که در همین نزدیکی با کفش هایِ پاره، آرام قدم بر می دارد ! باران نمی خواهم خدایِ من، عشق ببار ...

از شهر خیابان می گذرد باران تا به خانه ات می رسد یخ می زند برف می شود باران هم طاقت نبودن تو را ندارد...

ﺍﺯ ﻧـﮕـﺎﻫـﺖ ﺗـﺎ ﺩﻟـﻢ ﺭﻧـﮕـﻴـﻦ ﮐـﻤـﺎﻥ ﮔـﻞ ﻣـﻲ ﮐـﻨـﺪ ﺑـﺎ ﺗـﻮ ﺑـﺎﻳـﺪ ﻣـﺜـﻞ ﺑـﺎﺭﺍﻥ ﺣـﺮﻑ ﺯﺩ !

ﺩﻟﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﺗﻨﮓ ﺍﺳﺖ ... ﻧﻪ ﻣﯿﺪﺍﻧﻢ ﻧﺎﻣﺶ ﭼﯿﺴﺖ ... ﻭ ﻧﻤﯿﺪﺍﻧﻢ ﭼﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ... ﺣﺘﯽ ... ﺧﺒﺮﯼ ﺍﺯ ﺭﻧﮓ ﭼﺸﻢ ﻫﺎﯾﺶ ﻫﻢ ﻧﺪﺍﺭﻡ .. ﺭﻧﮓ ﻣﻮﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﻢ ... ﻟﺒﺨﻨﺪﺵ ﺭﺍ ﻫﻢ ﻧﺪﯾﺪﻩ ﺍﻡ ... ﻓﻘﻂ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﻢ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺎﺷﺪ ﻭﻟﯽ ﻧـــﯿــــــﺴـــــــﺖ

ﮔﺎﻩ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻥ ﺑﺮﺍﻯ ﯾﮏ ﺩﻭﺳﺖ ﭼﻨﺪ ﺳﻄﺮ ﺳﮑﻮﺕ ﺑﻪ ﯾﺎﺩﮔﺎﺭ ﮔﺬﺍﺷﺖ ، ﺗﺎ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺧﻠﻮﺕ ﺧﻮﺩ ﻫﺮ ﻃﻮﺭ ﮐﻪ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺁﻧﺮﺍ ﻣﻌﻨﺎ ﮐﻨﺪ .

پیش میرم تا نهایت محالی پوچ میدانم که میدانی پایانی دارد بس ناجوانمرانه اما با هر نگاهت قدم میزنم آزارم میدهی لذتی دارد گستاخی چشمهایت این روزها نمیدانمت میخواهمتــــ ..

بــــــــاران مــی خـــواهــــم آنـــقــدر شــــدیــــد كــه ؛ مـن و تنــهایی ام را بـشــویـد ببـرد!

قرارمان بود باهم کنار بیاییم اما فقط... از کنار هم رد شدیم!!!

برای عاشق شدن که بهانه های ریز و درشت لازم نیست ! برای عاشق شدن .... کافیست تو نگاه کنی و من ... لبخند بزنم!!

اين روزا به تنها چيزي كه شك دارم ، " اعتماد " است !

چه مهربان بودی ای یار ، ای یگانه ترین یار چه مهربان بودی وقتی دروغ میگفتی! فروغ فرخزاد

با "هيچ کس نبودن" بهتراست از حضور اشتباه درکنار کسی بودن..

آدمــیـزاد هــرگــز نـمـی‌فـهـمـد كه تــا چــه انـــدازه عـــاشــق اســت ، مــگـر زمـــانــی كــه بــكـوشــد ديــگـر عــاشــق نـبـاشــــد !