یادش بخیر ... تو راه مدرسه اگه یه قوطی پیدا میکردیم تا خود مدرسه شوتش میکردییادش بخیر ... سر صف پاهامونو 180 درجه باز می کردیم تا واسه رفیق فابریکمون جا بگیریمیادش بخیر ... آرزومون این بود که وقتی از دوستمون می پرسیم درستون کجاست، اونا یه درس از ما عقب تر باشنیادش بخیر ... آن مان نماران، تو تو...